جلالی در این یادداشت آورده است: در یکی از سایتها مطلبی به قلم برادر و دوست ارجمندم جناب آقای دکتر الیاس نادران آمده است که گویا جناب آقای مهندس محمدرضا باهنر با مراجعه به ایشان پیشنهاد داده که در ماجرای انتخاب رئیس مجلس نهم موافقت شود که جناب آقای دکتر لاریجانی به عنوان رئیس، جناب آقای دکتر حداد عادل به عنوان نایبرئیس و رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس نهم انتخاب شوند. از این گفتوگو به ناحق اینگونه نتیجه گرفتهاند که از آنجا که تشکیل فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت در مجلس یک پروژه شکست خورده است و لذا در پی این شکست آقای باهنر با این حضرات لابی نموده است. لازم است در این خصوص به نکاتی چند اشاره شود
اهم مطالب مطرح شده در یادداشت کاظم جلالی در ادامه میآید:
ضمن احترام به جناب آقای مهندس باهنر اعلام مینماییم که ایشان
هیچگونه مسئولیتی در فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت ندارند و اتفاقاً
شالوده اصلی این فراکسیون پس از دوازدهم اسفند ماه ریخته شده که ایشان و
بسیاری از دوستان برگزیده مرحله دوم تهران، هنوز درگیر در امور رقابت
انتخاباتی بودهاند.
جناب آقای باهنر نه از طرف فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت و تا آنجا که مطلعم نه از طرف جناب آقای دکتر لاریجانی، نمایندگی جهت رایزنی نداشتهاند، و از آنجا که به امر لابیگری علاقه دارند، لذا بر طبق سلیقه فردی اقداماتی مینمایند.
تشکیل فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت دقیقاً در تقابل با اینگونه
رفتارها قیممآبانه است. ما جمعی از نمایندگان عمدتاً شهرستانی دور هم جمع
شدهایم تا اعلام کنیم ما نیازی به قیم نداریم که در جمعهای بسته بنشینند
و برای ما تصمیم بگیرند و اگر به آقای دکتر لاریجانی هم علاقهمندیم چون
ایشان، همانند ما، با «پدر بزرگی سیاسی» در ساحت اصولگرایی و مدیریت مجلس
مخالفند.
به راستی چرا در کشور عدهای احساس میکنند قیم مردمند و آنان باید
در همه امور راهبر و بقیه پیرو باشند؟ فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت
فقط یک رهبر حکیم و فرزانه را با همه وجود پیروی میکنند و آن کسی نیست جز
حضرت آیتالله العظمی خامنهای و بقیه حق ندارند خود را واسطه فیض معرفی
نمایند. البته روحانیت عظیمالقدر و مراجع عظام جایگاه ویژه و معنویشان
محفوظ است اما بقیه باید به اخلاق سیاسی تن در دهند و فراکسیون اصولگرایان
رهروان ولایت در مجلس در مقابل بداخلاقیهای سیاسی با تمام وجود خواهد
ایستاد و کسانی که بخواهند چه در بیرون مجلس برای مجلس تعیین تکلیف نمایند و
چه در درون مجلس خود را نمایندهتر بدانند تلاششان بیاثر خواهد بود.
سؤالی که وجود دارد این است که آیا تشکیل یک فراکسیون جدید با اکثریت
نمایندگان شهرستانی و با مشی اصولگرایی، مصداق وحدتشکنی است؟ یا اینکه عده
ای می بینند یک جریان اصولگرای نوظهور تهدیدی علیه جایگاههای «من درآوردی»
آنها است و لیدر بودن آنها را به چالش کشیده است و لذا سخت نگران شده اند؟
فراکسیون رهروان ولایت مقلدان رهبری هستند که میخواهند به جای ایجاد
تنشهای سیاسی با در پیش گرفتن خط تعادل و عقلانیت به دنبال یافتن
راهحلهایی جهت مشکلات اقتصادی کشور حرکت نمایند. هنگامی که رهبر معظم
انقلاب اسلامی سال 91 را سال حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی
اعلام مینمایند، وظیفه ما بسیار سنگین است و ما نیز باید به جای چالش های
بی حاصل سیاسی به دنبال تعامل قوا و حل و فصل مسائل اقتصادی باشیم.
