عصر ايران - لازم نيست براي اثبات ناكارآمدي برخي از مديران دولتي دنبال اعداد و ارقام جنجال برانگيزي باشيم كه دولت زير بار آن نمي رود ، لازم نيست نرخ تورم ، آمار بيكاري ، رشد پايين اقتصادي ، ورشكستگي واحدهاي توليدي ، بيكاري كارگران كارخانه ها ، گراني اقلام مصرفي مردم و... را ليست كنيم و بگوييم كه مديريت ناكارآمد در سال هاي گذشته علي رغم در اختيار بودن فرصت هاي طلايي بلايي سر كشور و منافع ملي آورده كه سال ها طول مي كشد تا آثار زيان بار خسارات وارده بر كشور، از بين برود .
مشت نمونه خروار است و كافي است موضوع حذف تيم ملي فوتبال از بازي هاي مقدماتي المپيك 2012 لندن را مثال بزنيم.
به عبارت بهتر اگر بخواهيم ناكارآمدي سيستمي مديريت دولتي را اثبات كنيم همين يك مثال كافي است تا عمق فاجعه مديريت در كشورمان در سال هاي اخير بهتر درك شود .
سوء مديريت فدراسيون فوتبال در بازي رفت مقابل تيم اميد عراق در اين كشور ، سبب شد تا تيم ملي اميد كشورمان علي رغم شايستگي هاي فردي بازيكنان آن حذف شود و از عرصه رقابت ها كنار رود. قضيه هم اصلاًبه برد و باخت معمول در فوتبال مربوط نمي شود. تيم ملي فوتبال اميد ، در دقيقه 89 بازي با عراق ، يك بازيكن دو اخطاره را به ميدان فرستاد و به همين خاطر فيفا رأي به باخت سه بر صفر ايران داد و نهايتاً حسرت صعود فوتبال ايران به المپيك 40 ساله شد!
حالا همين يك مورد كافي است تا قضاوت كنيم كه مسئولاني كه براي ورود به عرصه رياست و مديريت " سرودست مي شكنند " چگونه و چطور آبروي يك ملت را به ثمن بخش مي فرشوند و البته لبخند هم مي زنند!
همين يك مورد را داشته باشيد و مقايسه كنيد با :
- گراني هاي سرسام آور كرايه هاي تاكسي و اتوبوس و وسايل حمل و نقل عمومي ( بعضا تا 70 درصد )
- گراني سرسام آور قيمت برخي مواد خوراكي
- بالا و پايين شدن قيمت سكه طلا و ارز هاي خارجي و نوسانات شديد در اين بخش
- گراني بي حد و حصر قيمت اجاره بهاي مسكن در شهر تهران و ديگر شهرهاي كشور به نحوي كه رهن يك آپارتمان 50 يا 60 متري معمولي براي يك خانواده در محله اي متوسط از مناطق 22 گانه شهرداري تهران گاه تا بيش از 30 ميليون پول مي خواهد.
- ترافيك سردرگم
- آلودگي مرگبار هوا كه مرگ تدريجي مردم را در كلان شهر ها رقم مي زند
- افزايش آمار طلاق به طوري كه به طور متوسط در كشور از هر 6 ازدواج يكي به طلاق مي انجامد(آمار شهرهاي بزرگ كه وحشتناك تر است)
- كاهش سن اعتياد و فحشا در كشور
- خروج رو به تصاعد تحصيل كردگان و نخبگان از كشور
- افزايش بيماري هاي سرطاني و سكته در كشور
- قتل عام هاي جاده اي
- و موارد متعدد ديگري كه مردم بهتر مي دانند
البته اين مسايل تنها بخشي از مشكلات مردم است كه در اثر بي توجهي ، سوء مديريت و تلاش هاي نافرجام مسئولان دولتي به وجود آمده و مشكلات مردم در اين بخش ها نه تنها حل نشده بلكه بار مضاعف آن كمر اقشار مختلف مردم را نيز شكسته است .
براي مثال دولت سال گذشته اعلام كرد كه نرخ سود بانكي سپرده هاي مردم را كاهش مي دهد و اين در حالي است كه با توجه به هدفمندي يارانه ها انتظار افزايش تورم در كشورمي رفت.
با تصميم دولت نرخ سود سپرده هاي مردم در بانك ها كاهش يافت و حالا مردم با چند مشكل اساسي روبرو هستند كه كاهش نرخ سود بانكي يكي از دلايل تشديد آن است .
