عصرایران - "نظامی عروضی" ، صاحب اثر ماندگار "چهارمقاله" ، نوشتاری دارد که بی مناسبت نیست ، به مناسبت روز خبرنگار ، مروری بر آن داشته باشیم و اندکی در حکایت پرمعنایش درنگ کنیم و ای کاش ، صاحب منصبان ، بیش از دیگران ، سهامدار تفکر در این داستان آموزنده باشند .
نظامی می نویسد:
هر صناعت
1 كه تعلق به تفكر
2 دارد صاحب صناعت بايد كه فارغ دل و مرفه باشد كه اگر به خلاف اين بود سهام فكر او متلاشي شود
3 و بر هدف صواب به جمع نيايد.
4 زيرا كه جز به جمعيت خاطر
5 به چنان كلمات باز نتواند خورد.
آوردهاند كه:
يكي از دبيران
6 خلفاي بني عباس به والي مصر نامه اي مي نوشت و خاطر جمع كرده بود و در بحر فكرت غرق شده و سخن مي پرداخت چون در ثمين
7 و ماء معين
8.
ناگاه كنيزكش از در درآمد و گفت : «آرد نماند.»
9 دبير چنان شوريده طبع و پريشان خاطر گشت كه آن سياقت
10 سخن از دست بداد و بدان صفت منفعل شد
11 كه در نامه بنوشت كه: «آرد نماند» چنان كه آن نامه را تمام كرد و پيش خلیفه فرستاد و از اين كلمه كه نوشته بود هيچ خبر نداشت .
چون نامه به خليفه رسيد و مطالعه كرد چون بدان كلمه رسيد حيران فرو ماند و خاطرش آن را به هيچ حمل نتوانست كرد كه سخت بيگانه بود.
12
كس فرستاد و دبير را بخواند و آن حال باز پرسيد. دبيرخجل گشت و براستي آن واقعه را در ميان نهاد
.خليفه عظيم عجب داشت
13 و گفت:«دريغ باشد خاطر چون شما بلغا را به دست غوغاي ما يحتاج بازدادن.»
14 و اسباب ترفيه
15 او چنان فرمود كه امثال آن كلمه ديگر هرگز به غور
16 گوش او فرو نشد.
... و حالا حکایت روزنامه نگاران ایرانی است که علاوه بر آن که در دغدغه معیشت با تمام مردم ایران همسانند ، در میانه استرس و خط قرمزها و این را بنویس و آن را ننویس و پیگرد و خودسانسوری و دگر سانسوری ، کار می کنند و هر کدام از این ها از آن "آرد نماند" سهمگین تر و فکر آزار ترند و چه نیکوست که صاحب منصبان ما نیز همانند ماجرای بالا ، صاحبان اندیشه و قلم را درک کنند و اگر اسباب آسایش آنان را فراهم نمی سازند ، دستکم ، ناآرامی خاطرشان را موجب نشوند.
پانوشت:1- صناعت: شغل و پيشه
2- تعلق به تفكر دارد: محتاج به فكر كردن است.
3- سهام فكر او متلاشي شود: تيرهاي فكر او پراكنده و از هم پاشيده شود.
4- براي رسيدن به هدف درست جمع نشود.
5- جمعيت خاطر: آسايش خيال
6- دبيران: منشيان
7- درّ ثمين: مرواريد گران بها
8- ماه معين: آب روان و جاري
9- آرد نماند: آرد تمام شد
10- سياقت: روش، راندن
11- چنان تحت تأثير قرار گرفت
12- زيرا كه به نظرش بسيار غريب آمد
13- بسيار تعجب كرد
14- حيف است فكر شما نويسندگان بليغ را اسير احتياجات زندگي كردن و به دست هياهوي نيازمنديها سپردن
15- ترفيه: آسايش
16- غور: ته
حال آرد بماند يا نماند...
نکنند میخواهند هم کار راحت داشته باشند وهم درآمد بالا!!!!!
بر شما و تمامی اهل قلم که در راه رضای خدا قلم میزنند آرزوی توفیق دارم.
کم کم دارم لمس میکنم در این مسیری که قدم گذاشته ام انتظار خوبی و نیکی داشتن و یا حتی حق!!!! تا ابد با خبرنگار بیگانه خواهد بود...
اما هستم و میمانم تا همیشه
سربلند باشی عصر ایرانی
شاید از این زیباتر و بلیغ تر نتوان گفت. واقعا داستان زیبائی را در جائی مناسب به کار برده اید. احسنت.
از توجهی که به خرج داده برای کلمات پاورقی نوشته اید هم ممنون