صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۶۷۷۹۳
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۰ - ۱۱ خرداد ۱۳۹۰ - 01 June 2011

واكنش مرندی به وقايع اخير: عضو آلوده را باید قطع كرد/ دير بجنبيم مجلس را هم گرفته اند

اگر اقدامی صوت نگیرد حتما می‌توانند در مجلس هم نفوذ كنند. هرچه دیرتر اقدام كنیم ضررهای بیشتری خواهیم دید. مثالی كه در خصوص یك مریض زدم نشان می‌دهد كه این مسئله چقدر حیاتی است. حیات جمهوری اسلامی و خود مسئولانی كه این غده‌ها در بدن‌شان است در خطر است.

گفت‌وگویی كه می‌خوانید شاید جزو صریح‌ترین سخنان دكتر مرندی طی سال‌های اخیر باشد. وی در این گفت‌وگو با صراحتی مانند آنچه كه در تحلیل حوادث بعد از انتخابات دیده بودیم. زبان به نقد رفتارهای اخیر دولت و جریان انحرافی می‌گشاید. گفت‌و گوی یك ساعته مرندی با تهران امروز در واقع آینه‌ای شد از عمق دغدغه‌هایی كه این روزها نسبت به رفتار یك جریان سیاسی خاص وجود دارد.


آقای مرندی! از آنجا كه به ایام ارتحال امام نزدیك می‌شویم. برای شروع بهتر است كه به این امر بپردازیم كه نگاه امام(ره) به جایگاه مجلس چگونه بود و ایشان برای نهاد پارلمان چه كاركردهایی را قائل بودند؟به دیگر سخن آیا می‌توان امروز گفت كه مجلس در راس امور است؟
نمی‌توان گفت كه نیست. اما بستگی دارد كه به مجلس چطور نگاه كنیم. به نظرم مجلس همچنان در راس امور است اما زمانی در راس امور بودن را باید با سر و صدا و دعوا و زمانی هم باید با عملكرد خوب و پی‌گیری درست ثابت كرد. در شرایط فعلی ممكن است شاهد باشیم كه دولت همه قوانین را درست یا به موقع اجرا نكند ولی این بدان معنا نیست كه مجلس راس امور نیست. مجلس راس امور است و اشتباه از دولت است كه قوانین مصوب مجلس را اجرا نمی‌كند یا در اجرا تاخیر دارد. از این رو مجلس می‌تواند برای اینكه ثابت كند راس امور است برخوردهای قاطع‌تری به لحاظ قانونی یا به لحاظ رسانه‌ای كند اما از آنجایی كه توصیه امام(ره) و رهبر معظم انقلاب این بوده است كه قوا با هم مشكلات‌شان را حل و وحدت خود را حفظ كنند، این ملاحظات باعث شده است كه مجلس تا كنون ملاحظاتی را در نظر بگیرد و به این شیوه عمل كند.

یعنی به دلیل این ملاحظات است كه مجلس از ابزارهای قانونی در مقابل عدم اجرای قوانین یا تاخیر در اجرای قوانین از سوی دولت استفاده نمی‌كند؟
بله. درست است. یك دلیل مهم این مطلب همان ملاحظه‌ای است كه گفتم. به نظر من مجلس بعد از سی و دو سال اصولا ابزار نظارتی و راهكار نظارتی درستی ندارد و ما حتی از نظر قانون‌نویسی هم دچار ضعف‌های زیادی هستیم. این مشكلات هم به این دلیل است كه ما بدنه كارشناسی قوی در مجلس نداریم. البته مدتی شورای عالی نظارت در مجلس تشكیل شد كه به این مشكلات رسیدگی كند اما به دلیل مشغله زیاد نمایندگان نتیجه نداد. از طرفی از آنجایی هم كه نمی‌خواستیم از كارشناسان دولتی به دلیل موضع‌گیری خاص آنها در برابر دولت یا تفوق زاویه نگاه دولتی، استفاده كنیم ناچار شدیم فعالیت این شورا را متوقف كنیم. اما الان مجلس به جای آن شورا معاونت نظارت را ایجاد كرد تا زمینه بهبود اوضاع قانون‌نویسی و كارشناسی را فراهم ‌كند.

