عصر ايران – ماجراي سفر عبدالله دوم پادشاه اردن به ايران زودتر از آن چيزي كه انتظار مي رفت تبديل به جنجال شد ، جنجالي كه به نظر مي رسد انگيزه هاي مخالفان آن بيش از آنكه مسايل مرتبط با اصول سياست خارجي كشور باشد ، اختلافات داخلي است .
ماجرا از اين قرار است كه در هفته هاي گذشته خبرهايي مرتبط با دعوت از پادشاه اردن براي سفر به ايران در ايام نوروز به رسانه ها درز كرد . دولت دهم با دعوت از عبدالله دوم و برخي ديگر از سران كشورهاي همسايه و منطقه در ايام نوروز قصد داشت تا جشن نوروز را برگزار كند كه اين عمل با مخالفت هاي شديد از سوي برخي اصولگرايان منتقد دولت روبرو شد و البته دولت بنا به دلايل مختلف در اجراي اين خواسته خود ناكام ماند و جشن نوروز ،در مقياسي محدودتر برگزار شد.
با اين حال ، محمود احمدي نژاد با اعلام اين كه خود او عبدالله دوم را دعوت كرده است ،بر سفر آتي او به تهران تاكيد نمود.
به نظر مي رسد مخالفت هايي كه با سفر عبدالله دوم پادشاه اردن به ايران انجام شده يا مي شود فاقد جنبه هاي اصولي مرتبط با سياست خارجي كشور است و بيشتر انگيزه اين مخالفت ها كشاندن نزاع هاي سياسي – داخلي به حوزه هاي مربوط به سياست خارجي است كه بارها تاكيد شده يكي از مهلك ترين اقداماتي است كه حيثيت ملي كشور را خدشه دار مي كند.
هدف اين نوشتار باز كردن منطقي ماهيت نزاعي است كه از نظر ما بيهوده بوده و بر سر هيچ است و در اين زمينه ذكر نكاتي چند ضروري به نظر مي رسد :
1- واقعيت اين است كه سفر يك مقام عالي رتبه كشوري به كشور ديگر در حكم تاييد اقدامات آن مقام از سوي كشور پذيرنده نيست و چه بسا دو كشور ميهمان و ميزبان اختلافات سياسي عميقي هم با هم داشته باشند . بنابراين اين مساله كه اردن هاشمي و ايران جمهوري اسلامي از 32 سال پيش با يكديگر اختلاف داشته اند و اردن ، حكومتي است نزديك به امريكا و ... نمي تواند مستمسك عدم تحرك ديپلماتيك براي بهبود و توسعه روابط باشد ؛ چه آنكه كشورها دوستي و دشمني هميشگي با هم ندارند و اين منافع دگرگون شونده در جهان به غايت متغير كنوني است كه چراغ راه سياست خارجي كشورها است و ايران هم از اين قاعده مستثني نيست.
همان گونه كه پيش از اين نيز اشاره شد ميزباني از يك مقام سياسي خارجي به
معناي پذيرش و تاييد كامل او نيست و چه بسا ميزباني فرصت مغتنمي باشد تا
كشور ميزبان مواضع انتقادي و اصولي خود را بدون پرده با مقام كشور ميهمان
در ميان بگذارد و به جاي واسطه ها مواضع خود را راسا به اطلاع مقام ميهمان
برساند . اشكال اين كار در كجاست و آيا كشور ما تا كنون ميزبان مقامات
كشورهايي كه با آنها اختلاف داشته و داريم نبوده است؟
2- مخالفان سفر عبدالله دوم به ايران هيچ دليل منطقي براي مخالفت با سفر اين مقام عالي رتبه اردن به ايران ندارند و به نظر مي رسد صرفا انگيزه مخالفت آنها ، زاويه داشتن با رييس دولت يا برخي از عناصر كليدي دولت است . به واقع بايد از اين دسته از مخالفان پرسيد كه چرا نبايد عبدالله دوم به ايران بيايد ؟ آيا هم اكنون در اردن ميان نيروهاي دولت و مردم جنگ و درگيري برقرار است و مخالفان از سوي نيروهاي امنيتي و نظامي سركوب مي شوند ؟
به راستي انگيزه اصلي مخالفت با سفر عبدالله دوم به ايران چيست ؟ چرا كه هيچ يك از اتفاقاتي كه در كشورهايي چون ليبي ، بحرين ، يمن و... در حال وقوع است در اردن به وقوع نپيوسته و فقط در دو ماه گذشته چند تظاهرات اعتراضي عليه نخست وزير و پارلمان بوده و پادشاه اردن با تغيير نخست وزير و كابينه تلاش كرده است بخشي از مطالبات مردم را پاسخ دهد . اين همان اتفاقي است كه در همين روزها با شدتي بيشتر در سوريه هم اتفاق افتاده است اما آيا مخالفان سفر عبدالله دوم در برابر سفر بشار اسد به تهران هم چنين مخالفت هايي مي كنند ؟
البته اين به معناي تاييد حكومت اردن نيست چه آن كه اردن نيز مانند اكثر ممالك عربي ، نهايتاً داراي يك ساختار استبدادي و سلطنت موروثي و وابسته به غرب است ولي اگر بخواهيم با اين ملاك ،روابط خود را با جهان تنظيم كنيم ، بايد بر نام دهها كشور در جهان خط بكشيم و نه برويم و نه بيايند! اين شدني است؟!
