عصرایران ؛ علی قادری - انفجار در ساختمان شورای امنیت ملی سوریه؛ انفجار بزرگی که منجر به به کشته و زخمی شدن تعدادی از مسئولین بلند پایه نظامی و امنیتی این کشور شد و صد البته صدای آن در همه جای دنیا شنیده شد.
صرفنظر از شیوه اجرای این عملیات و عوامل پشت پرده آن، این واقعه را می توان یک ضربه استراتژیک به نظام سوریه توصیف کرد که ثابت می کند دستگاه امنیتی این کشور دچار یک شکاف جدی شده است.
اولین نشانه های این شکاف بزرگ از مدت ها پیش ظاهر شد. زمانی که در فوریه 2007 فرمانده شاخه نظامی حزب الله در کفر سوسه دمشق ترور شد.
با آغاز بحران سوریه ضعف تشکیلات امنیتی این کشور آشکارتر شد. با وجود هشدارهای پیشین نسبت به احتمال وقوع بحران در سوریه از سوی برخی سازمان های امنیتی هم پیمان، تشکیلات امنیتی سوریه این هشدارها را جدی نگرفت.
به صراحت می توان گفت که بدون ضعف این دستگاه و بدون شکاف و اختلافات جدی در میان مسئولین امنیتی، گروه های مسلح کنونی نمی توانستند به شکل کنونی به عملیاتهای نوعی و یا حتی هجوم به مراکز دولتی اقدام نمایند.
انفجار در ساختمان شورای امنیت ملی در دمشق را می توان بخشی از سناریویی دانست که گام نخست آن 48 ساعت پیش از حادثه انفجار برداشته شده بود. سناریویی که ارتش آزاد سوریه آن را "نبرد آزاد سازی دمشق" نام گذاری کرده بود.
سناریو به این شرح بود:
"هجوم به حومه جنوبی دمشق از طریق ورود عناصر مسلح به مناطق قابون، میدان، برزه و درگیری با ارتش سوریه و شبه نظامیان وابسته به نظام و سپس انفجار در ساختمان امنیت ملی و کشته شدن دایره اول نظامی و امنیتی اطراف رئیس جمهور بشار اسد.
سپس آغاز انشقاقات در ارتش به ویژه در مناطق جنوبی دمشق و ادامه پیش روی عناصر مسلح به مرکز دمشق و کنترل دوایر حساس دولتی و در نهایت سقوط پایتخت در درگیری های خونین.
ادامه این سناریو در خارج از سوریه و با نشست اضطراری وزرای امور خارجه اتحادیه عرب در دوحه برنامه ریزی شده بود تا زمینه لازم برای دخالت فوری شورای امنیت و تحت فشار قرار دادن روسیه و چین برای پذیرش قطعنامه پیشنهادی غرب مهیا گردد.
"به این ترتیب می توان وارد کردن دمشق در دایره درگیری ها را یکی از اهداف اصلی این سناریو دانست؛ پایتختی که در 16 ماه گذشته تقریبا شاهد جریان طبیعی زندگی شهروندان بود.
مخالفین مسلح نظام سوریه و هدایت کنندگان منطقه ای و بین المللی آنها به خوبی آگاه بودند که تا زمانی که دمشق، آرام باشد نظام نیز در امان خواهد ماند بنابراین برای فروپاشی نهایی نظام راهی جز کشاندن درگیری ها به پایتخت وجود ندارد.
شکستن ستون فقرات ارتش سوریه ناشی از صدمه روانی انفجار بزرگ به نفع ارتش آزاد سوریه دومین هدف اصلی این سناریو بود چراکه تا زمانی که ارتش سوریه چارچوب خود را حفظ کرده باشد امیدی به کارایی گروه های مسلح و در نهایت اسقاط نظام وجود نخواهد داشت.
اظهارات عبدالباسط سیدا، رئیس شورای ملی مخالفین سوری بلافاصله پس از انفجار و دعوت نهایی او از افسران و سربازان ارتش سوریه به جدایی از صفوف ارتش را می توان در این راستا ارزیابی کرد.
اما آیا این سناریو توانسته است با موفقیت به پیش رود؟ آیا دامنه بین المللی این سناریو به مسکو و پکن رسیده است؟ چه سرنوشتی در انتظار این سناریو است؟
تردیدی نیست انفجار در ساختمان امنیت ملی در دمشق، ساختمانی که کمتر از 100 متر با خانه سفیر امریکا فاصله دارد، یک پیروزی بزرگ برای مخالفین مسلح و حامیان بین المللی آنها به شمار می رود.
