صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۲۳۸۰۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۷ - ۱۳ تير ۱۳۸۹ - 04 July 2010

واگویه های فیاضی از دوره مدیریت "ایرنا"

مشکل دیگری که ما در ایرنا داشتیم، بحث بودجه و اعتبار بود. علی‎رغم این‎که بودجه ایرنا در دوره اصلاحات رشد خوبی داشت اما از سال 1382 به این طرف، رشد بودجه ایرنا نه تنها متوقف بلکه بعضا منفی هم شد.

سیدجلال فیاضی، دومین مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی در دولت اول دکتر احمدی‎نژاد است. ورود ناگهانی و خروج تقریبا پرسروصدایش از ایرنا، فراموش شدنی نیست. فیاضی گفته‎‎ها و ناگفته‎‎های خویش از 20 ماه حضورش در ایرنا را بعد از گذشت دوسال سکوت، با ما در میان گذاشت. وی در عین‎حال از اعضای سابق شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی است و به‎خاطر سابقه طولانی‎اش در حوزه رسانه، اصولا این مقوله در مشهد را نمی‎توان بدون حضور او تصور کرد! متن گفت‎وگوی پنجره با سید جلال فیاضی مدير مسئول سابق روزنامه قدس و مدير مسئول روزنامه شهر‌آراي مشهد را از نظر می‎گذرانید:

آقای فیاضی! شما به‎عنوان دومین مدیرعامل ایرنا در دولت نهم، بعد از آقای خادم‎المله به این سمت منصوب شدید، فرآیند انتصاب شما چه بود؟ این انتصاب چه مقدمات و زمینه‎‎هایی داشت؟

من 16 سال مدیرمسئول روزنامه قدس بودم و در آن سال‎ها به‎عنوان معاون فرهنگی شهرداری مشهد هم خدمت می‎کردم. به‎دلیل سابقه رسانه‎ای با آقای صفار‎هرندی، سردبیر کیهان و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بعدی آشنا بودم. ایشان به‎خاطر این سوابق و آشنایی از من دعوت کردند که مسئولیت ایرنا را قبول کنم. البته روال این است که انتصاب مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی توسط وزیر ارشاد با رییس‎جمهوری هم هماهنگ شود. من آن موقع چند ملاحظه داشتم و به آقای صفار هم گفتم؛ اول این‎که مشکل حضورم در تهران به‎خاطر خانواده بود که آقای صفار گفت به‎خاطر حساسیت این کار، مسائل شخصی و خانوادگی را کنار بگذار که من هم قبول کردم. در مجموع انتصاب من به مدیرعاملی ایرنا خیلی سریع اتفاق افتاد. روزی که آقای صفار تماس گرفت، شب اول ماه مبارک رمضان بود؛ بلافاصله به تهران آمدم. نشستی کوتاه داشتیم و بعد یک مشورتی با دوستان مشهد کردم که 24 ساعت طول کشید و پس از این‎ها، سریعا به تهران آمدم و در ایرنا مشغول به‎کار شدم.

 از گزینه‎‎های دیگری که در آن مقطع همزمان با شما برای مدیرعاملی ایرنا مطرح بودند، اطلاعی دارید؟

من مشی مدیریتی‎ام این‎طور است که خیلی به این مسائل حاشیه‎ای نمی‎پردازم. علاقه‎ای به دانستن این مورد نداشتم و سئوال هم نکردم. برای ایرنا خودم داوطلب نبودم و این اصرار آقای صفار بود که از من خواستند و من هم قبول کردم؛ چون فکر می‎کردم اگر بتوانم به دولت و نظام کمکی کنم، باید این کار را انجام دهم.

 یکی از مسائلی که در مورد شما مطرح بود، مسئله آوردن مدیران خارج از ایرنا به داخل مجموعه خبرگزاری بود، این چقدر صحت داشت؟

