رئيس کميته انضباطي فدراسيون فوتبال با بيان رنجنامهاش آسيبهاي اين رشته ورزشي را مطرح کرد.
فوتبال ايران در سال 89 و 2010 ميلادي که رو به پايان است، هيچ توفيق مهمي در عرصه بينالمللي به دست نياورد. تمام اخبار و اتفاقات فوتبال ايران حتي از 300 کيلومتري پايتخت نيز فراتر نرفت چرا که در تمام اتفاقات هيج نکته مثبت فني ديده نميشد. هر چه بود حاشيه و جنجال و مسائل غير اخلاقي و مصاحبههاي تند و آتشين اهالي فوتبال عليه يکديگر بود.
اين مسائل باعث شد گفتوگويي با رئيس کميته انضباطي داشته باشيم و بدانيم نظر قاضي مجتبي شريفي که مامور نظم و انضباط در فوتبال ايران است، در مورد اين نکات منفي و آسيبها چيست.
گفتوگوي فارس با شريفي را در زير ميخوانيد.
* اين رنجنامه من در فوتبال است
با توجه به انواع مشکلاتي که در فوتبال وجود دارد و از نظر بار فني نتيجه نميگيريم و شاهد انواع معضلات اخلاقي در فوتبال هستيم، آن هم در حالي که مبلغ قرارداد بازيکنان بيرويه در حال افزايش است و عملکرد فني آنها رو به کاهش، بايد آسيبشناسي جدي در فوتبال انجام گيرد. حرفهايي که ميزنم در واقع نوعي رنجنامه من در حوزه فوتبال است.
* مهمترين آسيبها در فوتبال ناشي از تفکر غلط است
بيشترين آسيبها در حوزه فوتبال از تفکر و انديشه غلط ناشي ميشود، تفکر و انديشهاي که نه ساختار ديني را در ورزش حاکم ميکنيم و نه اخلاق حرفهاي و مباني آن را مستقر ميکنيم. به همين دليل است که ميبينيم اکثريت قريب به اتفاق آسيبهاي موجود در فوتبال ناشي از اين مطلب است که در ذهن و خاطره ما انديشه ديني که موجب رفتار و گفتار ديني است يا لااقل تفکر حرفهاي که موجب رعايت تکاليف حرفهاي است، جاري و ساري نيست. اين انديشههاي غلط مولد رفتارهاي غلط و نيز خلق ادبيات نادرست و در کنار آن دوري از تلاش فني و پرداختن به متن و بطن فوتبال است.
* راه فائق شدن بر آسيبهاي فوتبال
هميشه به منظور رفع آسيبهاي موجود بايد آنها را به طور دقيق شناسايي و با يافتن راهکارهاي مناسب اجرايي که مبتني بر آموزههاي ديني است، اين آسيبها را برطرف کرد. در اين حوزه به طور خلاصه اين آسيبها برجسته و نمايان است که ما به باورهاي آخرتگرا و معامله با خداوند و اميد به جبران از سوي او به هيچ وجه در زندگي خود عمل نميکنيم. از اين رو تمام انديشههاي ما معطوف به اين امر شده که اگر جفايي ميبينيم به سرعت آن را با جفايي بدتر پاسخ داده و اگر سخن ناپسندي ميشنويم آن را با سخني ناپسندتر جبران کنيم.
اگر به عملي در حوزه فوتبال اشتغال داريم تمام تفکر خود را معطوف به منافع و عوايد مالي و مادي آن ميکنيم که توقعات و انتظارات ديگران و تکاليفي که به عنوان وظيفه ديني و يا لااقل تکليف وجداني و حرفهاي بر عهده داريم،عمل نميکنيم.
* نبود مالکيت خصوصي، داشتن ادبيات نامناسب و پرداختن به حواشي
در کنار مشکلات ناشي از عدم مالکيت بخش خصوصي که ميتواند بسياري از مسائل فني را حل کند، نداشتن ادبيات مناسب و پرداختن به حواشي به جاي متن مهمترين معضلات فوتبال است. اين در حالي است که در فوتبال مدرن کليه بازيکنان و مربيان مکلفند که پس از اتمام بازي همه سخنان خود را معطوف به علل برد و باخت کرده و در حوزه فني خود را مکلف به پاسخگويي بدانند تا تدريجا مسائل فني پيشرفت کرده و شاهد رفع کاستيها در حوزه فني باشيم.
اگر بخواهيم آسيبهاي موجود در فوتبال را در جملهاي خلاصه کنم، چنين ميگويم که خلاء بينش در ورزش منشاء همه کاستيها است و چرا که بينش روشساز است و اشتباه بودن بينش و داشتن انديشه غلط مولد رفتار و روش ناپسند خواهد بود. به همين دليل تا هنگامي که فکر غلط از ذهن خارج نشود، پرداختن به متن و کمک به ارتقاي سطح فني فوتبال جاي خود را به حواشي، اهانت به همنوعان، تحقير اطرافيان و فرافکني در خصوص نتايج تيم ميدهد و با اين شرايط، امري اجتنابناپذير خواهد بود.
* زبان 75 درصد از مشکلات فوتبال ايران است
مشکلي که در مورد ادبيات نادرست موجود در فوتبال ميتوان ذکر کرد اين است که در آموزههاي ديني به گناهان زباني بيشتر از ساير گناهان ساير اعضا اهميت داده ميشود تا جايي که در روايتي آمده کساني که در آتش ميافتند هنگامي که دليل جهنمي شدن آنها را ميپرسند، دو سوم آنها بدعاقبتي خود را ناشي از زبان معرفي ميکنند که آنچه بر سرم آمده و من را به آتش جهنم افکنده، زبانم است.
در حديث ديگر آمده در قيامت همه اعضا و جوارح از زبان مينالند و ميگويند آنچه بر سر ما آمده از اين عضو ناشي شده و همه ما جور همراهي با اين عضو را متحمل ميشويم. عجيب است که بزرگترين گناهان کبيره مانند غيبت، تهمت، نمامي، استهزا، تحقير مومن و دهها گناه ديگر بيشترين پيامد منفي را که بر زندگي بر جا ميگذارد ناشي از زبان است و در فوتبال نيز از اين مشکل رنج ميبريم به طوري که زبان 75 درصد از مشکلات فوتبال ايران است.
فوتبال 3