روزنامه شرق: پلیس سوئد یکی از شهروندان این کشور را به اتهام قتل جوان ۳۱ ساله ایرانی دستگیر و اعلام کرد این قتل در پی رقابت دو شرکت تاکسیرانی به وقوع پیوسته است.
جوان ایرانی که «اکبر» نام داشت و در سوئد به نام الکس شناخته میشد، سالها قبل همراه پدر، برادر و خواهرش از رشت به شهر مالمو سوئد که سومین شهر بزرگ این کشور محسوب میشود، مهاجرت کرد.
اکبر در سوئد زندگی آرامی نداشت و از همان نوجوانی تبهکاریهایش را آغاز و بالاخره گروهی را به نام «برودر اشکاپت» تاسیس کرد. این شبکه در زمینه اخاذی و تهدید فعالیت میکرد و سابقه سیاهی را از خودش به جا گذاشته بود.
کشف جسد ساعت ۱۱ صبح پنجشنبه هفته گذشته ماموران پلیس شهر مالمو به منطقه صنعتی «امیلز تورپ» که در خارج از شهر قرار دارد، رفتند تا درباره قتل یک مرد جوان تحقیق کنند. آنها بعد از دیدن جسد که در نزدیکی یک شرکت تاکسیرانی موسوم به «تاکسی ۲۳» رها شده بود، فهمیدند مقتول سردسته باند «برودر اشکاپت» است. اکبر با شلیک گلوله به قتل رسیده بود و افرادی شاهد این جنایت بودند. تکتک شاهدان تحت بازجویی قرار گرفتند و مشخصات قاتل را توصیف کردند. به این ترتیب نخستین سرنخها از قاتل به دست آمد، اما انگیزه این جنایت هنوز معلوم نبود.
تجسسهای پلیسی فاش کرد، اکبر و اعضای باندش به تازگی برای محافظت از مدیر شرکت «تاکسی ۲۳» به استخدام او درآمده بودند و همچنین فاش شد این شرکت با یکی از شرکتهای رقیب به شدت اختلاف داشت به گونهای که آنها در جنگ با یکدیگر بودند. تحقیقات فاش کرد، شرکت رقیب مدتی قبل باندی خلافکاری را به استخدام درآورده و از طریق آنها رییس «تاکسی ۲۳» را چند بار به مرگ تهدید کرده و یک مرتبه نیز او را به شدت مورد ضرب و جرح قرار داده بود به همین سبب نیز اکبر و همدستانش برای محافظت از این مرد به کار گمارده شدند.
در حالی که همه شواهد نشان میداد اکبر به دست عاملان شرکت رقیب از پا درآمده است، پلیس مردی ۴۰ ساله را در این خصوص دستگیر کرد و با توجه به اظهارات شهود ثابت شد او زمان قتل در محل جنایت حضور داشت.
سابقه درگیری اکبر و متهم به قتل که نامش فاش نشده است علاوه بر «جنگتاکسیها» قبلا نیز با هم اختلاف داشتند به گونهای که دو نفر از زیرشاخههای جوان ایرانی یکبار زیر خودروی او بمب کار گذاشته بودند تا وی و پسرش را به کام مرگ بکشانند. اما این بمب ساعتی کشف و خنثی شده و سپس از طریق ردیابیهای تلفنی دو متهم پرونده شناسایی و دستگیر شدند.
اکبر بعد از بازداشت همدستانش برای اینکه بتواند آنها را از زندان برهاند، افرادی را مامور کرد تا مقابل خانه دادستان این پرونده که زنی به نام «باربرو یونسون» بود بمب کار بگذارند.
وقتی این بمب منفجر شد، اکبر امید پیدا کرد دادستان بترسد و از پیگیری پرونده همدستانش صرفنظر کند. اینگونه تهدید برای نخستین بار بود که در سوئد رخ میداد، اما نتیجهبخش نبود و دو متهم در نهایت به زندان محکوم شدند. کارآگاهان جنایی در ادامه تجسسهایی که درباره زندگی اکبر انجام دادند فهمیدند او به قتل یک کولی صربستانی به نام «زیکی بورهوا» متهم بود. زیکی در یک باشگاه شبانه غیرقانونی به قتل رسیده و پلیس مطمئن بود اکبر و شش دوستش این قتل را انجام دادهاند، اما هرگز مدرکی برای اثبات این فرضیه به دست نیامد.
اکبر علاوه بر این متهم بود اواخر اکتبر سال گذشته میلادی به همراه جوانی ۲۴ ساله که از اعضای باندش بود در خیابان به سوی یک خودرو تیراندازی کرده است. این دو مدتی را به همین اتهام در بازداشت به سر بردند اما به دلیل کافی نبودن مدارک آزاد شدند.
سوابق سیاه جوان ایرانی و به ویژه اختلافاتی که با متهم ۴۰ ساله داشت، در رسانههای سوئد بازتاب گستردهای پیدا کرد و گزارشهایی نیز درباره خانواده او منتشر شد، چراکه پدر اکبر نیز در اداره پلیس سابقه داشت.
او در شب عروسی دخترش ناگهان با چاقو به سمت پسر دیگرش -برادر اکبر- حمله و او را زخمی کرده بود. پدر اکبر بعد از دستگیری به مراقبتهای روانی محکوم شد. بنابراین گزارش متهم ۴۰ ساله همچنان در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او در حالی ادامه دارد که وی هنوز اتهام قتل را گردن نگرفته است.