گل -با شروع جام جهاني مردم جهان با يك پديده منحصر به فرد آشنا شدند؛ «ووووزلا». صداي بوقهاي سنتي آفريقاي جنوبي براي اكثر طرفداران فوتبال گوشخراش بود و آنهايي كه در ورزشگاهها حاضر بودند براي فرار از صداي ووووزلا به گوشي متوسل شدند، حتي بينندگان تلويزيوني هم از شر ووووزلا در امان نبودند و چند شبكه تلويزيوني درصدد اين برآمدند تا براي نجات قدرت شنوايي و اعصاب بينندگانشان به هر شكلي كه شده صداي ووووزلا را پايين بياورند.
در اين شرايط ميتوان با قاطعيت گفت در بين مردم كشورهاي دنيا تنها ايرانيها هيچ مشكلي با صداي ناهنجار ووووزلا نداشتند. براي جماعتي كه سالهاست گزارشهاي آزاردهنده گزارشگران تلويزيون را تحمل ميكنند، آسانترين كار شنيدن صداي ووووزلاست.
گزارش گزارشگران در اين دوره جام جهاني مثل هميشه با انتقادهاي فراواني همراه شد، البته استثناهايي هم وجود داشت. عادل فردوسيپور همچنان گزارشهايش مورد قبول اهالي فوتبال است و فوتبالدوستان حسرت خوردند چرا مثل چهار سال قبل فردوسيپور در كل برگزاري مسابقات حضور نداشت تا شبكه سوم مجبور شود گزارش تمامي بازيها را به او بسپرد.
البته مزدك ميرزايي هم نمره قابل قبولي گرفت اما ساير گزارشگرها كه در اين دوره چند چهره جديد به جمع آنها اضافه شده بود كاري كردند تا بسياري از روزنامهنگاران مجبور شوند مثل هميشه بخشي از صفحات نشريه خود را به انتقاد از آقايان گزارشگر اختصاص دهند؛ كاري كه سالهاست به آن ميپردازند و يك سر سوزن هم از آن نتيجه نگرفتند.
گزارشگران حماسهساز شبكه سوم سيما آنقدر در حرفه خود هنر به خرج ميدهند كه طرفداران فوتبال به جاي اينكه در فرداي بازي در مورد مسابقه صحبت كنند، ترجيح ميدهند «گاف»ها و جملات اعصابخردكن گزارشگر مسابقه را به موضوع اصلي بحثهايشان تبديل كنند و از مداد، خودكار و پاككن بگويند ولي گل فورلان را فراموش كند. گزارش ضعيف گزارشگران به معضل لاينحل تلويزيون ايران تبديل شده و به نظر ميرسد راهي هم براي حل اين مشكل وجود ندارد؛ مشكلاتي كه فهرست كردن آن كار چندان دشواري هم نيست.
ارائه اطلاعات غلطگزارشگر باسابقه صدا و سيما پيوستن «داويد ويا» به بارسلونا را در حد شايعه ميدانست و خبر نداشت اين بازيكن معروف يك ماه پيش به بارسلونا پيوسته و با پيراهن شماره هفت اين تيم هم عكس انداخته. اين شاهكار نشان ميدهد او به چه ميزان از اخبار فوتبال عقب است. از اين اشتباهات در گزارشهاي جام جهاني كم پيش نيامد و به دفعات ديده شد كه آقايان به صورت ناباورانهاي از دنيا بيخبرند و اگرهم باخبر بودند خبر درستي نداشتند.
مدام حرف زدنبه نظر ميرسد گروهي از گزارشگران صدا و سيما اعتقاد دارند يك گزارشگر فوتبال بايد در طول 90 دقيقه به صورت لاينقطع حرف بزند و يك ثانيه هم به گوشهاي شنونده يا بيننده فرصت استراحت ندهد. ووووزلا هم چنين بلايي سر طرفداران فوتبال نياورد. بدتر اينكه در اين 90 دقيقه تنها چند دقيقهاي بازي را گزارش ميكنند و بيشتر وقتشان را براي بيان نظرات شخصي و جملاتي كه ارتباطي با آنچه در زمين اتفاق ميافتد ندارد، صرف ميكنند.
روخواني اطلاعاتاصولاً اطلاعات، آمار و نكات حاشيهاي براي تكميل گزارش مسابقه مناسب است اما آقايان گزارشگر در اين زمينه دچار يك اشتباه بنيادي شدهاند و تصور ميكنند وظايف آنها در طول مسابقه ارائه آمار و اطلاعات است و تشريح اتفاقاتي كه در زمين ميافتد در اولويت دوم قرار دارد. همين اصرار بر «روخواني اطلاعات» موجب ميشود گزارشگر اتفاقات بازي را از دست بدهد و از صحنه جا بماند. به دفعات ديده شده بازي به دقيقه 15 رسيده ولي هنوز گزارشگر محترم مسابقه در حال گفتن نتايج بازيهاي دو تيم در دهه 30 ميلادي است.
بيان جملات اعصابخردكنواقعاً هنوز كشف نشده چرا دو سه گزارشگر اصرار دارند با گفتن عبارات «مندرآوردي» و جملات عجيب و غريب اعصاب بيننده را خرد كنند.
