من موندم بچه های این دوره زمونه چه بازیهایی براشون خاطره خواهد بود.
ناشناس
۰۸:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
آنقدر مشغول کار شدیم که هیچ وقت رسیدگی به خودمان را نداریم البته چاره ای هم نداریم با توجه به این همه گرانی مگه میشود به فکر کارو پرداخت اقساط نبود .طوری شده که همه افسرده خسته وناامیدازفردا .فقط داریم می دویم تا ازقافله عقب نمانیم
محمد
۰۸:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
ای روزگار بابا عصر ایران حال بهمون میدی ها دمت گرم
ناشناس
۰۷:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
یادش بخیر . قیمتش 6 تومان بود و من فقط 1 تومان داشتم . دوست داشتم بخرم ولی فقط 5 تومان کم بود . به فروشنده گفتم باقی شو فردا برات میارم . وقتی به بابام گفتم5 تومان بده برای کارت اول ی فس کتک زد و فردای آن روز دلش سوخت و 5 تومان رو داد. خیلی خوشحال بودم. اون موقع حقوق بابام روزی 200 تومان بود. یادش بخیر
میثم
۰۷:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
داشتم این کامنتا رو می خوندم، یه موسیقی بی کلام هم تو گوشم بود، چشمام رو بستم.
این قسمت از شعر آقای عبدالملکیان تو ذهنم بال گرفت:
ساده با تو حرف می زنم
مثل آب با درخت
مثل نور با گیاه
مثل شب نورد خسته ای با نگاه ماه
ساده با تو حرف می زنم
ناگهان مرا چرا چنین به نا کجا کشانده اند ؟
چیست این که خیره مانده ای این چنین
مات ومضطرب
درنگاه من
من نه !
این نه من !
نه نیستم !
این غریب
این غریبه ی شکسته
کیستم ؟
مادرم کجاست ؟
من کلاس چندمم ؟
دفترم
کتاب فارسی
جزوه های خط من کجاست ؟
من چرا چنین هراسناک ومضطرب
من که در کلاس جزو بچه های خوب بوده ام
ساکت وصبور
من همیشه گوش داده ام
دفتر مرا نگاه کن
بارها و بارها بی غلط نوشته ام
آب
آذر
آفتاب
مشق های من مرتب است
موی سر
و ناخنم
پس چرا چنین
این غریب
این غریبه
در حصار قاب آینه
این که شانه می کشد به موی خویش کیست ؟
شانه ، من کلاس چندمم ؟ ...
...
خاطرتون شیرین ...
ناشناس
۰۰:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
من کارتهای قدیم درست یادم نیست اما برنامه های کانال 1 و 2 را بیشتر از الان دوست داشتم
ناشناس
۲۲:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
سلام
روزگار عجب کاری با ما کرد.چه روزگاری بود.بی خیال دنیا بودیم.دنیامون کوچیک بود به اندازه همین عکسها
ناشناس
۲۱:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
اون زمان بچه ها الاف اصل این کارتها بودن الان پیرها الاف عکس اونا!
شهيد
۲۰:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
من خاطره خوبى ندارم. اولين كارت را كه خريدم كتك سيرى از مرحوم بابام خوردم ميگفت ميخواهيد قمار باز بشى. خداوند رحمتش كند
پاسخ ها
ناشناس
||
۲۱:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
خدا رحمتش کنه
حسین
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
اره خوب یادمه.به اینا میگفتیم دوتایی اخه گنده تر از بقیه بود و با ارزش تر
مرسی
ناشناس
۱۸:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
این غافله عمر عجب میگذرد
یار قدیمی
۱۸:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
شور و حال کودکی ، بر نگردد دریغا ...
ناشناس
۱۸:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
دوران جنگ و سهمیه و کوپن و َُآ اس آ و.....دوران سختی بود ولی صفا داشت.
کلا چرا ما ایرانی ها دوران خوشی نداشیتیم؟
خون دل
۱۷:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
یاد اون دو تا کانال تلویزیون بخیر که برنامه هاش از الان بهتر بود.