بگذارید به بحثی بپرداریم كه این روزها محل بحث است. ما امروز با جریانی خاص در دولت مواجهیم كه به «جریان انحرافی» معروف شده است. در زمان امام هم از این سنخ جریانات بودند.نحوه برخورد امام با جریان انحرافی كه در آن زمان وجود داشت، چه طور بود؟
امام بسیار قاطع اما در عین حال با برخی با صبر و بردباری برخورد می‌كردند. با برخی هم به گونه‌ای برخورد می‌كردند كه ریشه شان خشكیده می‌شد. ا مام اساسا به این گروه‌ها اجازه هیچ‌گونه حضوری نمی‌دادند. مثلا امام (ره) به بنی‌صدر بسیار فرصت داد تا آنجا كه حتی این صبر امام(ره) موجب انتقادهای زیادی از سوی مراجع نیز شده بود اما اگر امام (ره) در آن شرایط صبر پیشه نمی‌كردند، هیچ وقت چهره واقعی بنی‌صدر آشكار نمی‌شد. مقام معظم رهبری هم درست با همان روش امام (ره) برخورد كردند ضمن اینكه چالش‌هایی كه اكنون در زمان مقام معظم رهبری است، بسیار پیچیده‌تر از زمان حضرت امام(ره) است.

با توجه به اینكه الان هم جریانی تحت عنوان جریان انحرافی فعالیت می‌كند، صبر برای این گروه واجب است؟
اگر قرار بود كه حضرت امام(ره) روز اول نظرشان را درباره نخست وزیری بازرگان مطرح كنند، قاعدتا ایشان نباید نخست وزیری بازرگان را می‌پذیرفتند چون كه بعدها امام(ره) قسم خوردند كه من با نخست وزیر شدن ایشان مخالف بودم. بنابراین در همه جا صبر لازم است، چراكه باعث می‌شود هویت اصلی افراد برای خواص و عوام روشن شود. صبری كه رهبری پیشه كردند بی‌دلیل نیست و پشت این صبر همان جذب حداكثری و دفع حداقلی نهفته است. اگر روز اول پس از انتخابات برای سران فتنه حكمی صادر می‌شد، هویت اصلی این جریان آشكار نمی‌شد. الان هم شاید اگر محصور نبودند، چیزهای بیشتری از آنها می‌دیدیم. پس صبر این محاسن را دارد و اگر نه آنچه كه همه در ابتدا به آن فكر می‌كنند این است كه برخورد عاجل شود، اما اگر چنین برخوردی شود ابهامات برای مردم باقی می‌ماند و حتی ممكن است این ابهامات عدم حمایت مردمی را در برداشته باشد. این نكته را هم نباید فراموش كنیم كه حضرت امام(ره) مجلس خبرگان رهبری را تشكیل دادند و این مجلس مدام جلسه دارد و تمام تصمیمات و رفتارهای رهبر را زیر نظر دارد و بررسی می‌كند. در بررسی‌هایشان هم بارها اعلام كرده‌اند كه حمایت از مقام معظم رهبری بسیار مدبرانه است.

اما این جریان انحرافی كه اكنون در حال فعالیت هستند، در بدنه دولت هم حضور دارند و از نزدیكان رئیس‌جمهور هم هستند و حتی رئیس‌جمهور هم به دفعات در صحبت‌هایش از آنها دفاع كرده است.
من عالم دینی نیستم كه در خصوص صحبت‌های آنها نظر دهم اما تا آنجا كه می‌دانم هیچ‌یك از مراجع و بزرگان علوم دینی بر صحبت‌های آنها صحه نگذاشته‌اند. اندكی مطالعه بر روی حرف‌های آنها هم نشان می‌دهد كه این جریان انحرافی است. از طرفی این جریان به لحاظ درونی یعنی منحرف كردن مردم درون جامعه و هم به لحاظ خارجی، بسیار آسیب‌زاست. این جریان در اظهارنظرهایش اسلام را حذف می‌كند حال آنكه آنچه كشورهای اطراف در انقلاب‌های اخیر از ما آموخته‌اند ندای اسلام است بنابراین از بعد خارجی ضربه‌ای بزرگ برای كشور محسوب می‌شود كه باید هر چه سریع‌تر جلوی آن گرفته شود.

