صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۶۷۲۲۳
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۶ - ۰۷ خرداد ۱۳۹۰ - 28 May 2011

معاونت مطبوعاتی به رسانه‌ها هشدار داد

«گفته می‌شود...»‌ها رو به فزونی دارند «شنیده می‌شود...»‌ها نیز؛ شایعه به نقل از یک منبع آگاه، فاجعه می‌شود! منابع آگاه، شایعه را به مزایده می‌گذارند و پیکر اعتماد در ستون «شنیده‌ها» چوب حراج می‌خورد!
   
فارس: معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی نامه‌ای خطاب به اصحاب رسانه کشور ضمن هشدار نسبت به شیوع "شایعه‌پراکنی" در خصوص برخی از مسئولان سیاسی در برخی رسانه‌ها، نکاتی را به فعالان مطبوعاتی کشور گوشزد کرد.

محمدجعفر محمدزاده طی نامه‌ای خطاب به خانواده بزرگ اطلاع‌رسانی کشور با بیان اینکه در فضای فعلی رسانه‌ای کشور "باید ناگزیر نگران ژورنالیسم کاذب، حادثه آفرینی‌های غیر‌واقعی و حاشیه‌های زرد و جنجالی پیرامون چهره‌های سیاسی بود" و با تذکر این نکته که در رسانه‌ها "«گفته می‌شود...»‌ها رو به فزونی دارند، «شنیده می‌شود...»‌ها نیز؛ شایعه به نقل از یک منبع آگاه، فاجعه می‌شود" در این نامه آورده است:

«اصحاب رسانه، هواداران دانایی و روشنگری‌اند؛ همانان که خداوند بر قلم ایشان سوگند خورده است؛ خداوندی که جز به پدیده‌های با عظمت سوگند نمی‌خورد.

همانان که حقیقت را بازتاب می‌دهند و بذر خوبی‌ها می‌پراکنند و از این حیث، رسالتی پیامبروار دارند. همانان که در روزگاری نه چندان دور، بیرق بیداری و آگاهی بر دوش افکندند و در نگارش خبر از خون خویش مایه گذاشتند. روی سخن با همانان است.

در آغازین روز خدمت به اصحاب رسانه پیمان بستم که جز در طریق یاری و هواداری‌شان گام نزده و اگر باری از شانه‌های صبور ایشان برنگیرم، دست کم ایشان را بار خاطر نشوم. دست‌ها را در دستان پرمهرشان نهادم تا جوهر قلم‌هایشان بر سر‌انگشتان من نیز رنگ رنج و مرارت زند. سکوتم را از صدایشان و چشمانم را از نگاهشان و سینه‌ام را از تپش‌های بی‌قراری‌شان آکندم و شانه‌ام را از بار خستگی‌هایشان سنگین کردم تا آینه تمام‌نمای لحظه‌هایشان باشم.

تحریریه‌ای کوچک در دل خویش بنا نهادم تا با هر تپش، صدای دلنشین قلم‌ها و آهنگ بی‌وقفه نمابر خبرها و طنین خوش حروف‌چینی لحظه‌هایشان را به گوش جان بشنوم... اکنون اما نهیبی هولناک در دهلیز ذهنم طنین می‌افکند و آن را از رهگذر «آیا»‌ها و «چرا»‌ها به منزلگاه «نبایست‌ها» و «مبادا»‌ها می‌کشاند؛ چندی است که گمان می‌رود شماری اندک از رسانه‌های آینه‌وار ما را غبار اغراض سیاسی فروپوشیده و تار عنکبوت تفرقه و تخریب، معدودی از پنجره‌های روشن آگاهی را فرا گرفته است.

سایه‌های اندک شمار و بیگانه با عرصه روشن رسانه، تیغ از نیام قلم برکشیده‌اند تا سوگند خداوند را به زهر کینه‌جویی و پرخاش آب دهند. خارهایی کوتاه و کم‌شمار اما زهرآگین، گرداگرد درخت سایه‌گستر رسانه روییده‌اند تا جاری زلال حقیقت را از ریشه‌های آن بازدارند؛ اما اگر هوای تازه صداقت به روزن برگ‌هایش نرسد، اگر زلال انصاف در آوندهایش جاری نشود، اگر همین اندک خاربنان، خنکای نسیم فرهنگ را از نوازش برگ و بارش مانع شوند و هزاران هزار «اگر» دیگر.....

درخت رسانه؛ مباد که لانه زاغان تهمت شود!

دیگر بار در سایه‌سار این درخت سخنگو می‌نشینم و به نجوای برگ‌هایش با بادهای بی‌طرف رهگذر گوش می‌سپارم؛ این درخت از آفت شایعه رنجور است، این درخت از تیشه بهتان، زخمی است، این درخت از هجوم هیزم‌شکنان تفرقه با پیکری خسته و زخمی بر پای ایستاده است، این درخت در تندبادهای سیاست، بسیاری از برگ‌هایش را گریسته است، این درخت که همواره آشیان صلح و صداقت است، مباد که لانه زاغان تهمت شود!

