صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۲۱۸۴۶۸
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۱ - ۲۱ خرداد ۱۳۹۱ - 10 June 2012
گزارشی از لیبی بعد از انقلاب

لیبی ؛ نفرین سلاح!

در جهان عرب یک قاعده کلی درباره نظام های سیاسی صدق می کند؛ نظام یعنی ارتش و ارتش یعنی نظام به عبارت دیگر حاکمیت یک نظام عربی تا زمانی تداوم می یابد که ارتش در کنار آن باقی بماند.
عصرایران ؛ علی قادری - لیبی پس از اعدام انقلابی سرهنگ، روزهای ناامنی را سپری می کند. هیچ کس تصور نمی کرد انقلابی که همانند مصر از فیس بوک و با دستان خالی در بنغازی آغاز شد به چنین آشوب مسلحانه ای ختم شود. اخباری که از لیبی بیرون می آید می گوید که در این کشور یک قانون حاکم است، حق با کسی است که سلاح در دست داشته باشد!

امروز در لیبی دیگر کسی درباره انقلاب سخن نمی گوید. اینکه این انقلاب چگونه آغاز شد و چگونه به پایان رسید موضوعی است که به تاریخ پیوسته است. بویژه در میان انقلابیون لیبی، خواه اسلامگرایان خواه لیبرال ها، واژه انقلاب به تنهایی اهمیت ندارد و آنچه آن را قابل توجه می سازد، غنایم آن است.

برای مردمی نیز که در سایه سلاح زندگی می کنند، امنیت بسیار مهم تر از حماسه های انقلاب است. انقلابی که باعث شد انواع سلاح ها بطور گسترده در مناطق این کشور توزیع گردد و اکنون تبدیل به یکی از عوامل مهم بی ثباتی شود.

لیبی پس از سقوط قذافی چالش های بزرگی را پیش روی خود دارد. برخلاف تونس و مصر که پس از سقوط راس نظام، بدنه نظام حفظ شده و همچنان به فعالیت خود ادامه می دهد در لیبی سقوط قذافی منجر به از هم پاشیدگی کامل نظام گردید.



در جهان عرب یک قاعده کلی درباره نظام های سیاسی صدق می کند؛ نظام یعنی ارتش و ارتش یعنی نظام به عبارت دیگر حاکمیت یک نظام عربی تا زمانی تداوم می یابد که ارتش در کنار آن باقی بماند. لیبی نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست. در کنار طبیعت قبیله ای این کشور که یکی از چالش های عمده فرایند دولت سازی به شمار می آید، از هم پاشیدگی ارتش به عنوان ستون اصلی نظام عامل اصلی هرج و مرج های گسترده سیاسی و امنیتی در لیبی است.

حتی شورای انتقالی لیبی نیز که در حین انقلاب و پس از آن به عنوان نماینده رسمی این کشور در مجامع جهانی به رسمیت شناخته شد بواسطه عدم مشروعیت داخلی نتوانسته است سلطه کامل خود را بر این کشور بسط دهد.

مطابق معمول، اولین نتیجه از هم پاشیدگی نظام سیاسی بروز ناامنی است. در سایه وجود صدها گروه مسلح که خود را وابسته به هیچ مرجع سیاسی نمی دانند و حاضر نیستند به ارتش و پلیس این کشور ملحق شوند امنیت تبدیل به چالش اصلی شده است. به عنوان مثال فقط در طرابلس، پایتخت لیبی، صدها شورای نظامی وجود دارد که حاضر نیستند تا زمان دریافت سهم خویش را از انقلاب، سلاح های خویش را تحویل دهند.

اوضاع در لیبی به اندازه ای متشنج است که گروه های مسلح عمده هر کدام کنترل بخشی از مراکز مهم را به دست گرفته اند. فرودگاه شهر طرابلس یکی از این مراکز است. در حالیکه تا چند روز پیش این فرودگاه توسط انقلابیون سلفی شهر زنتان کنترل می شد، شبه نظامیان شهر ترهونه واقع در 80 کیلومتری طرابلس در اعتراض به بازداشت فرمانده شان فرودگاه پایتخت را تصرف کردند!

تصرف فرودگاه فقط یکی از نمونه های متعدد سرکشی شبه نظامیان مسلح لیبی است. حمله به مراکز دولتی تبدیل به یک اقدام روزمره شده است. بهانه اصلی این شبه نظامیان دریافت حقوق عقب مانده ای است که حکومت موقت در پرداخت آن تاخیر کرده است اما به اعتقاد بسیاری اختلافات سیاسی عمیقی در پشت این زورآزمایی های مسلحانه انقلابیون قرار دارد.

