عصرایران - یک سال از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها گذشت و اینک زمان مناسبی هست تا مروری اجمالی بر این طرح داشته باشیم.
واقعیت این است که اصل اجرای طرحی برای حذف یارانه ها از سال ها پیش مطرح بوده است و مشخصاً از زمان دولت هاشمی رفسنجانی به یکی از دغدغه های مهم اقتصاددانان و دلسوزان کشور تبدیل شده بود ولی به هر دلیلی از جمله عدم جسارت یا فقدان زیر ساخت های لازم این مساله به محاق رفته بود و یارانه های غیرهدفمند اقتصاد نحیف و رنجور ایران را بسیار می آزرد.
در سیستم قبلی یارانه ها نه بر مبنای "شهروند ایران" بودن که بر اساس میزان مصرف توزیع می شد و بدین سان هر آن که پر مصرف تر بود یارانه بیشتری می گرفت و کم مصرف ها ، به جای تشویق و حمایت ، از یارانه کمتری بهره مند می شدند.
اما در یک سال گذشته این معادله ناعادلانه به عدالت نزدیک تر شد و شهروندی ملاک برخورداری از ثروت مشترک ملی شد نه میزان مصرف و ای بسا اسراف.
به علاوه در یک سال اخیر ، دهک های فقیر جامعه معادل 60 درصد از درآمد سالانه خود را یارانه نقدی گرفته اند ولی دهک های برخوردار به طور متوسط تنها 5 درصد از درآمدشان را یارانه های نقدی تشکیل داده است که این خود به معنای حمایت نظام اقتصادی جامعه از طبقات کم درآمدتر و محروم جامعه است و البته باز به عدالت نزدیک تر.
حذف یارانه ها البته اقدام مناسبی بوده است اما توزیع نقدی یارانه ها ، هرگز در دراز مدت به نفع کشور نخواهد بود زیرا این ساده ترین کار ممکن است که نفت کشور را بفروشند و پولش را بین مردم توزیع کنند.
به نظر می رسد نظام توزیع یارانه نقدی باید اندک اندک به سمت سرمایه گذاری در مناطق محروم سوق یابد و به جای آن که به مردم فقیر فلان بخش محروم ماه به ماه پول بدهند ، در آن منطقه طرح های تولیدی ، صنعتی ، تجاری ،توریستی ٰکشاورزی و ... اجرا کنند. به قول آن ضرب المثل چینی اگر کسی را دوست داری ، به جای آن که به او ماهی بدهی ، تور ماهیگیری بده و ماهی گرفتن را بیاموزش.
البته طرح هدفمندی یارانه ها باعث افزایش قیمت ها شد و این موضوع مردم را بسیار آزرد. هر چند دهک های کم برخوردار به دلیل آن که عمدتاً پرجمعیت و در عین حال کم مصرف هستند روی هم رفته در معادله قیمت ها و یارانه ای نقدی از اوضاع مناسبی برخوردار شدند ولی قشر متوسط جامعه در طول یک سال گذشته ، آسیب های زیادی از این بابت متحمل شد و در مسابقه قیمت ها ، جا ماند و آسیب دید.
ناگفته نماند که همه گرانی های یک سال گذشته مربوط به طرح هدفمندی نبوده است و سیاست های نادرست اقتصادی ، بی ثباتی قیمت ارز و سیر صعودی آن و محدودیت های تجارت بین المللی برای ایران مزید بر علت شده اند تا قیمت ها همچنان بالا برود و فشار بر مردم افزایش یابد.
به هر حال آنچه در یک سال گذشته در حذف و هدفمندی یارانه ها انجام شده ، با تمام مشکلاتی که در عمل به بار آورده (مانند عدم تخصیص یارانه مناسب به بخش صنعت و افزایش قیمت ها) یک کار زیربنایی برای اقتصاد کشور بوده است و جا دارد بر سبیل انصاف و در عین نقادی های بی تعارف به طرح ، یک خسته نباشید کلی به مسوولان اجرای طرح و یک خسته نباشید ویژه برای همه مردمی که بار اصلی این طرح را بر دوش کشیدند بگوییم.
اما الان حقوقم فقط تا ده روز اول ماه دوام دارد و بقيه اش را بايد بگويم:
بابا جان پول ندارم ..!
کارمندی سال 1388 با 600،000 تومان درآمد و خانه ای اجاره ای زندگگی نشبتاً معمولی رو داشت و می توانست گذران زنگی بکونه . اما الان همین کارمند با با افزایش 2 برابری اجاره، تورم 40% (20% برای هر سال به گفته مقامات محترم) افزایش وحشتناک هزینه های ایاب ذهاب(بلدیل گرانی شدن بنزین و گازوییل) افزایش بی سابقه هزینه های سلامت (برای مثال و بدون اغراق برای درمان یک سرماخوردگی ساده در یک درمانگاه کاملاً معمولی باید حداقل 16هزار تومان هزینه کرد 4هزار ویزیت، 5هزاردارو،7هزار هزینه تزریق سرم و امپول هرینه کرد) افزایش سرسام اور قیمت میوه و سبزی، از قیمت نان هم که چیزی نگوییم بهتر است و ... التبه بگذریم از هزینه های مسافرت ، تفریح ، ورزش ، خرید لباس و... که اکنون برای ما در حد یک رویاست . حال شما خود قضاوت کنید اکنون با حقوق 700 هزار تومانی (600هزار + 100هزار افزایش در 2 سال) و یارانه 90هزار تومانی برای 2 نفر یعنی جمعاً 790 هزار تومان در آمد در ماه می توان به کیفیت 2سال قبل زندگی کرد؟؟؟؟
با اینکه اطمینان دارم این کامنت نیز مانند سایر کامنت های من منتشر نخواهد شد، ولی برای دل خودمم هم که شده می نویسم ...
