صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۹۷۹۴۸
تعداد نظرات: ۴۳۳ نظر
تاریخ انتشار: ۰۰:۳۶ - ۰۲ بهمن ۱۳۹۰ - 22 January 2012
نقدی بر رویه جاری علمای علم سیاست در ایران

سکوت استادان علوم سیاسی ؛ کنج عافیت و اندیشه عاقبت!

اهورا جهانیان
عصر ایران - در نسبت «دانش سیاسی» با «کنش سیاسی» ، از منظرهای متفاوتی می توان نظر کرد. آیا عمل سیاسی دولتمردان یک کشور باید مبتنی بر دانش سیاسی باشد؟ رفتار سیاسی مردم آن کشور چطور؟ آیا داناترین مردمان از حیث سیاسی، لزوماً باید قدرت سیاسی را در دست بگیرند؟ اگر عالمان سیاست بر مناصب حکومتی تکیه بزنند، پس دانش سیاسی را چه کسانی باید تعلیم دهند؟

این ها بخشی از سؤال هایی است که می توان در باب "نسبت علم و عمل سیاسی" مطرح کرد. در باب رابطه دانش و عمل سیاسی، یک نکته قطعی و مسلم به نظر می رسد و آن اینکه، عمل سیاسی قبل از دانش سیاسی پا به عرصه حیات انسانی گذاشته است.

انسان ها ابتدا بر سر تقسیم منافع کمیاب در جوامع ابتدایی به اختلاف رسیدند و تدبیرهایی ( مسالمت آمیز یا خشونت آمیز ) برای اداره حیات جمعی خود در پیش گرفتند.

اعمال و تدابیر خام معطوف به اداره حیات عمومی و سامانمندی جوامع انسانی، همان است که بعدها "سیاست" نامیده شد. اما از آنجایی که اعمال و تدابیر اولیه انسان ها در جوامع قدیم با خطاهای بسیار همراه بود، به تدریج تاملات بشر در نحوه صحیح اداره اجتماع/جامعه و سامان بخشیدن به مناسبات حیات عمومی/جمعی، زمینه ساز شکل گیری "دانش سیاسی" در جوامع بشری شد.

دانش سیاسی از آن پس در خدمت تبیین عمل سیاسی آدمیان و نیز یکی از عوامل تاثیرگذار در شکل گیری آن بود. پس از پیدایش دانش و علم سیاست، به تدریج بحث نسبت عالمان و عاملان در عرصه سیاست شکل گرفت.

نظریه فیلسوف - شاه / حاکم – حکیم افلاطون، مصداقی از تحقق همین ایده در دنیای فکر و اندیشه بود. افلاطون توصیه می کرد داناترین انسان جامعه باید قدرتمندترین انسان آن جامعه باشد اما ارسطو قائل به حکومت داناترین انسان نبود بلکه از جمهوری به عنوان " شکل مثبت " حکومت همگان دفاع می کرد.

 ایده افلاطون تا مدتها انگاره ای عمومی در جوامع گوناگون بود. هر چند که از دیرباز کسانی چون سعدی قائل به حکومت داناترین شخص جامعه نبودند و تاکید می کردند " جز به خردمند مفرما عمل / گر چه عمل کار خردمند نیست "، اما تز اساسی افلاطون، فقط در قرون متاخر تضعیف شد و در حاشیه اندیشه بشری قرار گرفت.

در جهان کنونی، لااقل در جوامعی که بینش مدرن بر عرصه سیاست حاکم است، دیگر تاکیدی بر حکومت داناترین شخص نمی رود. مطابق نگرش جدید، کنشگران سیاسی لزوماً عالمان سیاسی نیستند. اما صرفنظر از این تفکیک تئوریک در باب رابطه دانش و قدرت در جهان مدرن و دنیای ماقبل مدرن، از دیرباز تا به امروز آنچه در عمل مشاهده شده، چیزی جز این نبوده که دانش سیاسی صرفاً یکی از منابع قدرت سیاسی بوده است.

 عوامل گوناگونی در به قدرت رسیدن حاکمان نقش دارند. ثروت، حسن شهرت، جذابیت، جنایت، خیانت، دروغگویی، قدرت سخنوری، قدرت استدلال، اتئلاف های سیاسی و ... بخشی از عوامل موثر در تحقق قدرت سیاسی برای شخص یا اشخاص خاص به شمار می روند.

 پس در جهان جدید قرار نیست دانشمندان سیاسی لزوماً سیاستمدار هم باشند؛ اما آیا این دلیلی کافی برای کناره گیری عالمان سیاست از دنیای سیاست است؟ به عبارت دیگر، آیا عالمان سیاست صرفاً باید در دانشگاهها به تدریس سیاست مشغول باشند یا اینکه وظیفه ای بیش از این هم برعهده دارند و باید به شکلی گسترده تر و بی واسطه تر در ارتقاء دانش سیاسی مردم جامعه خود بکوشند؟

اگر بخواهیم مصداقی تر و با توجه به مشکلات جامعه خودمان سخن بگوییم، می توان این سؤال را به این شکل مطرح کرد: آیا استادان علوم سیاسی در ایران صرفاً باید در دانشگاهها درباره سیاست سخن بگویند یا در باب مسائل سیاسی روز، سخن به میان مردم نیز باید ببرند؟

جامعه ایران این روزها با انواع و اقسام مشکلات سیاسی دست به گریبان است. خطر درگیری نظامی با ایالات متحده آمریکا و اسرائیل، تقابل آشکار با نظام قدرت در عرصه بین الملل، مشکل پیشبرد برنامه هسته ای ، تحریم های نفتی و غیرنفتی اعمال شده علیه ایران، شکاف در جناح اصولگرا، حذف تقریبی اصلاح طلبان از فضای سیاسی کشور و ... بخشی از مشکلات و مسائل سیاسی ایران امروزند. اما در این " مساله بازار سیاسی "، استادان علوم سیاسی جامعه ایران مهر سکوت بر لب کوبیده و در کنج عزلت و عافیت خزیده اند.

 نگاهی گذرا به عموم رسانه های ایرانی نشان می دهد که تحلیلگران مسال سیاسی ایران امروز، نه استادان علوم سیاسی، بلکه نمایندگان مجلس و کنشگران عرصه سیاست عملی اند. در بین مدرسان و استادیاران و استادان علوم سیاسی دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی و ... کمتر کسی را می توان یافت که به جد و با پشتکار و علاقه، مشغول تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی جامعه ایران برای مردم ایران باشد.

عالمان سیاست در ایران امروز، جریده می روند که گذرگاه عافیت تنگ است. آنها دچار یاس سیاسی اند. زمانی که خاتمی در دوم خرداد 76 به قدرت رسید، بسیاری از همراهان وی کسانی بودند که دانش آموخته علم سیاست در دانشگاههای کشور و به ویژه دانشگاه تهران بودند. علوم سیاسی در ایران پس از دوم خرداد، به یکی از پرطرفدارترین رشته های دانشگاهی بدل شد. 

 این اقبال گسترده به علوم سیاسی، موجی از اشتیاق را نیز در استادان علوم سیاسی ایران برانگیخت تا در مطبوعات و رسانه ها حاضر شوند و مسائل سیاسی مبتلابه جامعه را تجزیه و تحلیل کنند. تلویزیون، رادیو، روزنامه ها، هفته نامه ها، ماهنامه ها و فصلنامه ها را که ورق می زدی، به وضوح می دیدی که عرصه حضور پررنگ استادان علوم سیاسی اند. هر کس هر چه در چنته داشت، در پیش روی افکار عمومی می نهاد و مردم را در ارزیابی بهتر مسائل سیاسی جامعه، یاری می کرد.

اما روزگار ورق خورد و چرخ گیتی در مسیری دیگر افتاد. جماعتی عظیم دچار یاس سیاسی شدند و استادان علوم سیاسی نیز، که قاعدتاً می بایست هدایت کنندگان مردم در حوزه نظر و عمل سیاسی باشند  و تا پیش از تیر ماه 1384 نیز تلاش کرده بودند چنین نقشی در جامعه ایران ایفا کنند، خود به عامه مردم اقتدا کردند و سر در لاک یاس و سکوت فروبردند!