واقعا خیلی دوران لذت بخشی بود ولی الان نه بچه ها نه بزرگسالان هیچ کدوم از زندگی لذت نمیبریم و هیچ شادی و تغییری در زندگی نداریم...واقعا یاد اون دوران قشنگه!
adel
۱۶:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
یادش بخیر اون زمون بجای ایکس باکس ، پلی استیشن و کامپیوتر چقدر با این کارتا خوش بودیم
................
۱۵:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
یادش بخیر اون روزا.............
مادرم وقتی میخواست برادر کوچکترم و تنبیه کنه کارتای بازیشو میگرفت و اجازه رفتن توی کوچه رو نمیداد چقدر بچه ها زنگ در حیاط و میزدند و خواهش میکردن که مادرم اجازه بده برادرم با اونها باشه .......... اما حالا چی فقط چشم وهم چشمی ..............
mohammad
۱۴:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
كاش دوباره بچه ميشدم . كاش بازم پدرم بود كاش ....
پاسخ ها
ارسلان
||
۱۸:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
خدا رحمت کنه پدرتو ای کاش رفقا قدیم بودن یک دست کارت میزدیم غم این دنیا از یادمون می رفت
سه نقطه ...
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
مطلبی را میخواستم بگویم شاید قابل تامل باشد !
این کارت یا به قول معروف دوران کودکی که ما میگفتیم " پاستور" نه پاسور موید یک واقعیت بود .
اینکه در اوایل انقلاب افکار فرهنگی خوبی برای جایگزنی این قبیل بازیها بجای الات قمار زمان شاه"به اصطلاح پاسور وغیره " تلقی میشد میخواهم نتیجه گیری کنم که افکار مسئولان فرهنگی در بدو انقلاب بسیار بازتر وبهتر ار الان بوده یعنی آنها برای آلات جایگزین معرفی میکردند نه الان که فقط میگویند انجام ندهید وکار به جایگزینش ندارند.
مصطفي
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
شيرين و تلخ!!!!؟؟؟؟؟
ياد ايام بخير روزگار شيريني بود دهه 60
ناشناس
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
واقعا" كساني و متخصصاني بيايند و تحقيق كنند چرا با وجودي كه دردوران گذشته امكانات و اسباب بازيهاي امروزي وجودنداشت زندگيهاو بويژه كودكان شادتر و پر انرژي تر بودند.زندگي بزرگترها هم عينا" به همين صورت.نه اينترنت نه ماهواره ....اما زندگي جذابتر بود و دوست داشتني تر.تعطيلات وتفريح هاي بسيار ساده جذابتر و دلنشينتر بودند اما حالا چي؟رفاه بيشتر شده امكانات فراوان،بهداشت و درمان وسيعتر و...اما زندگي جذابيت سابق را ندارد واقعا" چرا؟
پاسخ ها
سعید
||
۲۰:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
دلیلش واضحه حرص آدم ها
ناشناس
۱۴:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
من فوتبالشو داشتم ... وقتي برزيل آلمان دستمون بود چقدر كيف مي كرديم. ايران هم بود با يك بار سابقه جام جهاني يك گل زده سه گل خورده.
ناشناس
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
میگم بچه های امروزی خیلی خاک بر سر شدن ها !!!!!!!!!
بیچاره ها عقب مونده فرهنگی ان اینجور چیزا رو اصلا درک نمیکنن!!!!!!!!!!!!!دی
ناشناس
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
دمت گرم عصر ايران
sogoli
۱۳:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
یادش بخیر واقعا چقدر خوش بودیم با این کارتها کاش بر میگشتیم به کودکی
احسان
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
وقتی فراری میوفتاد دستم انگار خدا بهم گنج داده بعدش سعی می کردم طرف متوجه نشه که چه خبره.
ناشناس
۱۳:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
يادم بچه كه بودم چقدر از اين كارتها از بچه هاي ديگه مي دزديم ، كار به جايي رسيد كه از هيچي 4000 كارت جمع كرده بودم، حالا بعد از گذشت اين همه سال مي خوام از تموم كساني كه ازشون اين كارتها رو دزديم حلاليت بخوام،يادش بخير كه چه حالي ميداد اما الان شرمنده ام
پاسخ ها
sara
||
۰۱:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
سلام!نظر شما که خیلی جالب ترازاین کارتا بود واقعا خیلی زرنگ بودی الانم اینجوری!؟ من با اینکه دختر بچه بودم بازی میکردم همیشه میباختم چون داداشیم بهترارا خودش برمیداشت.
