صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۲۲۰۰۴۷
تعداد نظرات: ۶۷ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۴ - ۰۴ تير ۱۳۹۱ - 24 June 2012

بررسی علل روانی و اجتماعی "شوق تماشای اعدام"

رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی
عصر ایران؛ اهورا جهانیان- مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مدکاران اجتماعی در ایران، فقر و بیکاری و فشارهای اجتماعی را، عوامل موثر در اشتیاق عمومی به تماشای صحنه اعدام مجرمان می داند. اقلیما که موسس رشته مددکاری اجتماعی در ایران است، در گفتگو با عصر ایران بر این نکته تاکید می کند که علاقه مندان به تماشای صحنه اعدام دیگران، به لحاظ روانی مشکل دارند و بالقوه انسان های خطرناکی هستند. 
***

تماشای مشتاقانه صحنه اعدام، آن هم به این شکل گسترده، در جامعه ما پدیده نوظهوری است یا مسبوق به سابقه است؟

حضرت علی فرموده است: اگر آبروی کسی را ریختی، آبروی آن فرد دیگر قابل برگشت نیست. بعضی کارها وقتی باب می شود، به تدریج تبدیل به عادت می شود و دیگر بازگشت اوضاع به نقطه پیش از شکل گیری آن عادت، سخت خواهد بود. ما قبلاً چنین پدیده ای در جامعه خودمان نداشتیم. این پدیده، عمری هفت هشت ساله دارد. قبلاً که اعدام در خیابان ها صورت می گرفت، خیلی ها ناراحت می شدند اما الان دیگر این طور نیست ...

این اشتیاق عمومی به تماشای صحنه اعدام، چه عللی دارد؟

اولین علتش بیکاری من است! وقتی من هیچ سرگرمی و تفریحی ندارم، بعید نیست بخواهم به این شکل خودم را سرگرم کنم. دووم اینکه، ما الان به جایی رسیده ایم که دیگر مردن برای خیلی از ما اصلاً مهم نیست. علت بعدی، رواج بی تفاوتی در جامعه است. آدم ها در جامعه ما، کمتر از گذشته به دیگران و به سرنوشت دیگران توجه دارند. در چنین جامعه ای، وقتی قبح آدم کشی از بین می رود، کار به جایی می رسد که در یکی از خیابان های تهران، فردی مشغول کشتن دیگری است و مردم هم می ایستند و آن صحنه را تماشا می کنند. نه تنها نگاه می کردند بلکه فیلم هم می گرفتند. انگار که در یک برنامه تفریحی شرکت کرده اند!

 این به خوبی نشان می دهد که خشونت در جامعه ما افزایش یافته و ما خشن تر از قبل شده ایم. علت رواج کودک آزاری در بین ما، همین افزایش خشونت و بی تفاوتی در بین مردم ماست. خیلی ها در این جامعه، نه از کشتن می ترسند نه از کشته شدن. کلاً از چیزی و کسی ترسی ندارند! نه از خدا می ترسند نه از بنده خدا. گ

گاهی ممکن است ما از قانون بترسیم. ته خط قانون اعدام است. کسی از مردن نمی ترسد، طبیعی است که از قانون هم نترسد. تازه خیلی ها وقتی که قرار است اعدام شوند، وقتی از آنها سوال می کنیم چرا به این جا رسیدی، می گویند من مقصر اصلی نیستم و شما باید به سراغ عوامل و عللی بروید که مرا به این جا رساندند؛ شرایط اجتماعی و مسئولینی که مرا به این جا رساندند، مقصر اصلی هستند.

کسانی که به تماشای صحنه اعدام می آیند، به قصد لذت به دیدن این صحنه می آیند یا به قصد عبرت؟

 شما وقتی جلوی یک نفر، فلان کار را چهار بار انجام دهید، دفعه پنجم دیگر آن کار برای آن شخص عادی شده است و چه بسا خودش هم آن کار را انجام دهد. من تا زمانی که کسی را کتک نزده ام، این کار برایم سخت است اما قوتی یکی دو نفر را کتک زدم، به تدریج این کار برایم آسان می شود. کسی که در عمرش تا به حال به کسی ابراز عشق نکرده، بیان جمله "دوستت دارم" برایش سخت است ولی وقتی چهار پنج بار این جمله را به کار برد، خیلی راحت می تواند به همه بگوید دوستت دارم! کلمات و کارها به تدریج برای ما عادت می شود.

