صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۳۳۵۶۵
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۳ - ۰۶ شهريور ۱۳۸۹ - 28 August 2010

ارتباط سریال جراحت با وقایع بعد از انتخابات از نگاه سایت توکلی

 
سایت الف متعلق به احمد توکلی نوشت:

هوشی (هوشیار) برای آن‌که از پدرش دفاع کند تصمیم می‌گیرد خانه پدرش را  – به خیال این‌که کسی در خانه نیست - به آتش بکشد تا تقصیر به پای اسماعیل نوشته شود. در این بین اما اکرم دختر بزرگ و همسر امیرحافظ در آن خانه بر اثر آتش‌سوزی آسیب می‌بیند و سرایدار خانه نیز که در آتش سوخته، می‌میرد.

در این اما میان همه چیز به پای اسماعیل پدر امیرحافظ - که عموی اکرم هم هست - نوشته می‌شود چرا که چند نفر شاهد بوده‌اند که او کامیار را تهدید به آتش زدن آن خانه کرده است با این وجود اسماعیل بی‌گناه است. ولی امیرحافظ پدر را متهم آتش زدن خانه و مصدوم شدن همسرش می‌داند؛ پدر اکرم هم همین‌طور...
 
بقیه این داستان هر آن‌چه باشد موضوع این یادداشت نیست. قرار هم نیست نقد فیلم یا تحلیل سینمایی ارائه کنم بلکه همه‌ سخن این‌ است که در سریال "جراحت" که هرشب از شبکه 3 پخش می‌شود فتنه‌ای به تصویر کشیده شده است. فتنه‌ای که دو جبهه دارد. یکی کامیار وفرزندش – هوشی - که از اسماعیل و بزرگ کینه‌ای قدیمی در دل دارند و در جبهه دیگر هم اسماعیل و خانواده‌اش هستند.

دراین میان هم عده‌ای "مبتلا‌به" این فتنه‌اند و باید راه صحیح را انتخاب کنند تا بتوانند درست تصمیم بگیرند؛ که امیرحافظ و بزرگ از آن جمله‌اند. امیرحافظ که با بی‌شرمی تمام و بی‌ آنکه از واقعیت چیزی بداند بر سر مادر فریاد می زند و از آن بی‌شرمانه‌تر این‌که پدرش را قاتل می‌خواند. او حتی پا را از این هم فراتر می‌گذارد و سنگ بر شیشه خانه‌ای می‌زند که مادر و مادربزرگش در آن حضور دارند و ...
 
حکایت "بزرگ" هم همین‌ است؛ او که دیگر سنین میان‌سالی را گذرانده همچون امیرحافظ جوان دل به ظواهر می‌بندد و به خیال این‌که اسماعیل مقصر اصلی این حادثه است در مواجهه با او هرآنچه می‌خواهد نثار بردارش می‌کند.

 همین دو جمله کافیست تا به خوبی نمایان شود که در شرایطی که فتنه‌ای به وجود می‌آید چقدر تصمیم گیری سخت است. آنقدر سخت که حتی فرزندی را وا می‌دارد تا مقابل مادرش بایستد.

این شرایط آنقدر پیچیده هست که "بزرگ" را به راهی بکشاند که بعد از سال‌ها برادری، به اتهامی که هنوز ثابت نشده، برادرش را بفروشد و سیلی بر گوشش بزند.
 
سخن آخرهم بخش‌های کوتاهیست از بیانات رهبر معظم انقلاب. بعد از خواندن این بیانات سراسر درس، جمع‌بندی مطلب با خودتان.
 
"... در حوادثِ فتنه‌‌‌‌‌‌‌گون، شناخت عرصه دشوار است، شناخت اطراف قصه دشوار است، شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است، شناخت دشمن و دوست دشوار است..."- بیانات در دیدار جمعى از شعرا-1388
 
"... بصیرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نمی‌تواند آن‌ها را گمراه کند، آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهى در راه بد قدم میگذارد..."- بیانات در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر-1388
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200