عصرايران - روزنامه تهران امروز با انتشار تحليلي درباره بركناري منوچهر متكي از وزارت خارجه ، نسبت به شكل گيري افراط گرايي در دستگاه ديپلماسي كشور ابراز نگراني كرد.
اين روزنامه با ذكر خاطره اي از تقابلات احمدي نژاد و متكي ، وزير خارجه سابق را "وزنه تعادل" در سياست خارجي ايران دانست كه در پنج سال گذشته ، در برابر نفوذ افراطي ها در سياست خارجي مقاومت كرده بود.
متن تحليل تهران امروز را در زير بخوانيد:
فارغ از آنكه منوچهر متكي در طول پنج سال و سه ماه سكانداري وزارت امور خارجه، چه كارنامهاي از خود به جاي گذاشت، يك ويژگي بارز «آقاي ديپلمات» باعث ميشود بركناري متكي، نگرانيهاي جدي تر را براي آينده دستگاه ديپلماسي ايران به وجود آورد.
مروري بر سوابق متكي نشان ميدهد كه او، از معدود مديران ارشد كشور است كه از اول انقلاب تاكنون فقط در يك رشته تخصصي، مسئوليت پذيرفته و كار كرده است؛ متكي از همان مجلس اول شوراي اسلامي كه عضو كميسيون سياست خارجي بود تا پيش از بركناري عجيباش در
22 آذر 89، صرفا در پستهاي ديپلماتيك و مرتبط با سياست خارجي كار كرده است:
-نماينده مجلس شوراي اسلامي (دوره اول- عضو كميسيون خارجي): ۱۳۵۹
- رئيس اداره هفتم سياسي- وزارت امورخارجه: ۱۳۶۳
- سفير جمهوري اسلامي ايران در تركيه:۱۳۶۴
-مدير كل اروپاي غربي وزارت امورخارجه:۱۳۶۸
-معاون امور بينالملل وزارت امورخارجه:۱۳۶۸
-معاون حقوقي، كنسولي و امور مجلس وزارت امورخارجه:۱۳۷۱
-سفير جمهوري اسلامي ايران در ژاپن: ۱۳۷۳
-مشاور وزير امورخارجه:۱۳۷۸
-معاون بينالملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي: ۱۳۸۰(مامور ۲سال)
-نماينده مجلس شوراي اسلامي (دوره هفتم- رئيس كميته روابط خارجي كميسيون امنيت ملي):۱۳۸۳
-وزير امور خارجه در دولت نهم و دهم (از ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹)
سه دهه حضور مستمر در فعاليتهاي ديپلماتيك، متكي را با فوت و فن روابط بينالملل آشنا كرده بود و البته رشته تحصيلياش يعني روابط بينالملل نيز پشتوانه علمي او در اين عرصه بوده است.
اين سوابق علمي و عملي، از سال 1384 تا قبل از بركنارياش در هفته گذشته، يك كاركرد عمده در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران داشت و آن «جلوگيري از نفوذ افراطگرايي در سياست خارجي» بود.
در سال 84 بسياري از ياران حلقه نخست آقاي احمدينژاد، نه تنها كوچكترين سابقهاي در روابط بينالملل نداشتند بلكه تا قبل از دولت نهم حتي يك سفر خارجي هم نرفته بودند.
علاوه بر آن، افكار افراط گرايانه آنها علاوه بر صحنه سياست داخلي، حوزه روابط خارجي را نيز هدف قرار داده بود. گمان آنها اين بود كه همانگونه كه در داخل كشور پيروز انتخابات شدهاند، ميتوانند در خارج نيز بدون رعايت اصول ديپلماتيك و ظرايف آن، سياست خارجي را اداره كنند.
در چنان شرايطي، يك اتفاق غيرمنتظره، نجات دهنده سياست خارجي ايران از التهابات ناشي از افراط گرايي شد: منوچهر متكي كه رئيس ستاد انتخاباتي علي لاريجاني در تهران بود، وزير خارجه شد.
البته متكي، گزينه احمدينژاد نبود اما رئيسجمهور جديد، نصيحت بزرگان نظام را پذيرفت و او را براي گرفتن راي اعتماد به مجلس معرفي كرد.
