صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۲۰۶۸۵۱
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۰ - ۰۸ فروردين ۱۳۹۱ - 27 March 2012

متهم: چشم راست مه‌آفرید بودم؛ امضای قاضی را هم می‌توانم جعل کنم

متهم گفت: من تنها جرمم این بود که وکیل دادگستری بودم که در کنار آن کوتاهی کردم. در شرکت هرکاری که زمین می‌ماند را من انجام می‌دادم؛ من وکیل و معاون حقوقی بودم.

فارس: متهم ردیف چهارم با بیان اینکه چشم راست مه‌آفرید خسروی بودم گفت: امضای همه کس، حتی قاضی سراج را با یک‌بار دیدن می‌توانم جعل کنم.

در ادامه جلسه چهارم رسیدگی به پرونده فساد مالی اخیر و بعد از قرائت کیفرخواست صادره علیه متهم و درخواست اشد مجازات برای متهم توسط نماینده دادستان، قاضی سراج این اتهامات را به متهم تفهیم کرد.

متهم نیز در پاسخ با بیان اینکه فقط بخشی از اتهامات را قبول دارم گفت: فکر می‌کردم در حال خدمت‌رسانی و کمک به نظام هستیم نه اینکه به آن ضرر بزنیم.

وی ادامه داد: در کیفرخواست فقط به ضرر زدن من حرف زدند؛ من چگونه عالم به ضرر بودم در حالی که باید شروع‌کنندگان جرم را شناخت.

متهم گفت: من تنها جرمم این بود که وکیل دادگستری بودم که در کنار آن کوتاهی کردم. در شرکت هرکاری که زمین می‌ماند را من انجام می‌دادم؛ من وکیل و معاون حقوقی بودم.

وی با بیان اینکه کار من ثبت شرکت‌ بود گفت: اما نه به قصد آنکه بخواهم ضرری بزنم؛ من هم به خاطر اعتماد به خسروی که چشم راست وی بودم این کارها را انجام دادم.

قاضی سراج در واکنش به اظهارات متهم که مدعی شد قادر است همه امضاها را جعل کند، از وی پرسید هر امضایی را؟ که متهم در جواب گفت: بله. حتی اگر امضای شما را هم ببینم می‌توانم جعل کنم.

قاضی سراج گفت: پس حکم را هم شما صادر و امضا کنید.

متهم در جواب گفت: از استعدادهای خدادادیم درست استفاده نکردم.

در ادامه دادگاه وکیل متهم قصد داشت بک بطری آب به او بدهد که متهم از دریافت آن خودداری کرد و گفت: آب هست ممنونم.

قاضی خطاب به متهم گفت، وکیل خوبی داری که به فکر تشنگی تو هم است که متهم گفت: ریاحی استاد من است.

متهم ادامه داد: کار من اجاره کردن و خرید املاک و دفتر کار برای شرکت‌های وابسته بود اما هیچ جای قانون اجاره کردن دفتر جرم نیست.

قاضی از متهم پرسید اجاره کردن جرم نیست اما آیا نمی‌دانستید قرار است در این دفاتر چه جرایمی رخ بدهد که متهم در جواب گفت: من نمی‌توانستم بپرسم؛ وظیفه من فقط اجاره کردن بود. یکی از بازپرس‌ها اعتقادی به مفسد بودنم نداشت اما گفت ۳ بازپرس دیگر نظرشان فساد بود. در گلویم مانده بود که این حرف‌ها را بگویم.
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200