صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۴۲۹۳۸
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۰ - ۰۸ آبان ۱۳۸۹ - 30 October 2010

نمایشگاه مطبوعات در تسخیر نشریات زرد


سیدعبدالجواد موسوی در یادداشتی در «خبر آنلاین» نوشت:

چهل، پنجاه سال پیش زنده‌یاد جلال آل‌احمد تصویری از وضعیت مطبوعات ترسیم کرد که همانندی‌های آن با وضعیت مطبوعات در روزگار ما تکان‌دهنده و حیرت‌آور است و برای اهل تأمل پرسش‌هایی را پدید می‌آورد که نفس آن پرسش‌ها ـ بدون در نظر گرفتن آن که پاسخ آنها چیست ـ می‌تواند تکلیف خیلی از چیزها را روشن کند.

 من هر چند وقت یک‌بار به امید آن که گزارش آل‌احمد از وضعیت مطبوعات تنها یک گزارش از سال‌های دور باشد آن مقاله را مرور می‌کنم و متأسفانه هر بار سرخورده‌تر از بار پیش با همان سؤال‌های بنیادین روبه‌رو می‌شوم. به احتمال زیاد نمی‌توان تعبیر صریح، تلخ، گزنده و در عین حال حقیقی آل‌احمد را از مطبوعات بار دیگر تکرار کرد، اما این حزم و احتیاط و ادب‌ورزی متکلفانه و متصنعانه دردی را از ما دوا نخواهد کرد و تنها پرده‌ای بر سر عیوب پنهان ما خواهد کشید:

پرده‌پوشی من از غایت دینداری نیست
پرده‌ای بر سر صد عیب نهان می‌پوشم

برای پی بردن به حقیقت ماجرا کافی است قدم رنجه بفرمایید و سری به دکه‌های مطبوعاتی بزنید، تمامی دکه‌ها در تسخیر مطبوعات زردند. یا اصلاً برای این که تصویر واضح و روشن‌تری از وضعیت مطبوعات داشته باشید، پیشنهاد می‌کنم به مصلای تهران تشریف ببرید و از نمایشگاه مطبوعات بازدید بفرمایید تا عمق فاجعه را به تمامی درک کنید.

نمی‌خواهم بگویم شرایط کنونی تمام و کمال محصول سیاست دولت نهم و دهم است. در دولت‌های پیشین هم آنچه خودنمایی می‌کرد و دل اهل فرهنگ را به درد می‌آورد، همین ترک‌تازی نشریات زرد بود. نشریاتی که جز ترویج حماقت و سفاهت هیچ هنر دیگری ندارند، اما هر چه بود، نشریاتی که دغدغه فرهنگ و هنر داشتند، از حق و حقوقی برخوردار بودند و دست کم همانند اقلیت‌های مذهبی به رسمیت شناخته می‌شدند. امروز اما تعداد نشریات جدی و قابل تأمل ما به تعداد انگشتان دو دست هم نمی‌رسد و این یعنی فاجعه.

ممکن است چنین اوضاع فاجعه‌باری در چشم عده‌ای از اهل سیاست که گمان می‌کنند هرگونه فعالیت فکری و فرهنگی قدرت آنها را به خطر می‌اندازد، خوشایند باشد اما این ظاهر ماجراست. اینجا ایران است و برخلاف کشورهای حاشیه خلیج‌فارس نمی‌توان با ترویج و اشاعه سطحی‌نگری و ابتذال جامعه را کنترل کرد و اصلاً اگر قرار بود مردم ایران با این حرف‌ها سرشان کلاه برود که انقلاب نمی‌کردند. مگر در دهه چهل و پنجاه کم از این نشریات زرد داشتیم؟ در و دیوار این مملکت در تصرف هنرپیشه‌های مهوع فیلمفارسی بود.

مثل حالا که اغلب نشریات مزین به هنرپیشه‌های درجه سوم تلویزیونی و سینمایی است. نتیجه آن ابتذال لجام‌گسیخته چه بود؟ من نمی‌گویم در همه این نشریات زرد را گل بگیرند، اما کمی هم فضا را برای آنها که نمی‌خواهند به اقتضای وضع موجود گردن نهند، باز بگذارند.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200