صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۶۳۴۸۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۸ - ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۰ - 24 April 2011

انتقامگیری سیاه از زن دوم

کامبیز برایش مهم نبود که با دروغ‌بافی مرا بازی داده و احساسات مرا جریحه‌دار کرده است. خودش مقصر اصلی این اتفاق بود اما از من کینه به دل گرفته بود. من اگر از روز اول می‌دانستم که کامبیز همسر و بچه‌ دارد هرگز اجازه نمی‌دادم به خواستگاری‌ام بیاید.

قدس: دعوای 2 هوو، راز فیلم سیاه مرد انتقامجو را فاش کرد و مرد کینه‌جو زماني كه با درخواست طلاق از سوی همسر اولش روبه‌رو شد، توطئه انتقامجویی شومی را به مرحله اجرا گذاشت.

راز این پرونده زمانی فاش شد که زن جوانی به کلانتری 148 انقلاب تهران مراجعه کرد و پرده از راز فیلم شیطانی برداشت. این زن جوان که در آموزشگاه تدریس می‌کند به مشاور کلانتری گفت: یک‌سال پیش در محل کارم با مرد جوانی به نام «کامبیز» آشنا شدم.

این زن 30 ساله ادامه داد: مرد جوان مدعی شد که مهندس است و به خاطر مشغله کاری فراوان تاکنون ازدواج نکرده است. او به من وعده ازدواج داد و مدعی شد وقتی پروژه کاری‌اش تمام شود به خواستگاری‌ام می‌آید.

وی افزود: مدتی بعد کامبیز به خواستگاری آمد و ما با هم نامزد شدیم. کامبیز مدعی بود که به تنهایی زندگی می‌کند و پدر و مادرش در شهرستان هستند. یکی از روزها مرا به خانه‌اش دعوت کرد و همه عکس‌های خانوادگی‌اش را به من نشان داد. آن روز وقتی خانه کامبیز را ترک کردم زن جوانی با من تماس گرفت و با جیغ و فریاد از من خواست که از زندگی‌اش بیرون بروم. او مدعی شد که همسر کامبیز است و از او بچه دارد.

دنیا دور سرم چرخید. باورم نمی‌شد که کامبیز مرا بازی داده باشد. همان روز با همسر اول کامبیز قرار گذاشتم، با هم گلاویز شدیم. هر دو عصبانی بودیم اما برای من بدتر بود. باورش سخت بود. همسر کامبیز با بی‌ادبی از من خداحافظی کرد و من آن شب اصلا جواب زنگ‌های کامبیز را ندادم. نمی‌دانستم باید چه کار کنم.

فردای آن روز کامبیز به من SMS داد که چرا به همسرش گفته‌ام که نامزدش هستم!
کامبیز تهدیدم کرد که آبروی مرا می‌برد. حال و احوال خوبی نداشتم. اصلا باورم نمی‌شد که کامبیز زن و بچه داشته باشد. دیگر تصمیم گرفتم جواب زنگ و SMSهای کامبیز را ندهم اما او دست‌ از سرم برنمی‌داشت و مرتب تهدیدم می‌کرد تا اینکه یک هفته بعد وقتی از محل کارم تعطیل شدم کامبیز را دیدم، عصبانی بود و باز هم تهدیدم کرد.

این بار فیلم‌هایی نشانم داد که نمی‌دانستم چگونه تهیه کرده است و مدعی شد همسرش وقتی پی به رابطه پنهانی ما برده به دادگاه خانواده رفته و درخواست طلاق داده است. کامبیز مرا مقصر می‌دانست و می‌گفت وجود من موجب شده که همسرش برای همیشه او را ترک کند، به همین خاطر مدعی بود از من انتقام سختی خواهد گرفت.

وی ادامه داد: کامبیز برایش مهم نبود که با دروغ‌بافی مرا بازی داده و احساسات مرا جریحه‌دار کرده است. خودش مقصر اصلی این اتفاق بود اما از من کینه به دل گرفته بود. من اگر از روز اول می‌دانستم که کامبیز همسر و بچه‌ دارد هرگز اجازه نمی‌دادم به خواستگاری‌ام بیاید. از طرفی نمی‌دانستم به خانواده‌ام چه بگویم، آبرویم می‌رفت و تا آخر عمر باید از اطرافیانم نیش و کنایه می‌شنیدم.

وی افزود: کامبیز مرتب تهدیدم می‌کند که فیلم‌ها را در محل کارم پخش می‌کند و آبرویم را می‌برد. او مدعی است که با ریختن آبروی من، عقده‌هایش خالی می‌شود.

 پس از اظهارات این زن جوان، تحقیقات در این‌باره آغاز شد تا با بازداشت مردم انتقامجو، زوایای پنهان پرونده آشکار شود.
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200