من اصولا آوردن مدیر از بیرون ایرنا را نامطلوب نمی‎دانستم و معتقدم اگر مدیری شناخت کافی از رسانه و ساختار خبرگزاری داشته باشد و بتواند ارتباط مناسبی با بدنه کارکنان ایجاد کند و اهداف سازمان را جلو ببرد، می‎تواند در ایرنا حضور داشته باشد. من وقتی وارد ایرنا شدم، بزرگترین سرمایه این خبرگزاری را نیروی انسانی و بدنه آن می‎دانستم. به‎نظر من، مهم این است که مدیر شناخت و توانایی لازم را داشته باشد و این برایم در اولویت بود. من با ایرنا ناآشنا نبودم اما در اوایل کار، یک ماه طول کشید که کاملا آشنایی پیدا کنم. من مدیران زیادی را از خارج ایرنا به مجموعه نبردم، مثلا سه نفر که قبلا سابقه حضور در ایرنا داشتند و همکارم در روزنامه قدس محسوب می‎شدند را به ایرنا آوردم: آقای علی‎رضا قربانی را به‎عنوان مدیر کل پژوهش، آقای اسلامی را به‎عنوان مدیرکل مالی و مدیرکل حراست و آقای دل‎قندی را با خودم به ایرنا آوردم. بقیه مدیران و بدنه ایرنا در دوره من تغییری نیافت. به‎نظرم این هم طبیعی بود و هر مدیری سعی می‎کند چند همکار مطمئن و معتمد با خود به مجموعه جدید بیاورد. در بقیه موارد، انتصابات من همه جابه‎جایی بود و از داخل بدنه ایرنا انجام شد.

 دلیل برکناری یا استعفای آقای خادم‎المله، مدیر قبل از شما چه بود؟

ایشان از نیرو‎های باتجربه و قدیمی ایرنا به‎شمار می‎رفت که مدت‎ها مسئول دفتر و خبرنگار ایرنا در نیویورک بود و توانمندی خاصی داشت، اما احساس می‎شد که اختلافاتی بین آقای صفار و خادم‎المله در مورد روزنامه ایران وجود داشت که نهایتا همین اختلافات باعث رفتن آقای خادم‎المله شد.

 پس شما درواقع اولین و آخرین مدیر کاملا هماهنگ با آقای صفارهرندی در ایرنا بودید؛ چون بعد از شما، به تعبیری خود رییس‎جمهوری مستقیما در انتخاب مدیر ایرنا اعمال مدیریت کرد که این هم یکی از دلایل دلخوری آقای صفار شد؟

بله، تقریبا می‎شود گفت که این‎گونه بود.

 وقتی کار خود را در ایرنا شروع کردید، نقاط ضعف آن را چه مواردی می‎دانستید؟

اولین نقطه ضعف ایرنا این بود که در مقطعی از دوران اصلاحات، از ریل اصلی خود خارج شده بود و مورد استفاده ابزاری برای انگیزه‎‎های سیاسی و حزبی قرار گرفته بود و چهره‎‎های معروف حزبی و سیاسی آن را اداره می‎کردند. این مقطع، ضربه بزرگی به اعتبار ایرنا زده بود و ایرنا از آن حالت خبرگزاری جمهوری اسلامی بودن کمی خارج شده بود. زمانی‎که من آمدم، هنوز رسوبات این آسیب در ایرنا وجود داشت. حتی زمانی‎که من مدیرمسئول قدس بودم و در همین مقطع خروجی ایرنا را رصد می‎کردم، با یک خروجی نگران‎کننده و نامطلوب مواجه بودم. این مسئله وقتی روشن‎تر می‎شود که سابقه ایرنا را مرور کنیم. ایرنا به‎همراه واحد مرکزی خبر، تقریبا تنها خبرگزاری کشور در دوران دفاع مقدس بود که سوابق خیلی خوبی داشت و این چالش استفاده سیاسی و ابزاری از آن در مقطعی از دوران اصلاحات، به این وجهه هم آسیب زده بود. دومین نقطه ضعف ایرنا پیر شدن بدنه آن بود.

مدت‎ها بود ایرنا نیروی جوان جذب نکرده بود و کلیت نیرو‎های آن تقریبا دیگر جوان نبودند و این به کارش در کنار رقبای جوان آسیب می‎زد. لازم بود فرآیندی برای انتقال تجربیات نیرو‎های قدیمی به نیرو‎های جدید و جذب نیرو‎های جدید انجام گیرد. نقطه ضعف سوم، تکنولوژی به‎شدت قدیمی ایرنا بود که قریب به یک دهه، فرآیند نوسازی و به‎روز‎رسانی فن‎آوری‎‎های آن متوقف شده بود، به‎طوری‎که سامانه خبری و سایت ایرنا یکی از ضعیف‎ترین انواع در بین سایر خبرگزاری‎‎ها بود؛ مثلا ایرنا در آن مقطع (1385) هنوز از سیستم منسوخ «داس» استفاده می‎کرد و حتی میزبانی سایت ایرنا در خارج از کشور بود و این برای امنیت خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی که در تقابل با نظام سلطه بود و هست، خطرناک بود. من بلافاصله برای حل این مشکلات و رفع نقاط ضعف، برنامه‎ریزی‎‎هایی کردم و بعد از یک ماه که به آشنایی با بدنه و ساختار ایرنا گذشت، این اصلاحات را شروع کردم.