زمانی بود که اگر کسی معتاد بود، کسی در فامیل و محله به او محل نمی گذاشت؛ اما الان آن قدر مصرف مواد مخدر عادی شده است که قبح اعتیاد از بین رفته است. ما نباید مشاهده صحنه اعدام را به امری عادی بدل کنیم. چه کسی گفته است تماشای این صحنه موجب عبرت است؟ حتی خیلی از خبرهای روزنامه ها موجب یادگیری افراد می شود و بالقوه قابلیت آموزش روش های مجرمانه را دارند.

وقتی در فیلم های سینمایی روش های دزدی نشان داده می شود، ممکن است بعضی ها از آن روش ها استفاده کنند. سال ها پیش در فرانسه، فیلمی پخش شد که بازیگرش چارلز برانسون بود. در آن فیلم، با استفاده از هلی کوپتر، یک مجرم را فراری دادند. یعنی هلی کوپتر آمد در حیاط زندان نشست و چارلز برانسون را با خود برد. درست یک هفته بعد، در فرانسه با همین روش یک دزد معروف را از یکی از زندان ها بیرون کشیدند! بعد از آن، دولت فرانسه حیاط زندان ها را با تور مسقف کرد.

می خواهم بگویم تمام کارهای ما، زمینه ساز تکرار آن اعمال از سوی مردم می شود. این طور نیست که مشاهده صحنه اعدام، همه را دچار هراس از اعدام شدن کند و آنها از ترس ابتلا به چنین سرنوشتی، دست از پا خطا نکنند. کسی که همه زندگی اش را باخته، از مردن و اعدام شدن نمی ترسد. اصلاً مردن برای او لذت است و دیدن صحنه اعدام دیگران، بیشتر به کار از بین بردن ترس او از مرگ و اعدام شدن می آید.

بعضی ها معتقدند اعدام شرعاً باید در ملاء عام باشد؟

اسلام دین به روزی است. اعدام در سطح جامعه، زمانی درس عبرت بود اما الان واقعاً این طور نیست. الان شرایط خیلی فرق کرده است. تا وقتی وضع اجتماعی به سامان نشود، مشاهده اعدام دیگران تاثیری در کاهش جرائم ندارد. تازه ممکن است قبح کشتن را هم از بین ببرد.

ما باید ببینیم چرا افراد جامعه ما وقت می گذارند برای تماشای اعدام دیگران. به صحنه اعدام می آیند، تخمه می خورند، شوخی می کنند و می خندند و صحنه اعدام را هم با سوت و کف تماشا می کنند.
من یادم است که در کرج و مشهد، وقتی که اعدام در ملاء عام صورت گرفت، خیلی ها غش غش می خندیدند و از دیدن آن صحنه لذت می بردند. آن کسی هم که قرار بود اعدام شود، می خندید و می گفت: اشکالی ندارد! بچه هایی هم که آن جا بودند می گفتند: چقدر مرد است!

آیا چنین افرادی واقعاً از دیدن صحنه اعدام عبرت می گیرند؟ بسیار بعید است. آیا چنین رفتارهایی نشانه بیماری روانی این افراد نیست؟ شک نکنید که این طور است!

این کسانی که برای تماشای اعدام دیگران به خیابان می آیند، از نظر روانی، انسان های قسی القلبی شده اند؟

 شما در حالت نرمال، وقتی یک گنجشک را هم می کشید ناراحت می شوید. اگر محبت انسانی در وجود شما باشد، وقتی می بینید کسی در حال کتک زدن دیگری است، ناراحت می شوید و به فرد ضارب اعتراض می کنید. آن وقت چطور ممکن است ما ببینیم کسی را دار زده اند و او آن بالا دارد دست و پا می زند و می میرد، ما هم این پایین او را تماشا می کنیم و می خندیم؟

 چطور ممکن است چنین افراد بی تفاوتی، انسان های بامحبت و نرمالی باشند؟ شک نکنید که این افراد آدم هایی قسی القلب و آنرمال اند. شما وقتی یک صحنه تصادف را می بینید، تا دو سه ماه ناراحت هستید و حتی ممکن است صحنه تصادف و خونریزی را در خواب ببینید و از خواب بپرید.