ناشناس
۱۳:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
دمت گرم عصرایران.بعضی وقتا چیزایی میزاری که آدمو به وجد میاره
خسرو
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
خیلی خاطره انگیزه و تداعی کننده روزهای البته گاها سخت و سرده آنروزها......... ولی خداییش چرا یه تولید کننده بامرام نمیاد دیگه از این کارتها تولید یا تجدید چاپ کنه ؟؟
ناشناس
۱۲:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
وای این کارتا دنیایی بود برا خودش کلکسیونش را داشتم وای چه دورانی حس نوستالژی شدیدی به من دادی با این عکس چه بودیم و چه شدیم چقدر راحت بودیم اونموقع پنج شیش سالم بود سال 62 و 61 عجیبه با اینکه جنگ بود و انقلاب تازه شده بود ولی مردم خیلی راحتتر و شادتر از الان بودند خیلی عجیبه خیلی صمیمی تر بودند چشم و هم چشمی نبود همه یکدست
رضا
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
عصر ایران خیلی حال دادی خدایی 3 ماه تابستون همش با این کارتا بازی می کردیم
نه کامپیوتری نه....
فرهاد کاظم زاده
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
بعد از ظهر های داغ تابستان 70.نه کامپیوتری بود نه پلی استیشنی و نه حتی تبلتی!همین کارتهای ارزان قیمت بود که کل تفریحات ما را شامل می شد.البته تلویزیون سیاه سفید هم بود که اگر شانس می آوردی آخر شب یک فوتبال غیر زنده پخش می کرد.همین
ناشناس
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
خفن ترینش یه فراری 12 سیلندر بود
محمد
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
سلام. یاد باد آن روزگاران یاد باد. وسط کوچه ولو میشدیم و بازی میکردیم. از بهداشت هم خبری نبود. از بچه های الان سر حال تر و باهوشتر و تیزتر و ...... بودیم. راستی چرا؟
ناشناس
۱۱:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
همين مزخرفات رو تو كله تون كردن كه عضه نداشتين يه ماشين درست و حسابي بسازين
پاسخ ها
مسعود
||
۲۲:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
دوست عزيز
ما هم پيشرفت رو دوست داريم ولي شما تا زماني كه در ايران زندگي نكني نميتوني بفهمي كه چرا ما يه ماشين درست وحسابي نساختيم
ناشناس
||
۰۷:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
گاهی وقتا از سر نفهمی یه حرفایی زده میشه که فقط لبخند زد و گذشت :) ... میگذریم
ناشناس
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
ای جونم. من عاشقه اون ماشينايي بودم که صفر تا صدش کم بود.
بعضی وقتا سر وزن ماشین دعوا مي شد که بايد زياد باشده يا کم
ناشناس
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
گریه ام گرفت...
یادش بخیر
ناشناس
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
یادش بخیر، چقدر با برادرم کارت بازی میکردم.
ناشناس
۱۱:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
اره یادمون هست چیزی که همیشه از اون دوران داریم اینه که دلخوش داشتیم وامیدواربه آینده امنیت داشتیم اخلاق داشتیم و.... برای اینکه کسی حرفمون باور کنه قسم نمی خوردیم ولی امروز هیچی نداریم وای برما که کارما به اینجا کشید گذشته پراز بمب گلوله آرام تر وپاکتر بود تا حالا که همش دروغ .استرس بی هد ونگرانی آینده
پوریا
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
یادش بخیر
محمد
۱۰:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
آره من هم یادم میاد ولی افسوس زودگذشت
مادردهه شصت
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
چقدر دلم با ديدن اين عكسها سوخت ،كه من مادر با پسرم به خاطر بازى با اين كارتها بحث ميكردم ،كه وقتت تلف ميشه ،درس بخون ،حالا بچها چه توقعاتي دارند اون بيچاره ها چى ؟ دستتون درد نكنه .
