"عصرایران"عربی - هر چند مصری ها ، روز قیام خود علیه حکومت دیکتاتوری مبارک را روز خشم نامیدند ، اما پربیراه نیست آن را روز حریت بنامیم چه آن که در این روز ، مردم مصر ، هر چند خشم فروخفته خود را علیه سال ها ستمگری و اختناق نشان دادند ، اما هدفشان تنها نمایش خشم و تخلیه آتش فشان درونی نبود بلکه آنها در جست و جوی راهی برای آزادی ملی بودند ، آزادیی که در صندوق های رای فرمایشی نیافتند!
چرخش قدرت بین نخبگان با رای و نظر مردم ، هدف بنیادین دموکراسی است اما در مصر بر خلاف اکثر کشورهای جهان ، از طول سه دهه گذشته ، فقط بین حسنی مبارک 53 ساله با حسنی مبارک 59 ساله و سپس 65 ساله و ..84 ساله چرخیده است (انتخابات ریاست جمهوری مصر هر شش سال یک بار است)و گویا ، مرگ ، تنها چیزی است که می تواند کرسی ریاست جمهوری مصر را از مبارک باز ستاند.
مبارک ، اما فکر آنجا را هم کرده است: به رسم شاهان ، مبارک کوچک جای مبارک بزرگ!
اما مصری ها ، این بار تصمیم گرفته اند منتظر عزرائیل نباشند و با نشستن جمال به جای حسنی ، از چاله به چاه نیفتند.
مردم مصر ، شایسته زندگی بهتر ، آزادی و رفاه اقتصادی و اجتماعی هستند ؛ تاریخ آنها نیز این را ثابت کرده است.مصری ها ، قومی نابالغ نیستند که قیم های مادام العمر نیاز داشته باشند.
این روزها ، آنان تلاش بزرگی را آغاز کرده اند ، اما مبارک قطعاً دوست ندارد آخر عمرش را در کنار زین العابدین بن علی سپری کند و روزهای پایانی را به گفتن و شنیدن خاطرات دوران دیکتاتوری و حسرت قدرت از دست رفته بگذراند.
هم از این روست که انتظار می رود "پادشاه رئیس جمهور نما" تمام توانش را به کار گیرد و روزهای آخر اسارت مصری ها را رنگ خون هم بزند کما این که بن علی نیز چنین کرد و "مردم به ستوه آمده" را آشوبگر نامید.
اما آنچه واضح است این که این مبارزه را طرفی خواهد برد که بیشتر مقاومت کند و کمتر بترسد. مبارک لب مرگ ، چیز چندانی برای از دست دادن ندارد ولی اگر مردم کوتاه بیایند ، پایه های استبداد مستحکم تر خواهد شد و با آمدن مبارک جوان ، تا سالیان دراز ، به اختناقی سهمگین تر دچار خواهند آمد و کودکانشان به جای آن که در فضای آزادی و دموکراسی تنفس کنند ، همانند نسل سوخته مصری ها ، تنها فرصت خود برای زندگی را در اتمسفری از استبداد و ستم پذیری خواهند گذراند.
مصری ها ، اما خوب می دانند که آزادی بسیار نزدیک است و مگر در تونس چنان نشد؟!