عصرایران ؛ جعفر محمدی - محمود احمدی نژاد ، در اجلاس زنان و بیداری اسلامی ، سخنانی راجع به ادیان الهی گفته و از جمله اظهار داشته است که خداوند دینی به نام مسیحیت یا یهودیت نفرستاده ، بلکه تنها دین الهی ، اسلام است.
چند روز قبل نیز معاون او – محمدرضا رحیمی – سخنانی در باب تلمود ، کتاب مقدس کلیمیان، گفته و قاچاق مواد مخدر در جهان را ناشی از آموزه های دینی یهود دانسته بود ؛ سخنانی که بازتاب وسیع بین المللی داشت و موجی از محکومیت های جهانی علیه ایران را به دنبال داشت.
قبل از این دو نیز ، اسفندیار رحیم مشایی ، بارها بر منبر خطابه دینی رفته و سخنانی در باب دین و امام زمان و حتی نقد انبیا و نظایر این ، گفته است.
نگارنده این سطور ، بر خلاف کسانی که دین را ملک طلق خود می دانند و بقیه را از هر گونه اظهار نظری در این مهم ترین حوزه فکری بشری ، منع می کنند ، برآن است که همه انسان ها حق دارند به فراخور حال و اندیشه خود در مفهوم دین و ابعاد مختلف آن تفکر کنند و حاصل اندیشه های خود را به دیگران عرضه دارند ، هر چند که محصولات فکری آنها ، الزاماً نمی تواند حجیتی در باب دین باشد.
با این حال ، مسأله مهمی که در این میان وجود دارد و در دهه های اخیر به طور گسترده ای شایع شده ، نظریه پردازی های دینی در مناصب مدیریت اجرایی کشور است. بدین گونه که رئیس جمهور نه به عنوان یک شخص حقیقی ، بلکه به عنوان رئیس دولت و نماد مدیریت اجرایی یک کشور ، از تریبون رسمی و اجرایی ، نظریه پردازی دینی می کند و نظرات شخصی او از بلندگوی دولت و لاجرم به عنوان دیدگاه رسمی قوه مجریه مطرح می شود و همین طور است درباره سایر مقامات اجرایی .
این در حالی است که وظیفه مسوولان اجرایی در هر کشوری ، نقد و تفسیر دین نیست بلکه آنان مسوولیت های مهم تری چون کنترل تورم ، رفع موانع رشد اقتصادی ، اشتغالزایی ، تمهید جاده و مسکن ، کاستن از آلودگی هوا ، بهبود جایگاه بین المللی کشور ، جذب گردشگر و سرمایه گذاری خارجی ، مبارزه با معضلات اجتماعی مانند اعتیاد ، کار کردن کودکان ، فحشا و ... دارند و هیچ جای دنیا ، از یک مسوول اجرایی خواسته نمی شود این مسوولیت های ذاتی را ولو برای لحظه ای کنار بگذارد و در باب این که فلان دین حق است فلان دین باطل و خداوند چرا این کار را کرده و آن کار را نکرده و امام زمام کی می آید و کی نمی آید ، اظهار فضل های مکرر نمایند و گاه کار را به جایی برسانند که از یک سو صدای دینداران داخل به اعتراض بلند شود و از دیگر سو ، محافل بین المللی زبان به انتقاد بگشایند که پراکندن حس نفرت دینی کاری است نه شایسته سیاستمداران و دولتمردان.
البته می توان گفت بخشی از این نظریه پردازی های نه چندان عمیق و گاه حتی مبتذل ، خواسته یا ناخواسته این دستاورد را برای مسوولان دارد که انتقاد از عملکرد آنان در حوزه های کاری را به نقد سخنانشان در حوزه های فکری می کشاند و مسوولان پرحرف را از پاسخگویی در قبال وظایف اصلی شان می رهاند.
لب فروبستن از نظریه پردازی در تریبون های اجرایی و به جای آن ، آستین همت بالا زدن و گره از کار خلق گشودن ، بدیهی ترین انتظارات مردم از کسانی است که وقتی برای جذب رأی ، خود را به آب و آتش می زدند ، شعارشان هرگز این نبود که آی مردم ! به ما رأی دهید تا برایتان نظریه پردازی دینی کنیم!
آخه من 3 ماهه که مرغ نخورده ام و 2 ماهی ست که لب به هیچ نوع گوشتی نزده ام حتا گوشت . . . !
راستی هیچ میدونین برزیل این کشور دوست و برادر با 200 ملیون جمعیت 180 ملیون فقیر دارد؟! گناه داره واللا بس کنین این بحسها را و بریم به فقرای برزیل برسیم و . . .
این مطلبی که عنوان می کنم یک انتقاد به شماست اگر خواستید درج کنید نخواستید نگذارید ولی بهش توجه کنید.