ناشناس
۱۰:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
عالی بود دستتان درد نکند این کار ها را تکرار کنید
رامین
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
من هنوز این کارتامو دارم...ماشین موتور فوتبال هواپیما هلیکوپتر (چرخ بال)....یادش بخیر
حسين عبداللهي
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
يادش بخير. لامبورگيني آس كارتها بود.
مهسا
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
بله. من هم يادم مياد. واقعا چه دوران خوبي بود دوران بچگي!!!!!!!!!!
ناشناس
۱۰:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
یاد باد آن روزگاران یاد باد
رضا
۱۰:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
یادش بخیر
اون موقع ها در دوران جنگ بچه ها شادتر و متحد بودند ولی الان بچه ها تو یه اپارتمان کوچک بدون حیاط و حوض و باغچه چه دوران بدی دارند
واقعا دلم برای بچه های خودم می سوزه که لذت چرخ بازی در حیاط را ندارند
حسن
۱۰:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
يادش به خير
خيلي دوست داشتم
سعي ميكردم باهاشون خوش باشم
sina
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
این کارتها حتی بوی به خصوصی داشتند که با دیدن عکسها دوباره در مشام همه ی ما که اون دوران رو درک کردیم می پیچه واقعا یادش به خیر جنگ بود و سختی بود و ترس از بمباران اما شاد بودیم و غم ایام نداشتیم...
علی
۱۰:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
دمت گرم تو یه ثانیه بردیم به سال 67 .
من یه دونه کارت هواپیماهای شکاری داشتم، تو 8 سالگی عاشق نیروی هوایی شده بودم.
ناشناس
۱۰:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
من خورم چند نوعشو برای یادگاری نگه داشتم.هر موقع می بینم یاد دوران کودکیم میافتم.دورانی که آدمها با الان فرق داشتند!
پاسخ ها
داد
||
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
من هم 3 تا طرحشو نگه داشتم هواپیما و قطار و فوتبال
حمید
۱۰:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
اون موقع با همه بچه های کوچه بازی میکردیم. بدون بالا-پایین طبقاتی. اما حالا همه خودشونو از هم پنهون میکنن.
اون موقع هر مادری واسه تمام بچه های کوچه مادری میکرد- حالا یه مادر بزور تک بچه خودشو رسیدگی میکنه و تازه میگه: "...تموم عمرم پای بچه ها! تلف شد."
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۸:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
قشنگ بود انصافا"
زینتی
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
یاد باد ان روزگاران یاد باد
ناشناس
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
وای این کارتا دنیایی بود برا خودش کلکسیونش را داشتم وای چه دورانی حس نوستالژی شدیدی به من دادی با این عکس چه بودیم و چه شدیم چقدر راحت بودیم اونموقع پنج شیش سالم بود سال 62 و 61 عجیبه با اینکه جنگ بود و انقلاب تازه شده بود ولی مردم خیلی راحتتر و شادتر از الان بودند خیلی عجیبه خیلی صمیمی تر بودند چشم و هم چشمی نبود همه یکدست
hassan
۰۹:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
من هنوز دارم یک تعدادیش را
بابا
۰۹:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
لذتي كه اين بازي هاي ساده داشت خداييش توي هيچ اب تاپ و پلي استيشني نمي توان پيدا كرد. عشقش توي سادگي و يك رنگي آن روزگار و آدمهايش بود.
ناشناس
۰۹:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
وای این کارتا دنیایی بود برا خودش کلکسیونش را داشتم وای چه دورانی حس نوستالژی شدیدی به من دادی با این عکس چه بودیم و چه شدیم چقدر راحت بودیم اونموقع پنج شیش سالم بود سال 62 و 61 عجیبه با اینکه جنگ بود و انقلاب تازه شده بود ولی مردم خیلی راحتتر و شادتر از الان بودند خیلی عجیبه خیلی صمیمی تر بودند چشم و هم چشمی نبود همه یکدست
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۰:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
مطمئن باش دو دهه دیگه عکس پلی استیشن و پی اس پی را میذارن مینویسن: یادتون میاد...."
این قصه سر دراز دارن.
ناشناس
۰۹:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
با بچه های کوچه و همسایه بازی میکرذیم اکثرا می بردم یادش بخیر. عین همین کارت موتور هم بود.