ممكن است این جریان منجر به شكل‌گیری فتنه دومی شود؟
حتما می‌تواند. بهتر است در این مورد یك مثال بزنم. من یك پزشك هستم و به دنبال سلامت جامعه هستم و دائما مراقبم كه افراد مریض نشوند ولی در این میان ممكن است برخی در این میان مریض شوند. هنر ما این است كه زود بیماری را كشف كنیم و به مریض اطلاع دهیم تا او هم مشكل را برطرف كند. در این میان هم خیلی از سرطان‌ها هستند كه اگر پیشگیری كنیم، ممكن است پیشرفت نكند اما اگر پس از بیماری تعلل كنیم شاید مجبور به قطع عضو شویم. ولی حسن قطع عضو این است كه دیگر پیشرفتی در كار نیست. یا در بیماری‌های مصری باید یك نفر را از بقیه جدا كرد كه این بیماری انتقال پیدا نكند. این جریان هم شبیه به این ماجراست. انسان منحرف اولین كانون عفونت است، در اولین لحظه كه متوجه این انحراف شدیم باید آن را حذف كنیم. چون هر چه صبر كنیم سلامت كار بیشتر به خطر می‌افتد. این غفلت از جریان انحرافی موجب مرگ سیاسی می‌شود. عوامل احمق و گول خورده هم همیشه وجود دارند و این هوشیاری انسان است كه مسئولیت اجرایی دارد كه با توجه به این عناصر با اولین شك و تردید زود اقدام كند.

درمان این جریان چیست؟
قطع عضو. اطلاعی از عمق موضوع ندارم اما فكر می‌كنم الان به جایی رسیده كه باید قطع عضو كرد. در واقع آنچه اكنون مشاهده می‌شود این است كه خیلی از مسئولان بلند پایه به این آدم‌های منحرف علاقه دارند، به گونه‌ای كه جریان انحرافی همانند عضوی از آنها شده است. این موضوع دو شكل دارد یا اینكه عضو منحرف را از خود جدا نمی‌كنند كه در این صورت جان خود را روی آن می‌گذارند یا خودشان را بیش از آنها دوست دارند و عضو را از خود جدا می‌كنند. هر چه صبر كنیم ممكن است آسیب‌ها بیشتر شود یعنی كار با قطع عضو هم درست نمی‌شود چون همه جامعه را فراگرفته‌اند. آنچه الان می‌دانیم این است كه هنوز می‌شود به سرعت آنها را به قوه قضائیه تحویل داد، چراكه هرچه سریع‌تر اقدام شود بهای آن كمتر و سبك‌تر خواهد بود.

این جریان تا آنجا پیش رفته كه الان فعالیت‌هایی را برای انتخابات آتی مجلس شروع كرده‌اند و قصد نفوذ در مجلس را دارند. ممكن است این جریان بتواند در مجلس هم حضور پیدا كند؟
اگر اقدامی صوت نگیرد حتما می‌توانند در مجلس هم نفوذ كنند. هرچه دیرتر اقدام كنیم ضررهای بیشتری خواهیم دید. مثالی كه در خصوص یك مریض زدم نشان می‌دهد كه این مسئله چقدر حیاتی است. حیات جمهوری اسلامی و خود مسئولانی كه این غده‌ها در بدن‌شان است در خطر است.

چطور باید این مسئولان را هوشیار كرد؟ چون مدت‌ها است این جریان فعال است و خیلی‌ها در بدنه دولت به حمایت از این جریان می‌پردازند؟
پیچیدگی موضوع همین است. چون زمانی می‌بینیم كه فردی غفلت یا اشتباه می‌كند كه قابل جبران است. اما زمانی می‌بینیم كه كار از غفلت و اشتباه گذشته و حالا كنار غده سرطانی نیست، بلكه خودش هم تبدیل به یك غده سرطانی شده است. به نظر من در چند هفته اخیر بسیار تلاش شده كه رئیس‌جمهور را به سرعت از انحرافات اطرافیانش مطلع كنند و این تلاش‌ها باید با شدت و حدت بیشتری صورت گیرد و بر مبنای حركتی كه ایشان در مقابل این گروه انحرافی می‌كنند بعد می‌توان قضاوت كرد كه رئیس‌جمهور غفلت می‌كند و مسئله قابل جبران است یا اینكه موضوع از این فراتر و غیر قابل بازگشت است.

