اینجا میدان معلم است، پارک معلم شهر ایلام اما در این پارک صحنه ای تاسف بار دل هر بیننده ای را به درد می آورد. در میانه پارک زوجی زیر چادری مسافرتی دو ماه است روزگار می گذرانند.
به گزارش مهر، به میدان معلم شهر ایلام و پارک واقع در این میدان که باز به نام معلم نامگذاری شده می رویم تا این بار نه بازی کودکانه و نه نشاط خانواده ها را به تماشا بنشینیم بلکه می رویم تا یکی از صحنه های تاسف بار اطرافمان را خبری کنیم و زندگی زوج ایلامی که از سر بی خانمانی و بی پولی زیر چادری مسافرتی در پارک زندگی می کنند را به تصویر بکشیم.
حمید علیزاده متولد سال 1357 با 33 سال سن بعد از سالها رنج تنگدستی به دلیل نداشتن خانه باید همراه با همسر و فرزند خود زیر چادر آن هم در پارک زندگی کند.
با حمید به گفتگو می نشینیم که ببنیم چرا به چنین روزی گرفتار شده است.
حمید می گوید: من در این دنیا کسی ندارم. نه خودم، نه همسرم هیچ کدام خانواده نداریم و از بس زجر و فقر کشیده ایم آمده ایم در پارک زندگی کنیم.
علیزاده می افزاید: در حال حاضر بیکارم و حتی 100 تومانی هم ندارم چه برسد به اینکه بروم خانه اجاره کنم و مجبور شده ایم دو ماه در پارک و زیر چادر با حداقل ها بسازیم.
وی گفت: همسرم به دلیل فقر و مشکلات، مشکل روحی پیدا کرده و توانایی اینکه او را به دکتر هم ببرم، ندارم.
حمید علیزاده گفت: به نهادهای حمایتی کمیته امداد و بهزیستی بارها مراجعه کردم ولی هیچ کمکی به من نکرده اند حتی نتوانستم وام 500 هزار تومانی بگیرم که حداقل یک زیرزمین اجاره کنم.
این جوان گفت: کارشناسان کمیته امداد از محل زندگی من بازدید کرده اند و وقتی دوباره برای دریافت وام به آنها مراجعه کردم به من گفتند به تو 300 هزار تومان وام می دهیم ولی یک شرط دارد آن هم اینکه اول باید خودت خانه را اجاره کنی!
حمید با لبخندی تلخ از این حرف مسئولان یاد می کند و می گوید: من اگر پول داشتم که به آنها مراجعه نمی کردم.
وی افزود: برای مشکل روحی همسرم نیز بارها به بهزیستی مراجعه کرده ام ولی فقط برای درمان چند بار توانستند به ما کمک کنند.
حمید که قبل از این راننده کامیون بوده است، گفت: در حال حاضر فرزندم نیز امسال باید به سال اول راهنمایی برود ولی متاسفانه او نمی تواند به مدرسه برود چون پولی نداریم برای او کتاب بخریم.
وی تصریح کرد: بارها به نهادهای مختلف، استانداری و.. مراجعه کردم ولی هنوز هیچ کمکی به من نشده است. این در حالیست که با شروع فصل سرما و بارندگی زندگی کردن زیر چادر برای ما خیلی سخت است.
این صحنه تنها نمونه ای از فقر در استان ایلام است که چنین عیان شده اما چه بسیار جنبه هایی از فقر که در زیر پوست شهر در همین نزدیکیها پنهان شده است.
آسیبهای اجتماعی در استان ایلام بیشتر به دلیل مشکلات مالی و بیکاری است و مسئولان باید هم برای این زوج و هم برای دیگر شهروندان محروم ایلامی فکری اساسی بیندیشند.
به راستی چرا باید در وسط یک پارک که تفرجگاهی برای شادی و بازی مردم است چادری از سر فقر برپا شود.
این شاید نمونه بارزی از مشکل بیکاری و نداشتن مسکن در بین جوانان استان ایلام باشد ولی بسیاری از افراد در این استان هستند که با مشکلات دست و پنجه نرم می کنند و این مشکلات بعضا خود را در قالب آسیبهای اجتماعی و خودکشی نمایان می کند.
چرا جوانی که 33 سال سن دارد باید از حداقل امکانات یک زندگی یعنی خوراک، پوشاک و مسکن محروم باشد؟
متاسفانه این استان به رغم همه وعده ها هنوز محروم است که نمونه های آن هم در شهرهای مختلف استان خود را نشان داده است این در حالیست که این مشکلات بیشمار در کوچکترین و جوان ترین استان کشور وجود دارد .
و آیا می شود روزی ما شاهد آن باشم که حمید و همسر و فرزندش برای تفریح به پارک آمده باشند نه برای زندگی ....