ناشناس
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
شور و حال کودکی برنگردد دریغا قیل و قال کودکی بر نگردد دریغا!!
پاسخ ها
من
||
۱۳:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
بابا ،علیرضا افتخاری
عصری خون...
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
بغض گلومو گرفت! چه دوران پر خاطره ای!
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
شما خودتو ناراحت نكن
درست ميشه!
ناشناس
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
جالب اینجا بود که ما که تو منطقه غرب کشور زندگی میکردیم با اون همه بمب و موشک که رو سرمون میبارید اما با همین اسباب بازیهای ساده بسیار شاد بودیم. نمیدونم چیکار کردیم که بچه های امروز با انواع اسباب بازیهای پیش رفته و پی اس پی و ... اما شادیشون از اون موقع ماها خیلی کمتره؟ شاید استرسهای ما به اونها منتقل میشه. نمیدونم.
ناشناس
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
كارت فوتبال رو هم بذاريد. اونجا كه تيم ايران بودو حضور در جام جهاني 1بار
ناشناس
۰۹:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
بله یادمون میاد . مگه آلزایمر گرفتیم که یادمون نیاد. تموم کن این مسخره
بازیو.
پاسخ ها
ناشناس
||
۰۹:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
حالا تو چرا عصبانی می شی؟
ناشناس
||
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
مثل اینکه خاطره خوبی از آن دوران نداری....
علی
||
۱۰:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
لابد بازیش نمی دادن ناراحت شده!!!!!!!!!!!!
ناشناس
||
۱۰:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
عزيزم شما ناراحتي نگاه نكن
ناشناس
||
۱۰:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
چقدر باخته هنوز هم ناراحته بعد از این همه سال!
کامیاب
||
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
مگه توی بچگی پسر بدی بودی !!!!!!!!!!!!!!
ناشناس
||
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
نكنه از بچگي خاطره بدي داري!!!!!خيلي ترش كردي.
رامین
||
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
شاید از این کارتا نداشتی!! یا همش می باختی!!!!
ناشناس
||
۱۱:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
به قول دكتر آب بريز اونوجايي كه مي سوزه
ناشناس
||
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
خدا شفات بده!
حمید
||
۱۷:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
دوستان قرار نشد بچه بازی دربیاریم. بس کنید جواب های کنایه آمیزتونو.
ناشناس
||
۱۸:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
به قولی تموم نمی کنیم تا تموم دانتون پاره شود :-)
ناشناس
||
۲۳:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
احتمالاً هیچ وقت لامبورگینی پونتیاک بنز بی ام دبلیو اپل و این جور کارتا نصیبت نشده بود ها :)
ناشناس
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
هرچن دوس ندارم برگردم به کودکی ولی این کارتا خیلی خاطره ها رو زنده کرد
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۴:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
ماها اصلا بچگي نكرديم!!
roya
۰۹:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
يادش بخير
ناشناس
۰۹:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
وقتی کارت ها رو پخش می کردیم بین خودمون ، چه حالی می کرد اونی که لامبورگینی رو داشت. واقعا چه لذتی می بردیم از همین بازی های ساده. زندگی طعمش فرق می کرد. ممنون از شما
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
يادش بخير ..لامبورگيني كانتاچ
عباس
||
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
راست گفتی صفر تا صدشو میگفتی پشم و پیلی طرف مقابل میریخت
خیلی دوران خوبی بود خیلی
ناشناس
||
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
سرعت 302
ناشناس
||
۱۵:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
الان به جاي كارتش مي توني خودشو بخري البته 20 مدل بالاتر
ناشناس
||
۱۵:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
الان ملت لامبورگینی سوار میشن.کی فکرشا میکرد
ناشناس
||
۲۱:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
شورلت کاماروزد،پونتیاک فایربردهم کارت با ارزشهای بعدی بودن!
