گل -موضوع استرداد طلب داريوش مصطفوي از فدراسيون فوتبال تبديل به مهمترين تيتر خبري روزنامه هاي ورزشي شده است ، آن هم در شرايطي كه بازي ايران و برزيل به عنوان مهمترين بازي دوستانه تاريخ فوتبال ايران به زودي برگزار مي شود...
با انتشارحرفهاي علي كفاشيان كه مبالغ خرج شده را شبهه ناك مي داند، خبرگزاري ايسنا به سراغ سعيد فائقي رفته و وي ماجراي مخارج رئيس اسبق فدراسيون دردوره تصدي را يا جزيئيات شرح داده است. آن چه كه فائقي مي گويد اين است كه اين پول ها خرج شده اما اسناد آن از ميان رفته است اما شهودي وجود دارند كه مصطفوي را تاييد مي كنند.
در اين ميان اما داستاني فرعي وجود دارد. اينكه وي در نامه اي از صفايي فراهاني مي خواهد كه مبلغ 177 هزار دلار آمريكايي را به مصطفوي برگرداند اما صفايي در پاسخي گزنده با اشاره به تخلفات مالي ، از وي درخواست مي كندپيگير بازگرداندن اين پول نباشد. البته فائقي در مصاحبه امروز گفت كه نامه اي به صفايي فراهاني ننوشته است.
او گفت :آن زمان "زاهدزادگان" معاون مالي دفتر امور مشترك فدراسيون‌ها قرار شد حساب و كتاب مصطفوي را بررسي و اعلام كند. اسناد و مدارك هم به پيوست درخواست مصطفوي به دست من رسيد كه وي فلان مبلغ از فدراسيون طلبكار است. اين طلب توسط زاهدزادگان تاييد شده بود. من هم اين موضوع را طي نامه‌اي رسمي به هاشمي طبا اعلام كردم و همه مدارك را همراه نامه به پيوست ارائه دادم و گفتم كه مصطفوي از فدراسيون طلبكار است.
فائقي ادامه داد: آن زمان شرايط به گونه‌اي بود كه سال مالي تمام شده بود. به عنوان مثال اين اتفاق در سال 76 افتاده بود و ما فروردين يا ارديبهشت 77 به آن رسيدگي كرديم. اين طلب در بحث ديون قرار گرفت. حال من نمي‌دانم كه آيا هاشمي طبا طي نامه‌اي رسمي طلبكار بودن مصطفوي را به فدراسيون اعلام كرده يا اينكه در ملاقات حضوري به طور شفاهي به صفايي فراهاني اطلاع داده كه طلب وي را پرداخت كند.
من هيچ نامه‌اي به طور مستقيم براي صفايي فراهاني ننوشتم. به احتمال فراوان صفايي نامه را از هاشمي طبا دريافت كرده و به شخص هاشمي هم پاسخ آن را داده است. من نه از طرف هاشمي طبا و نه صفايي فراهاني نامه‌ي رسمي دريافت نكرده‌ام. فقط اين مسائل به طور غير رسمي مطرح مي‌شد.
اما اينكه فائقي با اين حافظه خوب ، نامه خود به صفايي را فراموش كرده است جاي تعجب دارد. به هرحال سايت گل متن اين نامه را كه به بازپرداخت پول (177هزار دلار آمريكايي) به مصطفوي اصرار دارد، منتشر مي كند: