بيماري برص يا «ويتيليگو» همان عارضه پوستي معروف به لك و پيس است كه بيمار را از نظر ظاهري بسيار آزار ميدهد.
بهدنبال ابتلا به اين بيماري كه در بسياري موارد جنبه ارثي دارد، رنگدانههاي بخشهايي از پوست كه بيشتر در ناحيه دست و صورت است، از بين ميرود و لكههاي سفيدرنگي روي اين نواحي بروز پيدا ميكند.
لك و پيس، بيماري پيشبينينشدهاي است كه با از بينرفتن سلولهاي رنگدانهساز پوست در بخشهايي از بدن اتفاق ميافتد.
دكتر سيد مسعود داوودي، متخصص بيماريهاي پوست و مو در گفتوگو با «جامجم» ضمن بيان اين مطلب ميافزايد: لكههاي ناشي از اين بيماري كه هيچگونه درد، سوزش يا خارشي براي بيمار به همراه نميآورد، معلوم نيست كه در كدام قسمت بدن و به چه تعدادي ظاهر خواهند شد. البته اين بيماري بيشتر جنبه ژنتيك دارد، يعني در يكپنجم موارد، در اقوام نزديك بيمار هم ديده ميشود، اما كساني كه از نظر ژنتيك مستعد بيماري هستند، بايد از قرارگرفتن در معرض اشعه خورشيد و نيز استرسهاي روحي و جسمي پرهيز كنند.
اين متخصص ميافزايد: كساني كه دچار انواع اضطرابها و افسردگيها هستند يا اينكه در زمينه كاري شان نوعي بيانضباطي وجود دارد، بيشتر در معرض بيماري لك و پيس قرار دارند. كساني كه در تماس مستقيم با اشعه خورشيد و در معرض آفتابسوختگي هم هستند، بيشتر به اين بيماري مبتلا ميشوند.
لك و پيس در قلب بيماريهاي خود ايمنيدكتر داوودي با تاكيد بر اينكه پرهيز از مصرف غذاهاي سرد و ترش يا غذاهاي دريايي براي جلوگيري از لك و پيس مبناي علمي و درستي ندارد، ادامه ميدهد: مرگ سلولهاي رنگدانهساز كه منجر به بروز لكههاي سفيد روي پوست ميشود، در برخي موارد در افرادي اتفاق ميافتد كه مبتلا به بيماريهاي خودايمني هستند. بيماريهايي چون كمخونيهاي حاد، اختلالات تيروئيدي، ديابت غيروابسته به سن و برخي بيماريهاي پوستي چون پسوريازيس (نوعي بيماري پوستي مزمن كه عارضههايي قرمزرنگ، پوستهريز و خارشدار در پوست سر، آرنج، ساعد، زانو، ساق و ساير بخشهاي بدن ايجاد ميكند) و نوعي طاسي.
وي تاكيد ميكند: ضايعات مربوط به اين بيماري بيشتر در صورت، لبها، دست، بازو، پاها و نواحي تناسلي بروز پيدا ميكنند، اما بجز مشكل ظاهري، هيچ عارضه ديگري را براي شخص به همراه نميآورد و روند پيشرفت بيماري و انتشار لكهها در بيمار، به هيچ وجه قابل پيشبيني نيست.
وقتي موها رنگ نباختهاند!دكتر داوودي با اشاره به اينكه مكانيسمي كه رنگدانههاي پوست و ريشه مو را از بين ميبرد، باعث سفيدشدن موهاي اطراف لكهها ميشود، اضافه ميكند: اتفاقا درمان اين بيماري در كساني رضايتبخش است كه موهايشان در اطراف لكهها، رنگ نباخته و سفيد نشده است، چون منابع درماني، دقيقا رنگدانههاي موجود در ريشه موها و در عمق پوست قرار دارند.
وي تاكيد ميكند: هدف اصلي از درمان اين بيماري، تحريك سلولهاي بخشهاي آسيبديده پوست و رنگدانهسازي مجدد است، بيشك لكهها در مناطقي كه كمموتر هستند، چون پشت دستها و اطراف ناخنها با شانس كمتري براي درمان موفق مواجهند.
درمان هميشه ممكن نيستدكتر داوودي به يكي از دلايل اصلي عدم موفقيت روند درمان لك و پيس اشاره كرده و ميگويد: از آنجا كه براي درمان بيماري خودايمني شخصي كه به لك و پيس مبتلاست، مجبوريم سلولهاي دفاعي بدن را تضعيف كنيم، وي را در معرض ابتلا به بيماريهاي ميكروبي و ويروسي، يعني خطري بسيار بزرگتر قرار ميدهيم. به همين دليل از انجام اين شيوه درماني، آن هم بهخاطر رفع عارضهاي كه تنها جنبه زيبايي شخص را به خطر انداخته است، اجتناب ميشود.
وي با اشاره به اينكه شانس درمان با دارو بخصوص براي نقاطي كه به مركز بدن نزديك هستند، بيشتر بوده و نزديك به 40 درصد است، اضافه ميكند: درمان ضايعات محدود اين بيماري بر استفاده از داروهاي كورتوني موضعي متكي است. همينطور در كودكان، استفاده از ويتامينهاي گروه Eو C توصيه ميشود. با اين حال براي ضايعات وسيع ميتوان از روشهايي مثل نوردرماني كه تمام ضايعات بدن را تحت پوشش اشعه ماوراء بنفش، قرار ميدهد بهره گرفت، البته ليزر درماني هم در مواردي موثر خواهد بود.
پيوند سلولهاي بنيادي، روشي در دست تحقيقدكتر داوودي با تاكيد بر اينكه روش درماني نوين كشت سلولهاي ملانوسيت پوست و پيوند آن به پوست بخشهاي آسيبديده در بيماران مبتلا به لك و پيس همچنان در دست تحقيق است، اظهار ميكند: اين روش همچنان با چالشهايي روبهروست، چراكه ما نميتوانيم به طور قطع مسيري را كه ميخواهيم پس از پيوند سلولهاي بنيادي روي پوست شخص طي شود، تعيين و هدايت كنيم.
به گفته او، قرار نگرفتن در معرض شديد نور آفتاب و كاهش استرسهاي روحي ميتواند در كنترل و پيشگيري از بيماري موثر باشد.