صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۷۲۳۵۲
تاریخ انتشار: ۲۲:۲۳ - ۲۰ تير ۱۳۹۰ - 11 July 2011

آگاهي از محل مصرف ماليات ، حق هر شهروندي است

سایت سازمان امور مالیاتی -  فرهنگ مالياتي يعني مجموعه رفتارها و مناسبات بين موديان مالياتي يا دستگاه مالياتي کشور و نهايتا نظام مالياتي با آحاد جامعه. لذا فرهنگ سازي در عرصه ماليات فقط به مردم مربوط نمي شود بلکه دولت هم در اين زمينه وظايفي دارد که بايد به آنها توجه کند چون هم ماليات مي گيرد و هم آن را هزينه مي کند.

مطابق فرمايشات امام علي (ع) عدالت راز بقاي حکومت و استمرار و دوام آن و جزو اهداف عالي در تشکيل حکومت و وظيفه الهي است که خدا بر آن پيمان گرفته است. از نظر امام، معيار و ملاک سياست عدالت است و عدالت محکم ترين بنيان است.

 به گزارش رسانه مالياتي ايران، در هر سرزمين و جامعه اي مردم و دولت دو طرف نظام مالياتي هستند. براي اينکه نظام مالياتي با حداکثر کارآمدي و اثربخشي همراه شود بايد هر دو طرف از يکديگر شناخت جامعي داشته باشند و به طور مستقيم و غير مستقيم بتوانند رفتار يکديگر را ارزيابي و اعتمادسازي کنند. برآيند شناخت ها و اعتمادسازي به افزايش دانايي شهروندان حقيقي و حقوقي در زمينه ارزيابي به اهميت ماليات و ضرورت پرداخت آن منجر مي شود که اصطلاحا به آن فرهنگ مالياتي مي گويند.

بنابراين بايد مردم درباره نحوه دريافت ماليات عادلانه و متوازن بودن آن و همچنين عدالت در هزينه کردن آن، اطلاعات و شناخت شفافي داشته باشند. در اين زمينه دولت هم بايستي اطلاع رساني کند و صورت حساب و هزينه خود را در اختيار شهروندان قرار دهد و هم بايستي به مردم اعلام شود که چرا بايد ماليات بپردازند و اين مالياتي که گرفته مي شود به چه مصارفي مي رسد.

اين اصل را مي بايست با تبليغات فرهنگي از طريق رسانه هاي گروهي اعم از تصويري، صوتي، روزنامه ها و نشريات به نحوي که براي عموم مردم قابل درک باشد، به مرحله اجرا درآورد. لذا اگر به دنبال توسعه اقتصادي – اجتماعي هستيم مي بايست اين امر با يک مشارکت عمومي صورت بگيرد. يکي از مهم ترين بخش هاي اقتصادي، سياسي که ارتباط و همبستگي مستقيم با مردم سالاري و اعتماد و اطمينان مردمي دارد، نظام مالياتي و توسعه ادبيات و اقتصاد مالياتي است.

اگر دولت در رفتارهاي مالياتي خود اصول مردم را رعايت و نهادينه کند و شناخت مردم از اين برنامه ها و هزينه درآمدهاي مالياتي افزايش يابد، يعني مردم به طور غير مستقيم نظارت موثر بر هزينه کرد ماليات داشته باشند در آن صورت اعتماد مردمي نيز بيشتر مي شود و ماليات علاوه بر کارکرد اقتصادي و درآمدسازي براي دولت مي تواند در فرهنگ و مشروعيت و مقبوليت مردمي نيز جايگاه خوبي کسب کند. زيرا که اعتماد و باور عمومي مهم ترين پشتوانه اجراي سياست هاي اقتصادي است و بدون حمايت مردم نمي توان به کارايي و اثربخشي مطلوب سياست هاي اجرايي اميدوار بود.