برای مخالفین بشار اسد در دستگاه امنیتی سوریه نیز حذف فردی مانند آصف شوکت یک دستاورد بزرگ خواهد بود. اما در نهایت نتیجه این جنگ مانند همه جنگ های دیگر بر روی زمین مشخص خواهد شد نه در اتاق های عملیات!
استفاده از واژه جنگ به این خاطر است که در حال حاضر یک جنگ واقعی میان نظام و مخالفین مسلح وجود دارد، جنگی که البته برخی دوایر قدرت درون نظام از آن بی بهره نیستند.
در سایه درگیری هایی که در حومه جنوبی دمشق در جریان است، اولین 24 ساعت پس از وقوع انفجار بسیار تعیین کننده است چه اینکه طبیعی است این انفجار یک شوک روانی بزرگ به فرماندهان و افسران ارتش وارد می کند.خبرها نشان می دهند در این 24 ساعت هیچ انشقاق جدی در ارتش ایجاد نشده است.
تحلیل میدانی عکس العمل های فرماندهی نیروهای مسلح سوریه نشان می دهد که این فرماندهی با وارد کردن تیپ چهارم، که شامل ورزیده ترین عناصر نیروی زمینی ارتش هستند و گارد ریاست جمهوری به میدان و بستن ورودی های دمشق به دنبال محدود کردن دایره درگیری ها و سپس محاصره حومه جنوبی دمشق است.
با این حال ساعات و روزهای آینده در سرنوشت بحران سوریه بسیار حیاتی است. اگر ارتش سوریه بتواند با حفظ چارچوب خود از یک سوی و بازی با برگه هایی که تا کنون از آنها استفاده نکرده است، هجوم عناصر مسلح به حومه جنوبی دمشق را سرکوب کند نظام سوریه امیدوار خواهد بود این بحران 16 ماهه را در تابستان امسال پایان دهد اما اگر دامنه درگیری به مرکز دمشق برسد باید گفت که نظام و راس آن در بهترین حالت باید انتقال قدرت را بپذیرد.
بررسی اظهارات اطراف بین المللی بحران سوریه نشان می دهد که همه آنها منتظر این ساعات سرنوشت ساز هستند.
البته درگیری در حومه جنوبی دمشق به این معنا نیست که مخالفین مسلح کنترل اکثر شهرها، مناطق و مرزهای سوریه را در دست دارند و اکنون دمشق باقی مانده و با تعیین سرنوشت درگیری های حومه جنوبی آن، کنترل پایتخت نیز به دست مخالفین مسلح خواهد افتاد چرا که ماهیت درگیری های کنونی در سوریه، یک ماهیت نامتقارن و نامتمرکز است.
کوتاه سخن ساعات سرنوشت ساز سوریه، نزدیک است و صد البته ساعات سرنوشت ساز خاورمیانه!
هیهات منه ذله
یه گرایی به ماهم بده از اون منابع قشنگت
ایران هم رییس جمهور و نخست وزیرش ترور شدند ولی حکومت دست نرورریست ها نیفتاد
فقط همین میتونه باشه که حق نوکریتون رو ادا میکنید
علت شکست طرح ناتو هم این است که فکر می کردند مثل لیبی قطعنامه شورای امنیت می گیرند و با نیروی هوایی ناتو ارتش سوریه را نابود می کنند. اما این دفعه روسیه ناسازگاری کرد.
معلوم است که در جنگی با تمام قوای پنهان ناتو واعراب متحد آن ضربه هایی سنگین به ارتش سوریه وارد می آید. اما هنوز تا سقوط دمشق راه بسیار درازی در پیش است.
تحلیل گران خود را از تحت تاثیر فشار تبلیغات خارج کنند.
در صورت امکان لطف کنید در زمینه های دیگر نیز با تحلیل های خود ما را مستفیض نمایید.
"انجمن مبارزه با افسردگی"
چه ربطی به هم داره؟ فردوسی در آغاز شاهنامه میگه : به نام خداوند جان و خرد!
از خردت استفاده کن.
البته احتمالا این پیامو حذف می کنید ولی واقعیت تلخ همینه!
وای مردم از خنده، نگید تو رو خدا این حرفها رو. آدم به عقلتون شک میکنه
من حاضرم برم اونجا برای بشار بجنگم
صدا و سيما رو ببين نشون ميده هنوز همه چي آروم!!