در شرایط فعلی جریان انحرافی خودش را رقیب اصلی جریان اصولگرا می‌داند چون بر این اعتقاد است كه اصلاح‌طلبان امكان حضور در انتخابات آتی را به دلیل اینكه در اقلیت هستند و احزاب فعال هم ندارند. شما این جریان را به عنوان یك رقیب انتخاباتی می‌پذیرید؟
رقابت بد نیست البته اگر رقابت سالم و رقبا هم سالم باشند. در واقع اگر رقیبی نباشد حتما فساد ایجاد خواهد شد. اما اگر گروهایی كه رقابت می‌كنند از سلامت فكر برخوردار نباشند و به اصول قانون اساسی مثل ولی فقیه اعتقادی نداشته باشند قطعا رقابت سالم نیست چون رقیب از سلامت برای رقابت برخوردار نیست. اصلاح‌طلب یا جریان انحرافی هم برای ما فرقی نمی‌كند و ما حتما در جهت حذف افرادی كه از سلامت رقابت برخوردار نیستند گام برمی‌داریم. همچنین گروهی اگر وجود دارند باید مانع آنها شد كه حتی نتوانند یك كرسی در انتخابات كسب كنند و حتی حق ورود به عرصه انتخابات را هم نباید به آنها داد. بنابراین شورای نگهبان، قوه قضائیه و هر ارگانی كه برخورد با این گروه در حیطه مسئولیتش است باید سریع‌تر بازداشت یا حذف‌شان كنند تا این بیماری مصری به كل جامعه تعمیم پیدا نكند. البته الان قوه قضائیه ورود پیدا كرده است كه این جای بسی خوشحالی دارد.

انتظار شما از رئیس‌جمهور در این راستا چیست؟
به نظرم مهم‌تر از قوه قضائیه رئیس‌جمهور است. چراكه هفتاد و پنج ملیون ایرانی چشم به رئیس‌جمهور دوخته‌اند و امیدواریم ایشان خیلی در اقدام خود تعلل نكنند. چون این تعلل برای انقلاب اسلامی و خود ایشان بسیار خسارت‌بار خواهد شد. بلاخره انسان ممكن است كاری كند كه تمام خدمت‌های عظیم خود را در یك شب از دست دهد. علاوه بر این هر روزی كه صبر كنیم در جهت تضعیف نظام و انقلاب گام برداشته‌ایم. دوستداران ایشان و نظام و انقلاب انتظار دارند كه سریع‌تر رئیس‌جمهور موضع‌گیری و حساب خود را از این جریان جدا كند.

من شخصا در انتخابات ریاست‌جمهوری به احمدی‌نژاد رای دادم و اگر تا این لحظه هم رئیس‌جمهور از این جریان اعلام جدایی كند، باز هم ایشان را تایید می‌كنم. همچنین دوست نداریم فردی را كه دوستش داریم، رفتارهایی كند كه دور از انتظار است البته من اگر به احمدی‌نژاد علاقه دارم و به او رای دادم به خاطر تایید مقام معظم رهبری است. البته نه تنها من بلكه رایی كه اكثر ایرانیان به آقای احمدی‌نژاد دادند به دلیل نشانه‌هایی بود كه مقام معظم رهبری دادند. در این میان هم خیلی‌ها از این مسئله گله‌مند شدند كه چرا معظم له نشانه دادند اما به نظر من ایشان صلاح دنیای اسلام را در این می‌دیدند. چراكه ما از این خودی‌ها در طول تاریخ زیاد داشته‌ایم. احمدی‌نژاد غره نشود كه این همه آرا برای اوست. در مجموع نمی‌خواهیم بیش از این تعلل در احمدی‌نژاد ببینیم. ما در روزهای حساسی هستیم كه كمی لغزش ممكن است راه برگشتی نداشته باشد.