بسياري از قوانين اقتصادي جامعه مدرن که بر پايه علم اقتصاد بنا شده است، از طرف ايرانيان مورد بي احترامي قرار مي گيرد، به طور مثال سيستم مالياتي در جوامع مدرن شريان حيات اقتصادي حکومت هاست که بدين وسيله حکومت ها مديون ملت مي شوند و در قبال تک تک افراد جامعه مسوول مي شوند. ماليات ريشه بسياري از خدمات اجتماعي و وسيله اي براي ايجاد عدالت اجتماعي است و باعث مي شود که حکومت ها وابسته به مردم خود و در نتيجه پاسخگو باشند و وقتي فردي ماليات مي دهد دولت موظف است حقوق شهروندي او را تامين کند. حال در ايران سيستم مالياتي به جاي اينکه به عدالت اجتماعي بپردازد، خود در ايجاد فاصله طبقاتي موثر است؛ چون درصد ماليات پرداختي بين فقير و غني تقريبا يکسان است که اين بسيار ناعادلانه است.

جدا از آن ثروتمندان به علت نظام ضعيف مالياتي و نهادينه نشدن قوانين اقتصادي در اخلاق خود، معمولا راهکاري براي فرار از دادن ماليات پيدا مي کنند. نپرداختن ماليات گوشه اي از نقص قوانين اقتصادي در ايران است.

مطابق سخنان وزير امور اقتصادي و دارايي در خصوص عدالت مالياتي، از مردم بايد با توجه به وضعيت درآمدي آنها ماليات اخذ شود. در حالي که هر ماه از حقوق کارمندان ماليات اخذ مي شود، کساني هستند که به رغم درآمد بالا سه سال است که ماليات نداده اند. لذا افراد داراي درآمد بالا مي بايست شناسايي و به همان ميزان از آنان ماليات اخذ شود.

 در تاييد سخنان ايشان بايد گفت: فرار مالياتي از تنگناهاي فراروي توسعه عدالت اجتماعي و مالياتي در جامعه است لذا ضروري است مسوولان عوامل موثر در فرار مالياتي را بررسي و با کاهش آن به عدالت اجتماعي کمک کنند. اصلي ترين قلمرو قابل تامل در بحث اختلالات نظام مالياتي در مورد اخذ ماليات وجود دارد و اين تبعيض باعث مي شود که آن ميل و رغبتي که بايد در پروسه پرداخت ماليات وجود داشته باشد صورت نگيرد که ريشه هاي آن هم مي تواند غير منطقي بودن نرخ مالياتي، غير منطقي بودن جهت گيري هاي مالياتي و امثالهم باشد.

رعايت عدالت و خودداري از تبعيض در پرداخت ماليات يکي از معيارهاي موثر برگسترش فرهنگ ماليات در جامعه، مشارکت موديان در پرداخت ماليات وتوسعه است. از سوي ديگر جرايم مالياتي بايد به نحوي باشند که موجبات کاهش فرار را فراهم آورند و تصميم قاطعانه در مورد جريمه ها و سخت گيري در اين رابطه نيز بايد به طور جدي دنبال شود زيا يکي از عوامل موثر در ارتکاب فرار مالياتي، يادگيري از رفتار ديگران است. پرداخت ماليات يکي از راهکارهاي توسعه و عمران هر جامعه محسوب مي شود به طوري که بر اساس برخي منابع خبري، بالغ بر 32 درصد از توليد ناخالص داخلي برخي از کشورهاي پيشرفته از محل ماليات تامين مي گردد. در حالي که اين رقم در ايران با تلاش هاي صورت گرفته همچنان تفاوت فاحشي با اين کشورها دارد. افزايش اهتمام موديان به پرداخت ماليات، افزايش درآمدهاي دولت و تبع آن اجراي بيشتر طرح ها و پروژه هاي عمراني را نيز در پي دارد. اخذ ماليات ريشه در تاريخ اسلامي دارد.

