صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۷۳۲۶۳
تعداد نظرات: ۱۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۳ - ۲۷ تير ۱۳۹۰ - 18 July 2011

هاشمی: اعلام شرایط محسن رضایی پیش امام بهانه جویی تلقی شد

آقای رضایی می‎گفت که ما می‎جنگیم، ولی باید امکانات ما را تهیه کنید. ما هم گفتیم: امکانات مورد نیازتان را بنویسید تا اگر توانستیم، تهیه کنیم. ایشان هم یک لیست خیلی بزرگ از تجهیزات جنگی شامل ۳۰۰ فروند هواپیما و هلی‎کوپتر، ۳۰۰ قبضه توپ، تعدادی کشتی جنگی و تجهیزات دیگر درخواست داده بود.
  جهان - آیت الله هاشمی در گفت وگو با هفته نامه پنجره به دلائیل پذیرش قطعنامه اشاره کرد و گفت: جنگ به‎جایی رسیده بود که دیگر مصلحت نبود ادامه پیدا کند. البته این‎که می‎گویند ما می‎جنگیدیم، عاشورایی هم می‎جنگیدیم و جنگ جنگ تا آخرین نفس و... این‎جور شعارها بود. اما واقعیت این بود که چند بارشکست خورده بودیم. فاو را پس گرفته بودند، شلمچه و جزیره را گرفته بودند. ما برای این مناطق هم هزینه کرده و هم شهید داده بودیم، ولی خیلی آسان این مناطق را از ما گرفتند و این برای ما خیلی سنگین بود.
 
این مسأله نشانگر روحیه بد رزمندگان بود بعد از این هم غربی‎ها، عراق را مجهز به سلاح‎‎های پیشرفته‎ای کردند که در خارج از ناتو وجود نداشت. سلاح‎‎های شیمیایی به‎کار برده شده توسط عراق در بمباران حلبچه، از سلاح‎‎های پیشرفته‎ای بود که حتی آلمانی‎‎ها هم در جنگ جهانی دوم به آن دست نیافته بودند، فرانسه هواپیما‎های «سوپراتاندارد» خودش را که مخصوص ناتو بود، به عراق اجاره داده بود و همچنین عراقی‎‎ها را مجهز به بمب‎‎های لیزری خیلی دقیق کردند که اگر از هواپیما یک صندلی را روی زمین نشانه می‎گرفتند، می‎توانستند آن را بزنند و پایه‎‎های پل‎‎های ما را با این موشک‎‎ها می‎زدند. عراق به کمک غربی‎‎ها موشک‎‎های میان‎برد خود را به موشک دوربرد تبدیل کرده بود که به تهران و اصفهان هم می‎رسید.

 در آن شرایط عراق می‎توانست تبریز، اصفهان و حتی تهران را هدف بمباران شیمیایی قرار دهد که در این صورت، مانند فاجعه شیمیایی حلبچه، همه مردم می‎مردند.

ما حتی برای مقابله به مثل توپخانه‎ای با عراق از ۲۴ یا ۴۸ ساعت قبل اطلاع می‎دادیم تا مردم، شهر را خالی کنند. از طرف دیگر سیاست غربی‎‎ها در خلیج‎فارس این بود که ما را از نفت محروم کنند. اگر ما از نفت محروم می‎شدیم، دیگر پول نان مردم را هم نداشتیم. همین یک میلیون بشکه نفتی که می‎فروختیم، همه‎اش را خرج می‎کردیم. آمریکا هم کشتی‎‎های نفتکش کشور‎های حاشیه خلیج‎فارس را اسکورت می‎کرد و روی آن‎‎ها پرچم آمریکا نصب می‎کرد تا ما جرأت نکنیم به این کشتی‎‎ها حمله کنیم. اگر هم به یک کشتی حمله می‎کردیم، آمریکا فورا انتقام می‎گرفت.

 مثلا یک‎بار که ما یک نفتکش را زدیم، آن‎‎ها یک سکوی نفتی ما را منهدم کردند. ولی ما هم دست‎بردار نبودیم و انتقام می‎گرفتیم. بالأخره آمریکا هواپیمای مسافربری ما را با موشک مورد اصابت قرار داد و آن فاجعه را به بار آورد. این‎ها خطر آمریکایی‎‎ها برای ما بود. از سوی عراقی‎‎ها هم که با خطر بمباران شیمیایی روبه‎رو بودیم و در بین نیرو‎های خودی مشکل ما روحیه پایین رزمندگان بود.