 حتی زمانی که شوری دوباره در عموم مردم شکل گرفت، باز هم اکثریت استادان علوم سیاسی ایران، زبان بریده صم بکم به کنجی نشستند و فقط نمایش پرالتهاب سیاست در ایران پس از خرداد 88 را تماشا کردند.

بازیگران آن نمایش هیجان آلود هر یک نقشی برصحنه نمایش ایفا کردند و استادان علوم سیاسی در ایران، که همواره بر طبل عقلانیت سیاسی می کوبیدند، سخن چندانی نگفتند و تلاش نکردند بازیگران هیجان آلود را شربتی از عقلانیت و هدایت بچشانند. این همه سکوت و محافظه کاری ( به معنای هراس آلودگی، نه کانزرواتیسم )، در حالی رخ داد که بسیاری از این استادان ساکت، در دوران اصلاحات در نقش یک روشنفکر ( و نه صرفاً یک آکادمیسین ) ظاهر شده بودند.

 روشنفکر، دانش آموخته ای است که به مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه خودش حساسیت دارد و نسبت به مردم جامعه اش بی تفاوت نیست و می کوشد تا دانش و علمش را در خدمت تغییر مناسبات سیاسی – فرهنگی – اقتصادی – اجتماعی جامعه اش قرار دهد.

 عموم استادان علوم سیاسی ایران نیز تا وقتی که چرخ روزگار به نفع اصلاحات دموکراتیک می چرخید، در نقش روشنفکر ظاهر می شدند. در رسانه ها مستقیماً افکار عمومی را هدف می گرفتند. اما اکنون ترجیح می دهند که چیزی بیش از یک آکادمیسین نباشند. ولی عدم حضور پرنگ آنها در رسانه ها در شرایط کنونی، ناشی از آکادمیسین بودن آنها نیست. آنها ژست روشنفکری و امنیت آکادمیسین بودن  را با هم می خواهند. اما با چنین رویه ای، بیش از آنکه عالمانی روشنفکر باشند، چیزی شبیه شترمرغ می شوند! ( با عرض معذرت از کلیه استادان علوم سیاسی ایران! )  شترمرغ هایی که نه شترند و می برند و نه مرغند و می پرند!

آری در گذشته که حکومت به موضع گیری های بیش از حد سیاسی این استادان ایراد می گرفت، به عنوان یک روشنفکر خودشان را محق می دانستند که درباره مسائل سیاسی و اجتماعی نظر دهند و حالا هم که روزنامه نگاران و دانشجویان به سکوت سیاسی آنها ایراد می گیرند، به عنوان یک آکادمیسین خود را محق می دانند که از موضع گیری درباره مسائل سیاسی و اجتماعی پرهیز کنند.

به غیر از اقلیتی از استادان علوم سیاسی، که سکوت یا موضع گیری در قبال مسائل سیاسی مبتلابه جامعه، مشی همیشگی شان بوده است و نمی توان آنها را به " سلوک شترمرغی " متهم کرد، سایر استادان محترم و معزز علوم سیاسی در ایران، باید در مشی و رویه خود تجدید نظر کنند.

جامعه ایران، چه از حیث داخلی و چه از حیث خارجی، در شرایط خطیری به سر می برد و استادان علوم سیاسی در ایران در چنین شرایطی به سهم خود باید بکوشند که آگاهی سیاسی مردم ایران را ارتقا دهند. در این روزگار، سکوت، کار دانشمندان میهن دوست نیست.   

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۴۳۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۶۷
ناشناس
۱۸:۳۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۶
بلایی که سر اساتید اقتصاد آمد را فکر نکنم کسی از یاد برده باشد پس چه بهتر سکوت کرد و از دور نگریست شاید چرخ روزگار آقایان را وادار سازد از علوم اساتید حوزه های گوناگون استفاده کنند
ناشناس
۱۰:۵۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۶
شما خودتان جرات داريد يك نقد جدي به سياست هاي دولت و ... را منتشر كنيد يا اينكه از ترس .. دچار خودسانسوري مي شويد وصف حال شما وصف حال انها و ساير منتقدين مي باشد
امید
۰۰:۳۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۵
اول از زندان بیرون بیارید بعد در خواست نوشتن مقاله و تحلیل مسائل سیاسی روز را از آنها بخواهید.
ناظر بی طرف
۱۸:۰۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۴
ماهی گیرا که میخوان تو شب ماهی بگیرن یه چراغ میارن روشن میکنن روی آب، ماهیا جمع میشن دورش بعد اونا رو میگیرن. آقای خاتمی نقش همون چراغ رو داشت. حالا شما میخوای دوباره یه چراغ روشن کنی خدمت این چند تا سیاست دان باقیمانده برسی ؟؟؟؟
امین
۰۱:۴۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۴
متاسفانه مدت هاست شاهد سکوت اساتیدی همچون دکتر بشیریه، دکتر عالم، دکتر طباطبایی و سایرین هستیم. در حال حاضر در بین اساتید سرشناس دکتر صادق زیباکلام آبروداری می کنند و در این شرایط دشوار هم خستگی ناپذیر فعال هستند.
سید
۲۳:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
وقتی بجای کسانی که درس سیاسی یاحقوق خوانداند عده ای بارنگ متفاوت به مجلس می روند از سیاسیون چه انتظاری دارید.بگذارید بادرد خود بمیریم هرچه دادهم می زنیم کسی گوش نمی دهد.
ناشناس
۲۱:۲۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
99%کسانی که اینجا کامنت گذاشته اند با نام ناشناس به نقد پرداخته اند چطور انتظار داریم که دیگران تمام حیثیت خود را برای نقد به میان اورند؟
این یک بیماری همه گیر است که نقد را دشمنی ونقاد را دشمن می دانیم؛
ناشناس
۱۷:۲۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
چرا كامنت منو نگذاشتيد. من كه خيلي با احتياط نوشتم و از اساتيدي چون بشيريه ها گفتم و....
دانش آموخته علوم سياسي و رابط بين الملل
دکتر راستی
۱۴:۴۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
حالت خوبه ؟
ناشناس
۱۴:۳۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
همه چي ارومه ما چقدر خوشحاليم(خوشبختيم)
ناشناس
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
ببینید مملکت نه اقتصاد دان می خواهد نه سیاسی نه ... خودتون هم می دونید مشکل از کجاست
ناشناس
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
خواهش می کنم به این اسامی دقت کنید: دکتر سید جواد طباطبایی، دکتر جلیل روشندل، دکتر سید حسین سیف زاده (استاد تمام پایه 32 که بنا بر بخش نامه خود دانشگاه تهران سن بازنشستگی اش با این درجه باید 75 سالگی باشد آن هم بنا به درخواست خود استاد، اسفند سال گذشته در سن 63 سالگی مجبور به بازنشستگی شد)، دکتر حسین بشیریه، دکتر عبدالله رمضان زاده، دکتر قاسم شعله سعدی، دکتر هادی سمتی همه و همه فقط از دانشگاه تهران، گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی. همه را یا اخراج کردند یا بازنشسته اجباری. کاری به نحوه نگرش و تفکر اعضای جدید هیات علمی ندارم اما ای کاش افراد صاحب نظر و در شان دانشگاه تهران را بیاورند. نمی دانم مطلع هستید یا نه که حسین الله کرم عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی شده است. روزگار قریبی است نمی دانم نویسنده چه انتظاری از اساتید علوم سیاسی دارد.
asad
۱۱:۲۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
قرار بود با وحدت حوزه و دانشگاه . دانشگاهیان هم همانند حوزویها حق اظهار نظر داشته باشند. ولی الان حوزه ای ها در کار و دانشگاهیان کناره هستند. اجازه دهید همانها که شتر را بالای بام برده اند پایین بیاورند.
ناشناس
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
عصر ايران كشوري كه متخصصين وزارت خارجه و كشورش دانش آموخته شاخه هاي مهندسيند و دانش آموختگان علوم سياسي و روابط بين المللش شاغل وزارت كشاورزي اوضايش همين است . كشوري كه اساتيد تئوري پردازش را مي گيرند و با انگ مواجه اش مي كنند بايد هم همين اوضايش باشد. بشيريه ها ، سروش ها ، داوري ها، سيف زاده ها، و ..... امروز كجايند. روزمان رسيده به جايي كه دانشياران تاريخ تحولات مي آيند براي ماتئوري پردازي مي كنند. و اين است سرنوشت كشور ما ، تازه قراره علوم انساني و كتبش را نيز اين آقايون تدوين مجدد كنند.
باران وترانه
۱۰:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
باز باران با ترانه
باگهرهای فراوان ....
ول کنید بابا
برید شعرهای دوران کودکی را بخوانید .
دم اساتید علوم یساسی هم گرم .
حرف بزنند که چی بشه ؟
کی گوش بده ؟
ول لش با ....
میر
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
متاسفانه مثل خیلی مقالات دیگر جناب جهانیان در زمینه ورزش و غیره این مقاله هم یادآور بیرون گود نشستن و لنگش کن گفتن است ،
که یا به دلیل نا آشنایی ایشان با اوضاع جامعه و تنها ایده آل های یک جوان خام است و یا خدای نکرده قصدی در آن نهفته است...
در هر 2 حال شایسته سایت عصرایران نیست
نظرات زیبای دوستان انشاالله جوابی باشد برای این رویا
علی
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
به عنوان یک دانشجوی دکتری علوم سیاسی جهت روشن شدن مسئله به این نکته اشاره می کنم که علوم سیاسی اساسا یک علم سکولار است و از نظر مبنایی با نقش مذهب در سیاست مخالف است لذا در تحلیل شرایطی که نظام مبتنی برمذهب باشد مثل نظام جمهوری اسلامی ، یا باید کنج عافیت اختیار کندیا نقد را از مبانی حکومت شروع کند.به همین دلیل در دوره اصلاحات که فضابرای تحلیلهای سکولار فراهم بودو حتی نماینده مجلس معتقدبه راهپیمایی علیه خدا بود و دولت آقای خاتمی دوره گذار به دموکراسی سکولار تلقی میشد، اساتید محترم علوم سیاسی وارد گود شدند .
ناشناس
۰۹:۲۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
جواب نا اهلان خاموشی است.