همان گونه امام علي (ع) معتقد بود: فقر مي بايد از جامعه ريشه کن شود؛ از اين رو ايشان براي اخذ ماليات و تقسيم عادلانه آن در دوره حکومت خويش از هيچ کوششي فروگذاري نمي کرد، لذا دولت اسلامي ايران نيز مي بايست با رونق بخشيدن به کسب و کار و توليد، ضمن تحقق توسعه اقتصادي، سهمي از افزايش درآمد داشته باشند و تحت عنوان درآمد مالياتي از آن استفاده کند زيرا که افزايش درآمد مالياتي به معناي کسب حقوق حقه دولت، افزايش درآمد و سود بنگاه هاي اقتصادي است. براي افزايش سهم درآمدهاي مالياتي مي بايست سطح فرهنگ پرداخت ماليات در جامعه را به گونه اي ارتقا داد که ماليات دادن براي مردم مانند انجام عبادت پرداخت خمس مال باشد.

 سياست ها و اصلاحات مالياتي از اهداف اساي برنامه چهارم توسعه و نيز سند چشم انداز 20 ساله کشور است و مي توان اصلاح در نظام مالياتي را بر سه اصل استوار کرد: تنظيم نظام مالياتي قابل فهم و ساده نخستين اصل است يعني مقررات مالياتي طوري وضع شود که همه موديان به راحتي آن را درک کنند.

ثبات در نظام هاي مالياتي قابل پيش بيني بودن بار مالياتي براي موديان اصل دوم است. موديان بر اساس قوانين و مقررات موجود برنامه ريزي مي نمايند و اگر قرار باشد هر روز قوانين و مقررات جديد ياز راه برسند، هرگز نمي توان به کاهش فرار مالياتي اميدوار شد لذا قوانين و مقررات بايد طوري تنظيم شوند که متناسب با شرايط فعلي جامعه ما باشند و افراد با ميل و رغبت بيشتري ماليات بپردازند و احساس کنند که اين پول خودشان نيست اين ديني است که به مردم و جامعه دارند.

 اصل سوم پرهيز از ناعادلانه بودن ماليات ستاني است که موجب فرار و معافيت هاي مالياتي اقتصاد زيرزميني، ضعف ارتباط ميان پرداخت ماليات و دريافت خدمات دولتي و عمومي و هزينه آن شده است و سهم درآمدهاي مالياتي غيرمتکي بر درآمدهاي نفتي را به کمتر از 40 درصد بودجه دولت رسانده و اين در حالي است که 90 درصد بودجه کشورهاي توسعه يافته و پيشرفته از طريق ماليات جمع آوري مي شود.

در اين راستا با پيگيري 3 اصل راهبردي مي توانيم به يک عزم ملي در مورد وصول ماليات دست پيدا کنيم: تلاش در جهت شناسايي منابع مالياتي جديد و داشتن آمار و اطلاعات به روز ترويج فرهنگ خوداظهاري در پرداخت ماليات ايجاد اعتماد متقابل بين مجامع صنفي و تشکل هاي حرفه اي آشنا ساختن مردم از آثار مثبت پرداخت ماليات در جامعه و جلب اعتماد متقابل بين مميز و مودي و ايجاد اطمينان از هزينه وصول ماليات در گسترش رفاه اجتماعي از جمله عوامل گسترش فرهنگ مالياتي در راستاي اجراي سياست مذکور است.

 آشنايي مردم از چگونگي به مصرف رساندن وجوه ماليات در پروژه ها و هزينه هاي عمومي و ايجاد نظام مالياتي مدون براي شناخت منابع درآمد از راه هاي کاهش فرار مالياتي است. اگر چنين حسي در مردم يک کشور به وجود آيد که گرفتن ماليات به وسيله دولت تنها براي ساختن فردايي بهتر براي آنها و فرزندانشان است، آن وقت معضلي به نام فرار مالياتي براي دولت و کابوسي به نام ماليات براي موديان وجود ندارد. در برنامه چهارم و پنجم توسعه، گسترش پايه هاي مالياتي و حرکت به سمت اقتصاد بدون نفت، مورد تاکيد جدي قرار گرفته و در اين ميان، طرح ماليات بر ارزش افزوده به عنوان مهمترين پايه مالياتي تامين کننده درآمدهاي دولت ، به عنوان يک راهکار مناسب جهت اصلاحات مالياتي و بالا بردن سهم ماليات ها در تامين مالي دولت نقش مهمي را ايفا مي نمايد. وقتي قوانين و مقررات به صورتي اعمال مي شود که ماليات در برخي موارد قبل از کسب درآمد يا در هنگام هزينه کردن دريافت شود، افراد احساس نمي کنند دارند ماليات پرداخت مي کنند، فکر مي کنند آنچه مي پردازند، بخشي از هزينه هايشان است. اين امر ميل و رغبت را در پرداخت ماليات افزايش داده و فرار مالياتي و نپرداختن ماليات را کم مي کند.