در سایه هرج و مرج های گسترده، برخی از انقلابیون مسلح لیبی به تجارت پرسود قاچاق سلاح روی آورده اند. این تجارت به اندازه ای وسعت پیدا کرده که امروز لیبی تبدیل به بزرگترین بازار سیاه سلاح در جهان شده است. انقلابیونی که پس از سقوط قذافی کنترل برخی از مخازن سلاح ارتش را بدست گرفته اند به دو گروه عمده تقسیم می شوند. عده ای هیچ تمایلی به ورود به گروه بندی های سیاسی ندارند و با ورود به این تجارت پر سود تلاش دارند از فرصت بوجود آمده حداکثر بهره برداری را به عمل آورند. بخشی دیگر از قاچاق سلاح از لیبی تقریبا به شکل رسمی انجام می شود بویژه سلاح هایی که به مقصد سوریه قاچاق می گردد بطور آشکار و با آگاهی کامل حکومت موقت لیبی، حمایت های مالی و پشتیبانی های سیاسی برخی از دولت های خارجی انجام می شود.



اگر به این آشفته بازار امنیتی و سیاسی لیبی، دخالت های بی حد و حصر خارجی را بیفزاییم تصویری مختصر از شرایط لیبی پس از سقوط قذافی را بدست خواهیم آورد. هیچ کدام از کشورهایی که در عملیات ناتو در این کشور مشارکت داشته اند به دلایل انسانی از انقلابیون حمایت نکردند. نه سارکوزی و اوباما ، نه کامرون و نه اردوغان که در کمتر از چند ساعت از یک حامی قذافی تبدیل به حامی سرسخت انقلابیون شد. آنها نیز امروز به نوبه خود، سهم خویش را از انقلابی که در آن مشارکت فعالانه داشتند مطالبه می نمایند و در معرکه سیاسی داخلی لیبی نمایندگانی را دارند که کوکشان می کنند.

فروپاشی نظام سیاسی در لیبی به فروپاشی دستگاه قضایی این کشور نیز منجر شده است. امروز در لیبی به تعداد گروه های مسلح، قاضی و زندان وجود دارد. افراد به بهانه های مختلف توسط این گروه ها بازداشت می شوند و پس از صدور احکام انقلابی به زندان هایی می روند که هیچ رسمیت قضایی ندارد و فقط خدا می داند که چه بلایی بر سر این زندانیان می آید.

سازمان عفو بین الملل چندی پیش در یک گزارش تکان دهنده از نقض گسترده حقوق ابتدایی بازداشت شدگانی خبر داد که توسط گروه های مسلح بازداشت می شوند. بر مبنای این گزارش که روزنامه گاردین چاپ لندن در فوریه امسال منتشر کرد دهها تن از زندانیان در اثر شکنجه شبه نظامیان کشته شده اند و از سرنوشت بسیاری از آنها نیز هیچ اطلاعی وجود ندارد.

فروپاشی نظام قضایی در لیبی به مرحله ای رسیده است که برخی از سران نظام گذشته تبدیل به وجه المعامله با حکومت موقت و شورای انتقالی شده اند که البته با یکدیگر اختلاف نظرات گسترده دارند. سیف الاسلام قذافی یکی از این بازداشت شدگان است که اکنون در زندان انقلابیون شهر زنتان است.این انقلابیون می گویند تا زمانی که پست وزارت دفاع به نماینده آنها واگذار نشود حاضر نیستند سیف الاسلام را به حکومت موقت تحویل دهند!

هرج و مرج سیاسی و امنیتی در لیبی به مرحله ای رسیده است که به جرات می توان گفت برخی از شهروندان عادی این کشور و حتی عده ای از کسانی که در انقلاب این کشور شرکت کردند آرزوی بازگشت سرهنگ را می کنند. این قانون همه انقلاب هایی است که پس از پیروزی، سلاح ها در آنها حرف آخر را می زنند.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۳
غیر قابل انتشار: ۴
ناشناس
۱۸:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۱
در صورت سقوط دولت بشار اسد در سوريه كه با شرايط موجود محتمل است اوضاع سوريه شبيه اوضاع كنوني ليبي يا شايد بدتر از اين شود.
ناشناس
۱۶:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۱
توی تونس و مصر به این خاطر این وضع پیش نیومد که حاکمانش دو دستی قدرت رو به مردم واگدار کردند.اما تو لیبی و سوریه جاکمانش برای از دست ندادن قدرتشون دست به هر کاری میزنند.
ناشناس
۱۵:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۱
در تمام دنیا اگر فردی مثل قذافی با چند دهه اختناق اینگونه از قدرت برکنار میشد همین داستان برقرار بود. مثل یوگسلاوی یا بروندی یا عراق
ناشناس
۱۴:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۱
گزارش جالبی بود
احمدی
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۱
ضرب المثلی است می گويد تغاری بشکست و ماستی بريخت به نفع کاسه ليسان. قذافی به خاطر ديکتا تور بودنش سقوط ندادند به خاطر در خواست وی از کشورهای آفريقا پول واحد تشکيل شود و اين ضربه ای بود بر پيکر دلار .
پاسخ ها
شهاب
| |
۲۳:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۱
واقعا که ضرب المثل رو.........
تغاری بشکند ماستی بریزد جهان گردد به کام کاسه لیسان
تعداد کاراکترهای مجاز:1200