روزنامه را که می‌گشایی، سطری چند از اخبار در هوای سربی تهمت نفس می‌کشند. شماری اندک از واژگان در توهم معنا فرو رفته‌اند؛ معدودی از متن‌ها جز به حاشیه نمی‌اندیشند و اندکی از تیترها به پرسش تردید پاسخ نمی‌گویند.

«گفته می‌شود...»‌ها رو به فزونی دارند

«گفته می‌شود...»‌ها رو به فزونی دارند «شنیده می‌شود...»‌ها نیز؛ شایعه به نقل از یک منبع آگاه، فاجعه می‌شود! منابع آگاه، شایعه را به مزایده می‌گذارند و پیکر اعتماد در ستون «شنیده‌ها» چوب حراج می‌خورد!

این درخت سخنگو ستمدیده است؛ درختی که حاشیه‌اش را از علف‌های هرز شایعه نپیراسته‌اند. درختی که اگر همین خرده آفت بی‌مقدار در آن لانه گزیند، اگر همین موریانه خرد و کوچک و نادیدنی در شاخساران بلند بالایش رخنه کند، اگر همین شته حقیر غیبت و تهمت با پیکر سترگ و تنومندش در افتد؛ بیم آن می‌رود که روزگاری به جای میوه «نقد» و «نظر»، زقوم طعنه و جدل از آن سر بر کند.

از پی این بیم‌ها و امیدها به امتداد مسیر دشوار اطلاع‌رسانی چشم می‌دوزم؛ مطبوعات با بیش از 3 هزار عنوان که تنها 100 عنوان آن روزنامه‌ها هستند، به توسعه‌ای کم‌نظیر از حیث تعداد دست یافته‌اند. شمار خبرنگاران و روزنامه‌نگاران جوان و خلاق، روز به روز در مطبوعات کشور فزونی می‌یابد.

سواد رسانه‌ای خوانندگان مطبوعات افزایش یافته است

بسیاری از مطبوعات در تحریریه‌های خود به ترازی حرفه‌ای دست یافته‌اند و با مخاطب‌شناسی دقیق و بازخوردیابی مستمر، سطح گفت‌و‌گوی خود را با مخاطبان افزایش داده‌اند. نشریات تخصصی قدم به میدان نهاده‌اند تا با تولید روزافزون علم، جنبش نرم‌افزاری کشور را ارتقا بخشند؛ سواد رسانه‌ای خوانندگان مطبوعات افزایش یافته است و غالب شهروندان بی‌آنکه با جادوی تیتر به متن روی آورند؛ با نگاهی نقّادانه و کارشناسانه، سره را از ناسره باز می‌جویند.

اصحاب رسانه با آزمونی دشوار و سرنوشت‌ساز مواجهند

در چنین فضایی که فرصتی مغتنم برای توسعه کیفی مطبوعات فراهم آمده است، اصحاب رسانه با آزمونی دشوار و سرنوشت‌ساز مواجهند؛ آزمونی که سرانجام جز به بوته قضاوت مردم سپرده نشده و نتیجه آن جز به محک اعتماد عمومی سنجیده نخواهد شد. آزمونی که امروز فراروی مطبوعات، خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های اطلاع‌رسانی کشور قرار دارد، آزمون اخلاق‌مداری، اعتماد‌سازی و اقناع مخاطبان به عنوان سرمایه اصلی رسانه است.

چه، احترام رسانه‌ها به حقوق انسان‌ها و حریم اشخاص نه فقط از لوازم اخلاق عمومی و حرفه‌ای، بلکه از شروط کیفیت‌گرایی رسانه‌هاست؛ متأسفانه همهمه کینه‌ورزی و منازعه رقبا با یکدیگر چندی است که در فضای رسانه‌ای کشور فزونی یافته و دامان پاک و پرمهر برخی رسانه‌ها را به تهمت، تخریب و تفرقه‌افکنی آلوده است؛ حال آن که می‌دانیم این گناه در وهله نخست نه متوجه رسانه‌ها، بلکه ناشی از عملکرد برخی گروه‌هاست که برای تضعیف رقبای خود و قبضه کامل قدرت، از رسانه به عنوان ابزار تخریب و حذف رقیب سود می‌جویند.