مشکل دیگری که ما در ایرنا داشتیم، بحث بودجه و اعتبار بود. علی‎رغم این‎که بودجه ایرنا در دوره اصلاحات رشد خوبی داشت اما از سال 1382 به این طرف، رشد بودجه ایرنا نه تنها متوقف بلکه بعضا منفی هم شد. ما تلاش کردیم که ابتدا این مسئله را حل کنیم؛ بودجه سال 1387 ایرنا نسبت به سال قبل، 37 درصد افزایش داشت و این تقریبا بی‎سابقه بود. جریان ارتقای فنی ایرنا هم سریعا آغاز شد و هاست خبرگزاری به داخل منتقل شد و سامانه جدید خبری هم در مراسمی با حضور آقای رییس‎جمهور آغاز به‎کار کرد و از سیستم داس به سیستم وب تغییر یافت. مسئله دیگر ایرنا این بود که تمام ظرفیت دانشکده خبر در شهر تهران متمرکز بود و در مراکز استان‎ها، مشکل آموزش نیرو‎ها وجود داشت. ما در دوره خودمان موفق شدیم که با همکاری دانشگاه علمی - کاربردی در چهار مرکز استان (اردبیل، اهواز، شیراز، مشهد) این دانشکده‎‎ها را افتتاح کنیم! یکی از مسائلی که به‎شدت به انگیزه بچه‎‎های ایرنا لطمه می‎زد، این بود که تعداد زیادی از خبرنگار‎های ایرنا حق‎التحریری بودند و مسئله بیمه و... را داشتند.

خوشبختانه با همکاری معاونت مطبوعاتی ارشاد، موفق شدیم همه این دوستان را بیمه کنیم که این خود به انگیزه آنان کمک کرد. یکی دیگر از مشکلات ایرنا، دفاتر نمایندگی خارج از کشور بود که کارکنان آن به دلیل عدم اجرای نظام قانون هماهنگ در خارج از کشور، انگیزه‎هایشان برای کار پایین آمده بود، حقوق کارمندان خارج از کشور از دلار به یورو تبدیل شده بود، اما این اتفاق برای کارکنان ایرنا نیفتاده بود،30 - 40 نفر از این کارکنان بودند که حدود يك و نيم ميليارد تومان از ایرنا طلبکار بودند. ما کاری که توانستیم انجام دهیم این بود که از اول سال 1387 معوقات آنان را پرداخت کنیم، هرچند که طلب‎‎های قبلی آنان هنوز پابرجاست.

 شما دقیقا از چه مقطع زمانی و تا کی مدیریت ایرنا را برعهده داشتید؟

بنده از مهر 1385 تا خرداد 1387 به مدت بیست ماه مدیرعامل ایرنا بودم.

 یکی از چالش‎‎هایی که در مورد ایرنا به‎وفور صحبت آن شنیده می‎شود، ماهیت خاص این خبرگزاری است؛ یعنی از یک طرف خبرگزاری مستقیما به دولت وابسته است و از سوی دیگر، تنها خبرگزاری رسمی کشور است که قاعدتا باید دیدگاه‎‎های نظام را منتشر کند. بعضا بین این دو کارکرد، تناقضات و مشکلاتی هم ایجاد می‎شود. شما در این باره چه نظری دارید؟

بله، این وجود دارد. من در همان ابتدا که وارد ایرنا شدم، مجموعه دیدگاه‎‎های رهبر معظم انقلاب در مورد ایرنا را استخراج و طبقه‎بندی و تنظیم کردم و نتیجه این کار را انتشار و به بدنه ایرنا دادیم که نگرش روشنی از ماهیت و فلسفه وجودی آن حاصل شود. در دیدگاه‎‎های رهبری چند نکته مهم وجود داشت: اول این‎که ایشان، ایرنا را خبرگزاری «نظام» می‎دانستند. جالب است این را هم بگویم که در یکی از دیدار‎های مدیران ایرنا با ایشان، آقا فرموده بودند من قبلا حرف‎هایی در مورد ایرنا زده‎ام، بروید آن‎‎ها را اجرایی کنید و من الان حرفم همان‎هاست که نشان می‎داد توجه لازم به بیانات ایشان نشده بود. دومین نکته‎ای که از سخنان آقا در مورد ایرنا استخراج کردیم، این بود که رهبر انقلاب معتقد بودند ایرنا باید نقش نبض نظام را هم ایفا کند؛ همه تلاش‎ها و فعالیت‎‎ها در سطوح مختلف نظام را رصد کند و کاستی‎‎ها را نشان بدهد و تعبیر ایشان این بود که ایرنا در حوزه مسائل خارجی باید «دست بزن نظام» باشد و در مقابل هجوم رسانه‎‎های بیگانه ولو این‎که جنگ نابرابر باشد، با تولید خبر و محتوای انقلابی به مقابله با رسانه‎‎های جریان سلطه بپردازد و به اصطلاح، منفعل نباشد.