در یادداشت مذکور به نوعی تشکیل فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت
مغایر وحدت اصولگرایی تلقی شده است. برای اینجانب که فردی سیاسی هستم و
مسائل را رصد میکنم، سوالاتی پیش میآید که امیدوارم پاسخش را منصفانه
بیابم. سؤال اولم این است که ایجاد جمعیت ایثارگران و بعد هم جمعیت رهپویان
که از قضا اکثریت افراد آن مشترک هستند(!) نیز به معنای شکستن وحدت است؟
همه میدانند افراد سرشناس این دو جریان آقایان زاکانی، فدایی، سروری و
نجابت و چند نفر دیگر هستند. اگر شما خواهان وحدتید، چرا جریان سیاسی تشکیل
دادید؟ البته پاسخ بنده این است که عمل بسیار خوبی انجام دادهاید و حق
شما بود اما با منطق یادداشت مذکور همگون نیست زیرا بر طبق منطق آن نوشته،
همه میتوانیم تحت لوای حزبالله جمع شویم و نیاز به تشکلهای متنوع
نداریم. سؤال دوم این است: شما که اینهمه دم از وحدت میزنید، چرا با
رفتارهای سیاسی شناخته شده خود بیشترین تفرقه را بین «دولت و مجلس»، «درون
مجلس» و میان «اصولگرایان» ایجاد کرده اید؟ چرا اینقدر جبهه پایداری را
مورد حمله قرار دادهاید؟ آیا تشکیل یک جبهه جدید که با شما اختلاف سلیقه و
گرایش داشته باشد، چه مانعی دارد؟ آیا این انحصارطلبی نیست که همه
اصولگرایی باید پشت سر شما صف بکشند؟ آیا با همین تفکر در انتخابات اخیر و
در شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایی وارد نشدهاید؟ من که از آن جلسات
گفتنیهای بسیار دارم که در فرصتهایی اگر لازم باشد، خواهم گفت. آیا نه آن
است که وزن خود را بسیار بالا میدانستید و قائل بودید تنها موتور محرکه
اصولگرایی هستید که امکان بسیج نیروها را دارید.نتایج انتخابات نشان داد
دچار اشتباه محاسبه شده اید.
متأسفانه گویا امروز فضای اخلاق سیاسی ما به سمتی رفته و آنقدر
نابسامان شده که حتی با استفاده از حربه دروغ نیز برآنیم همدیگر را از صحنه
برانیم. در سایت دبیرکل محترم جمعیت رهپویان گفته شده که در جلسه فراکسیون
اصولگرایان رهروان ولایت، جمعی از نمایندگان مجلس هشتم که رأی نیاوردهاند
در جلسه مذکور حاضر شده تا بر سر ریاست مجلس نهم تعیین تکلیف نمایند. بنده
در پاسخ گفتم اگر توانستید حتی فقط یک نماینده مجلس هشتم که برای مجلس نهم
رای نیاورده در آن جلسه شرکت کرده را نام ببرید و در آن صورت ما همه
حرفهایمان را پسمیگیریم. آیا نشر این اکاذیب در سیاست اخلاقمدار اسلامی
و الهی ما جایز است؟
گفته شده و مرتبا نیز بر این طبل کوبیده میشود که آقای لاریجانی با
اصلاحطلبان مجلس نهم پیوند زده است. سؤال بنده این است لطفاً اسامی کل
اصلاحطلبان مجلس نهم را بنویسید. هنگامی که میخواهیم خود را پیروز معرفی
کنیم که میگوییم مردم از اصلاحطلبان رویگردان شدهاند و به ما
اصولگرایان رأی دادهاند و هنگامی که میخواهیم فردی را تخریب نماییم،
اصلاحطلبان را غلیظ و پررنگ نشان میدهیم. تا چه زمان این رفتارهای مبتنی
بر استانداردهای دوگانه باید استمرار یابد؟
به راستی اگر ما خواهان وحدتیم چرا موضوع انتخاب رئیس مجلس را به موضوع
نزاع تبدیل کردهایم؟ مگر نه این است که دو شخصیت ولایی، دلسوز، ارزشمند و
دارای سوابق روشن انقلابی، کاندیدای این مسئولیت هستند که بیتردید با
ریاست هیچکدام از این دو نفر، هیچ آسیبی متوجه نظام نیست. پس این هجمه
وسیع تخریبی علیه یکی از این دو نفر چه توجیهی دارد و از کجا تغذیه میشود؟
آقایان لاریجانی و حدادعادل دو سرمایه این کشورند و تخریب آنان بی تردید
به نفع نظام اسلامی ما نیست.
آیا میدانید حدود یکصد نفر از منتخبان مجلس نهم کسانی هستند که بر اثر
اعمال سلیقههای برخی نحلههای اصولگرایی نتوانستند در لیست جبهه متحد
قرار گیرند و اتفاقاً سخت از این نوع عملکرد شورای مرکزی جبهه متحد
اصولگرایان دلگیرند و اینان از ما میپرسند چطور دیروز که باید در لیست
قرار میگرفتیم ما را اصولگرا نمیدانستید و امروز که پیروز شدهایم،
میخواهید ما را در صفی قرار دهید که اتفاقاً پیش قراولان این صف علیه ما
اقدام نمودهاند؟ بیتردید تشکیل فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت به
معنای استفاده از ظرفیت این اصولگرایان مستقل در جهت آرمانهای اصیل
اصولگرایی است.