بسیاری از رزمندگان ما که در جبهه دوستانشان شهید شده اند، هنوز هم صحنه شهادت دوستانشان را در خواب می بینند و با ناراحتی از خواب می پرند. حالا چطور ممکن است من انسان نرمالی باشم و بروم صحنه مرگ یک نفر را ببینم و در عین حال با دوستانم جوک بگویم و بخندم؟

دیدن این صحنه، تاثیر منفی هم بر روی این افراد می گذارد؟

نه! این ها از دین این صحنه ها لذت می برند. این ها افرادی هستند که فشارهای زیادی در زندگی شان تحمل کرده اند و برای سرگرمی به دیدن چنین صحنه هایی می آیند. مطمئن باشید چنین افرادی، افراد خطرناکی هستند و به انحاء گوناگون دیگران را آزار می دهند.

چطور ممکن است کسی صحنه اعدام دیگران را ببیند و هیچ تاثیر منفی از دیدن آن صحنه تاثیری نگیرد؟

برای اینکه او خودش این کاره است! یعنی بچه اش را می زند، در خیابان دعوا می کند و کلاً از خشونت لذت می برد. در واقع فشارهای جامعه بر روی او آن قدر زیاد بوده که او دیگر یک انسان نرمال نیست و از خشونت لذت می برد.

پس به نظر شما این حضور مشتاقانه در مراسم اعدام دیگران، نشانه ای از یک جامعه ناسالم است.     

بله. تازه این گوشه ای از عدم سلامت روانی بسیاری از افراد این جامعه است. یعنی قله کوهی است که بخش اعظم آن زیر آب قرار دارد. خیلی های دیگر هم هستند که دوست دارند در تماشای اعدام دیگران شرکت کنند ولی از محل یا زمان مراسم اعدام بی خبرند و یا فرصت نمی کنند خودشان را به صحنه اعدام برسانند. ما بارها دیده ایم که دو نفر در حین رانندگی با هم تصادف می کنند و کارشان به کتک کاری می رسد. در صورتی که وقتی من در تصادف رانندگی مقصرم، باید از ماشین پیاده شوم و از شما عذرخواهی کنم نه اینکه با شما دست به گریبان شوم!

همه این ها نشان می دهد که خیلی ها در جامعه ما، به لحاظ روانی، ناسالم اند و محتاج درمان. در بسیاری از خانواده ها، حرف زدن معمولی زن و شوهر با داد و بیداد و پرخاشگری توام است. یعنی حرف زدن معمولی خیلی از آدم های این جامعه با پرخاشگری عجین شده است. ما به این جا رسیده ایم.

علت این وضع چیست؟

مهمترین علل، تورم و بیکاری و فقر است. این شرایط باعث می شود که بسیاری از ازدواج ها با مشکل مواجه شود. ما خانه های بزرگی را که همه با هم در آن زندگی می کردیم، رسانده ایم به خانه های 60 متری امروزی. در خانه های امروزی ما، دیگر جایی برای پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ نیست. حتی زن و شوهر هم وقتی بچه دار می شوند، با کمبود جا مواجه می شوند.

ما خواسته ایم فرهنگمان را عین فرهنگ خارج از کشور کنیم اما نتوانسته ایم چنان تغییری در فرهنگمان ایجاد کنیم و به جایش فقط فرهنگ خودمان را داغان کرده ایم! زیربنای فرهنگ ما مثل فرهنگ کشورهای غربی نیست. ما هنوز به کار هم کار داریم و نمی توانیم ده سال در یک آپارتمان زندگی کنیم و اصلاً همسایه خودمان را هم نشناسیم.