شما به عنوان یكی از طرفداران احمدی‌نژاد، از رایی كه به او دادید پشیمان هستید؟
رایی كه می‌دهیم به خاطر اهداف عالیه است و می‌خواهیم ببینیم كه چه كسی این اهداف را به مقصد می‌رساند. بر همین مبنا عده‌ای كاندید می‌شوند و در بررسی‌ها فردی كارشناس‌تر از همه می‌گوید فلان فرد به این دلایل بهتر است. وقتی رهبری به ملت می‌گویند آدرس این است، مردم هم رای می‌دهند و اگرنه خیلی از مردم قبل از كاندیدا شدن احمدی‌نژاد هیچ شناختی روی ایشان نداشتند و فقط به‌خاطر حرف رهبری به احمدی‌نژاد رای دادند. این آرا برای اهداف انقلابی و اسلامی است كه او قبل از انتخابات بیان كرد و رهبری هم تایید كرد. حتی معظم‌له بسیاری از دوستان و نزدیكانشان را به خاطر آدرسی كه قبل از انتخابات دادند گله‌مند كردند اما تشخیص ایشان این بود كه احمدی‌نژاد بهترین و كم هزینه‌ترین راه را طی می‌كند. بنابراین احمدی‌نژاد اگر همان آدم است باید مطیع اوامر ثانیه به ثانیه رهبری باشد نه اینكه بعد از حكم رهبری با تعلل از سوی رئیس‌جمهور مواجه باشیم.

احمدی‌نژاد اگر كم دقتی كند دیگر جایگاه قبلی خود را نخواهد داشت و علاوه بر آن جایگاه فعلی خود را نیز از دست خواهد داد. هفتاد و پنج میلیون امیدشان به این است كه ایشان اهداف نظام را به نتیجه برساند و اگر كمی تعلل یا افراط كند هم خودش به نتیجه نمی‌رسد و هم موجب شاد شدن دشمنان می‌شود. در این هم تردیدی نیست كه تعلل خسارت بزرگی را نصیب كشور می‌كند و آبرویمان می‌رود. چراكه دشمنان به ما خواهند گفت كه ببینید رئیس‌جمهوری كه شما قبولش داشتید چطور نظام را قبول ندارد. بنابراین ما دوست داریم كه هر آنچه همیشه در صحبت‌های احمدی‌نژاد، ایشان به آن اشاره داشتند اكنون به عرصه عمل ببرند و در عمل از منحرفین دوری كنند و مطیع امر رهبری باشند. در مجموع من به آینده خوشبینم و اگر به خدا ایمان داشته‌باشیم موفقیت ما تضمین خواهد شد.

برنامه شما برای انتخابات چیست؟
من هم مانند سایرین رای خواهم داد.

یعنی در انتخابات شركت نمی‌كنید؟
من هفتاد و یك سال و نیم سن دارم و دیگر فرصتی ندارم. دور قبل هم كه كاندیدا شدم به انتخاب خودم نبود. از ابتدا این خصیصه اخلاقی را داشتم كه در كارهای اجرایی یا نمایندگی مجلس به انتخاب خودم شركت نمی‌كردم ولی بزرگان اصرار داشتند كه من مسئولیتی بپذیرم. من هم همیشه می‌گفتم كه اولویت من حضور در مجلس یا یك ارگان اجرایی نیست. اما برخی شخصیت‌های مهم و بزرگ و مذهبی اصرار بر پذیرش مسئولیت از جانب من داشتند. این دور هم دكتر لاریجانی تماس گرفت و اینقدر سعی در قانع كردن من داشتند كه در نهایت مجبور به استخاره شدم و نتیجه این استخاره این شد كه به دفعات از شما خواسته شده و شما این كار را نكردید و الان باید این كار را انجام دهی.

