عصرایران - جمهوری اسلامی ، در 22 بهمن 1390 ، در حالی سی و سومین سال تأسیس خود را جشن گرفت که در طول این سه دهه پرفراز و نشیب ، یک روز آرام به خود ندیده است چه آن که از همان روز نخست پیروزی مردم ایران در بهمن 57 ، دشمنان داخلی و خارجی اش به لطایف الحیل کوشیدند نظام برخاسته از دل اراده ملی ایرانیان را بر زمین بزنند و نابودش کنند.
شاید هیچ کشوری در جهان وجود نداشته باشد که به اندازه ایران ، در یک مقطع زمانی فشرده 33 ساله این همه تضییقات را تحمل کرده باشد: درگیری های داخلی ، کودتا ، امواج ترورها ، جنگ تمام عیار هشت ساله ، تحریم های اقتصادی ، فشارهای سیاسی و ... .
واقعیت این است که این فشارها و تحمیل ها ، آسیب های متعددی را متوجه کشور کرده است که از دست دادن بزرگ ترین ذخایر انسانی این کشور در ترورها و دوران دفاع مقدس و بالا رفتن هزینه های سازندگی از آن جمله است ؛ اما برغم همه این ها ، نتیجه تمام این مداخلات و فشارها ، شکست بوده است . این ، سخن البته شعار نیست و دلیلش نیز این است که "جمهوری اسلامی" هنوز پابرجاست و مگر نه این است که همه این طرح ها و تحریم ها و جنگ ها و ترورها برای این بوده است "جمهوری اسلامی" از جغرافیای سیاسی جهان محو شود؟!
جمهوری اسلامی ایران ، برغم ایستادگی در برابر این حجم عظیم از تهدیدهای عملیاتی شده و گذر موفقیت آمیز از آنها ، اینک در برابر دو خطر جدید و جدی قرار گرفته و نگرانی دوستداران نظام نیز از همین است.
نه! سخن از تحریم های جدید بانکی و نفتی نیست! نمی خواهیم شعار دهیم و بگوییم این تحریم ها هیچ گونه اثری نخواهند داشت ؛ بی تردید هر گونه فعل و انفعالی در حوزه اقتصاد کلان ایران ، بر اقتصاد خرد و نهایتاً معیشت مردم اثر خواهد گذارد . مردم ایران البته پیش از این ، محدودیت های شدیدتر اقتصادی را نیز تجربه کرده و در همان حال در دفاع از نظام خود ، حتی از نثار جان هم دریغ نکرده اند. هنوز فراموش نکرده ایم دوران جنگ را که حتی صابون و مواد شوینده هم سهمیه بندی بود و کوپن حرف اول و آخر اقتصاد خانواده ها بود.
آنچه در آن زمان ، مردم را در کنار نظام نگه داشت ، این بود که مردم ، جمهوری اسلامی را "نظام خود" و مسوولان نظام را "از خود" می دانستند. اتفاقاً آن دو خطری که امروز "جمهوری اسلامی" را تهدید می کند ، مرتبط با همین دو تعبیر کلیدی و دو نقطه قوت نظام است.
این جمله مام راحل(ره) را حتماً شنیده اید: "من در میان شما باشم یا نباشم ، نگذارید این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد."
عدم توجه عملی به این جمله ، باعث می شود آن دو تعبیر کلیدی و حیاتی در مرور زمان رنگ ببازد و مردم به جایی برسند که "نه مسوولان را از خود بدانند"(خطر اول) و نه نظام حاکم را متعلق به خویش (خطر دوم).
در واقع اگر افراد نااهل ، تازه به دوران رسیده و با هویتی نامعلوم و حتی مشکوک ، زمامدار امور شوند و هر روز بحرانی در کشور بیافرینند و فشاری ناروا بر مردم وارد کنند و ساختارهای کشور را دچار چالش های مدام کنند ، رفته رفته مردم و به ویژه نسل جدید به این نقطه می رسد که مسوولانشان " از خود" نیستند و نظام هم "نظام خود" نیست! بدیهی است که هر انسانی به آنچه متعلق به خودش است تعهد نگهبانی دارد و لاغیر.
نقش نااهلان و نامحرمان در هر نظام مردمی ، همین است که گفته شد: فاصله انداختن بین مردم و حاکمیت و مقدمه چینی برای از بین بردن نظام.
درست است که اینک همانند 33 سال گذشته باید همچنان متوجه دشمنان بیرونی بود اما در عین حال باید با توجه بیشتری مراقب بود که نااهلان ، زمام امور مردم و انقلاب و نظام را در دست نگیرند و یا اگر در جایی چنین شده است هر چه سریع تر اصلاح شود. ملاک اهل و نااهل بودن هم میزان پایبندی افراد است به اصول استقلال ملی ، آزادی های تضمین شده فردی و اجتماعی ، جمهوریت و اسلامیت نظام.
