تقريبا روزي نيست كه اخبار كشته يا زخميشدن نيروهاي آمريكايي و ناتو مستقر در افغانستان، توسط شبهنظاميان القاعده، طالبان و گروه جلالالدين حقاني به كاخسفيد مخابره نشود.
در واقع خطرات و بحرانهاي سياسي و نظامي كه آمريكا در افغانستان با آن مواجه شده را نميشود با خطرات و بحرانهايي كه در عراق با آن مواجه شده است، مقايسه كرد. چرا كه نيروهاي آمريكا در عراق به نسبت افغانستان با مشكلات كمتري مواجه شدهاند و حتي آمار تلفات نيروهاي انساني اين كشور در عراق كمتر بوده است.
مشكل آمريكا در افغانستان را نبايد تنها ناشي از وجود شبهنظاميان طالبان در اين كشور دانست، بلكه مشكل آمريكا در اين كشور، بيشتر ناشي از ضعف دولت حامد كرزاي رئيسجمهور افغانستان و ناتواني وي در اعمال حاكميت بر كشورش است. علاوهبر اين فساد مالي خاندان كرزاي و همچنين افرادي متهم به جنايات جنگي كه حامد كرزاي را احاطه كردهاند ازجمله ديگر عواملي هستند كه براي مقامات آمريكا مشكلات فراواني ايجاد كردهاند.
بنابراين پيشبيني ميشود انتخاب ژنرال ديويد پترائوس فرمانده جديد نظاميان آمريكا در افغانستان به جاي مك كريستال نميتواند به مشكلاتي كه آمريكا در افغانستان با آن مواجه شده، پايان دهد.
ديويد پترائوس ماموريت سختي در افغانستان خواهد داشت، چراكه تقريبا پيروزي وي بر نيروهاي طالبان بسيار بعيد به نظر ميرسد بهويژه كه چند كشور شروع به عقبكشيدن نيروهاي خود از افغانستان كردهاند. اما برگ برنده ژنرال پترائوس را بايد درتلاش وي براي ايجاد شكاف ميان نيروهاي طالبان و القاعده در افغانستان و همچنين جلب نظر سران قبايل افغان براي همكاري بيشتر با آمريكا، دانست.
در واقع پترائوس براي كسب پيروزي در افغانستان بايد تجربه آمريكا در ايجاد «شوراي بيداري» عراق (اين شورا توسط شهروندان عراقي براي مبارزه با نيروهاي شبهنظامي القاعده تشكيل شده بود) را به افغانستان انتقال دهد. اما وجود قوم پشتون كه بيش از 45 درصد نيروهاي طالبان را تشكيل ميدهند و پيروي اغلب مردمان افغانستان از حنفيان افراطي و همچنين وجود ديگر گروههاي افراطي كه حاضر هستند براي حفظ عقايد افراطي خود جانشان را قرباني كنند، ازجمله مشخصات تفاوت افغانستان با عراق است كه ميتوانند بهعنوان مشكلات پيشروي پترائوس در ايجاد شوراي بيداري در افغانستان باشند. مجموعه عوامل مورد اشاره موجب شد تا باراك اوباما رئيسجمهور آمريكا براي كاهش آمار تلفات نيروهاي كشورش مجبور شود، سال 2011 را بهعنوان سال خروج نيروهاي آمريكا از افغانستان اعلام كند.
تصميم اوباما براي خروج از افغانستان اين سوال را ايجاد ميكند كه پس از خروج نيروهاي غرب از اين كشور، تعامل دولت كرزاي با طالبان چگونه خواهد بود؟چراكه در اين حالت دولت افغانستان و طالبان در مقابل هم قرار خواهند گرفت و طالبان به منظور انتقامگرفتن از دولت كرزاي و تلاش براي احياي قدرت از دست رفته خود در افغانستان، حملات انتحاري و تروريستي خود را افزايش خواهد داد.
مي توان پيشبيني كرد كه نيروهاي آمريكا و ناتو در ابتداي ماه رمضان سال جاري با مشكلات فراواني روبهرو خواهند شد. چرا كه ماه رمضان از نظر گروههاي افراطي افغانستان ماه از خودگذشتگي است. لذا رغبت نيروهاي طالبان و افغانهايي كه مايل به انجام عمليات انتحاري عليه نيروهاي آمريكا هستند، افزايش پيدا خواهد كرد.
منبع: القدسالعربي/ فرهیختگان