هدف اصلي من از نوشتن آن نامه اين بود كه مشخص كنم منشا اين گونه مسائل در كشور نه رئيس جمهور است و نه وزراي كابينه، بلكه مشكل جاي ديگري است. انگيزه اصلي من جلوگيري از مسير انحراف شناختي بود كه منتج به نتيجهگيريهاي غلط توسط رئيس جمهور ميشد؛ نتيجهگيري هايي كه ضرر آن به كشور ميرسيد و چون خود در دولت حضور داشتم و از اطلاعات ريز و دقيقي برخوردار بودم، معتقد بودم اين تحليل رئيس جمهور تحليل درستي نيست.
مجتبي رحماندوست كانديداي نهمين دوره انتخابات مجلس، پيش از اين در دو دوره رياست جمهوري سيدمحمد خاتمي و محمود احمدي نژاد به عنوان مشاور رئيس جمهور سابقه حضور در دولت را در پرونده كاري خود ثبت كرده است.
به گزارش دانشجو در ادامه بخشی از گفت و گو با مشاور سابق دو رئيس جمهور كشور و كانديداي انتخابات مجلس آمده است:
انگيزه شما از نوشتن نامه به رئيس جمهور در خصوص مسائلي نسبت به رئيس دفتر رئيس جمهور و توصيه به رايگيري مخفي از اعضاي هيئت دولت در اين باره چه بود؟
هفتهها و بلكه ماهها قبل از اينكه اين نامه را بنويسم، شاهد شدت گرفتن اين پديده در دولت بودم. رئيس جمهور در آن زمان در اكثر سخنرانيها و خطابههايش مطالبي را در خصوص اينكه با ما در افتادهاند و ما را منحرف ميدانند و ما همان قبليها هستيم كه بوديم، مطرح مي كرد؛ احمدي نژاد آنچه را كه در رسانهها درباره رئيس دفترش عنوان ميشد، به حساب خود ميگذاشت و من معتقد بودم اين نوع برخورد توسط رئيس جمهور، زير بار مسئوليت سخنان و عملكرد شخص ديگري رفتن است كه به رئيس جمهور ربطي ندارد؛ همين نگاه باعث شناخت غلط از مسائل سياسي روز و مقدمهاي براي نتيجه گيريهاي غلط شد، در حالي كه اين موضوع از اول و اساس غلط بود.
مردم در اين زمينه با كسي كار داشتند كه حساب آن شخص را نيز آقا در حكم خودشان روشن كرده بودند، اما در عين حال اين شخص از سوي رئيس جمهور در دولت حفظ شد.
هدف اصلي من از نوشتن آن نامه اين بود كه مشخص كنم منشا اين گونه مسائل در كشور نه رئيس جمهور است و نه وزراي كابينه، بلكه مشكل جاي ديگري است. انگيزه اصلي من جلوگيري از مسير انحراف شناختي بود كه منتج به نتيجهگيريهاي غلط توسط رئيس جمهور ميشد؛ نتيجهگيري هايي كه ضرر آن به كشور ميرسيد و چون خود در دولت حضور داشتم و از اطلاعات ريز و دقيقي برخوردار بودم، معتقد بودم اين تحليل رئيس جمهور تحليل درستي نيست.
يعني هدف اصلي نامه شما در قالب توصيه به رئيس جمهور بود؟
بله توصيه بود؛ زيرا ما نميتوانيم به ايشان دستور نظامي دهيم.
خاطرتان هست در اين نامه دقيقاً از رئيس جمهور چه درخواستي كرديد؟
در نامه به ايشان گفتم نسبت براي ادامه حضور مشايي در دولت يك رايگيري مخفي انجام دهد و ببيند آيا خود اعضاي دولت به ايشان اعتقاد دارند يا نه.
و جواب رئيس جمهور به اين درخواست چه بود؟
ايشان گفتند نيازي به اين كار نيست.
تصور ذهني شما از نتيجه اين رايگيري مخفي در كابينه چه بود؟
به دليل اينكه من يك سال عضو دولت دوم احمدي نژاد بودم و از نزديك با وزرا و معاونان رئيس جمهور تعاملاتي داشتم، بنابراين ذهنيت آنها براي من روشن بود و ميتوانستم پيشبيني كنم كه راي دوستان چيست.
ممكن است وزيري مسئلهاي را در برابر رئيس جمهور به دلايل مختلفي از جمله نگه داشتن حرمت وي عنوان نكند، ولي وقتي با من يا با ديگران صحبت ميكرد، نظرش چيز ديگري بود؛ تلقي من اين است كه اگر رايگيري مخفي انجام شود و نتيجه رايگيري را همه بدانند، منجر به حذف مشايي از دولت ميشود، البته اين مسئله عرف نبود كه يكي از اعضاي دولت با رايگيري ديگران حذف شود.
نهايتاً در دولت مسائلي مانند سفر يك وزير طبق شرايط و مقتضيات زمان با هواپيماي اختصاصي و انتخاب يك استاندار و مسائلي از اين دست مورد بررسي قرار ميگيرد، ولي اين درخواستي را كه من آن زمان اعلام كردم خارج از چارچوب تعريف شده آييننامه دولت بود؛ درخواست من در واقع اين بود كه چرا رئيس جمهور، مشايي را كه زمينه پذيرش عمومي ندارد، نگه داشته، در حالي كه نزديكترين دوستان احمدي نژاد كه همان اعضاي دولت هستند، حضور مشايي را مفيد نميدانند.