نااهلان ، قادرند از درون چنان کاری با نظام و ساختارهایش بکنند که کروزهای
آمریکایی و تحریم های اروپایی و قطعنامه های آژانس اتمی و
شیطیت های کشورهای عربی و ... از عهده اش بر نمی آیند. حال ممکن است نااهلان این روندها را تعمداً و با طرح و توطئه قبلی انجام دهند یا کارهایشان ریشه در نادانی و سوء تدبیر داشته باشد که در هر دو حالت نتیجه اش برای مردم و مملکت و نظام یکی است.
هر نظامی تا مردمی است و مردم در کنارش هستند ، برقرار و پاینده خواهد بود و
رمز ماندگاری جمهوری اسلامی نیز تا کنون همین بوده است و نه زرادخانه نظامی و
چاه های نفتش.
مماشات با نااهلان ، خیانت فجیع تاریخی به امام (ره) و مردم است و در این میان از دستگاه های نظارتی و از نمایندگان "اهل" مجلس انتظار می رود با تیزبینی و دوری از مصلت سنجی های ناروا ، به داد مردم و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی برسند و آن جمله تاریخی امام عزیز(ره) را همواره عملیاتی کنند.
والسلام
مسئولان نمیتونن از خود و من بودن بگذرن که بتونند بپذیرند
ممنووووووووووووووووووون. ...
هر زمان فریادمان بلند شد که چرا بدون تفکر کافی عملی را انجام داده و یا به ملت دیکنه می کنید، میگویند مصلحت ایجاب می کند! آقایان هیچ چیزی بیش از حفظ حرمت و کرامت انسانی این ملت، به مصلحت نزدیک نیست. وقتی این ویژگی را از ملتی بگیرید، هر روز مجبورید خط قرمزهای بیشتری را تعریف کنید که صد البته نه تنها گره گشا نخواهد بود بلکه نیروهای آگاه و دلسوز واقعی این نظام به شکلهای گوناگون حذف شده و نالایقانی که هیچ درک درستی از مسائل کلان کشور ندارند، بر اریکه قدرت تکیه می زنند. دلسرد شدن جوانان، از بزرگترین آفتهای موجود است که باید خطرات پنهان آن را جدی گرفت. ای کاش این اعلام خطر "بزرگمهر" جدی گرفته می شد که "بزرگترین خطری که یک کشور را تهدید می کند، سپردن کارهای بزرگ به افراد کوچک است". در کنار این مورد، اگر دلسوز این مملکت و این ملت هستیم، فراموش نکنیم که حفظ همین نظام نیاز به قوه مجریه کارآمد و پاک، قوه قضائیه شجاع و غیر وابسته و قوه مقننه فهیم، شجاع و امین آراء مردم دارد. ای کاش گوش شنوایی وجود داشت.(عصر ایران عزیز! اگر از خط قرمز شما رد نشدم، درج بفرمایید!!)
امید که مسئولان به فکر امثال من جوان 23 ساله ایرانی من باشند
و یادشان نرود که به پای هر مدیر جمهوری اسلامی خون در حدود 15 شهید ریخته شده است
به راستی آیا الان می توانید به ساده ترین سرویس اینترنت یعنی میل خودتان دسترسی داشته باشید؟؟؟؟
این گونه رفتار است که باعث ناامیدی و بی اعتمادی مردم شود نه کارهای آمریکا و انگلیس !!!
باید قبول کنیم که عده ای در داخل نظام تیشه به ریشه حکومت می زنند و به بهانه حفظ نظام از خطرات به صورت جاهلانه مردم را نسبت به عملکرد نظام مایوس می کنند. ...
این رفتار و عدم پاسخ گویی و رفع نکردن مشکلات عادی و روز مره مردم سیاسی گری و جناح بازی در کوچکترین مسائل، عدم پذیرش انتقاد، توهین به افرادی که سالها در راس امور کشور بودند و سیاه بازی و شایع پراکنی ، آمار دروغ و بزرگنمایی ...... نه تنها احمقانه است بلکه به راستی که بیش از هر دشمن بد ذات و کینه توزی به کشور لطمه می زند
امیدوارم همیشه به شعارهای اساسی انقلاب یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی وفا دار بمانیم و خداوند همه ما را در برقراری آن یاری نماید
ان شا الله
اول: میشه بگی در طی این 33 سال کی کودتا رخ داده که در متن در کنار ترورها و جنگ و فشار سیاسی و ... به آن اشاره کردی؟
دوم: از ساختار متن کاملا مشخص است که این متن حداقل چند روز پیش تنظیم شده است! میشه توضیح بدی که چرا متن رو در روز 22 بهمن که سالگرد پیروزی انقلاب هست و آن هم بعد از راهپیمایی در این روز منتشر کردی؟
ممنون میشم موضوع رو برای من روشن کنی؟
اول - کودتای "نوژه" که نافرجام ماند.
دوم - میشه بفرمایید از کجای ساختار متن کاملاً مشخصه که متن چند روز قبل تنظیم شده؟ مزید اطلاع تیمسار عزیز این متن ساعتی قبل از انتشار نوشته شده است . فرقی هم نمی کنه چه زمانی نوشته شده ، مهم دغدغه ای است که مطرح شده است.
موفق باشید.