محمدرضا باهنر نائب رئیس مجلس عصر امروز دوشنبه در دانشگاه علم و صنعت اظهاراتی متفاوت به زبان آورد.
به گزارش سرویس سیاسی "انتخاب" وی در بخشی از سخنانش گفت: حسینیان در ایام فتنه 88 گفته است، میرحسین، کروبی و خاتمی را به من بدهید تا اعدامشان کنم و غائله بخوابد!
مهمترین بخش از سخنان وی در پی می آید:
* دعوای من با موسوی از مجلس دوم شروع شد، در مجلس سوم در روز تحلیف مقام معظم رهبری در نطق پیش از دستور مواضع خودم را نسبت به موسوی صراحتاً اعلام کردم.
* در دور هفتم شش ماه مانده به پایان عمر مجلس من قاطعانه اعلام کردم که دیگر کاندیدا نخواهم شد. در آن دوران حتی آقای حدادعادل پیش من آمدند و بسیار اصرار کردند و گفتند اگر قرار باشد بین من و تو یکی به مجلس راه یابد، من ترجیح میدهم تو باشی اما من باز هم کوتاه نیامدم.
* یک روز مانده به پایان مهلت ثبتنام از جایی به من زنگ زدند و گفتند برو ثبتنام کن که من نتوانستم مخالفت کنم. به نظر من ما باید هم اخلاق پیروزی داشته باشیم و هم اخلاق شکست.
* ما در هیئت اجرایی صحبت و تصویب کردیم که دوستان لیست جبهه متحد میتوانند فقط با اعضای همین لیست گروهها و کلونیهای کوچکتری تشکیل دهند و تبلیغات کنند.
* در جبهه متحد تلاش شد تا همه اصولگراها نیز وارد شوند، آقای رضایی هم میتوانست حضور داشته باشد اما به هر دلیل نشد و باید بدانید من هم عضو بودم نه مؤسس و من هم معتقدم اگر کمی فضا بازتر بود و بر اساس شناختی که دارم، علیرغم نقدهایی که ممکن است داشته باشیم، میتوانستیم با هم کار کنیم.
* روز اول صد نفر اسم در هیئت اجرایی جبهه متحد درآورده بودند که باید این تعداد را به سی نفر محدود میکردیم. آقای مطهری در ابتدا رأی لازم را برای حضور در لیست جبهه متحد آورده بود اما شورای داوری تصمیم گرفت فرد دیگری را جایگزین کند و خرد جمعی بهتر از خرد فردی میتواند تصمیمگیری کند.
* در قضیه فتنه ۸۸ بعضیها به موقع و بعضیها با تأخیر و عدهای حتی جلوتر از آقا میخواستند موضع بگیرند ولی طبق دعای شعبانیه میزان رهبری است.
* آقای حسینیان دو هفته بعد از ۲۲خرداد در مجلس گفتند این سه نفر را به من بدهید تا اعدامشان کنم و غائله بخوابد.
* یادمان نرود ۹دی بعد از هنجارشکنی ۱۳آبان، روز قدس و روز عاشورا بود. ۹دی زمانی خلق شد که از آن ۱۳میلیون بیش از ۱۰میلیون متوجه شده بودند که مهندس موسوی مرد تأمینکننده منافع مردم و کشور نیست بلکه مرد منافع خودش است. باید ۹دی اتفاق میافتاد و نمیشد زودتر اتفاق بیفتد.
* مدیریت و اداره کردن مجلس هشتم در زمان فتنه با حضور ۴۰ تا ۵۰ اصلاحطلب به گونهای که هیچیک از این اصلاحطلبان از عوامل فتنه نشوند، کار بسیار مهمی بود. بعضیها میگفتند اصلاحطلبها را از مجلس اخراج کنید، اما با مدیریت درست کار به آنجا رسید که وقتی ما تندترین بیانیهها را در محکوم کردن فتنه و عوامل آن صادر میکردیم، همینها میآمدند و پای آن را امضاء میکردند.
* از جبهه متحد سه نفر و از جبهه یک نفر به دور دوم راه نیافتند اما معدل آراء خیلی متفاوت نبود. متأسفانه برخی معتقدند که همه کشورند.
* اگر ریاست رئیس مجلس بر قلبها نباشد، هیچ کاری نمیتواند بکند، چون معاونین، منشیها و ... را نمیتواند خودش انتخاب کند.
* نمایندگان مجلس نهم هم تحصیلاتشان بیشتر است و هم سوابق اجرایی بیشتری دارند، لذا در مجموع طبق رصدی که کردیم، اگر قویتر نباشد، ضعیفتر نخواهد بود.
* در داستان دانشگاه آزاد، خودم مخالف بودم و رأی هم ندادم و ظاهر هم به گونهای بود که فقط دانشگاه آزاد نبود و فقط دانشگاه غیرانتفاعی بود و نوشته بود دانشگاهی که مالکیت خصوصی دارد را میتوان وقف کرد، اما نکته اینجاست که دانشگاه آزاد اصلا خصوصی نبود که بشود وقف کرد. کلاً پرونده دانشگاه آزاد از جمله نقاط قابل نقد مجلس هشتم است.
* سال ۸۸ تمام نشده بود که من صریح و شفاف در مورد فتنه و سران فتنه صحبت کردم و باید بدانید دعوای من با موسوی از مجلس دوم شروع شد، در مجلس سوم در روز تحلیف مقام معظم رهبری در نطق پیش از دستور مواضع خودم را نسبت به موسوی صراحتاً اعلام کردم.
* اگر بخواهیم نسبت به ۱۳میلیون ایراد بگیریم، اصلا درست نیست، زیرا ۱۰میلیون از اینها برگشتند در ضمن با این تفکر باید ایراد اول را به شورای نگهبان گرفت که مهندس موسوی را تأیید صلاحیت کرد.
* موسوی یک آدم مناسب جهت اداره کشور و ریاستجمهوری نبود و این موضع من از ۲۶سال پیش تا الان است. من در دیداری که با عدهای دیگر از دوستان یک هفته بعد از انتخابات به نزد موسوی رفته بودیم، به وی گفتم هر نظامی اپوزیسیون لازم دارد اما باید داخل نظام باشد و تو اگر حزب اپوزیسیون داخل نظام تشکیل دهی، من از تشکیل حزبت دفاع میکنم اما مسلماً من هرگز نمیتوانم در حزبی که موسوی یا خاتمی راه بیندازند، حضور داشته باشم، ولی اگر بخواهی اپوزیسیون خارج نظام باشی، به تو هشدار میدهم که این راه همه چیز دارد، ازجمله زندان، تبعید، اعدام و ... لازم به ذکر است در آن جلسه دکتر زاکانی نیز همراه من بود.
* خاتمی در جریان فتنه به نظام خیلی ظلم کرد اما از سران فتنه نبود.
* در آن دوران بسیار فشار میآوردند که سران فتنه را بگیرند و زندانی کنند و به حدی این فشارها زیاد بود که آیتالله لاریجانی آمدند و گفتند من خودم موافقم اما بالاتریها باید موافق باشند.، من به حسینیان گفتم تو که میدانی بالاتریها موافق نیستند، چرا فشار میآوری که وی گفت باید آنقدر فشار بیاوریم تا همه موافقت کنند.
* آخرین فردی که در این مملکت به بازداشت خانگی مهندس موسوی راضی شد، رهبر معظم انقلاب بود.