يک سيستم مالياتي مناسب که بر اساس درآمدهاي مالياتي سريع وصول گرديده و با سهولت و حداقل هزينه ها به اجرا در مي آيد مي تواند مشوق سرمايه گذاري و پس انداز در جامعه باشد و در جهت اعمال سياست هاي صادراتي و حتي کنترل نقدينگي مورد توجه قرار گيرد.

 البته در اين خصوص مطالب زير مي بايست مورد توجه قرار گيرد:

آمادگي مردم از نظر فرهنگي براي پرداخت ماليات آمادگي مردم از نظر اقتصادي براي پرداخت ماليات آمادگي سازمان امور مالياتي کشور براي جمع آوري ماليات آمادگي واحدهاي اقتصادي درگير براي جمع آوري ماليات در يک جامعه بزرگ همچون ايران بهتر است در مسير آموزش هاي اوليه به نوآموزان ياد داده شود که خرج زندگي خود را خودشان بايد بدهند و در برابر مالياتي که مي دهند، گيرنده آن مي بايست محصولي را که تهيه مي کند و يا خدماتي را که انجام مي دهد به آنها ارايه نمايد و طي ساليان متمادي در سطوح مختلف برخورداري از شعور اجتماعي تا سطح تحصيلات عالي، مي بايست اين آموزش ادامه يابد تا هر دانش آموخته اي در هر سطح، دادن ماليات را هزينه زندگي اجتماعي خود بداند و پرداخت آن را به عنوان يک فرضيه اجتماعي تلقي کند.

شبيه همين آموزش نيز بايد به ماموران جمع آوري ماليات داده شود و در مقاطع مختلف به آنها يادآوري گردد همان طور که چشم پوشي از گرفتن ماليات از گروهي ناپسند است، زياده خواهي نيز غير معقول و باعث بدبيني جامعه مي گردد. بدين لحاظ که مفهوم شود در وضع فعلي که جمع آوري ماليات و لزوم پرداخت آن براي جامعه کلامي معرفي نشده است تنها آوردن طرح هايي براي انواع ماليات هاي پيچيده و برقراري آن بدون توجه به آثار آن از روي فعاليت هاي اقتصادي و اجتماعي مردم، جز ايجاد بدبيني و راه يابي براي فرار مالياتي هنر ديگري را عرض نمي کند.

در وضع فعلي براي جمع آوري ماليات ، تبيين ابعاد فرهنگي اين امر از اولويت هاي جدي به شمار مي رود؛ زيرا تجربه ثابت کرده است که ايجاد تحول در فرهنگ مالياتي زمينه هاي مشارکت عمومي را در پرداخت ماليات افزايش مي دهد. در انتها چند نکته در خصوص ترويج فرهنگ مالياتي پيشنهاد مي شود: اختصاص کلاس هاي آموزشي تصويري در برنامه هاي صدا و سيما به طوري که قوانين مالياتي عموميت دار همانند ماليات بر درآمد، ماليات بر اجاره و ... به صورت سريالي و در ساعات مشخص پخش شوند. ساخت فيلم يا کليپ هايي که نشان دهنده صرف هزينه هاي مالياتي در توليد و يا ساخت مدرسه، فرودگاه، بيمارستان، کمک به خانواده هاي بي سرپرست و... باشد.

 ايجاد مراکز سيار آموزش و مشاوره رايگان در خصوص چگونگي پرداخت ماليات در اصناف مختلف. طراحي و تدوين بروشورهاي متخلف تبليغاتي که نشان دهنده خدمات حاصل از پرداخت ماليات است.
 
 
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200