جواب ترسوهایی هم که این نصف جمله را چاپ نمی کنند هم خودت بگو.
ناشناس
۰۹:۲۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
دوران خاتمی؟... به قول شاعر!! اون ... رو لولو برد!
ناشناس
۰۷:۴۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
وقتی هر نظری سیاهنمایی تلقی شود و با فحاشی پاسخ داده شود کدام فردی مغز خر خورده باشد که راجع به مسایل تعمق محققانه که هیچ بلکه تفکر دلسوزانه ای داشته باشد .
ناشناس
۰۰:۱۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
با سلام.
این مثبت منفی های شما باید به آی پی شخص حساس باشد و در یک بازه زمانی از یک آی پی قبول نکند نه اینکه طرف بنشیند و هزارتا مثبت یا منفی بزند. این خیلی ساده درست میشود.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۲:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
همین الانشم اینطوریه. مگه میشه دو تا لایک پشت سر هم زد؟
ناشناس
| |
۰۷:۵۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
حساس است امتحان کنید
ناشناس
| |
۰۸:۴۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
آقایونی که تحمل شنیدن نظر مردم را نداردند ساعتی 7000تومن میگیرند با نرم افزاری که داعما آی-پی عوض میکنه رای های ناجور رو بالانس می کنن بالاخره رای رای دیگه ترک عادت هم موجب مرض است.
ناشناس
| |
۰۹:۵۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
با توجه به اينكه امتحان كردي و ديدي نميشه از يك آي پي بيشتر از يك مثبت منفي گرفت پس يك منفي بگير درضمن مگه شما ترسو هستيد كه دروغ ميگيد؟
ناشناس
| |
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
دوست عزیز مگه شما تونسته اید که چند تا مثبت منفی پشت سر هم بدهید؟ یا از اینکه به شدت از نظر طرفدار نظراتتان در مضیقه هستین کلافه شدی و این کامنت رو گذاشته ؟
ناشناس
| |
۱۴:۱۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
اگر امتحان نکردی امتحان کن کلا فقط یک بار امتیاز منفی و یا مثبت را قبول می کند
ناشناس
| |
۱۰:۵۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۴
الانم همینطور است
ناشناس
| |
۱۷:۰۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۴
ا راست ميگي!!
حسن
۲۳:۳۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
رسالت استادان علوم سیاسی بالا بردن سطح دانش سیاسی جامعه است که به خوبی از عهدۀ آن برآمده اند. بسیاری از آنان نیز تحلیل بنیادین مسائل روز را کرده اند. این آگاهی که شما امروز دارید محصول پایمردی استادان علوم سیاسی. البته استادان واقعی. نه مأموران مدرک داری که به تازگی وارد شده اند و جز تکرار تبلیغات صدا و سیما و مدح قدرت چیزی برای گفتن ندارند. شاید قدرت طلبان نیز همین را درک کرده اند که امثال دکتر بشیریه و دکتر سمتی و دکتر سیف زاده و دکتر مردیها را برنتافته اند.
دانشجوي علوم سياسي(محمد حسين.ن)
۲۲:۰۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
سلام.
جناب نويسنده!
خيلي راحت همه را به چوب كلي نگري و سطحي بيني خود زديد...
چند نكته در مورد اساتيد محترمم قابل ذكر است:
1.شما اصلاح طلبيد و خوب مي دانيد كه 90 درصد اساتيد علوم سياسي شايد "اصلاح طلب" باشند اما نه از آن نوع كه شما مي پنداريد! بنده با اين كه خودم نقدهاي جدي به اصلاح طلبان را وارد مي دانم به عنوان يك موضع شخصي و شهروندي خودم، اما جنس اصلاح طلبان آكادميسين را از اصلاح طلبان راديكال و پراگماتيك در دانشگاه متفاوت مي دانم ،امثال دكتر سريع القلم اصلاح طلب(از نظر انديشه اي) و يا دكتر افتخاري اصول گرا(به عنوان مثال) هر دو خوب مي دانند كه مشكل امروز ايران مشكل "سياسي" نيست بلكه مشكلي است كه از ريشه هاي فكري و فرهنگي استبداد ايراني به شكل سياست بروز كرده است،يعني بن مايه اي فرهنگي و مبتني بر جامعه پذيري ايراني دارد، مشكل اوليه ي ما نه موسوي است و نه از نظر راديكال هاي اصلاح طلب نظارت استصوابي! ،بلكه فقدان تفكر "آزاد انديشي" در تمام بسترها به خصوص فضاهاي پيشتاز اجتماعي به خصوص دانشگاه هاست.
استاد عزيز من ،چه مخالف فكر من و چه موافق آن منافع معنوي خود را فراتر از محيط و صف بندي هاي منفعت طلبانه ي سياسي و راديكال جست و جو مي كنند، آن ها تشنه ي سخن گفتن از ريشه ها و دردهاي تاريخي ايران و "مشكله ي استبداد" اند نه سخن گفتن از نبود دموكراسي در دولت،
با عرض پوزش از "عصر ايران" بايد بگويم كه آن ها از يكسويه نگري عصر ايران و يا رجا خسته شده اند و به دنبال مامني آرام براي تفكر به داشته هاي دانش سياسي خود هستند.آن ها نمي خواهند ابزار رد و تاييد ژورناليستي هيچ انديشه اي باشند. آن ها از حجاريان بودن و يا مثل برخي به اصطلاح اصول گرا براي فضاسازي بودن خسته اند.
آن ها آرامش مي طلبند...
اما:
2. اين كه مي خواهم نكته اي را از جانب همفكران علوم سياسي خودم عرض كنم و شما مي توانيد مخالف آن باشيد و آن اين كه چون فرضيات تئوريك ما با فضاي ايراني-مذهبي كشور هماهنگ نيست نمي تواند به خوبي و با سرعت به تحليل مسائل استراتژيك روز بپردازد،ما بايد باور كنيم كه نياز ما امروز به نظريات تركيبي و روزآمد آن قدر زياد است كه نمي توان كتمانش كرد.ما خسته شده ايم از "توسعه ي ناموزون" هاتينگتون و يا "اصالت قدرت" مورگنتا ! ما به دنبال خويشتن خويش هستيم.
البته همين كه پخش نظر بنده را با وجود انتقاد به خودتان محترم مي شماريد بسيار شايسته ي سپاسگذاريست.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۱:۳۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
اینکه میفرمایید اساتید شما دوست دارند در مورد دردهای تاریخی ایران صحبت کنند یکم برای من عجیبه! شاید مشکل همینجاست که شما نمیدونید دارید چی تحصیل میکنید! اونجا دارند به شما تاریخ آموزش میدند یا علوم سیاسی؟ البته من میدونم که سیاست رو بدون تجربه های تاریخی نمیشه بررسی کرد. ولی ما از تاریخ استفاده میکنیم تا زمان حال رو درست کنیم. مردم عادی شاید نیازی به دانستن آگاهی های تاریخی که شما دارید رو نداشته باشند. مردم نیازمند دانستن راه حل های اساتید شما هستند. اینکه مردم تاریخ رو بدونند خوبه ولی زیاد کمکی به حل مسئله نمیکنه.
اینکه یک دکتر فقط و فقط به من بگه تو آنفولانزا داری، با اینکه برای من دارو تجویز یا اینکه راهنماییم کنه چطور بر بیماری غلبه کنم خیلی فرق میکنه!
این مسائلی که برای شما مشکل ریشه ای نیست و پیش پا افتاده هست، شاید "بخشی" از دارو های درمانی بیماری ریشه ای باشه.
ناشناس
| |
۰۳:۰۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۴