بعضي جملات آقايان، بيننده را به ياد مجري مراسم عروسي مياندازد.
«اسم هلند را بنويسيد اما با مداد بنويسيد» از آن شاهكارهايي بود كه در تاريخ ثبت خواهد شد. ميزان جملات اعصابخردكن و عبارات نامناسب دو سه گزارشگر آنقدر زياد است كه ميتوان بعد از هر گزارش آنها عزاي عمومي اعلام كرد.
تاكيد بر نظرسنجييكي از گزارشگران باسابقه شبكه سوم 90 دقيقه گزارش خود را به سه بخش تقسيم ميكند. در 30 دقيقه اول تاريخچه دو تيم از زمان خلقت تا به امروز را ميگويد. 30 دقيقه دوم به نكوهش خط دفاعي اختصاص دارد و اگر اين بازي بين دو تيم باشگاهي باشد 30 دقيقه سوم با شمارش بازيكنان خارجي تيمها و سر دادن «ننگ بر دو تيم اينتر و آرسنال با اين همه خارجيهايشان» سپري ميشود.
اين گزارشگر محترم در يك دهه اخير به تعداد تمام انسانهاي روي كره زمين از دفاع چهارنفره بد گفته و مصمم است هر بار هم اين جملات را تكرار كند و هزار ماشاءالله خسته هم نميشود.
حتي تبعيد اين گزارش به بازيهاي با تاخير ساعت دو بامداد هم باعث نشده كمي كوتاه بيايد. بارها ديده شده گزارشگران محترم در همان دقيقه دوم بازي درباره دو تيم، بازي و بازيكنان اظهارنظر فني ميكنند، حتي الكس فرگوسن هم جرات ندارد با چنين شهامتي دست به چنين كاري بزند. واقعاً معلوم نيست 70 ميليون جمعيت چه گناهي كردند كه بايد در برابر نظرات شخصي آقاي گزارشگر تسليم شوند.
كنترل نكردن احساساتمعمولاً گزارشگران شبكه سوم عادت دارند يا از اين طرف بام بيفتند يا از آن طرف. گهگاه مشاهده ميشود هنگام ارسال بلند يك توپ كمخطر آنچنان فرياد ميزنند و احساسي ميشوند گويي زيدان با يك ضربه «چپ» دروازه بوفون را در فينال جام جهاني باز كرده است و در آن سو معلوم نيست چرا در بعضي اوقات يك صحنه گل را با لحني گزارش ميكنند كه بيشتر مناسب تشريح يك حركت در ورزش پيادهروي است.
بينندگان در برخي شبها اين تصور برايشان پيش ميآيد كه گزارشگر هنگام گل خوابش برده كه هيچ هيجاني از خود نشان نميدهد. گاهي اوقات هم آقايان گفتن تاريخچه آمار و نظرات شخصي را به گزارش مهمترين صحنه بازي ترجيح ميدهند. مهاجم حريف در حال باز كردن دروازه هندوراس است و آقاي گزارشگر اعتنايي به اين صحنه ندارد و در حال افاضه كردن درباره جمعيت هندوراس و صادرات اين كشور به ديگر كشورهاست.
در همين بازيهاي جام جهاني دهها بار ديده شد گزارشگر مهمترين اتفاقات بازي را گزارش نكرد؛ مثل پنالتي ديدار اسپانيا – هندوراس.
مشكل حلنشدنيهنگامي كه تمامي طرفداران فوتبال از بازي يك بازيكن بدشان ميآيد و او را بازيكن ضعيفي ميشمرند، ميدانند احتمالاً مربي هم با آنها همنظر خواهد شد و بازيكن مورد نظر را تعويض ميكند يا يك مربي ناموفق بالاخره روزي اخراج ميشود يا دورانش به سر ميآيد اما تنها كساني كه راه فراري از دست آنها وجود ندارد همين گزارشگران شبكه سوم هستند.
يك گزارشگر هر چقدر هم بد گزارش كند و سالها اعصاب مردم را خرد كند باز هم نميتواند به در خروجي جام جم نزديك شود. بيدليل نيست كه حضرات تلاشي براي اصلاح ايرادهاي خود به خرج نميدهند، خود را به روز نميكنند و گوششان به انتقادها بدهكار نيست.
در اين ميان بدتر از اصلاح نشدن اين است كه چند جوان تازهكار براي اينكه به گزارشگر موفقي تبديل شوند اصرار دارند روش گزارشي عادل فردوسيپور را تقليد كنند. اين كار آنها باعث شده بيننده را با يكسري آمار و اطلاعات جانبي بمباران كنند و اين اطلاعات را جايي بگويند كه بيننده هيچ علاقهاي به شنيدن آنها ندارد.
طرفداران منچستر ميدانند بالاخره روزي ميرسد و گري نويل خداحافظي ميكند اما براي ما هيچ روزنه اميدي در رابطه با اين مشكل وجود ندارد.
نكته پاياني: ميتوان مجري محترم ديدارهاي ورزشي را هم به جمع اين گزارشگران اضافه كرد. به نظر ميرسد شبكههاي ماهوارهاي ايشان را در كنار حق پخش مسابقات به ايران فروختهاند و شبكه سوم اجازه پخش مسابقات خارجي بدون اين آقا را ندارد.