باید نگران ژورنالیسم کاذب و جنجالی پیرامون چهره‌های سیاسی بود

ای بسا که در این مسیر حقوق و حرمت اشخاص نیز دستخوش تعرض و آسیب شود و کرامت انسان که والاترین موهبت الهی است، قربانی منازعات بی‌حاصل ‌شود؛ از این رو در فضایی که می‌توان با اتکاء به منابع انسانی خلاق و با دانش و بسترهای مهیا برای اطلاع‌رسانی و مخاطب‌یابی، گام‌هایی بلند در جهت رشد رسانه‌های کشور برداشت، ناگزیر باید نگران ژورنالیسم کاذب، حادثه آفرینی‌های غیر‌واقعی و حاشیه‌های زرد و جنجالی پیرامون چهره‌های سیاسی بود.

بدیهی است در چنین فضایی از روزنامه‌نگاران دوران انقلاب اسلامی که قلم‌های بیدارگر خود را از جان‌های پاک و روان‌های روشنی چون شهیدان شاهچراغی‌ها، آوینی‌ها و صارمی‌ها به میراث یافته‌اند، انتظارمی‌رود که در جهادی الهی به دفاع از حیثیت و کیان فرهنگی مطبوعات و خبرگزاری‌ها برخیزند و مانع از جایگزینی قدرت محوری و جناح‌گرایی افراطی به جای مسؤولیت‌پذیری و وجدان رسانه‌ای شوند.

رسانه‌ها از مسیر اطلاع‌رسانی و نقد روشمند خارج نشوند

بر عهد‌ه دلسوختگان عرصه آگاهی‌بخشی است که به بازی جناح‌گرایانه برخی نادلسوزان در استفاده ابزاری از حریم رسانه برای قدرت طلبی‌ها پایان دهند. بر میراث‌داران قلم است که رسانه‌های اعتمادساز و معتبر کشور را که ارزشمندترین سرمایه‌های فرهنگی ایران اسلامی‌اند‌ از ریزش مخاطبان بازدارند. بر باورمندان عقلانیت و اخلاق رسانه‌ای است که از محو استقلال و مسخ هویت حرفه‌ای رسانه‌ها و خدای ناکرده تأسی بی‌چون و چرای آنها به مناسبات قدرت پیشگیری کنند.

بر دلسوزان حقیقی رسانه و خانواده بزرگ اطلاع‌رسانی است که با هر سلیقه و گرایش که دارند، نگذارند رسانه‌ها از مسیر اطلاع‌رسانی و نقد روشمند خارج شوند و به مجرای نگاه تک بعدی و منفعت‌گرایی‌‌ سیاسی در‌افتند؛‌ به طوری که رقابت‌های بین رسانه‌ای جای خود را به تضادهای جناحی دهد.

حتی با قصد مصلحت‌جویی نیز نباید قلم به "غیبت" و "تهمت" آلود

برای یادآوری اهمیت این مجاهدت و درک ضرورت آن، بار دیگر، رسالت رسانه‌ها را در پرتو کلام مقام معظم رهبری باز می‌خوانیم که در سخنان چند ماه پیش خود، رسانه‌ها را به تهذیب و تقوای خبری فراخواندند و احکام را در مطبوعات و رسانه‌های مجازی جاری دانستند آنچنان که فرمودند حتی با قصد مصلحت‌جویی و اصلاح نیز نمی‌بایست قلم به این 2 معصیت آلود.

از این رو امید می‌رود رسانه‌های کشور با نظر به چشم‌انداز شکوفایی و بالندگی خویش و با رعایت حریم و حقوق همه اشخاص حقیقی و حقوقی نقش واقعی خود را در تعالی کشور بر مبنای الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت ایفا کنند.

میان نقد و نظر اصلاحی با جدل و پرخاشگری ‌فرق قایل شویم

بی‌شک رعایت تهذیب رسانه‌ای و تقویت اعتماد عمومی نه‌تنها از کیفیت انتقادی رسانه‌ها نخواهد کاست بلکه نقش و کارکرد نظارتی آنها را افزایش داده و دولت و مردم را بیش از پیش از برکات نقد منصفانه بهره‌مند خواهد کرد. حصول این دستاورد البته منوط به آن است که میان نقد و نظر اصلاحی با جدل و پرخاشگری ‌فرق قایل شویم و نقد را که غالباً به راه حل مشترک و تفاهم‌آمیز ‌می‌انجامد، بر جدل که حاصلی جز شکاف و واگرایی 2 طرف ندارد،‌ ترجیح دهیم همچنان که تحقق این مهم در گرو التزام به اخلاق و ادبیات نقد است که با رعایت آن می‌توان مطالبات جامعه را از کارکرد نظارتی و دیده‌بانانه رسانه‌ها افزایش دهیم و درخت سایه‌گستر مطبوعات را در آستانه رشد و بالندگی از آفت خزان مصون داریم.»

امروز که بازارت پرجوش خریدار است / دریاب و بنه گنجی از مایه نیکویی
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200