بسياري از مردم كه در بانك ها سپرده داشته اند با توجه به اينكه تورم موجود در جامعه بسيار بيشتر از نرخ سودي است كه بانك ها به سپرده هاي مردم مي دهند ، سپرده هاي خود را از بانك ها خارج كرده و با توجه به افزايش روزانه نرخ تورم در تلاشند تا براي جلوگيري از سقوط ارزش موجودي نقدي شان ، نقدينگي خود را تبديل به كالايي كنند كه با افزايش تورم قيمت آن كالا نيز افزايش يابد كه با توجه به ركود موجود در بازار مسكن ، " طلا " و "ارز خارجي " دو كالايي است كه در هفته هاي گذشته با انبوه متقاضي خريد روبرو شده و قيمت آن به طور فاجعه باري بالا رفته است.
از سوي ديگر كاهش نرخ سود بانكي موجران را بر آن داشته تا از وديعه مسكن كم كرده و اجاره هاي ماهانه را بالا ببرند كه همين مساله نيز فشاري مضاعف بر قشر مستاجر وارد آورده چرا كه با درآمدهاي بسياري از كارمندان و كارگران پرداخت اجاره هاي ماهانه بالاي 500 هزار تومان ( و حتي زير 500 هزار تومان ) براي بسياري از مستاجران نا ممكن شده است.
به طور كلي اين سرمايه هاي نقدي سرگردان مردم خود يكي از دلايل افزايش تورم در جامعه شده و اين در حالي است كه دولت با تصميمي اشتباه سود سپرده ها را كاهش داده و در واقع مي توان گفت كه وضع را از آنچه كه بوده بدتر كرده است.
به عبارت بهتر و با نگاهي به وضعيت موجود ، به نظر مي رسد كشو فاقد يك سيستم مديريتي هماهنگ و كارآمد بوده و مديريت هاي لحظه اي ، جزيره اي و سليقه اي ضرباتي جبران ناپذير به منافع كشور و ملت وارد ساخته است .
در سال هاي گذشته با شعار " شكستن حلقه مديريتي فاسد و بسته " و نيز " استفاده از نيروي جوان و جوانگرايي " و شعارهاي بي محتوا و عوام پسند ديگر ، نسلي از مديران دولتي پرورش يافته اند كه نه از توسعه چيزي مي فهمند و نه تصوري از منافع ملي دارند و تنها براي آنها سرسپردگي به حلقه بسته اطرافيان رييس دولت و خدمت به استراتژي و تاكتيك گروه حاكم مهم است .
البته ما اين ادعا را نداريم كه همه مسئولان و مديران دولتي اين گونه اند بلكه مي گوييم متاسفانه در سال هاي گذشته در كنار بخشي از مديران با كفايت و متعهد ، نسلي از به اصطلاح مديران جوان بر سر كار آمده اند كه بدون سابقه و تجربه مديريتي به مدد نزديكي ها و روابط شخصي با حلقه بسته اطرافيان رييس دولت ، يكباره به مناصب و در جات بالايي راه يافته اند كه اگر شايسته سالاري حاكم بود در يك فضاي رقابتي سالم شايد پستي بيش از يك كارمند ساده در اداره مزبور به آن فرد نمي رسيد ، اما به مدد باند بازي ها و " زدوبندها " حالا اين افراد مدير شده اند و خدا را هم بنده نيستند!
اين افراد كه به يكباره به مناصب بالاي حكومتي رسيده اند ، چون آبروي خود را از پست و مقام شان مي گيرند و بدون آن پست و مقام هيچ هويت فردي و شخصي قابل اعتنايي ندارند ، هر چه در چنته دارند مايه مي گذارند تا دوام و بقاي خود بر منصب مزبور را حفظ كنند كه متاسفانه بعضا انجام كارهاي غير اخلاقي و سوء مديريت ها و نيز فدا كردن منافع ملي براي منافع گروهي ، باندي و فردي ضربه هايي است كه بر جامعه وارد مي شود تا اين آقايان همچنان در پست و مقام خود باقي بمانند.
حذف ناباورانه تيم ملي فوتبال اميد كشورمان از بازي هاي المپيك 2012 لندن با وجود همه تلاش ها و هزينه ها ، نشان از اين حقيقت تلخ دارد كه سوء مديريت ها از فوتبال كشور گرفته تا صنعت و اقتصاد و سياست و اجتماع و... چه بلايي بر سر كشور آورده است و متاسفانه هيچ مسئولي نيز پاسخگوي وضع موجود نيست و بيم آن مي رود كه تداوم وضع موجود به يك فروپاشي اجتماعي ، اقتصادي و سياسي بينجامد.
تا دير نشده بايد براي رفع اين معضل عمده كشور چاره اي انديشيد تا شايد آب رفته را بشود به جوي بازگرداند.
فکر کنم این مملکت ما درست بشو نیست که نیست چون همه به فکر خودشونم و منافعی دارن
قربونت شما موفق باشید
نوشدارو پس از مرگ سهراب
موندیم با این مسئولین ....
این قسمت خیلی باحاله!