دوست عزیز و هم رشته من هم مثل شما علم سیاست را در بهترین دانشگاه ایران تحصیل کرده ام ولی می خواهم با شما در این زمینه که می فرمایید 90 درصد اساتید علوم سیاسی اصلاح طلب هستند مخالفت کنم چرا که بسیاری از این اساتید که شمارشان هم کم نیستند یا ایدئولوگ اند و از روش علم بهره ای نبرده اند و یا عافیت طلبانی هستند که بنده سلطانند و اجابت کننده خواسته او.
در ارتباط با اینکه مشکل جامعه ما فرهنگ استبداد است من هم با شم موافقم اما به صرف اینکه مشکل ما این است باید دست روی دست بنهیم و نظاره گر تقدیرمان باشیم و یا به واسطه دانشمان برای برون رفت از این جبر تاریخی راهی بیابیم؟
دوست گرامی وقتی بعضی از اساتید این رشته که اتفاقا از با سوادان و خوش فکران این رشته هستند به انزوای حاتم نشین خود دلخوش کرده اند و لاف شهروندی می زنند و از شهر دوری می گزینند و به کوهپایه پناه می برند تا از هیاهوی این رشته در امان و اسوده حال باشند چه انتظاری می توان از هماهنگی کنش و عمل در کارمندان استادپیشه داشت ؟
وقتی اساتید این رشته که از دموکراسی می نویسند و می گویند ولی از سر دلسردی در انتخاب رییس گروه این رشته قهر می کنند و گروه را به دلالان و تاجران واگذار می کنند تا تاجر استاد شود چه انتظاری می توان از آنها داشت؟
نه دوست عزیز من این جماعت به ظاهر عالم و ولی جاهل منفعت طلب و استاد پیشه ارزش هیچ دفاعی ندارند.
ناشناس
| |
۱۶:۱۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۴
من به هیچ عنوان بانظرت موافق نیستم
ناشناس
۲۲:۰۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
بخشی از اساتید که مهاجرت کردن.. بعضی هم که حرف نزذه تهدید شده اند.. بیشترشون هم که با رانت اومدن دکتری گرفتن خودی هستند و کلا معتقدن که نقد نظام از گناهان کبیره غیر قابل بخشش هست
ناشناس
۲۰:۵۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
اتفاقا" اصول علم سیاست میگوید در شرایط فعلی سکوت بهتر است وقتی عده ای محدود قدرت سیاسی کشور را تصرف کرده و همه را مورد تکفیر قرار می دهند و با زبان زور و قلدری با منتقدان و مخالفان خود روبرو میشوند چه میتوان گفت یا نوشت ؟ معلوم است یک استاد علوم سیاسی اگر دهان باز کند چه میگوید آیا حکومت توان تحمل مواضع استادان علوم سیاسی را دارد ؟دوران خاتمی یک دوره طلایی یا حداقل نقره ای بود که دیگر اجازه تکرار آن را نخواهند داد.
ناشناس
۲۰:۰۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
عصر ايران عزيز
1- امان از روزي كه نخبگان واقعي جامعه (و حتي مردم عادي) با حكومت قهر كنند.
2- به عنوان يك دانشگاهي (البته نه در رشته مورد نظر شما) به شما و كسانيكه فكر ميكنند حرف دانشگاهيان را هم بايد شنيد توصيه ميكنم حرف هاي دو و چند نفري و در گوشي آنها را بشنويد قطعا بيشتر از سخناني كه در تريبون هاي رسمي زده ميشود مطلب خواهيد يافت.
3- در مورد توصيه فوق تاكيد ميكنم كه حرف هاي در گوشي متدينين و معتقدين به نظام بسيار شنيدني است نه مخالفين نظام كه البته آنان نيز نكات شنيدني فراواني دارند.
4- تعطيلي شیوه منطقي نقد حكومت سبب شده تا حرف هاي اساسي ناگفته مانده و حقيقت با لشگر كشي هاي درب منزل افراد (البته بطور موقت) ختم به خير شود.
حلس
۱۹:۴۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
اقای نقدی گفتن اصلا ما علوم سیاسی نمی خواهیم. پس قضیه از اولش باطله
مهدی
۱۹:۳۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
زمانی که اسکندر ایران رو تصرف کرد با یه مشکل مواجهه شد
دید مردم این سرزمین خیلی مردمانی فهمیده ای هستن خودشان در مقابل این مردم نا آگاه تر هستند
به مشاور خود گفت ما چگونه می توانیم بر ملتی حکومت کنیم که از ما بالاتر هستن
گفت مردان دانشمند و دانا را از پست و مقام های بالا بردار و مردان نادان را مقام های بالا بده
بعد از مدتی مردان دانا و دانشمند این مملکت بر اثر کارهای مردان نادان دغ می کنن و میمیرند و مردان نادان هم مملکت رو نابود می کنن
حالا وقتی شنیدم اساتید دانشگاه ها را بازنشسته می کنن ...
اصلاً مگه علم بازنشستگی داره ؟!
امید
۱۹:۰۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
مطمئن باشید که استادانی در این دانشگاه ها اظهار نظر دلسوزانه کرده اند و بعد آنها را فتنه گر و منافق نامیده اند و سایت های اصولگرایی مثل شما نیز این اساتید را اینگونه تبلیغ کردید مگر رمضان زاده و میرعمادی استاد دانشگاه تهران نبودند الان حکم آنها چیست؟؟!! کار از ریشه خراب است
مهدی
۱۸:۵۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
عجب رویی دارید به خدا
نزدیک انتخابات شد و یاد این بدبخت ها افتادین ؟
می خواهید شناسایشون کنید تا بعد انتخابات بفرستیدشون زندان .
متاسفم براتون
وطن دوست
۱۸:۴۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
سلام
اين خيلي ساده است اگر مردم را به حساب بياورند. در صدا و سيما اعلان كنند .كه ميخواهيم درمورد مسئله هسته اي راي گيري اينترنتي كنيم. خرجي هم ندارد.
1- آيا بر مواضع سوخت هسته اب محكم بايستيم. وتا آخر حتي جنگ پيش برويم؟
2-مذاكره بر سر ادامه توليد سوخت هسته اي با در صد نيروگاهي در كشوري ثالث انجام شود؟
رسول
۱۸:۴۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
استادان علوم سیاسی ما، مثل سایر اقشار مردم،یا به فکر تأمین معیشت خود وخانواده اند ،یا به دنبال ضامن جهت اخذ وام برای پرداخت وامهای عقب افتاده یشان،و یا در پی افرادی که ضامنشان شده اند و بانکها هم چارچوب در اینها را از جا میکنند،و دیگر اینکه شانه هایشان در زیر خروارها خط قرمز شکسته خرد شده، باز "بگم"
ناشناس
۱۸:۰۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
دوست عزیز مردم شغلشون رو دوست دارند ، در این اوضاع و احوال اقتصادی نمیخواهند از کار بیکار بشن که !!
علیرضا سمیعی
۱۷:۵۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
به عنوان یک دانش آموخته علوم سیاسی معتقدم، آنچه ما در دانشگاه آموختیم به هیچ وجه در مملکت ما قابل بیان نیست چه برسه به اجرا. ما از دموکراسی خواندیم که دو نوع مستقیم و غیرمستقیم است و در کشور ما دموکراسی مصلحی حاکم است. ما در دانشگاه آموختیم که در حکومت دموکراسی مردم حق اظهارنظر دارند و در کشور ما واقعا آنها که نظرشان فارغ از حب و بغض می گویند، خود بهتر میدانید که چه برسرشان آمد. شما به جای اینکه به اساتید علوم سیاسی انتقاد کنید، از حکومت بپرسید که در تصمیم گیریها چقدر از نظرات اساتید این حوزه مهم و استراتژیک بهره می برد.

