ع
صرایران - صادق حبیب زاده - سه تبعه آمریکایی یک سال پیش به اتهام ورود غیر قانونی به خاک کشورمان از سمت مرزهای غربی، بازداشت شدند. پس از مدتی وزیر اطلاعات و نیز دستگاه قضایی این افراد را متهم به جاسوسی کردند و این موضوع را حتمی دانستند.
درباره این افراد ، در همین بدو امر و از نگاه انسانی ، تصریح می داریم که اگر این ها جرمی مرتکب نشده اند ، حتی یک روز هم نباید در حبس باشند ولی اگر واقعاً مجرم هستند ، ذکر نکاتی چند حائز اهمیت است.
براساس اعلام دادستان تهران ، یکی از این سه نفر می تواند با تودیع 500 میلیون تومان وثیقه آزاد شود و ممنوع الخروج هم نخواهد بود.
از روز جمعه گذشته تاکنون چندین مقام قوه مجریه از دفتر ریاست جمهوری گرفته تا وزارت ارشاد و وزارت خارجه در قالب های مختلف درباره عفو و آزادی یک تبعه آمریکایی متهم به جاسوسی خبر داده اند.
این مقامات تا پیش از این و در هنگام طرح سؤالی درباره پیگیری آزادی سه جوان آمریکایی در ایران تاکید می کردند که قوه قضاییه ، نهادی مستقل است و لذا چاره ای جز طی مراحل حقوقی و قانونی وجود ندارد اما حال می بینیم که به اعلام دادستان تهران بدون هماهنگی با قوه قضائیه از عفو یک تبعه آمریکایی و آزادی وی خبر می دادند.
از سوی دیگر در دو روز گذشته تمامی اخبار منتشر شده از مقامات قوه مجریه از "عفو و آزادی" این تبعه آمریکایی حکایت می کرد ولی به یک باره این وضعیت به " آزادی مشروط به تودیع وثیقه مالی" تبدیل شد. این تفاوت را چگونه می شود تفسیر کرد؟
در همین حال ، این سه آمریکایی به استناد اظهارات وزیر اطلاعات و دادستان تهران، به عنوان جاسوس، شناخته شده اند. حال باید پرسید آیا صدور وثیقه ای به ارزش 500 میلیون تومان معادل 500 هزار دلار برای یک متهم به جاسوسی، مناسب است؟ این در حالی است که در ماه های اخیر شاهد آزادی مشروط شماری از شهروندان ایرانی بودیم که با اتهاماتی کمتر از جاسوسی ، با وثیقه های به مراتب سنگین تر روبه رو بودند.
همچنین به راحتی آب خوردن می توان فهمید که این تبعه آمریکایی پس از آزادی مشروط، به دلیل ممنوع الخروج نبودن ، کشور را ترک می کند و این در حالی است که وی متهم امنیتی است و اتهامش جاسوسی. اینکه باید اجازه داد یک جاسوس به راحتی کشور را ترک کند چه معنایی خواهد داشت؟
حتی کشورهایی مانند روسیه و آمریکا هم که روابط بسیار نزدیکی با هم دارند جاسوسان یکدیگر را به این راحتی آزاد نمی کنند بلکه همانطور که اخیرا شاهد بودیم دو کشور ، جاسوسان خود را در خاک کشور سومی و ان هم بر اساس یک معامله سیاسی و اطلاعاتی مبادله کردند و این در حالی است که مقامات دولتی اعلام کرده بودند برای آزادی تبعه آمریکایی می خواهند مراسمی در هتل استقلال یا مجموعه حافظیه کاخ سعدآباد در تهران ؛ آن هم با حضور معاون رئیس جمهور برگزار شود.
واقعا این رفتار را چگونه می توان توجیه کرد؟ مثل اینکه برخی ها هنوز از تجربه تحقیر آمیز بدرقه ملوانان انگلیسی در پاستور درس عبرت نگرفته اند که این گونه به دنبال تکرار این برنامه هستند؟
اگر قصد آزادی یک متهم خارجی را دارید خیلی محترمانه و از سر عزت، او را دم در زندانی که در آن نگهداری می شود ، تحویل نمایندگان سفارت سوئیس ،حافظ منافع آمریکا در ایران دهید و بدانید که موضوع و این قدر بالا و پائین کردن و مراسم و بدرقه نمی خواهد. مگر هنگامی که آمریکا در عراق دیپلمات های ایرانی را آزاد کرد برای آنها مراسم گرفت؟
فراموش نکنیم هم اکنون تعدادی از شهروندان ایرانی به اتهامات واهی در زندان های های آمریکا محبوس و به اشد مجازات محکوم هستند. در این کشور نه از عفو، نه از آزادی مشروط همراه با تودیع 500 هزار دلار و نه از برگزاری مراسمی در کاخ سفید با حضور معاون رئیس جمهور آمریکا برای بدرقه زندانیان ایرانی خبری است.
همچنین آیا آزادی این افراد ، آن هم در اوج تهدیدها و توهین های آمریکایی ها که نمونه اش ، سخنان اخیر هیلاری کلینتون بوده ، نمی تواند از سوی غربی ها ، به انفعال و باج دادن ایران معنی شود؟ کما این که در چند روز گذشته ، رسانه های آمریکایی ، چنین نگاه و تفسیری به ماجرا داشته اند.
اگر قرار است این ها را آزاد کنیم ، باید در شرایطی چنین اقدامی نماییم که تعبیر به ضعف نشود و الا چه سود از پذیرایی یک ساله از سه جاسوس آمریکایی؟!
در پایان ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که در شرایطی که رأفت و محبت ، شامل حال جاسوسان آمریکایی می شود ، چه اشکالی دارد همین رویکرد درباره متهمان و محکومان حوادث یک سال گذشته شود؟ نکند آیه شریفه
"محمد رسول الله والذین معه ، اشداء علی الکفار رحماء بینهم " را معکوس بخوانیم.
ایا سر کاریم؟
ضمن اینکه رأفت اسلامی به ذلت تبدیل میشود