پس چرا در جوامع مدرن، که آپارتمان نشینی و سرک نکشیدن به زندگی دیگران نهادینه شده است، اوضاع این قدر نابسامان نیست؟

چون در جوامع مدرن، مردم به زندگی جدید عادت کرده اند اما ما از یک سو می خواهیم مدرن و از سوی دیگر می خواهیم سنتی باشیم و این تضاد است که ما را به این روز انداخته است. ما روند تغییر فرهنگ را تدریجی پیش نبرده ایم بلکه یک دفعه همه چیز را به هم ریخته ایم و این امر یکی از علل اصلی این نابسامانی هاست. ما الان ماهواره را ممنوع کرده ایم اما چت اینترنتی را آزاد گذاشته ایم. در حالی که در این شرایط اجتماعی، خطر چت به مراتب بیش از ماهواره است.

یعنی شما می گویید اینترنت و چت را هم باید به کلی ممنوع کرد؟

نه، من می گویم ماهواره را هم باید آزاد کرد؛ اگر در استفاده از ماهواره مشکلاتی وجود دارد، باید درباره آن مشکلات بحث کرد و به مردم آگاهی داد که کدام برنامه های ماهواره عقلاً و اخلاقاً مشکل دارند. یعنی نباید یک حوزه مدرن را به حال خود رها کنیم و حوزه مدرن دیگری را کاملاً ممنوع کنیم. حرف من این است.

ما در پخش فیلم های سینمایی و یا حتی در پخش مسابقات فوتبال، شاهد حساسیت زیادی هستیم که مبادا فلان صحنه خلاف عرف، نمایش داده شود. فکر می کنید چرا نسبت به پخش چنین تصاویری این قدر حساس هستیم ولی نسبت به اعدام کردن انسان ها در پیش چشم دیگران، حساسیتی نداریم؟

مقام معظم رهبری دو رهنمود کارگشا دارند که اگر مورد توجه قرار گرفته بود، بسیاری از مشکلات ما حل می شد: شایسته سالاری و پاسخگویی. مقام رهبری بر این دو امر تاکید دارند. بر این مبنا انتظار هست که پاسخ داده شود بر اساس کدام نظریه انسان شناسانه و مردم شناسانه به این نتیجه رسیده ایم که باید فلان مجرم را روبروی فلان مجمتع مسکونی دار زد؟ و اجازه دهید بحث کارشناسانه در این باره صورت گیرد. واقعاً  کودکی که قساوت قلب مشتاقان تماشای صحنه اعدام را می بیند، در آینده قرار است چگونه انسانی شود؟ من می گویم اگر آن کودک در آینده آدمکش شد، اصلاً نباید تعجب کرد.
ما گفته ایم که مراسم اعدام را در همان زندان برگزار کنید. زندان هم شرعاً ملاء عام است. چهار تا زندانی این صحنه را ببینند خیلی بهتر است تا نوجوان 15 ساله از پنجره خانه شان شاهد صحنه اعدام فلان جنایتکار باشد. اگر کسی قرار است از این اعدام ها درس عبرت بگیرد، زندانی باید درس عبرت بگیرد نه کسی که جرمی مرتکب نشده و آزادانه مشغول زندگی روزمره اش است.

آیا تماشای صحنه اعدام را نوعی تخلیه نفرت هم می توان دانست؟

بله. کسی که وجودش لبریز از خشم و ناخرسندی و نفرت است، با دیدن آن صحنه آرام می شود. کسی که  چندین و چند بار کتک بخورد، از کتک زدن دیگران و یا از مشاهده کتک خوردن دیگران لذت می برد و به آرامش می رسد. اگر انسانیت شما مخدوش نشده باشد، بعد از کتک زدن دیگران، از کرده تان پشیمان می شوید. اما وقتی که انسانیت شما در اثر تکرار ضرب و شتم دیگران مخدوش شد، دیگر بعد از کتک زدن این و آن نیز از کار خودتان پشیمان نمی شوید.  


ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۶۷
در انتظار بررسی: ۱۱۲
غیر قابل انتشار: ۷۰
يك طلبه
۱۵:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۵
با دكتر موافقم خدا به ما رحم كند
داد
۰۱:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۵
شما چرا این قدر منفی نگر هستید ، یک جنبه خوب هم داره مردم بیچاره ایران که سرگرمی ندارند ولی وقتی اعدام باشه کمی سرگرم می شوند و با خانواده می روند اعدام نگاه می کنند چون ورود خانم ها ممنوع نیست.
ناشناس
۲۱:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
مشکل مملکت همین تضاد هاست راست میگه کارشناس ما هدفمون مدرنه ولی راه مدرن رفتن نمیریم یا نمیخایم بریم یا میترسیم بریم
بندری
۲۱:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
28سال پیش که دانش آموز دوره متوسطه بودم 2بارصحنه اعدام رادیدم ،خیلی وحشت کردم ومدام می ترسیدم ،هنوز آن صحنه درذهنم مانده است . با نظر آقای دکتر موافقم که درزندان ویامکان خاصی باشد تا همه مردم خصوصا کوکان ونوجوانان شاهد آن نباشند .
بابک مهرورز
۲۱:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
بانظرآقای دکتراقلیماکاملاموافقم.خشونت وزورگویی درخونمان ریشه دوانیده است
حميد
۲۰:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
خانم‌ها و آقايان روشنفكر و كارشناس!!!
آيا براي آن دخترها و زنان بي‌گناهي كه مورد تجاوز قرار گرفته‌اند و تا آخر عمر بدبخت شدند هم دلسوزي مي‌كنيد؟؟؟ و حرف‌هاي كارشناسانه و... مي‌زنيد؟؟؟؟؟
تجاوز به دختران و زنان براي شما عادي شده؟؟؟
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۱:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
شما احتمالا مصاحبه را با دقت نخواندي. بحث بر سر اعدام در ملاء عام است نه خود اعدام. اين افراد مي توانند در مكان مناسب تري اعدام شوند نه در خيابان و جلوي خانه مردم. صاحبان دم هم در همان مكان مناسب مي توانند شاهد اجراي حكم باشند تا احساسات جريحه دار شده آنها التيام پيدا كند.
نادر
| |
۲۳:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
حمید آقا!بحث خود اعدام نیست،بلکه درباره نحوه اجرای حکم است. من با اعدام در زندان موافقم و نه در جلوی زنان و کودکان!
ناشناس
۱۹:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
متاسفانه بعضی از نظرات دوستان هم نشان دهنده درست بودن صحبت های آقای دکتر و تایید وجود گسترده مشکلات روانی در جامعه است.
ناشناس
۱۸:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
یک سوال

ایا از افرادی نظیر این اقای دکتر جامعه شناس، جایی در سیاستگذاری فرهنگی جامعه استفاده می شود؟ چگونه است که شورای فرهنگی کشور تاکنون به این امر توجه نکرده؟

سایت وزین عصر ایران، اگر می دانید لطفا مرا آگاه کنید
بهزاد
۱۸:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
ازعصرایران ممنونم که با درج مساپل ضعف جامعه وکنگاش ان خیلی ها را از عواقب اینگونه مشکلات اگاه میسازد ای کاش دوستان نظرات وتفسیرهای خوب ومنطقی داشته باشند
ناشناس
۱۵:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
در کل با نظرات آقای دکتر موافقم ولی میشد که جواب های جامه شناسانه تری ارائه میکردند. این نظرات رو همه میتونن بدن. سطح مصاحبه پایین بود
ناشناس
۱۵:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
‫ترویج فرهنگ قیصری،مقصر اصلی در ترویج خشونت است.
سارا
۱۵:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
بسیار ممنونم از دکتر اقلیما واقعاً درست گفتید .اکثر غریب به اتفاق مردم ما سلامت روانی ندارند این را هر کسی که حتی خیلی کم در جامعه حضور داشته باشد به راحتی متوجه خواهد شد. کسانی که از خارج به ایران سفر می کنند هم فوراً متوجه این موضوع می شوند . اینکه تو خیابانها با کوچکترین برخوردی طرف مقابلت به طرز زننده ای بهت توهین می کنه اینکه در مکانها عمومی همه دارند با هم دعوا می کنند . وقتی استادیوم های اروپا رو می بینم بهشون غبطه می خورم که اونها خیلی راحت با همسر و فرزندشون می رن به استادیوم دختر و پسر هم فرقی نداره . ولی اینجا می خوای با فرزندت بری تو خیابون هم باید گوش و چشم بچه ات رو ببندی تا یه وقت حرفهای ناجور و دعواهای ترسناک مردم دیوانه شهرت رو نبینه .
ناشناس
۱۵:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
که چی این همه آسمون ریسمون میبافید اعدام با صندلی الکتریکی که تو غرب رواج داره که بدتره
پاسخ ها
رضوی
| |
۱۹:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
اولا که خیلی ساله که در اروپا حکم اعدام وجود نداره . در خیلی از ایالت های امریکا هم اعدام ممنوع شده و در ایالت هایی هم که این حکم اجرا میشه بوسیله آمپول این کار رو انجام مبدن . اونم در زندان نه در ملا عام. نکته آخر هم اینکه حالا مگه هر کاری در غرب انجام میشه درسته ؟ خوب اونا هم اشتباه میکنن. !!!
ناشناس
۱۴:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
حق با ازاد است واقعا باعث تاسفه
كه جامعه ما اينطوريشده
ناشناس
۱۴:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
Tashakor, kheilie ali bid!
ناشناس
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
از سایت وزین عصر ایران بخاطر این مقاله علمی و مستند متشکرم-انشاالله سایر رسانه ها هم کمی وجدان داشته باشند.
ناشناس
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
مگه ميريم به غسالخونه، درس عبرت ميگيريم كه با ديدن اين صحنه ها عبرت بگيريم.
اي بابا
ناشناس
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
علاقه مندان به تماشای صحنه اعدام دیگران، به لحاظ روانی مشکل دارند و بالقوه انسان های خطرناکی هستند