 یکی از بحث‎‎هایی که در این زمینه می‎شود، بحث تغییر ساختار ایرنا است، به این معنی که برای این‎که ایرنا همیشه خبرگزاری نظام باشد، مدیریت آن از دولت گرفته شود و به نهاد رهبری سپرده شود، نظر شما در این خصوص چیست؟

به‎نظر من، بررسی مجدد ساختار حقوقی و تشکیلات ایرنا یک ضرورت است. البته این کار نیازمند بررسی‎‎های کارشناسی مفصلی است. نظر خودم این است که خبرگزاری جمهوری اسلامی می‎تواند به‎لحاظ تشکیلاتی زیرنظر رییس‎جمهور اداره شود و در عین‎حال، نظارت فراگیری هم بر آن صورت گیرد؛ مثلا هیئتی از سه قوه و نماینده‎ای از رهبر انقلاب بر کار آن نظارت کنند. در اجلاس اتحادیه خبرگزاری‎‎های جهان در اسپانیا، حدود 50 ملاقات رسمی با رؤسای خبرگزاری‎‎های دنیا داشتم و یک مسئله‎ای که برایم خیلی جالب بود، این بود که مدیران این خبرگزاری‎‎ها می‎گفتند ما مجموعه جمهوری اسلامی را از خروجی ایرنا رصد می‎کنیم. به همین خاطر، معتقدم که خروجی ایرنا باید سیاست اطلاع‎رسانی رسمی نظام باشد؛ مثلا اگر بخواهیم مشابه‎سازی کنیم، ایرنا با سازمان صداوسیما قابل‎مقایسه است. مدیر صداوسیما از سوی رهبری تعیین می‎شود ولی نمایندگانی از سه قوه هم بر آن نظارت دارند، ایرنا می‎تواند زیر نظر ارشاد فعالیت کند، اما این‎که مدیرعامل ایرنا به‎عنوان مشاور رییس‎جمهور هم باشد و نظارت سه قوه نیز بر آن وجود داشته باشد، به‎نظرم یک ضرورت مهم است. بنده لزوما تغییر جایگاه ایرنا از وزارت ارشاد به ریاست‎جمهوری یا جای دیگر را توصیه نمی‎کنم، اما لزوم ارتباط مستقیم مدیرعامل ایرنا با رییس‎جمهور و نظارت سه قوه و نماینده رهبری بر خروجی ایرنا را یک ضرورت مهم می‎دانم که باید هرچه زودتر اجرایی شود.

 شما خودتان را در چه مواردی در دوره مدیریت ایرنا، ناموفق می‎دانید؟

من در جوان‎سازی بدنه ایرنا موفق نبودم، چون ایرنا یک سازمان دولتی است، جذب نیرو هم باید مثل همه سازمان‎‎های دولتی با مجوز و بوروکراسی اداری خاصی همراه باشد. من دستوری از رییس‎جمهور خطاب به سازمان مدیریت و برنامه‎ریزی آن روز گرفتم. برای جذب نیرو‎های جدید، دستور رییس‎جمهور شفاف و روشن بود، من تقاضای جذب 100 نیروی جدید کرده بودم و ایشان با قید ضروری و فوری بودن، دستور داده بودند که این کار انجام شود که متأسفانه این دستور هنوز هم اجرایی نشده است!

 شما موفق‎ترین دوره مدیریتی ایرنا را چه مقطعی می‎دانید؟

در حوزه اطلاع‎رسانی و فعالیت خبری، موفق‎ترین دوره ایرنا را دوران دکتر خرازی و دفاع مقدس می‎دانم و از نظر افزایش امکانات و تغییرات فنی و به‎روز‎رسانی و به‎طور کلی توسعه، دوره آقای وردی‎نژاد موفق‎ترین دوره ایرنا بود. این را که می‎گویم، صرف‎نظر از گرایش سیاسی افراد است و به‎لحاظ حرفه‎ای این موارد را عرض کردم.

