عصر ايران - در هفته هاي گذشته موضوع " جريان انحرافي" به سرعت تبديل به تيتر يك اخبار كشور شد.
اين مساله كه "چرا و چگونه به يكباره اين موضوع تبديل به اولويت اول كشور و سوژه اي داغ براي رسانه ها و فعالان سياسي شده است؟" به كنار! اما از منتقدان کنونی که تا دیروز در دفاع از دولت سینه چاک می کردند، باید پرسید كه در 6 سال گذشته كجا بوده اید؟! روی سخن با کسانی که پیشتر نیز نقدهای عالمانه داشته اند نیست ، بلکه با کسانی سخن می گوییم که تا دیروز نقدهای عادی منتقدان را بر نمی تابیدند ولی امروز ده ها برابر آن نقدها را خودشان مطرح می کنند.
منتقدان تازه منتقد شده دولت بايد به اين سوال پاسخ دهند كه چگونه يك شبه و يك هفته اي به اين نتيجه رسيده اند كه همه اطرافيان رييس دولت يا مفسدند يا منحرف ؟! مگر رييس دولت اين اطرافيان را كمابيش از دوران آغاز رياست جمهوري خود در سال 1384 وارد دولت نكرده است ؟ پس چرا اكنون و پس از گذشت 6 سال از آغاز به كار دولت نهم برخي از حاميان سينه چاك دولت كه پيش از اين دوآتشه از دولت دفاع مي كردند تبديل به منتقداني شده اند كه گويي از نخست با دولت در موضع انتقاد و حتي عناد بوده اند ؟!
هدف اين نوشته دفاع از دولت در برابر انتقادها و يا هجمه و حمله به اصولگرايان منتقد دولت يا تطهير اصلاح طلبان و مسايلي از اين دست نيست، بلكه هدف اصلي اين نوشتار توجه دادن همه فعالان سياسي كشور به اين مساله است كه :
- مردم صاحب تحليل هستند و بسياري از كارهاي مسئولان و فعالان سياسي را به درستي تحليل كرده و صداقت يا فرصت طلبي آنها را مي فهمند.
- رعايت اخلاق در بازي سياست نه تنها لازم بلكه واجب و ضروري است .
- درست است كه مردم ايران به تغيير مواضع يك شبه جريان ها و گروه هاي سياسي عادت دارند اما تاريخ مي گويد قضاوت مثبتي درباره اين گروه ها و جريان ها نمي شود.
- بسياري از انتقاداتي كه اين روزها درباره اقدامات دولت و "جريان انحرافي " و مسايلي از اين دست از سوي اصولگرايان منتقد دولت مطرح مي شود در 6 سال گذشته از سوي منتقدان و برخي از نخبگان سياسي مستقل مطرح مي شده است ولي در همان زماني كه اين انتقادها مطرح مي شد بسياري از گروه ها و شخصيت هايي كه اين روزها منتقد دولت شده اند ، در برابر اين انتقادات يا سكوت مي كردند يا حتي منكر كاستي ها شده و از دولت دفاع مي كردند بنابراين منتقدان جديد دولت نمي توانند اين ادعا را مطرح كنند كه تازه متوجه عيوب و كاستي ها شده اند .
- همان طور كه اشاره شد مخالفت هاي برخي جريان ها با دولت اصولي نيست بلكه وابسته به شرايط متغير سياسي كشور است ، چه آنكه اگر اين مخالفت ها ، اعتراض ها وانتقادها اصولي بود اطرافيان رييس دولت يك شبه يا يك هفته اي دور او جمع نشده اند و اين افراد كمابيش از 6 سال پيش تا كنون همواره در كنار او بوده اند و اگر انتقادهاي اين طيف از اصولگرايان واقعا از سر نگراني براي اسلام ، انقلاب و نظام بود ، بايد در همان اوايل آغاز به كار دولت نهم اين انتقادها صورت مي گرفت و كجي ها راست مي شد نه حالا كه آفتاب عمر دولت كنوني به غروب خود نزديك شده است!