جالب بود
امير
۱۳:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
از نظر تعداد اعدام دومين كشور بعد از چين هستيم ولي آيا جرم و جنايت كمتر شده؟ آمار اينو نميگه
ناشناس
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
باید از این به بعد با شمشیر گردن زد.
ناشناس
۱۳:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
عالی بود ای کاش گوش شنوایی هم بود.
ناشناس
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
من تو 3 یا چهار سالگی یه صحنه اعدام تو میدون شهرزیبا رو دیدم که 3 نفر رو اعدام کردند الان که 30 سالم شده هنوز اون صحنه با جزئیاتش و زجه های خانواده های اعدامیان و احتمالاً خانواده های مقتول جلوی چشامه
ناشناس
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
انحطاط اخلاقی یک جامعه همین است که از صحنه کشته شدن انسان لذت می برد.
درود بر عصر ایران با این مصاحبه جالب و خواندنی
0111
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
گفتگوی بسیارعالی بود ....
خسته نباشید عصرایرانی ها.......
lمحمد
۱۲:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
خیلی اموزنده بود.
ناشناس
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
این دیگر زیاده روی است.به نظر من اکثر کسانی که برای تماشای اعدام می روند به خاطر کنجکاوی این کار را انجام می دهند نه به خاطر این که اهل خشونت اند یا قساوت قلب دارند.
حسين
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
اصلا صورت مسئله اشتباه و دروغ است هيچ كس دوست ندارد اعدام يك همنوع خود را ببيند چه بحق و چه ناحق خصوصا كه وزنه به سمت ناحق باشد . سوال گمراه كننده و اشتباه و دروغ است .
ناشناس
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
به قول قديميها آدم گشنه دين و ايمان نداره .
پاسخ ها
نادر
| |
۲۰:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
در احادیث داریم که از هر دری فقر وارد شود، ایمان از درب دیگر خارج می شود.
سبز
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
آهاي مردم............در جوامع مدرن، که آپارتمان نشینی و سرک نکشیدن به زندگی دیگران نهادینه شده است،
افتاد؟؟؟!!!!
آزاد
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
خيلي عالي و پر معنا گفتند آقاي اقليما.
به نظر من هم جامعه ما در حال حاضر استعداد بزهكاري و جنايت شديدي دارد.
وقتي دو نفر در خيابان با هم گلاويز ميشوند و خيلي عادي به هم فحشهاي ناموسي ميدهند بدون هيچ ملاحظه اي . اين يعني كشور فاسد شده است و فاتحه اش خوانده است و مقصر همه اينها عدم مديريت مديران اين كشور است كه با افكار و اعمال پوچ خود فقط به فكر جيب خود بوذه اند و هستند.
ناشناس
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
استاد عزيز اين حرفها كدومه. كدوم آدم ناداني از صحنه اعدام خندش ميگيره.مطمئني؟؟؟ از اينها گذشته عصر ايران عزيز بايد كار تحقيقي روي اين مسايل انجام بشه مگه ميشه با گفتگو و مصاحبه به نتيجه رسيد و حقايق رو كشف كرد
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
مصاحبه با محقق انجام شده دیگه! اشون قصه که نگفته!نظر شخصی هم نداده. کاملا علمی هست
نادر
| |
۲۰:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
همان نادانی می خندد که با خرید تخمه و بستی، کودکش را به تماشای جان کندن دیگران می برد، این است قساوت قلب!
ناشناس
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
وقتی که هیچ مرکز تفریحی برای عموم ایجاد نمیشه و حتی منابع طبیعی رو هم افراد و سازمانها به نام خودشون سند زدن و برای هر چیزی از مردم عادی پول میگیرند همین میشه برید یه سر اطراف تهران خودمون بزنید.
ناشناس
۱۱:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
من قبلا هم يه نظري دادم چاپ نكرديد، مهمترين علت اين كار يه سري از مردم وجود عقده هاي مختلف اجتماعي و اخلاقيه كه زير پوست جامعه ريشه كرده و در حقيقت اين افراد با ديدن اين مراسم سعي دارن درون خودشون رو تسلي بدن و احساس اينكه خودشون بجاي اون طرف نيستن و در حقيقت يه كسي رو وامانده تر از خودشون ببينن براشون لذت بخشه، اخلاقيات داره از جامعه دورتر و دورتر ميشه
پاسخ ها
محسن
| |
۲۲:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
دقیقا با این جملت موافقم :
" در حقيقت يه كسي رو وامانده تر از خودشون ببينن براشون لذت بخشه "
ناشناس
۱۱:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
ممنون عصر ايران از اين مصحبه لذت بردم. اميدوارم گوش شنوايي براي آن پيدا شود...
مجید
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
در سن سیزده سالگی در جبهه بودم پیش جنازه ی شهدا تا صبح میخوابیدیم به خدا قسم همه چیزهایی استاد اقلیما می فرمایند درست است تحمل هیچ خرفی را ندارم ختی حرف بچه ام
صادق
۱۱:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
متاسفانه اين كار براي مردم مثل تفريح كردن شده
و غافل از آن هستند كه در آينده چه تاثيري بر روحيه و رفتار آنها خواهد گذاشت.
رویا
