عصر ایران ؛ رضا غبیشاوی - محمد مرسی گزینه اخوان المسلمین مصر در انتخابات ریاست جمهوری این کشور توانست با کسب اکثریت آرا، پیروز انتخابات شود و عنوان نخستین رئیس جمهور پس از انقلاب 25 ژانویه مصر را از آن خود کند.
پس از این پیروزی بارها برخی رسانه ها (و در راس آنها صداوسیما) و مقامات کشورمان به طرق مختلف و شیوه های متنوع با شادی زاید الوصفی به این اتفاق واکنش نشان داده اند ؛ گویی نماینده ای از تهران به قاهره رفته و مسئولیت اداره مصر را به دست گرفته است!
در این باره می توان مواد زیر را یادآوری کرد.
- صرف اینکه رئیس جمهور مصر عضو اخوان المسلمین است نمی تواند دلیلی بر نزدیکی مواضع وی با ایران باشد. همانطور که هم اکنون در سوریه بشار اسد لائیک به منافع ملی جمهوری اسلامی ایران نزدیک تر است تا اخوان المسلمین اسلامگرا .
- این تبلیغات و هلهله داخلی برای ریاست جمهوری محمد مرسی ما را به یاد سرمستی و شادمانی افراطی داخلی در هنگام پیروزی حزب اسلامگرای عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان در ترکیه می اندازند. این شادی ها با اظهارات ضد اسرائیلی اردوغان به اوج رسید.
اما به یک باره آغاز اعتراضات در سوریه و سرکوب خشن آن، ایران و ترکیه را بر سر دوراهی قرار داد و رابطه این دو کشور را به تیرگی سوق داد. ترکیه با تمام قدرت وارد صحنه شد و از مخالفان حکومت سوریه حمایت کرد و ایران با تمام قدرت در پشتیبانی از حکومت سوریه ظاهر شد.
حمایت دولت ترکیه از براندازی حکومت بشار اسد در سوریه باعث شد تا در موضع گیری رسانه ها و مقامات ایرانی ،"اردوغان اسلامگرا" به "اردوغان حامی برنامه های صهیونیسم و آمریکا" بدل شود.
رسانه های دولتی و حکومتی در ایران که قبلا با تعریف و تجمید از مواضع اسلامی و ضدصهیونیستی اردوغان از او یاد می کردند به یک باره به تریبون مخالفان اردوغان تبدیل شدند. احزاب چپ، کمونیستی و لائیک مخالف اردوغان در ترکیه در رسانه های ایرانی جایگاه یافتند و انتقاد از نخست وزیر ترکیه در دستور کار قرار گرفت. مقامات ایرانی که قبل از این برای اظهار نظر در تقدیر و تعریف و تمجید از نخست وزیر اسلامگرای ترکیه از یکدیگر سبقت می گرفتند اینک در افشای برنامه های آمریکایی اردوغان رقابت می کنند.
این چرخش سریع که در دل خود افراط و تفریط را دارد حتی برای مخاطبان عادی صداوسیما و برخی رسانه های حکومتی داخلی ناخوشایند و تعجب آور بود و اعتبار این رسانه ها و مقامات و صاحبنظران را زیر سؤال برد.
نکته اینجاست که اگر رسانه ها و مقامات ایرانی هنگام پیروزی اردوغان در انتخابات پارلمانی ترکیه، آن گونه افراطی برخورد نمی کردند امروز نیازی به افتادن از این سوی پشت بام نبود!
این تجربه حداقل می تواند این درس عبرت را برای مقامات ، مفسران و رسانه های ذوق زده داشته باشد که در تعامل با اسلامگرایان در مصر شیوه افراط گرایانه ای را در پیش نگیرند تا اگر بعد از این به مشکلی برخوردند و خواستند تغییر موضع بدهند حداقل "تابلو" نباشد.
در پیروزی اسلامگرایان در مصر شکی نیست. در این که فردی ملتزم به تعهدات مذهبی بر سر کار آمده است هم هیچ شکی نیست اما همه اینها دلیلی نمی شود فرد منتخب براساس منافع ملی ایران قدم بردارد.
این موضوع زمانی اهمیت بیشتری می یابد که بدانیم همین اخوان المسلمین پیروز شده در مصر به شدت از اخوان المسلمین سوریه حمایت می کند. اخوان المسلمین سوریه نیز در حال حاضر در نقطه مقابل حکومت بشار اسد (هم پیمان جدی ایران) است.لذا بعید نیست حوادث سوریه همانگونه که روابط ایران را با
ترکیه و قطر و عربستان سعودی و ... تیره کرد روابط ایران با دولت جدید مصر را نیز تیره کند.
البته این نکته مهم نیز نباید نادیده گرفته شود که صرف خروج حسنی مبارک به عنوان هم پیمان غرب و عربستان سعودی از کاخ ریاست جمهوری مصر، می تواند به سود منافع ملی ایران باشد ولی این مقدار از واقعیت ، دلیل موجهی برای ذوق زدگی نیست!