از این بابت دیگر راه پس و پیشی باقی نماند و نام‌نویسی كردم. لذا اگر در این راه قدم برداشتم برای این نبودكه خودم می‌خواستم بلكه تشخیص دوستان بود كه می‌توانم موثر باشم. در كارهای اجرایی هم وقتی معاون وزارتخانه بودم سكته قلبی كردم و از هر گونه كار اجرایی نهی شدم. درخصوص مجلس هم خاص خودم نیست اما مجلس كه هیچی هر كار دیگری هم از من بخواهند كه در راستای خدمت به جمهوری اسلامی باشد انجام خواهم داد. یك ماه قبل هم برای من نامه آمد از دانشگاه كه هزارو سی‌وسه روز مرخصی طلبكارم یعنی اینقدر مرخصی نرفتم كه برایم نامه آمده است. حتی در اوج مخالفت‌های سیاسی تا آنجا كه توانستم خدمت كردم و حتی در آن زمان چون فشارهای سیاسی زیاد بود همسرم به من گفتند كه به‌رغم علاقه‌ای كه به شما داریم اگر به‌خاطر منافع جمهوری اسلامی جسد شما را هم برای ما بیاورند، برای ما مهم نیست.

لذا اگر حمایت همسرم نبود من هیچ كاری نمی‌توانستم بكنم. اگر بدانند در مسئله‌ای بدانند كه منافع جمهوری اسلامی است از من می‌خواهند كه آن كار را داوطلبانه انجام دهند و این عنایت الهی است و من عذری برای كار نكردن ندارم. منظورم از این حرف این است كه اگر كاری از من بخواهند قطعا انجام خواهم داد اما شخصا اصراری ندارم كه حتما در مجلس یا مسائل كشوری حضور داشته باشم.

اصولگراها می‌توانند در دوره آتی مجلس اكثریت را داشته باشند؟
اگر اصولگرا بمانند حتما. اگر اصولگرا نام‌نویسی كنند و برعقاید اصولگرایانه بمانند رای می‌آورند و در اكثریت هم خواهند بود. من برای افراد بسیار نگرانی دارم چون گاهی با رفتارهایی كه می‌كنند زحماتشان را یك شبه به باد می‌دهند اما برای نظام نگرانی ندارم.

 كمیته سه نفره‌ای از اصولگرایان در حال فعالیت است و این در حالی است كه اصولگرایان بر این اعتقادند كه محور اصولگرایان جامعتین است. از آنجایی كه باید لیست سیزده نفره به تایید رئیس‌جمهور برسد آیا این محوریت زیر سوال نمی‌رود؟ و اینكه اینكه دخالت دولت در انتخابات محسوب نمی‌شود؟
بستگی به موضع رئیس‌جمهور دارد. اگر رئیس‌جمهور از جریان انحرافی جدا نشود باید نگران شد، اگر جدا شود و موضع روشن خود را در عمل نشان دهد می‌توان مطمئن بود كه این دو، هم كمیته سه نفره و هم جامعتین در یك راستا حركت می‌كنند. روحانیت چراغ راه ماست و روحانی منحرفی استثناء پیدا كنیم و جامعتین به همین دلیل مورد اعتماد همه مردم است و رئیس‌جمهور هم اگر در آن راستا باشد فرقی نمی‌كند اما اگر این كمیته مقابل روحانیت حركت كند و در تضاد با جامعتین باشد قطعا ما پشت جامعتین خواهیم بود.

الان چقدر با اندیشه‌های امام(ره) نزدیك هستیم؟
همیشه ما در این راستا حركت كرده‌ایم و تا كنون انحرافی هم نبوده است. ممكن است جاده‌ای را از گوشه‌ای به گوشه‌ای دیگر بكشیم بعضی وقت‌ها مجبوریم یك راه میانبر هم در نظر بگیریم كه این به معنای انحراف نیست. بعضی وقت‌ها هم ممكن است اشتباه كنیم و لغزش هم بوده است و ما باید پشت سر رهبری و در آن راستا برویم و كوچك‌ترین انحراف اولش كوچك است ولی كم كم بزرگ می‌شود.

علیرضا مرندی از جمله سیاستمداران ایرانی تحصیلكرده آمریكاست. وی نیز مانند برخی از سیاستمداران امروز ایران در حالی كه در قله علمی و دانشگاهی بود، جایگاه خود را ترك و به ایران آمد تا امروز سیاستمداری قابل و با تجربه‌ای برای كشور باشد. البته مرندی همچون علی اكبر ولایتی از دنیای پزشكی وارد سیاست شد.
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200