3- كشاندن اختلافات سياسي به عرصه روابط خارجي كشور اقدامي ناشايست و بر خلاف مصالح ملي كشور است و چه خوب است مسئولان و شخصيت هايي كه با سفر عبدالله دوم مخالفت مي كنند مخالفت خود با دولت يا شخصيت هاي صاحب نفوذ آن را از طريق مجاري ديگري پيگيري كنند.
اگر دستگاه سياست خارجي كشور به اين جمع بندي برسد كه از يك مقام خارجي - آن هم از مقامي كه كشورش در ايران سفارت دارد - دعوت كند و رئيس جمهور هم رسماً اعلام كند كه خودش دعوت كرده است ولي در همان حال جريان هايي عليه اين مساله نه انتقاد كه جوسازي كنند ،آيا مي توان در سياست خارجي قدم از قدم برداشت؟ زماني مقام معظم رهبري ، موازي كاري ناشي با وزارت خارجه كه از انتصاب چند نماينده وِيژه بود را مردود دانستند ولي اينك گويا اين موازي كاري تبديل به يك اپيدمي شده است!
4 - وقتي رئيس جمهور مي گويد كه دعوت كننده خودش بوده است و سپس چنين جو سنگيني را عليه او به وجود مي آورند ، انتظارشان يكي از اين دو چيز است: يا ايران دعوتش را پس بگيرد يا طرف مقابل با ديدن فضاي نامناسب نيايد.
اگر نيك بنگريم ،تحقق هر كدام از اين دو مورد ،به زيان ايران است. اگر رئيس جمهور ايران دعوت رسمي اش را پس بگيرد ، از اين به بعد هيچ اعتباري به قول و قرارهاي ديپلماتيك ايران در جهان قائل نخواهند بود زيرا وقتي دعوت بالاترين مقام اجرايي يك كشور از بالاترين مقام كشور ديگر به اين سادگي پس گرفته شود ، ديگر چه اعتباري به ساير افراد و ساير حرف ها؟
اگر هم طرف مقابل با مشاهده فضاي نامناسب داخلي ، سفر خود را لغو كند ، معنايش اين است كه دعوت ايران رد شده است كه به هيچ عنوان برازنده كشورمان نيست.
اتفاقاًاين جريان هاي داخلي ،بهانه خوبي براي عبدالله دوم فراهم مي سازند تا توپ را به زمين ايران بيندازد و دعوت را ناديده بگيرد.چه آن كه دعوت از وي ،قبل از وقايع اخير كشورهاي عربي صورت گرفته و در حال حاضر كه روابط ايران و كشورهاي عربي در مقطع نامناسبي است ،سفر پادشاه اردن به كشورمان مي تواند به معناي انشقاق در صف ضدايراني كشورهاي عربي باشد . لذا عبدالله در شرايط كنوني به ايران نخواهد آمد و با فضايي كه در داخل ساخته اند ، مي تواند اين نيامدن را به هزينه ايران تحقق بخشد.در واقع ، آقايان با شاهكار خودشان ،اردن را در موضع برتر و سياست خارجي ايران را در مقام تدافعي قرار داده اند كه به هيچ روي مناسب كشور نيست.
از سایت شما ممنون
اگه ما به هیچ کشوری رابطه نداشته باشیم این ملت چی باید بخورند به فکر تولید کننده ها و کارخانجات نیستید که باید مواد خام مصرفی خودشون رو از همین کشورها تهیه کنند تا کی میخواهید منافع خودتون رو ببینید.
حکومت اردن به جز دشمنی، چه چیزی برای ما داره؟ من نمیدونم این آقای رئیس جمهور چرا به اتکای نوعی منت کشی، به بهانه رابطه با کشورهایی که سالهاست با ما دشمنی دارند ، میخواهد حیثیت و جایگاه بین المللی کشور رو پایین بیاورد؟
درسته که اردن متحد صدام در حمله به ما بوده و الان هم در جبهه آمریکاست .اما شما چرا نمی خواید یه کم از تاریخ درس یاد بگیرید
انگلیس بعد از جنگ های صلیبی و درک قدرت اسلام ابتدا اعراب را از حکومت عثمانی جدا کرد ، سپس ایران را به جان عثمانی انداخت و سپس خود اعراب را هم تکه تکه کرد.
حالا چه اشکال داره ما از مخالفان و دشمنانمون دعوت کنیم بلکه بتونیم اونا رو به جبهه خودمون بکشونیم.برای همین تندروی هاست که ما هیچوقت به فرض مثال در اروپا یک متحد نداشتیم و همه بر علیه ما بودند.
تاریخ علم پیروزی است.
واقعا عالی و سرشار از عقلانیت بود.
به واقع خیلی از فشار های وارده به دولت تنها از جنبه اختلاف شخصی و سهم خواهی از رئیس جمهور محبوب است
مجددا از عصر ایران تشکر میکنم