یک نکته مهم دیگر هم نباید فراموش کرد: در کشور ما در دو حوزه علوم سیاسی و روابط عمومی همه خود را صاحب نظر میدانند در حالیکه در دنیا به این دو بخش با چشم تخصصگرایانه نگریسته میشود. شاید عامل اصلی دوری اساتید علوم سیاسی از سیاست همین باشد.
پاسخ ها
سعید
| |
۰۰:۵۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
برای همین جور آموختنهاست که می خواهند در تدریس علوم انسانی بازنگری شود!
ناشناس
۱۷:۴۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
نمی دانم این اظهار نظر را منتشر می کنید یا نه ! به عنوان یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران مزاحمتان می شوم نه کسی که از بیرون چیزهایی را می بیند و یا می شنود. شاید در تاریخ هفتاد ساله این دانشکده چنین روزهایی را کسی به خاطر نداشته باشد. کنارگذاشتن پی درپی اساتید بزرگ حقوق و علوم سیاسی و افراد ناشناخته ای که هر روز نامه به دست از طرف وزارت علوم و ریاست دانشگاه به عنوان عضو هیات هلمی خود را به گروههای مربوطه معرفی می کنند ! حتی پیش آمده وسط جلسه گروه کسی وارد شده، اساتید پرسیدند امرتون؟ گفتند همکار جدید شما هستم ! آن هایی که با رویه دانشگاه آشنا هستند می دانند که گروه علمی هر رشته، مرجع اصلی تشخیص و انتخاب عضو هیات علمی جدید است. فضا ان قدر تنگ و سخت شده است که وقتی مطلب شما را خواندم متعجب شدم از انتظارات نویسنده. اتفاقا برداشت من این است که خیلی ها می خواهند چنین حرکتی را اساتید علوم سیاسی انجام دهند تا بساط بقیه اساتید دگراندیش هم برچیده شود. به نظرم باید واقع بینانه تر و منصفانه تر قضاوت کرد
ناشناس
۱۷:۳۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
استادان علوم سیاسی هیچ ابزار و سازوکاری برای آگاهی دادن به مردم ندارند.آگاه شدن مردم از برخی مسائل خط قرمز محسوب میشود
ناشناس
۱۷:۲۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
در زمان خاتمی خیلی چیزها بهتر بود فقط سیاست نبود، بگذریم!؛ میخواهی دام پهن کنی مرغ بگیری یا تله بزاری شتر بگیری کلک؟! ما به همین شتر مرغی راضی تریم شما که خودتون عالم ترینید به کسی احتیاج ندارید
پاسخ ها
m
| |
۱۰:۰۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
گل گفتی.
ناشناس
۱۷:۰۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
با سلام موضوع خوبی را مطرح کردید.برخی از خوانندگان هم برداشت درستی نکردند . متاسفانه در کشور ما اظهار و تحلیل کردن الزاما بمعنی مخالفت تلقی میشود.درصورتیکه معنی واقعی نقد بیان محسنات ومعایب -هردو- هست .در حالیکه مواضع بسیار خردمندانه رهبران کشوردشمنان را به زانو درآورده چرا مدعیان تخصص در علم سیاست امتیازات ودرستی این مواضع را تشریح نمیکنند؟ آیا فقط تشریح وتجلیل مواضع دشمنان را وظیفه خود میدانند؟یعنی آن قدرخود کم بین هستند که عقلانیت وتیزهوشی را تنها در غربی ها قبول دارند؟اگر رهبران نظام میگفتند ما انرژی هسته ای نمیخواهیم آنگاه این غرب زده ها میگفتند : دیدید اینها ازتمدن گریزانند؟ دیدید شاه درست میگفت؟ شگفت آور است که غرب زدگان به جای طرفداری وتحسین رهبران نظام برای اصرار در مواضع هسته ای طرف دشمنان میگیرند آنانکه نمیخواهند شاهد ذره ای پیشرفت این ملت باشند. اگر دین ندارند دست کم آزاده و ایران دوست باشند.
ناشناس
۱۶:۴۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
کجای دنیا استادان علوم سیاسی در مورد سیاست کشورشون حرف می زنند یا انتقاد می کنند؟
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۶:۳۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
جانم!؟
یک دانشجوی پیر علوم سیاسی
۱۶:۱۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
وقتی ناصحان به همدستی با دشمن متهم میشوند و همه از اینکه انتقاد پذیرند سخن میگویند ولی در عمل منتقدان را غرب گرا و اجنبی پرست می نامند یعنی کار مردم و کشور تمام شده است بنده پیش از این هم برایتان نظر گذاشتم که بجای رصد خلیج فارس بازار را رصد کنید جامعه و فقر روزافزون را رصد کنید بیکاری فزاینده را رصد کنید دریغ که یکبار ندیدم نظرم منتشر بشود وقتی شما به عنوان یک رسانه فقط شعار میدهید چه انتظاری از مدیران دولتی دارید که به مشورت اساتید اقتصاد یا علوم سیاسی گوش فرا دهند داستان ما مانند کشتی تایتانیک است در حالیکه کشتی در حال غرق شدن است نوازندگان همچنان به نواختن مشغولند سکه به بالای یکمیلیون تومان رسیده رسانه ملی ما بجای بهره گیری از علما و فضلای اقتصاد و تزتیب دادن گفتگو های چاره جویانه هنوز دارد از جنبش وال استریت و بحران فرانسه و رومانی سخن میگوید
ناشناس
۱۶:۰۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
چرا باید موقعیت خودشان را به خطر اندازند آیا برای نان شبشان مانده اند یا تجملات زندگی با حقوقهای نجومی که هر سال هم درصد افزایش حقوقشان بیشتر از سایر اقشار کارمند است چرا باید حرف بزنند در کجای دنیا این چنین درآمدهایی می توانند داشته باشند فرزندانشان همه در حال تحصیل خارج از کشور خود آقایان هم به بهانه سمینار و ماموریت هرسال سرکی به خارج می زنند و دلی از عزا در می آورند میخواد دلشان به حال من گرفتار در منجلاب بدبختی بسوزه ببینید وقتی یکی دو تایشان بازنشسته می شوند و از خوان نعمت دور می مانند فریاد وامظلوماه همه آنها بلند می شود ولی برای مشکلات مردم جامعه تره هم خرد نمی کنند.
پاسخ ها
محسن
| |
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
متاسفم برای تو که درباره یک استاد دانشگاه چنین تفکری داری؟
میدونی اون استاد چقدر زحمت کشیده تا به اینجا رسیده !
علی
۱۵:۰۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
از گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس دکتر بهشتی اخراج شد و سه سال است که هیچ دانشجویی به این گروه داده نشده. چند روز پیش قصد داشتن یکی از معاونین قدرتمند وزارت علوم رو به عنوان استاد به گروه تحمیل کنن اما چون این فرد صلاحیت علمی لازم رو نداشت با مقاومت گروه روبرو شد. در مقابل رپیس دانشگاه تهدید به بازنشسته کردن اجباری اساتید گروه کرد.
مهدی
۱۵:۰۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
مگر کسی هم برای تحلیل این استادان بهایی قائل است حسین شریعتمداری را دارند به دیگران نیازی نیست
جانباز
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
در این ایران اسلامی چه استاد علوم سیاسی ویا استاد علوم اقتصاد و یا دیگر اساتید محترم اگرنظرات شان با دولت خدمتگزار در تشو یق و تعید دولت خدمت رسان باشند می توانند به زندگی شان ادامه دهند .و لی اگر عیده و نظراتشان با دولت همخوانی نداشه باشد باید بروند در خانه و استراحت کنند.
کسری
۱۴:۵۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
حضور در صحنه سیاسی برای این به قول شما استادان وقتی عملی است که فضائی دموکراتیک در جامعه حاکم باشد و سردمداران با کوچکترین نظر مخالف افراد را از صحنه سیاسی اجتماعی حذف نکنند وقتی سرداران یک شبه کفتار می شوند و سیاستمداران سابق خانه نشین از این بنده گان خدا چه انتظاری هست کاسه کوزه ها رو سر کی میشکنی عصر ایران
ایرانی
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
پس چه جوابی برای این مطلب داری که :
احمد علم‌الهدی٬ امام جمعه مشهد می‌گوید که جمهوری اسلامی به «دستور» امام دوازدهم شیعیان تشکیل شده است و نقد کردن چنین نظامی کار درستی نیست.
بی خبر
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
مگر خبر ندارید قرار است در مرکز آموزش علوم انسانی را گل بگیرند اگر بفرموده شما عمل ممکن است داخل بمونند
ناصر
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
وقتي امنيت انديشه نباشدهيجكس كالاي فكر خود را به ويترين جامعه نمي اورد!
ناشناس
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
دکتر بهشتی تعلیقه،علیه دکتر قادری هر روز دارن بیانیه میدن، دکتر شکوری رو به بهانه اصلاح طلب بودن رسمی نمیکنن و کلاساش رو ازش گرفتند، دکتر منوچهری از وضعیت مبهم صحبت میکنه که علوم نیست چی قراره به سر گروه علوم سیاسی مدرس بیاد، دکتر سریع القلم رو نسبت جاسوسی زدند تو کیهان، دکتر تاجیک یه کوه غم شده، دیگه هیچ امیدی تو چهرش دیده نمیشه، دکتر حشمت زاده همش با تاسف به وضعیت حاضر نگاه میکنه و وقتی میخاد درس انقلاب رو تدریس کنه همش با نگرانی حرف میزنه از وضعیت بد جاری.
این ها رو ما داریم از انزدیک لمس میکنیم، چطوری بیان حرف بزنن آخه
ناشناس
۱۳:۲۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
حدس مي زنيد اگر اظهار نظر بكنند چه خواهد شد؟
ناشناس
۱۳:۲۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت، سرها در گریبان است، کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند که ره تاریک و لغزان است وگر دست محبت سوی کسی یازی به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است. نفس ، کز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریک، چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
....
۱۳:۲۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
همونهايي كه حرف زده اند از زندان بيرون بياريد ....
ناشناس
۱۳:۲۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
چه انتظاری از فعالان سیاسی دانشگاه هست وقتی مطهری ها و علایی ها با ان سابقه ی پر افتخارشان مشتی مزدور اجنبی محسوب می شوند و در روزی که خزان مطبوعات ایران هست و هر انتقادی اب به اسیاب دشمن ریختن محسوب می شود و فعالین در بندند
سهراب
۱۳:۲۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
برادر من تجزیه تحلیل کنهای اصلی توی زندان هستند. بقیه هم اگر تحلیلی بکنند چطور شما با خبر بشوی؟ مگر رسانه ای دارند؟
ناشناس
۱۳:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
مگه دلسوزی رو هم آزاد گذلشتند که نقد کنه؟!
فعلا که نقاد های ما منصور ارضی و حدادیانو شریعتمدارین که صد البته در مدح و ثنا چیزی کم نگذاشتند.