هر چند که نقدهای موجود علیه دولت و رئیس جمهور و اطرافیانش عمدتاً وارد و متقن هستند اما ماجراهای اخیر حاوی این درس است که اگر مصلحت اندیشی ها ، نفی نقدها و منکوب کردن منتقدان بر واقع نگری ها و پذیرش واقعیت های هرچند تلخ مسلط شوند ، خطاهای کوچک وابتدایی حاکمان ، اندک اندک به انحرافات و تخلفات و جرم های بزرگ تبدیل می شوند:
سرچشمه شاید گرفتن به بیل چو پرشد نشاید گرفتن به پیل
اگر آن روز که منتقدان خطاها را فریاد می زدند با انگ هایی مانند "ضد انقلاب" ، "بی بصیرت" ، "وابسته به بیگانگان" طرد نمی شدند و هم دولت و هم حامیان دیروز و منتقدان امروز با جان و دل پذیرای نقدها می شدند امروز کشور دچار بحران حاضر نبود.
به هر روی ماجراهای اخیر نیز به پایان می سد اما ای کاش تجربه ای باشد برای همه ما تا قدر نقد و منتقدان را بدانیم .
پول رو بچسب!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
کم کم باید کارش رو ساخت
اما ایندفعه دیگه همه حواسشون هست و امیدوارم دیگه کسی بازی نخوره
ادم حسابي در جامعه اي با دهها ميليون تحصيلكرد دانشگاهي هنوز مي گي بستر فراهم نشده؟ اين همون استدلالمخالفان نقد است كه هر چي به فوري مي گن بسترش فراهم نيست ،در شرايط حساس كنوني به صلاح نيست ،دشمن سوء استفاده مي كند و ...
خوشبحال اونها كه هيچ وقت تغيير نميكنن مثل آت الله هاشمي و خيلي هاي ديگه من اين رو باور دارم كه بعد از فوت آيت الله هاشمي تمام منتقدا ميشن فدايش و براش به به و چه چه ميكنن و سالگرد ميگيرن حالا ميبينيم
عصر ایران اینو دیگه منتشر کن
حتما هم سایت عصر ایران مدال این اخلاق را دارند...
اگر فضای ازاد انتقاد در کشور است
تا جای که بعضی از رسانه ها و سایتها انتقادها تبدیل به پز دادن با مدل رایج تخلیه کینه و عقده گشای و فحش و ناسزا گردیده.
این آسیبهای حاشیه ای در مقابل آزادی بیان و دمکراسی قابل مقایسه نیست
این زمینه در روند سازکار سیاسی از انتخابات و دولتهای بعدی و فضای رسانه ای به طور طبیعی تجربه و رشد و بالندگی سیاسی مردم را در نتیجه بالا می برد.
چو پرشد نشاید گرفتن به پیل
شرايط امروز نتيجه ي ناديده گرفتن مردم و راي مردم است
6 سال گلويمان خشك شد از بس فرياد زديم و متهم به ضدانقلاب و فتنه و ... شديم
6 سال داد زديم كه افراد غيرمتخصص كشور را به بحران خواهند كشاند
6 سال فرياد زديم كه بي فكر دهان باز كردن و ادعاي مديريت جهاني ، آب در هاون كوبيدن است
اما كجا بود گوش هاي شنوا و زبان هاي منتقد امرو
6 سال است كه بي كفايتي و عدم مديريت و برنامه ريزي را تحمل مي كنيم
و همان بيت معروف بالا وصف حال ما است
چو پرشد نشاید گرفتن به پیلٍ
شماها يك مشت بي سواديد كه الف ب رفرم رو نمي دونيد
اين چه مصلحتي است كه 2 سال اخر هر دولتي به شدت مورد انتقادات بي رحمانه و غير منطقي قرار مي گيرد؟؟
زمان اقاي خاتمي هم همين داستان را داشتيم!!!
این کجاش خلف داشت؟