بنده تاکنون رسانه شما را کاملا مستقل دیدم که انتقادات سازنده ای را تا حد امکان چاپ می کنید ولی حالا می بینم که از مسیر انتقاد خارج شده و به تخریب رو اوردید.ببینید من هم نسبت به عملکرد دولت بسیار انتقاد دارم ولی نباید اینطور باشد که نسبت به هر چیزی انتقاد کرد. در دنیای مدرن انسانها برای ابراز عقایدشان حال چه دارای مناسب دولتی باشند چه نباشند آزاد هستند. سخنان آقای احمدی نژاد رحیمی و مشایی قابل نقد است ولی اینطور که شما تیتر زدید انگار که آنها حق حرف زدن ندارند. بدون اینکه به محتوای حرف آنها توجه کنید جوری ابراز می کنید که جایگاه آنها به ایشان اجازه صحبت نمی دهد و فقط باید کار اقتصادی بکنند در صورتیکه اینطور نیست اولا آنها در جمعی صحبت کرده اند که از فعالان اقتصادی نبوده اند وصحبت از تورم و اقتصاد جایی ندارد. در ثانی محتوای صحبت ایشان به هدفی اشاره می کند که با تحلیل محتوا و نشانه شناسی می توان به آن پی برد که اینکار از طرف عصر ایران جالب توجه خواهد بود. ثالثا آقای مشایی بدور از هرگونه پیش داوری دارای مطالعات دینی و جهانی بسیاری هستند که نظرات اخیرشان شان در باره جهانی شدن و دهکده جهانی قابل تامل است . حتما که نباید مک لوهان یا یک نظریه پرداز غربی این حرفها را بزند که مورد توجه قرار گیرد.به نظر من شما باید به ازادی بیان قائل باشید تا بتوانید در بین مردم و فرهیختگان جایگاهی که دارید را حفظ نمایید.یک مقدار تحلیل هایتان را منطقی نمایید. مگر سخنرانیهای آقای خاتمی یا رئیس جمهورهای خارجی تاچه حدی در باب اقتصاد بوده یا هست که آنها حق سخن دارند و احمدی نژاد ندارد. لذا 1-نقد هایتان را منصفانه کنید.2-همه چیز را با نگاه بدبینانه نبینید3- بیشتر به محتوا توجه کنید تا فرم.در اخر باید بگویم که حضرت علی می فرمایند گوش کنید به آنچه می شنوید نگاه نکنید که چه کسی می گوید. پاسخ شما مزید امتنان خواهد بود.
من تا الان فکد میکردم که خدا و پیغمبر در قرآن گفتند که مسیحیت و یهودیت دین اند خیلی خوب شد که فهمیدم
اما امید همه به اینست که این دنیا برای همه روزی به پایان میرسد و روز حساب بلاخره دیر یا زود خواهد رسید .
مولا علي (ع) مي فرمايد "حق را بوسيله افراد نشناس حق را بشناس تا مردان حق را بشناشي" متاسفانه در كشور ما بخصوص در سطح اغلب مقامات اين جمله عوض شده و حق را بوسيله افراد و پست و مقام مي شناسند!
شاهدش: اگر آقایون و خانم ها واقعاً سواد کافی در عرصه مدیریتشون داشتند ، هیچوقت وضعیت مملکت به اینجا نمی رسید و مردم تا این اندازه از بابت تامین حداقل ها زندگی در تنگنا قرار نداشتند.
واگررییس جمهور مانیز اسلامی باشد باید دیدگاه اسلامی داشته باشد ونظریه های اسلامی بدهد واگر به مذاق شما خوش نمی آید میتوانید مانند آقایان اصلاح طلب دولت قبلی به اسراییل یا آمریکا بروید وآنجا تریبون تبلیغی خودتان را پیدا کنید
آقای رئیس جمهور و یا معاونش و یا مشائی ؛ وقتی برای موردی دعوت میشود ؛ این بادمجان دور قاب چینها ؛ انچنان آنان را لطافت پیچی می کنند که آنان وظائف اصلی خود را فراموش کرده و به بحث های حاشیه ائی ( گو اینکه ورود به این بحث ها سواد و تجربه کافی مطلبد ) وارد میشوند . تا بحال کسی هم آنها مورد مواخذه قرار نداده و تبعات جهانی و افکار عمومی بین المللی را در نظر نمی گیرند .
حکایت اینها ؛ همان سئوال از ملانصرالدین هست که پرسیدند مرکز جهان کجاست ؛ زیر پایش را نشان داد و گفت : همینجا که من ایستاده ام . حالا اینها هم فکر میکنند عصر رادیو یک موج هست که هر که هر چه میگفت فقط در آن محفل مانده و به جائی درز نمیکرد . اینگونه فرمایشات فقط مصرف داخلی داشته و بازتاب بین المللی . مابقی قضیه همان هست که شما نوشتید .
گفتی
شعارشان آوردن نان بر سر سفره مردم بود و چقدر خوب به این شعار جامه عمل پوشاندند.
لازم نیست در ازای دریافت حقوق کاری بکنید. فقط توی خانه بنشیند و حرفی نزنید. به خدا منفعتش برای مردم بیشتر است. ما هم راضی تر هستیم.
چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است
راستی چند روز دیگر تاخرداد 92 زمان باقی است ؟
لب فروبستن از نظریه پردازی در تریبون های اجرایی و به جای آن ، آستین همت بالا زدن و گره از کار خلق گشودن ، بدیهی ترین انتظارات مردم از کسانی است که وقتی برای جذب رأی ، خود را به آب و آتش می زدند ، شعارشان هرگز این نبود که آی مردم ! به ما رأی دهید تا برایتان نظریه پردازی دینی کنیم!
بعد از مدتی هم امر بر وی مشتبه می شود که نه تنها فردی غیر عادی ست که بر نا آگاهان استیلای معنوی بل رسالت رفع نا اگاهی از اذهان خلق را دارد