 یک سئوال سخت هم بپرسیم! شما بدترین دوره ایرنا را چه مقطعی می‎دانید؟

دوره آقای ناصری، دوره‎ای بود که ایرنا مورد استفاده ابزاری گروه‎‎های سیاسی قرار گرفته بود. از خبرگزاری نظام خارج شده بود که هیچ، از خبرگزاری دولت بودن هم خارج شده بود؛ بیش از آن‎که به دولت خدمت کند یا سرویس بدهد، به بعضی گروه‎‎های سیاسی سرویس می‎داد. ایرنا در این دوره بی‎اعتبار شده بود و وضع مناسبی نداشت.

 شما در میان خبرگزاری‎‎ها مهمترین رقیب خبرگزاری ایرنا را کدام می‎دانید؟

به‎نظرم، خبرگزاری فارس مهمترین رقیب خبرگزاری رسمی کشور است که در این رقابت هم خیلی خوب عمل کرده است.

 نهایتا چرا از ایرنا رفتید؟ دلیل استعفا یا برکناری شما چه بود؟

از اواخر سال 1386 اختلاف‎نظر‎های بین من و برخی از مشاوران و نزدیکان مؤثر آقای رییس‎جمهور ایجاد شده بود که کار را دشوار می‎کرد.

 چه اختلاف نظری؟ منظورتان از نزدیکان مؤثر آقای رییس‎جمهور، آقای مشایی است؟

حالا من ترجیح می‎دهم اسم نبرم، اما اختلاف بر سر نحوه اطلاع‎رسانی ایرنا بود. این‎که ایرنا را خبرگزاری دولت یا نظام بدانیم، هرکدام از این تعریف‎ها، الزامات و پیامد‎های خاص خودش را دارد. عقیده من این بود که اگر ایرنا خبرگزاری نظام است، نباید وارد اختلافات ارکان نظام شود؛ البته طبیعی است که بزرگترین رکن نظام، دولت است. کار‎های دولت باید دیده و تبلیغ شود، اما باید بقیه ارکان نظام هم در ایرنا دیده شوند و نگاه مطلوبی نسبت به آن‎‎ها وجود داشته باشد. مسئله دوم این‎که در جریان انتخابات مجلس، تحلیل بنده چنین بود که ایرنا باید اطلاع‎رسانی فراگیری از همه جریان‎‎های سیاسی داشته باشد؛ اما برخی دوستان معتقد به اطلاع‎رسانی فراگیر نبودند، حتی معتقد بودند ایرنا نباید در مورد دولت گزارش و مطلب انتقادی داشته باشد. اما مسئله دیگری که در خروجم از ایرنا تأثیر داشت، مشکلات خانوادگی خودم بود. برای خانواده من امکان ادامه زندگی در تهران ممکن نبود و تقریبا هیچ‎کس را در این‎جا نداشتند، کار خبرگزاری هم 24 ساعته بود و من حتی در منزل هم به کارهای خبرگزاری رسیدگی می‎کردم و این مشکلاتی را ایجاد می‎کرد. سیاست دولت هم این نبود که مدیران پروازی در کشور باشند. این بود که در اوایل سال 1387 به این نتیجه رسیدم که دیگر نمی‎توانم ادامه دهم. در 14 فروردین 1387 نامه استعفای خودم را برای آقای صفار نوشتم و دلایلم را توضیح دادم و گفتم که هر وقت علاقه داشتید، پای نامه تاریخ بگذارید و آن را به جریان بیندازید. بعد از رفتنم از ایرنا، آقای صفار اصرار کردند که به‎عنوان مشاور وزیر باقی بمانم، که الان هم مشاور افتخاری وزیر ارشاد هستم ولی یک ریال هم بابت آن پول نگرفته‎ام و دارم با دکتر حسینی در زمینه تدوین قانون نظام جامعه، رسانه‎ای همکاری می‎کنم.

 خروجی امروز ایرنا در دوره آقای جوانفکر را چگونه ارزیابی می‎کنید؟

امروز ایرنا در حال حرکت به سمت خبرگزاری نظام شدن است، از حوزه‎‎های اختلاف‎برانگیز پرهیز می‎کند و جایگاه سایر قوای کشور و نها‎دهای دیگر در آن رعایت می‎شود. در مجموع، آقای جوانفکر روند خوبی را در پیش گرفته است و اگر این روند ادامه یابد، می‎تواند بسیاری از ذهنیت‎‎های منفی در مورد ایرنا را اصلاح کند

در جریان انتخابات مجلس، تحلیل بنده چنین بود که ایرنا باید اطلاع‎رسانی فراگیری از همه جریان‎‎های سیاسی داشته باشد؛ اما برخی دوستان معتقد به اطلاع‎رسانی فراگیر نبودند، حتی معتقد بودند ایرنا نباید در مورد دولت گزارش و مطلب انتقادی داشته باشد

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200