متاسفم.
000000000000000000000000000000000000000
۱۳:۱۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
شماکه سیاست بلدید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!چون هر نظری را به مذاق خودتان خوش بیاد اعلام می کنید .این هم انوع سیاست است
احمد
۱۳:۰۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
حرف عصر ایران درست است وانتظارملت از اساتیدسیاسی نیز بعنوان متخصصین این رشته بحق است ولو این کار هزینه فراوانی برایشان داشته ودارد ولی در این کشور کدام کار بدون هزینه است حتی مسئولان عرصه عمل نیزبنوعی دارندهزینه میدهند واتفاقا همین اساتید اقتصاد که با بیانیه حرفهایی را میزنند مردم دقیقا در جریانند وحرفهای آنهارا در میان خود بازتاب میدهند وبراساس همین حرفهاست که صدای تولیدکننده هانیز درآمده است از اساتید علوم سیاسی نیز در همین حد وحداقل آموزش بعضی کلیدواژه هاانتظار است که مردم بدانند وتاریخ بداند که انان حرف حق را زدند وآگر عمل نشد یا هزینه بردار بود آنان وظیفه خودرا انجام دادند .
امید
۱۳:۰۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
اصلاح طلبان بیشترین بهارا به انتقاد و منتقدان دادند. هیچ رسانه ای را نابود! نکردند ، هیچ اهل سخنی را به زندان نینداختند ، هیچ کس را به جرم گفتن کلمه حق به انفرادی و تبعید! نفرستادند. استادان و دانشجویان بیشترین و بهترین دورانشان در بعد از انقلاب دوره اصلاحات بود
عاشق ایران
۱۳:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
پاسخ تحلیل در جواب تعریف هوشمندانه شادروان دکتر حسابی از جهان سوم نهفته است: جهان سوم جایی است که اگر بخوایی مملکتت را آباد کنی، خانه ات ویران می شود و اگر بخوایی خانه ات را آباد کنی مملکتت را ویران خواهیی کرد. متأسفانه در جهان سوم اعتراض محدود به تک ستاره هایی می شود که تمامی رنج های روزگار را در سکوت و بی عملی هموطنانشان متحمل می شوند. و بسیاری از تحصیلکردگان و تکنوکرات ها نیز به توجیه گر تصمیمات حاکمان تبدیل می شوند. در ضمن اداره یک مملکت یک نظام و سیستم هست که ارکان آن حاکمیت، مردم و نهادهای مدنی و علمی هستند. اگر اینها موزون نباشند و هر کدام حرف خودشون را بزند دردی دوا نمی شود. اینکه فکر کنیم سیاست تخصص علوم سیاسی است و اگر کشور را به دست دانش آموختگان علوم سیاسی بدهیم مشکل حل می شود، اندیشه درستی نیست. اما بایستی در عرصه تخصص خود فعال باشند. و نسبت به مسئولیت شهروندی خود عمل کنند. زیرا عالم بی عمل به کار نمی آید. اما در نهایت فرهنگ نقد منصفانه و علمی باید درجامعه ما نهادینه شود و این نیازمند جنبشی فرهنگی است که باید تک تک ما و در تمام جنبه های زندگی به آن اعتقاد پیدا کنیم. بسیاری از ما که نظر می دهیم خودمان جنبه انتقاد نداریم و این کلام مولا علی را نباید فراموش کرد که حاکمان شبیه مردمان خودشان هستند.
عزت طلب بیسواد
۱۳:۰۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
باید بستر برای هر کاری فراهم کنیم .آیا بستر نقد ونظر اماده است و چگونه آماده می شود.به فرمایش شاعر «عالمی را یک سخن ویران کند/روبهان مرده را شیران کند
سینا
۱۳:۰۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
عصر ایران عزیز فکر میکنی در این شرایط سیاسی حاضر امنیت کافی برای اظهار نظر حتی در قالب علم سیاست و مباحث آکادمیک و حتی تجزیه و تحلیل اقتصاد و فرهنگ جامعه که رنگ و بوی سیاسی هم میگیرد وجود دارد؟! با این آستانه تحمل قدرت سیاسی که حتی امثال علایی و افروغ و مطهری رو نمیتونه با نقدهاشون کنار بیاد و هر مخالف و منتقد قدرت متمرکز ناکارامد کنونی رو به فتنه و انحراف و دشمن منتسب میکنه و در این فضای شکاکیت و اتهام افکنی و دروغ سازی و خفقان سیاسی و اطلاع رسانی واقعا هر نوع اظهار نظری ریسک بالایی را طلب میکنه و فداکاری خاصی میخواد.هرچند اگر صدایی از کسی هم برنیاد جامعه مسیر خودش رو طی میکنه و با نشانه هایی که در هر مقطع در حوزه سیاست و اقتصاد و فرهنگ از خودش بروز میده عاقبت این مسیر رو فریاد میکنه.(امیدوارم این نظرم به عاقبت بقیه نظراتم که منتشر نشده دچار نشه و نمایش داده بشه.سپاس)
بازنشسته ای از بوشهر
۱۲:۴۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
نقدی بر این تحلیلگر عصر ایران که گویا قصد تله گذاشتن برای استادان علوم سیاسی دارد.آیا ازادی بیان و اندیشه برای این استادان تضمین می کنید که به این شکل انتقاد می کنید .خدا خیرت بده فکر اونجاهاش می کردی
م
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
سلام من خودم دانشجوی علوم سیاسی هستم متاسفانه برخی از اساتید این رشته عضو حزب بادن و برخی دیگر اینقدر در اندیشهای غرب زده خود غرقند که توجه ای به اطراف خود ندارند
اینجا
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
می گویند کسی که خواب است را می توان بیدار کرد اما محال است کسی که خود را به خواب زده بتوان بیدار کرد...
در این چند ساله هشدار و تحلیل کم نخوانده ایم و کم نشنیده ایم. اما کو گوش شنوا.
اظهار نظر
۱۲:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
از قدیم گفتند جواب های,هوی هست.
رسول
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
اینکه اقتصاد ما این روزها دچار آفت شده همش که تقصیر دولت نیست امریکا و اروپا دست به یکی شده اند تا نگذارند این کشور پیشرفت کنند فردا هم انحادیه اروپا برای تحریم های بیشتر میتینگ دارد. باور کنید احمدی نزاد برای خودش هم که شده از ان اشفته باز راضی نیست. پس در تحلیل هایمان کلیه جوانب را بسنجیم.
امین
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
سلام ضمن تشکر از دغدغه شما برای کشور کاش همین موضوع را از دولت سوال کنید که آیا این نظر دغدغه آنها هم هست ؟یا هرچه بظاهر سخن کمتر و دم فروبستن برایشان بهتر است در این صورت استادان محترم کار خوبی میکنند فرقی هم بین آنها و اقتصاد دانان و جامعه شناسان نیست اول ظرفیت دولتی ها را بسنجید.
ناشناس
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
این مشکلات که نتیجه عمل یا نظر اساتید علوم سیاسی نبوده و گوش شنوایی هم برای نظریات آنان وجود ندارد...نویسنده شاید در ایران زندگی نمیکند
ناشناس
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
قهر کرده اند. مثل بقیه
یک نفر
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
آقای اهورا جان