حسن
۰۹:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
يادش به خير
خيلي دوست داشتم
سعي ميكردم باهاشون خوش باشم
ناشناس
۰۹:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
هی روزگار
ناشناس
۰۹:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
یکی از بزرگ ترین تفریحاتمون همین کارت ها بود . این همه امکانات که نبود ولی دلخوش تر بودیم
ناشناس
۰۹:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
یادش بخیر. دوران کودکی خاطره انگیزترین دوران زندگی هر انسانی است. واقعا یادش بخیر و ممنون
این قسمت از شعر آقای عبدالملکیان تو ذهنم بال گرفت:
ساده با تو حرف می زنم
مثل آب با درخت
مثل نور با گیاه
مثل شب نورد خسته ای با نگاه ماه
ساده با تو حرف می زنم
ناگهان مرا چرا چنین به نا کجا کشانده اند ؟
چیست این که خیره مانده ای این چنین
مات ومضطرب
درنگاه من
من نه !
این نه من !
نه نیستم !
این غریب
این غریبه ی شکسته
کیستم ؟
مادرم کجاست ؟
من کلاس چندمم ؟
دفترم
کتاب فارسی
جزوه های خط من کجاست ؟
من چرا چنین هراسناک ومضطرب
من که در کلاس جزو بچه های خوب بوده ام
ساکت وصبور
من همیشه گوش داده ام
دفتر مرا نگاه کن
بارها و بارها بی غلط نوشته ام
آب
آذر
آفتاب
مشق های من مرتب است
موی سر
و ناخنم
پس چرا چنین
این غریب
این غریبه
در حصار قاب آینه
این که شانه می کشد به موی خویش کیست ؟
شانه ، من کلاس چندمم ؟ ...
...
خاطرتون شیرین ...
روزگار عجب کاری با ما کرد.چه روزگاری بود.بی خیال دنیا بودیم.دنیامون کوچیک بود به اندازه همین عکسها
مرسی
کلا چرا ما ایرانی ها دوران خوشی نداشیتیم؟
مادرم وقتی میخواست برادر کوچکترم و تنبیه کنه کارتای بازیشو میگرفت و اجازه رفتن توی کوچه رو نمیداد چقدر بچه ها زنگ در حیاط و میزدند و خواهش میکردن که مادرم اجازه بده برادرم با اونها باشه .......... اما حالا چی فقط چشم وهم چشمی ..............
این کارت یا به قول معروف دوران کودکی که ما میگفتیم " پاستور" نه پاسور موید یک واقعیت بود .
اینکه در اوایل انقلاب افکار فرهنگی خوبی برای جایگزنی این قبیل بازیها بجای الات قمار زمان شاه"به اصطلاح پاسور وغیره " تلقی میشد میخواهم نتیجه گیری کنم که افکار مسئولان فرهنگی در بدو انقلاب بسیار بازتر وبهتر ار الان بوده یعنی آنها برای آلات جایگزین معرفی میکردند نه الان که فقط میگویند انجام ندهید وکار به جایگزینش ندارند.
ياد ايام بخير روزگار شيريني بود دهه 60
بیچاره ها عقب مونده فرهنگی ان اینجور چیزا رو اصلا درک نمیکنن!!!!!!!!!!!!!دی
نه کامپیوتری نه....
ما هم پيشرفت رو دوست داريم ولي شما تا زماني كه در ايران زندگي نكني نميتوني بفهمي كه چرا ما يه ماشين درست وحسابي نساختيم
بعضی وقتا سر وزن ماشین دعوا مي شد که بايد زياد باشده يا کم
یادش بخیر
اون موقع ها در دوران جنگ بچه ها شادتر و متحد بودند ولی الان بچه ها تو یه اپارتمان کوچک بدون حیاط و حوض و باغچه چه دوران بدی دارند
واقعا دلم برای بچه های خودم می سوزه که لذت چرخ بازی در حیاط را ندارند
خيلي دوست داشتم
سعي ميكردم باهاشون خوش باشم
من یه دونه کارت هواپیماهای شکاری داشتم، تو 8 سالگی عاشق نیروی هوایی شده بودم.
اون موقع هر مادری واسه تمام بچه های کوچه مادری میکرد- حالا یه مادر بزور تک بچه خودشو رسیدگی میکنه و تازه میگه: "...تموم عمرم پای بچه ها! تلف شد."
این قصه سر دراز دارن.
درست ميشه!
بازیو.
خیلی دوران خوبی بود خیلی
خيلي دوست داشتم
سعي ميكردم باهاشون خوش باشم