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
بسیار مصاحبه فوق العاده و جامع و کاملی بود. از سایت شما و آقای اقلیما کمال تشکر را دارم. وقتی بخواهیم از "میان بر" به چیزی دست یابیم و پله پله مراحل را پشت سر نگذاریم، در نهایت به این وضع دچار می شویم.
ناشناس
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
باز خوبه يكي پيدا شد و همه چي رو گردن بدحجابي ننداخت!!!
ناشناس
۱۱:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
عالی بود، متشکرم از درج این مصاحبه.
ناشناس
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
مرسي عصر ايران.
لطفا از اينگونه مطالب تحليلي بيشتر بگذاريد.
ناشناس
۱۱:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
عجب مصاحبه جالبي بود
محسن
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
از عصر ایران به خاطر درج چنین مطالب علمی ومنطقی تشکر می کنم
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
واقعا.بنده هم با شما كاملا موافقم.
تبریز
| |
۱۴:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
منم تشکر می کنم.
به جرات می تونم بگم که عصر ایران تنها رسانه مستقل، آزاد اندیش و قابل اعتماد برای من در ایران است.
دستمریزاد، به این رویه تان ادامه دهید.
ناشناس
۱۱:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
بحثی بسیار جامع،علمی و منطقی بود.اگه وضع اقتصادی ملت درست بشه یارو دست بچش رو میگیره میره سینما یا شهر بازی ولی الآن میره اعدامو ببینه چون حداقل پولی نمیخواد بده.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ناشناس
۱۱:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
یادم هست روز اولی که رفتم دانشگاه اصفهان در سال 75، رییس دانشگاه برای چند هزار دانشجوی جدیدالورود سخنرانی کرد. همه فکر کردند میخواهد خوشامدگویی کند اما تا شروع کرد گفت "حواستان باشد اینجا دانشگاه است دست از پا خطا نکنید ما دانشجو داشته ایم که همینجا اعدام شده مواظب اعمالتان باشید!"
ناشناس
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
حالا که چی؟!می خواهی بدعت توی دین ایجاد کنی؟!چه برای تفریح چه برای عبرت شرعا باید در ملا عام انجا بشه.تازه ما که انجام خیلی از احکام را راحت کردیم.مثلا اعدام با شمشیر یا سنگسار کلا از شرع ما حذف شده.
پاسخ ها
تبریز
| |
۱۴:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
بدبخت! اسلام دین خشونت نیست
ناشناس
| |
۱۴:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
از اسلام همین چیزا رو یاد گرفتی؟
ناشناس
| |
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
نکته جالبی که در برخی از این کشورهای اروپایی دیده می شود این است که قوانین آنها بقدری سختگیرانه است که حد و حساب ندارد. معضل کشور ما عدم اجرای قانون یا دم دمی اجرا شدن قانون است.
آزاده
| |
۱۶:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
کلا الان تو خوبی؟!!!دلت خنک میشه یه موجود جاندار (حتی اگه گناهکار)جلوت جون می ده؟!!!دکتر فرمودن اگر هم قراره اعدام در ملا عام باشه تو زندان انجام بشه و در حضور زندانیها نه مردم عادی ....بفهم که این حرف درسته که تصویر ذهنی اعدام از ذهن اون بچه پاک نمیشه
ناشناس
۱۰:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
من هم با اقاي دكتر موافقم چون اعدامها وقتي زيادبشود حالت بازدارندگي خود را از دست داده ودر سطح بين المللي هم تاثير منفي از ايران و ايراني در ذهن مخاطب دارد
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
بعضی از جملاتش کاملا بی معنا است. ریختن قبح ینعنی چه؟؟ اگر کسی جرمی مرتکب شده باید تنبیه شود. نشان دادن صحنه خود عاملی بر جلوگیری است. مشکلات دیگر جامعه را نمی توان دال بر نشان دادن یا نشان ندادن، اعدام کردن در ملا عام یا اعدام نکردن و غیره ... دانست
یه نفری
۱۰:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
یکی رو می شناختم که دقیقا روز امتحان داشته به طرف مدرسه اش می رفته در بین راه مجرمی را دیده که در خیابان دارش زدند و جسدش هم همانجاست نه تنها امتحانش را بد داد بلکه تا چند روز حالت روحی مناسبی نداشت همان صبح امتحان هم مدام از این طرف به ان طرف می رفت و می لرزید .
واقعا این بیچاره چه گناهی داشته که باید این جوری بهم بریزه و زجر بکشه؟
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
اگه امتحان داشت چرا رفت راهشو کج میکرد و میرفت
yek ensan
| |
۲۰:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
یعنی تو بودی نمی رفتی؟
همه انسان ها کنجکاون...مهم عکس العمل بعدشه
یه نفری
| |
۲۳:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
مثله این که نظرمو درست نخوندی گفتم وسط راه
تو ماشین نشته بوده اون طرف خیابان یکی رو دار زده بودند
ناشناس
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
هنگام خواندن مقاله بدنم به لرزه افتاد. خدایا به کجا داریم میریم؟
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
به کجا چنین شتابان؟
تعداد کاراکترهای مجاز:1200