دهانت را می بویند مبادا گفته باشی...
محمد
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
استاد بیاد صحبت کنه ، فردا بندازنش زندان اوین؟
دیوانه نیست !
استاد
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
یک سری به اوین هم بزنید بد نیست!!
ناشناس
۱۱:۴۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
این ایراد در درجۀ اول متوجه حکومت است نه استادان علوم سیاسی
ناشناس
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
استادان علوم سياسي جرات اظهار نظر ندارند. عاقبت استادان گروه علوم سياسي دانشگاه تربيت مدرس براي آنها درس عبرت شد!
saeed-urmia
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
اگر در جامعه ای افرادی خود را دانای کل بدانند و به دیگرانی بنا به دلایلی چون نقد مخالف و... فضا ندهند آرام آرام اینی میشود که شده است!جامعه ی عالمان پهلو گرفته در ساحل سکوت!
ناشناس
۱۱:۲۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
ببخشید
اما سیاست پیشکش. اقتصادمان را نجات دهید! متاسفانه راه های سرمایه گذاری سالم برای مردم، توسط دولت بسته شده. همه به بازارهای کاذب غیر مولد طلا و ارز روی آورده اند. کجایند عالمان علم اقتصاد؟
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
از علامانی که فقط جزوه ازبر کرده اند چه انتظاری میشه داشت؟
ناشناس
| |
۱۲:۵۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
گرفتاریهای اقتصادی هم ریشه در امور سیاسی ما دارد
ناشناس
۱۱:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
افرادی سیاسی که در این زمینه اظهار نظر می کنند نظرات شخصی را که گاه خود هم قبول ندارند بیان می کنند ، آنهم فقط برای تثبیت جایگاه خود در ارکان حکومت . علمای سیاسی که می توانند طبق قواعد و علم سیاست اظهار نظر کنند ، باید در جامعه ما اول عواقب اظهار نظر خود را به جان بخرند و بعد ... .
ناشناس
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
یه استاد علم سیاسی داشتیم که می گفت...بنده خدا را از دانشگاه انداختن بیرون...
می دونم که نمیچاپی،فقطخواستم خودت بدونی که چرا جرات حرف زدن ندارن.
ناشناس
۱۱:۱۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
اگر تحلیل و تفسیری انجام دهند با هجمه برخورد و منافق نامیده خواهند شد .
ناشناس
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
1) دمت گرم!
2) همه شون کارمند اند!
3) هر کارمندی شتر مرغ نیست!
4) دوم خرداد یک مقدار فضا به این سمت رفت که فضا و امکان کارمند بودن کمتر شد ... یعنی خود دولت کمی مجبور شد کنار بره
حسین
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
حق با شماست ولی برید ببینید تا حالا چند نفر از اساتید علوم سیاسی را به خاطر اظهار نظرهایشان بالاجبار بازنشسته کردند
علی رهگذر
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
یادش به خیر که استادان علوم سیاسی به وظیفه خود آشنا بودند!! دوست عزیز مدرک که عقل را زیاد نمیکند !. اینجاست که بعضی ها به خود حق میدهند و بگویند "یک کاغذ پاره ارزش ندارد".
پاسخ ها
نادر
| |
۱۳:۰۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
واقعا هم چه حکیمانه فرموده اند، هم مدرک کاغذ پاره است و هم دلار!!!
ناشناس
| |
۰۰:۳۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
قطعا" مدرک عقل را زیاد میکند اما ممکن است شما با مدرک ابتدایی از یک دکتر عاقلتر باشی. یعنی تحصیل ادم را به نسبت خودش بهتر میکند. دهن بازکردن و چیزی بیرون دادن کاری نداره!!!!
ناشناس
۱۰:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
مهر درخشنده چو پنهان شود، شب پره بازیگر میدان شود!
ناشناس
۱۰:۱۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
"ر این روزگار، سکوت، کار دانشمندان میهن دوست نیست. "
چي بگن ! اگه كسي كمترين نظري داشته باشه يه مشت آدم ابله و بي عقل و شعبان بي مخي زندگي خودش و خانواده شو تباه ميكنند , كسي هم جلودارشون نيست !! بياييم منصف باشيم و صادقانه قضاوت كنيم : در جامعه ي ما خيلي از اصول اوليه ي مدني در زير پاي عده اي خاص له شده اند !!
حسين
۱۰:۱۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
عافيت طلب تر از مردم ايران ديده ايد؟ اكثريت در صف يا فكر سكه و دلار و هرگونه دلالي ديگر. كسب درآمد بدون زحمت! بدون توجه به اينكه، اينكارها ميخي است بر تابوت اقتصاد و كشور. استادان علوم سياسي هم بخشي از اين مردمند.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۵۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
شما شرایط تولید رو فراهم کن ، بقیه اش با ما.
الان بقیه اش با چین است. !!!!!
ناشناس
| |
۱۵:۰۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
درسته مردم عافیت طلب رفاه زده و دنیا طلب شده اند مثل کوفیان کجایند مردم زمان انقلاب؟! این مردم باید بدانند این نظام مال خودشان هست پس باید به هر نحو ان را به راه مستقیم باز گردانند.
ازگمی
۱۰:۱۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
با سلام
شما تصور نمیکنید که احساس امنیت نمیکنن اگر تحلیل های واقعی خودشان را بگویند؟
ناشناس
۱۰:۱۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
از دست نشانده های خودشون چه انتظاری دارید؟
بابک
۱۰:۱۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
با کدوم انگیزه ای !!!؟ دیگه کسی دلش نمسوزه واسه مملکتش ! تو سراشسبی نزولیم
ناشناس
۱۰:۰۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
شاید نمیخواهند برای همسایه هاشون مزاحمت ایجاد کنند
يک استاد علوم سياسي
۰۹:۴۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
آقاي عصر ايران شما هزينه اظهار نظر را ميدهيد. اصلا ميدانيد اين دسته از استاتيد و خانوادههايشان در چه شرايطي زندگي ميکنند؟
ناشناس
۰۹:۳۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
درود بر شرف عصر ایران !
حرف حق از ان شماست!
اهورا جان مرسی
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۳:۰۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
مومن حرف حق چیه؟؟؟؟
یه بار از دیوار خونه آقای محمدی بزار برن بالا، یه بار sms تجمع جلوی درخونه خودشو بخونه متوجه میشه
لی تارابی
۰۹:۳۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
چرا عزلت گزیده اند؟ باید از اصلاح طلبان پرسید. زیرا که آنان با درهم کوبیدن مخالفان خود و حذف آنان از کلیه سطوح دولتی، ففط ادای دموکراسی را در آوردند. و مردم با درک شعارهای دروغین آنها، آنها را از صحنه ی سیاسی کشور، بیرون راندند. حالا هی صعرا و کبرا بچینیم و همه کاستی ها را سر دیگری بشکنیم.
پاسخ ها
مهران
| |
۱۱:۴۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
آره مردم آنها رو بیرون راندند!!!!
خفته را می توان بیدار کرد ولی کسی که خود را به خواب زده را هرگز
ناشناس
| |
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید!!!
ناشناس
| |
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
آخییییییییییییییی!!!
بیچاره اصولگراها...
حامد
| |