اولان حزب اخوان المسلمین ازهمان اول حامی انقلاب جمهوری اسلامی نبود اگر غیر از این هست یکی ازاقایان نمونه جدی بیاورد که اخوان المسلمین از ایران حمایت کرده دوما ایا اینکه به هر قیمتی دنبال منافع خودمان باشیم ایا این اخلاقی است (حتی اگر اسلامی هم فکر نکنیم) سوما قرار نیست ما همیشه از یک نفر حمایت و دفاع کنیک ملاک حال فعلی افراد است
به همگی قول میدم محمد مرسی چیزی بدتر از اردوغان و یا ترکیه لائیک خواهد شد .اگر غیر از این بود میز مبارک را به ایشان تحویل نمیدادند.
عالی بود
دوما": خود اخوان المسلمین مصرمشکل اعتقادی واخلاقی دارد نمی تواند ملاک خوب بودن مرسی را که ازاسرائیل حمایت میکند باشد
معمولا ما در حال اشتباه هستیم .
اردوغان برای ما و جهان اسلام فاجعه بود اون هم با پول ایران!
اگر لائیک ها بر سرقدرت می موندن مشکلات بسیار کمتری داشتیم.
کی میخایم دوستو از دشمن تشخیص بدیم خدا عالمه
واقعیت اینه که ترکیه رویه اش از اول واسه ایران روشن بود. ما آدمهای کم توان ذهنی نیستیم(بلانسبت مونگل) که نبودیم. ولی اقتضای جریان سازی دستگاه تبلیغاتی کشور این وضعیت را القا و به پیش برد.
به عنوان گذاری "بهار عربی" یا " خیزشهای اسلامی" در رسانه های ایرانی دقت بفرمایید. ما درجمع بندی آنچه که در حال جریان است آنقدر از شناخت هویت این حرکت ها دچار سردرگمی هستیم که گاه برای توصیف واقعیت، آرزوها و آمال خود را در وضعیتی جستجو می کنیم که ارتباط آن با سایر جنبه های نظری و یا عملی آن گاه دچار تضادهای مضمن می شود.
ما منافع منطقه ای خودمون رو در راستای منافع جهان اسلام تعریف کرده ایم. این در حالی است که مدل اسلامی که در دهه های اخیر در جهان و خصوصا منطقه ما تبلیغ و توزیع شده، مجموعه ای از مذاهبی است که اصل جریان اسلام خواهی (که ما اون رو اسلام ناب معنون کردیم) رو نفی می کنه.
توهم توطئه نگم که نوشتم رنگی بشه اما واقعیت اینه تمدن غرب در چند قرن اخیر برای ابقا خود در منطق تمدنی اسلام همواره به گونه آماده و هدفمند با چالشها روبرو شده.
اگه طالبانیسم چهره ای خشن از اسلام رو برای دنیا به تصویر کشیدند، حکومت هایی اگرچه دیکتاتور و غیر دموکرات مانند عربهای منطقه جنوب خلیــــــــــــــــــــــــــــج فــــــــــــــــــــــارس با همپایی با دنیای متمدن به پیشرفت منطقه کمک کرده اند و ترکیه ی بی نسبی که در چسبوندن خودش به اروپا همواره ناکام مونده، در قالب دموکراسی اسلامی چهره ای از لائیک های مسلمان رو نمایش بده.
مجموعه این حرکتها برای خدشه وارد کردن به همون منطق تمدن اسلامیه. پس زیاد هم باعث دلخوشیمون نیستن. از جمله جماعت اخوان المسلمین که مبنای تفکر سلفی گری رو با خود دارن.
متاسفم!!!!
خب اردوغان اسلامگرا هست بله که هست ولی در چارچوب منافع ملی کشورش کار می کنه مرسی هم باید در همین رابطه سیاستهای مصر رو پیش ببره ما هم همینطور .
امیدوارم منظورتون این نباشه که اگه از کسی تعریف یا حمایت کردیم پس موظفیم تا آخر پاش بایستیم دفاع ما از عملکردهاست نه از اشخاص.
خیلی خیلی زیبا بود . خوشم میاد فهمیده دست به قلم میشی عصر ایران
دور هم دیگه خوشن!
اگه یه دولتی در یک کشور اسلامی سر کار بیاد که گرایش های اسلامی داشته باشه و یه ذره هم با اسرائیل مشکل داشته باشه، کشورهای غربی اینقدر به اون دولت و کشور فشار وارد می کنند که اون دولت رو ساقط کنند.
از اینکه میبینم ریز بین هستی خیلی شاد میشم
حال میکنم مقاله هات رو میخونم
عصر ایرانی ها خسته شدم از بس نوشتم و منتشر نشد.
حتي اگر به مرسي و ديدگاه او 10 درصد هم شك داشتندنميگذاشتند ايشان راي بياورد و ياحتي درانتخابات شركت كنند
این تجربه حداقل می تواند این درس عبرت را برای مقامات ، مفسران و رسانه های ذوق زده داشته باشد که در تعامل با اسلامگرایان در مصر شیوه افراط گرایانه ای را در پیش نگیرند تا اگر بعد از این به مشکلی برخوردند و خواستند تغییر موضع بدهند حداقل "تابلو" نباشد
هر کس که مثل شما نباشه مشکل داره؟