مطالب بسيار مفيدي را ذكر نمودين و به خاطر داشته باشيم كه حذف يارانه هاي غيرعادلانه يكي از اهداف مهم هر اقتصادي است. اما بصورت منصفانه تر هم مي شود مطالبي را يا آور شد، ولي اين را نيز بدانيم كه كارهاي انجام شده اگر در مسير مناسب خود حركت كند بسيار تحسين برانگيز و كارگشا است. اولين موضوع اينست كه معمولاً براي انجام چنين كاري مي بايست محيط اقتصادي در حالت آرامش نسبي قرار داشته باشد كه اقتصاد ما امروزه به دليل مسايل انتخاباتي، تحريمها، بحران مالي جهاني و ساير موارد نا آرام است. دوم توليد ارجح به توزيع عادلانه است، بعبارتي ابتدا بايد انتقال تكنولوژي در بخش هاي زيربنايي در توليدي را انجام تا بتوان با بازده بالاتر توليد نمود پس از آن به سراغ توزيع عادلانه رفت كه مشكلات در اين شرايط بسيار كمتر خواهد بود. سوم با اجراي طرح با همين مختصات تورم اول طبقات متوسط و بعد كم درآمد را در فشار قرار مي دهد اين موضوع فقط زمانبرتر است ولي حتمي. چهارم هم اينك نيز يارانه ها بر مبناي مصرف توزيع مي شود نه توليد. پنجم ميل نهايي به مصرف خانوار كم مصرف بيشتر و تورم با افزايش نقدينگي با سرعت بيشتري افزايش مي يابد و غيره ولي اگر اين موضوع بصورت مرحله اي و امكان استفاده از تكنولوژي روز در بخش توليد و با ملاحظات ريسك كشوري و منطقه اي انجام مي گرفت يا بگيرد احتمالاً نتيجه بخش تر است.
در زمانیکه ما این همه درآمد های کشورمان بالا رفته، این حق نیست که ملت در مضیقه باشند!
فقط درست اجرا بشه
احمدی نژاد هر چه هست دل شیر داره
اگه ميخواي بررسي كني بايد بري سراغ چند تا اقتصاد دان خبره نظر اونا رو بنويسي نه تراوشات ذهني خودتون رو
طرح هدف مندي يارانه ها رو فقط ت قيمت آب و برق و گوشت و .... بررسي نمي كنن
برو ببين كشاورزي نابود شده
توليد نابود شده
بي كاري بيداد ميكنه
بررسي كن ببين چنتا توليد مرغداري و .... با اين طرح تعطيل شدن
اگه راست ميگي ميخواهي منصفانه عمل كني منتشر كن
در متن بالا عصرایران هم به نکته ای که تو گفتی اشاره کرده و عدم تخصیص یارانه به بخش تولید را یادآور شده و به عنوان نقطه ضعف طرح آورده. پس نیازی نیست چیزی که نوشته رو دوباره بنویسی
لطفا دقت كنيد كه معقوله نابودي توليد جدا از رفاه قشر ضعيف جامعه نيست پس با نابودي توليد رفاه مقطعي حاصل شده براي قشر ضعيف هم از بين مي رود پس اين كه قشر ضعيف جامعه رفاه شون بهتر شده جزو نقاط قوت اين طرح نيست
من مشكلم با اين
متن بالا ميگه افزايش رفاه نقطه قوت
عدم تخصيص به توليد نقطه ضعف
ولي من ميگم
عدم تخصيص به توليد برابر با مرگ رفاه همه
نقطه ضعف
و نقطه قوت وجود ندارد جز در شعار
البته اين نظر بنده است
تاكيد مي كنم نظر كارشناسان خبره اقتصاد بايد ملاك امر قرار گيرد
كه نمي گيرد OK
تصور کنید که یک خانواده این چنینی قبل از هدفمندی ماهانه از رهگذر کارگری پدر خانواده 500 هزار تومان درآمده داشته است. حالا ناگهان 356 هزار تومان به درآمد این خانواده در ماه افزوده می شود در حالی که قبض برق و گاز و تلفن آنها زیاد فرق نکرده است.
اما در باره خانواده های با درآمد متوسط و قشر متوسط شهری همان طور که در متن هم آمده است شاهد تشدید فشار بوده ایم.
آقاي محترم همين خانواده فقط براي 6 نفر حق دريافت يارانه دارد اولا
ثانيا شايد در يك مقطع كوتاه ايشان برنده باشند و لي بعد از نابود شدن توليد و .....
ديگه همون دو عدد لامپ و يك تكه نان و ... رو هم با همون شرايط قبل از يارانه ها ندارد كه استفاده كند
چيزي كه شما ميگيد به شرطي هست كه ساير شرايط يكسان بماند و طرح يارانه ها فقط همين پول نقد باشد
درصورتي كه حذف يارانه باعث حذف مرغداري مي شود و حذف مرغداري باعث گرسنگي OK
عصر ايران نشون نده OK
سلام
به اطلاع برسانم که برای دریافت یارانه نقدی سقف تعداد نفرات وجود ندارد و حتی خانواده هایی که 20 نفره هم هستند در برخی روستاها به ازای هر نفر 44500 می گیرند.
هر که گوید جمله حق است احمقی است
هر که گوید جمله باطل او شقی است
طرح هدفمندی هم همان گونه که شما هم نوشتید نکات مثبت و منفی را در کنار هم دارد و نباید همه چیز را با نگاه های متعصبانه یا آمیخته با حب و بغض های سیاسی نگریست.
تر و خشک را با هم نسوزانیم.