بدين سان، يك تقابل پنج سال و سه ماهه بين «جريان غيرمعتقد به قواعد ديپلماسي» از بيرون وزارت خارجه به سرپرستي احمدينژاد و «طيف ديپلمات و جهان آشنا» در درون وزارت خارجه به رهبري منوچهر متكي شكل گرفت.
ويژگي شاخص جريان نخست، عدم توازن در مواضع بود. به عنوان مثال از يك سو، شديدترين مواضع و غيرديپلماتيكترين ادبيات را عليه آمريكا به كار ميگرفت و از سوي ديگر ذوق عجيبي براي برقراري رابطه داشت.
رئيسجمهور در سفرهاي استانياش، با لحني حتي گاه خارج از عرف ايراني، به سران آمريكا ميتاخت و در عين حال، نامههايي بدون همفكري با دستگاه ديپلماسي به آنان مينوشت كه همگي نيز بيپاسخ ماندند.
در چنان شرايطي، متكي وزنه تعادل در سياست خارجي ايران بود و تا جايي كه ميتوانست ميكوشيد مانع از اقدامات غيرمتعارف و نسنجيده برخي مسئولان در عرصه سياست خارجي شود.
به عنوان مثال، هنگامي كه شبكه خبري الجزيره، به نقل از كاندوليزا رايس، وزير خارجه وقت آمريكا اعلام كرد كه ايالات متحده آماده چرخش 180 درجهاي در سياستش نسبت به ايران است، احمدينژاد با متكي تماس ميگيرد و با لحني تند به او ميگويد: حالا كه آمريكاييها درصدد اصلاح سياست خود نسبت به ايران هستند، شما چرا فرصت سوزي ميكنيد و از اين اظهارات استقبال نميكنيد؟!
احمدينژاد سپس از متكي ميخواهد به سخنگوي وزارت خارجه دستور دهد كه فورا از اين سخنان استقبال كند.
متكي اما اين كار را نميكند و صرفا از مسئولان وزارت خارجه ميخواهد متن كامل سخنان رايس را پيدا كنند. او در برابر فشارهاي رئيسجمهور و در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره اظهارات رايس، پاسخي ديپلماتيك ميدهد: «خانمها معمولا شجاع ترند» همين! سرانجام پس از تحقيقات، كاشف به عمل ميآيد كه رايس آن جمله را واقعا گفته، اما آن را مشروط به توقف كامل غني سازي در ايران كرده بود.
در آن مقطع، اگر كسي با ويژگي «اطاعت پذيري مطلق» وزير خارجه بود، فورا امتثال امر ميكرد و به رايس چراغ سبز نشان ميداد و بعد بايد كلي تلاش ميشد تا بحث توقف غنيسازي از اين چراغ سبز منها شود!
اينك اما، آقاي ديپلمات در راس دستگاه ديپلماسي نيست. در اين ميان هر چند صالحي سرپرست وزارت خارجه، چهرهاي تكنوكرات محسوب ميشود اما اولا مشخص نيست كه وزير خارجه شود يا خير و ثانيا معلوم نيست آيا ميتواند به اندازه متكي در برابر افراط گراييهاي تحميلي بر سيستم وزارت خارجه و به محاق بردن بدنه كارشناسي آن مقاومت كند؟
فراموش نكنيم كه متكي، شخصي قائم به نفس و داراي حمايت مقامات ارشد نظام بود اما صالحي چهرهاي است كه استقلال شخصاش، بيشتر در عرصه علمي و دانشگاهي است، اما در حوزه سياست، وامدار خود احمدينژاد محسوب ميشود و لذا طبيعتا قدرت چانه زني و مقاومت بسيار كمتري خواهد داشت بهويژه آنكه از ماجراي متكي و بركناري عجيب و غريبش، قاعدتا اين عبرت را گرفته كه در دولت دهم، وزير مستقل و كارشناس همواره بر لبه تيغ حركت ميكند.
موفق باشید.
هرکه با مشائی درافتاد ! کنارافتاد یا خواهد افتاد!
حرکتی بود بسیار نسنجیده.
امان از دل رهبر ...
نباید با مشائی مخالفت میکرد
............!!!