۱۲:۲۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
مطئنی برعکس نیست؟
محمد از تبریز
| |
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
داداش کتاب و سروته کرفتی برش گردون
هادی
| |
۱۲:۳۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
منفی هارو ببین خجالت بکش!
نادر
| |
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
انگار دیکته تصمیم "کبری" یادت رفته که نوشتی "کبرا"! حالاصد بار از روش بنویس تا یادت بمونه!
پوریا
| |
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
من فقط میخوام شما اسم 5نفرو از این بین ببری
حرف مفت که میگن همینه...
علیرضا
| |
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
منظور ایشان این است که :
مثلا در دوران خاتمی همه ی مخالفان را درهم کوبیدن و آنها را در مجلس نماینده کردند ( مجلس هفتم ) تا ادای دموکراسی را در بیاورند !
reza
| |
۱۳:۵۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
فکر کنم اشتباه تایپی شده و یا ایشان نمیدونند دولت حاضر اصولگراست
منظورش دولت حاضر بوده یعنی اصولگرایان
ناشناس
| |
۱۴:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
منظورت اصول گرایانه؟
ناشناس
| |
۱۵:۴۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
خوب هستی؟ ایشالله خوب می شی...
غربزده
| |
۱۵:۵۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
ظاهرا ايشان دارن از افعال معكوس استفاده مي كنند
ناشناس
| |
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
مردم آنها را بیرون راندند؟!! راستی جنابعالی با این همه درایت توان مقایسه دولت اصلاحات با دولت فعلی و مقایسه وضعیت مردم در این دو دوره را دارید؟!! آیا در دروغگو بودن دولت فعلی و تناقض میان اظهارات آنها و وضعیت کنونی جامعه تردید دارید؟آیا شک دارید که دولت فعلی فقط به دلایلی تحمل میشود؟!!آیا جنابعالی به بی ربطی جملاتی که بیان کرده اید باور دارید کافی است کمی تعمق کنید>!!به فرض که اصلاحات مخالفان را درهم کوبید که این فقط ادعای بلادلیل و واهی شماست هیچ فکر کرده اید ربط این ادعا با بحث مطرح شده در این تحلیل چیست؟!!
ناشناس
| |
۱۸:۳۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
انشالله خدا شفات بده !!!
ناشناس
| |
۱۹:۱۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
مخت بدجوری تاب برداشته ها.البته از یه منظر دیگه داری جوک میگی!!!!
ناشناس
| |
۱۹:۴۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
مردم آنهارا از صحنه سیاسی بیرون راندند یا شورای نگهبان
ناشناس
| |
۱۹:۴۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
عجب! ممكنه چند تا از اونائي كه دوره اصلاح طلب ها درهم كوبيده شدند و امروز بر سر كار نيستند رو اسم ببريد.
ناشناس
| |
۲۱:۴۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
عزیزم فهمیدی و نوشتی یا فقط نوشتی؟ این تز تو هم جهانی می شود ها
ناشناس
| |
۲۲:۳۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
اگه اصلاح طلب ها مخالفهای خود را حذف کردند الان چه اتفاقی داره می افته؟؟؟
ناشناس
| |
۲۳:۰۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
خوبی عمو؟
ناشناس
| |
۲۳:۰۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
هان؟
یکی میشه اینو برای من بخونه؟؟؟
کلا اعتماد به نفستو حال کردم
ناشناس
| |
۰۲:۵۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
خوبی عزیز داروهاتو خوردی حتما بخور
ناشناس
| |
۰۸:۳۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
بازم قرصاشو نخورده با خودشم لج میکنه!
محسن
| |
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
یعنی واقعا دمت گرم با این اعتماد به نفس ، من یکی که کم اوردم...:)
من
| |
۲۰:۲۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
بابا رو رو برم
ناشناس
| |
۲۲:۴۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
راست میگه دیگه برای مثال آقای شریعتمداری که حسابی در هم کوبیده شد. کلی دلم سوخت . آخی
امید
| |
۰۰:۲۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۵
اصلاخ طلب کیست؟نمی شناسمشان !!!!!!!!
حمید
| |
۲۱:۴۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۵
اصلاح طلبی در خون ملت ایران است .اصلاح طلبان هم نشان دادندکه خیلی بیش از دولت فعلی از تخصص و درایت بهره میگیرند و به فکر منافع ملی هستند.هیچ کدام از این همه تخلفاتی که در این دولت صورت گرفته در دولت اصلاحات اتفاق نیفتاد.
جمالی
۰۹:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
با سلام
تا دیروز همه ی این عزیزان را منحرف و خود باخته و.... میدانستید!!! حالا که به قول معروف افتادین توی چاله! یاد این همیشه عزیزان افتاده اید! همیشه ریش و قیچی دست شماها! بوده حالا هم خودتون ببرید!
ناشناس
۰۹:۱۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
تو امنیت شون رو تضمین میکنی عصر ایران؟ برو بابا تو پای خودت رو آبه ..
111
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
علمای اقتصادی که اظهار نظر کردن و راهکار نشون دادن وضعیتشون چی شد
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
علمای اقتصاد چه راهکاری نشان دادند میشه بفرمائید؟ جز اینهکه طرح خانمانسوز هدفمندی را متفق القول تائید کردند و فقط بر سر جزئیات ان بحث دارند مثلا شیب ان
ناشناس
| |
۱۴:۲۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
زندان رفتن که با تجربه بشن
ناشناس
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
وقتی گوش شنوایی برای شنیدن هشدارهای دلسوزانه استادان اقتصادی وجود نداشته و حتی متهم به سیاه نمایی شده اند، دیگر چه انتظاری از استادان سیاسی دارید تا وارد چنین ورطه خطرناکی شوند که حساسیت ها بسیار بالاتر از مسایل اقتصادی است.
شاید مصداق این بیت حافظ باشد:ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش, بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
ناشناس
۰۸:۵۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
ما رو گرفتی...
چیو باید برابی مردم تحلیل کنن!!!
پاسخ ها
سعید
| |
۱۷:۱۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
همه چیز شفاف ه !!!
امیر
۰۸:۳۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
خوب بود. حداقل کاری که میتوانستند بکنندو نکردند این بود که مثل اساتید اقتصاد در قالب چند بیانیه نظراتشان را اعلام کنند . هنوز هم دیر نشده . آنها بهتر میتوانند اثرات اقدامات غیر علمی دولت یا مجلس را گوشزد کنند . متاسفانه حتی در این شرایط بهقول شما خطیر ،جامعه ما در بسیاری از سطوح علمی برای نیل به اهدافی متعالی با یرون رفت از بحران حاضر به دادن هیچ هزینه ای نیست.
سعید
۰۸:۲۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
خیلی باحالی هنوز استادا حرف نزده بازنشسته می کنند چه برسه تجزیه و تحلیل کنند
ناشناس
۰۸:۱۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
شما اول امنیت این کارشناسان را بعد از اظهار نظر تامین کنید و بعد انتقاد کنید.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200