دایی همان روزی که از یک لیدر پرسپولیسی وابسته به باشگاه پرسپولیس مشت خورد و این مشت در حقیقت مشتی بود بر دهان فوتبال و همه پرسپولیسی ها ، متوجه شد که دارند زیر پای اسطوره فوتبال ایران را خالی می کنند و بدتر آن که همان آقای ضارب فردای آن روز در جایگاه ویژه ورزشگاه آزادی با سلام و صلوات جلوس کرد ولی باز هم مورد تشویق هوادارانش در باشگاه و خارج از آن قرار گرفت !
دایی آن اتفاقات را یا ندید یا نخواست که ببیند ولی وقتی که سایت باشگاه پرسپولیس نظر خواهی می کند و 95 درصد هواداران پرسپولیس به شکست این تیم رای میدهند یعنی به طور غیر مستقیم به علی دایی گفته شد که کار شما در این تیم تمام است و هر چه زودتر به فکر جایگاه دیگری باشید.
تابناك: ولی شهریار نشان داد همچون گذشته مرد روزهای سخت است ، جالب این که زمانی که وی در تیم ملی بازی می کرد هر گاه در دوران افت قرار می گرفت به یکباره اوج می گرفت و با گلهای زیبای خود دهان منتقدان را می بست ...
خیلی ها بر این باورند که این صبر و بردباری بازهم از سیاست های شهریار است و او به موقع زهر خود را خواهد ریخت ولی دایی هنوز هم تیم ملی و اتفاقات آن را فراموش نکرده که چگونه در عرض یکی دوساعت از عرش به فرش رسید و به قول خودش آن کار ، کار فوتبالی ها نبود...
امروز هم البته یک جریانی در باشگاه پرسپولیس شکل گرفته که هم از مقبولیت و محبوبیت دایی می خواهد برای مقاصدی خاص استفاده کند و هم بر آن است تا همه گناهان شکست را بر گردن دایی بیندازد و خود را مبری از هر گناهی نگه دارد...
بعید است که هواداران پرسپولیس حتی آنهایی که خیلی هم تعصب چندانی نشان نمی دهند رای 95 درصدی به شکست تیم شان در برابر ذوب آهن بدهند و این رای یعنی اینکه آقای دایی یک کامیون پوست خربزه زیر پای شماست!...
علی دایی بارها ثابت کرده است که مرد روزهای سخت هست و در شرایط بحرانی باعث سربلندی فوتبال ایران شده است .
به هر حال مربى كه خيلى ها موقعيت او را در جمع سرخپوشان متزلزل مى ديدند، با اين برد شیرین دیروز شرايط تا حدود زيادى عوض شد و دوباره پايه هاى حضور دايى در پرسپوليس مستحكم تر از گذشته شد.
آیا از این پس پرسپولیس همچون دیروز مقتدرانه بازی می کند ؟ آیا این تیم می تواند در جام حذفی موفق باشد آیا...