آقای رضایی می‎گفت که ما می‎جنگیم، ولی باید امکانات ما را تهیه کنید. ما هم گفتیم: امکانات مورد نیازتان را بنویسید تا اگر توانستیم، تهیه کنیم. ایشان هم یک لیست خیلی بزرگ از تجهیزات جنگی شامل ۳۰۰ فروند هواپیما و هلی‎کوپتر، ۳۰۰ قبضه توپ، تعدادی کشتی جنگی و تجهیزات دیگر درخواست داده بود. ضمن این‎که می‎گفت: آمریکایی‎‎ها هم باید از خلیج‎فارس خارج شوند. با این شرایط ما تا پنج سال دیگر موقعیت را حفظ می‎کنیم و بعد از پنج سال، اولین عملیات موفق را انجام می‎دهیم. این تجهیزات را نه کسی به ما می‎فروخت و نه ما پول خرید آن را داشتیم.

البته این شرایط پیش امام بهانه‎جویی تلقی شد و امام هم آن نامه را همان‎طور که می‎دانید، منتشر کردند و بعد از قبول قطعنامه هم عراق که فکر می‎کرد ما از سر ضعف قطعنامه را قبول کرده‎ایم، دوباره حمله کرد و یک روزه تا نزدیکی‎‎های اهواز پیش آمد.

این اتفاق باعث شد که رزمنده‎‎ها دوباره به‎سوی جبهه سرازیر شوند، من و آقای خامنه‎ای هم رفتیم و رزمندگان، نیرو‎های عراقی را مجبور به عقب‎نشینی کردند. این اتفاق باعث شد دنیا بفهمد که ما هنوز قدرت بالایی داریم و این مسأله به‎نفع ما تمام شد. چون کار جنگ به سلاح‎‎های خطرناک رسیده بود و دنیا نگران این بود که ما هم سلاح شیمیایی داشته باشیم و استفاده کنیم. تلاش کردند تا آتش‎بس را بپذیریم.

البته سیاست ما این بود که حدود هفت هشت ماه، قطعنامه را نه رد کنیم و نه بپذیریم. به این ترتیب آن‎قدر چانه زدیم تا بالأخره خواسته‎‎های ما تأمین شد. وقتی هم که خواسته‎‎های ما تأمین شد، رفتیم و با امام صحبت کردیم و امام هم با قبول قطعنامه موافقت کردند. بدین صورت بود که ما قطعنامه را پذیرفتیم.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
۲۰:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۷
درود بر هاشمی
ناشناس
۱۹:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۷
اگر قطعنامه به نفع ما بود ازان چه عاید مردم ومملکت شد.کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هنوز که هنوزه دارند خسارات جنگ را ازکشور برادر عراق میگیرند اما شما ودولتمردان بعد از شما برای گرفتن خسارات مستقیم وغیر مستقیم چکار کردید؟شما از حق مردم بدون رضایت انها گذشتید ولی مردم وخدای مردم ازحقشان نمیگذرند وشما دیر یا زود باید پاسخگو باشید.
ناشناس
۱۷:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۷
ادامه جنگ به نفع صدام بود چونکه غرب و شرق همه جوره وارد جنگ با ایران شده بودند و در صورتی که تدبیر آقای هاشمی نبود مطمئناً کشورمان از افغانستان هم بدتر می شد ای کاش قدر آقای هاشمی را می دانستیم قبل از آنکه ایشان را هم از دست بدهیم؟
ناشناس
۱۶:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۷
هاشمي هنوز مانده قدر تورا بدانند. فعلا اصولگراها دم از آدميت مي زنند . اما آدميت كجا و اينها كجا.
ناشناس
۱۶:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۷
وقتی هم که خواسته‎‎های ما تأمین شد !!!
mm2
۱۵:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۷
الان تا كي مي خواهيم ادامه بديم؟
تعداد کاراکترهای مجاز:1200