حافظ را دوست دارم و سعدی را بیشتر و این چند ساله در روز بزرگداشت هر یک از مفاخر ملی خصوصا این دو که عزیزترند، به اهمیت "روز بزرگداشت" فکر می کردم و ضمن خوشحالی از آشنا شدن بیشتر مردم با مفاخرمان، به احساس تلخی که نسبت به غربت یک نام محترم در بین اسامی اشخاص و اماکن و خیابان ها داشتم، نبودِ نام او در فهرست روز های بزرگداشت هم اضافه شده.
درحالی که به جا و به حق برای نوادگان او روز بزرگداشت وجود دارد؛ مثل امروز برای امامزاده ی واجب التعظیمی که بالاترین فخر و مباهات برای او فرزندی امام موسی الکاظم علیه السلام و برادری با امام رضا سلام الله علیه است.
امااصلا برای او هیچ بزرگداشتی برپا نمی شود در حالی که امامان ما همه به وجود و نسبت شان به آن بزرگ، فخر و مباهات داشتند. کسی که نزد خدا و پیامبر اعظم از اهمیت و مرتبت خاص و والایی برخوردار بود. و رسول خدا به جای روز عزا برای او سال حزن و عم اعلام کرد؛ عام الحزن!
کسی که در اهل اسلام فقط دخترش فاطمه اطهر و در اهالی سایر امم فقط آسیه و مریم با او هم مرتبه هستند!
مادر تمام مومنان خدیجه کبری سلام الله علیها؛ او که همچنان غریب است.
برگرفته از
سايت شخصي حجت الاسلام والمسلمين شهاب مرادي