صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۱۱۹۳۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۲ - ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۹ - 02 May 2010

مهرجويي؛ حافظ سينماي ايران

محمد تاجيک

داريوش مهرجويي کارگردان مطرح سينماي ايران است.فيلمسازي که طي چهار دهه فيلمسازي مطرح‌ترين فيلم‌هاي تاريخ سينماي ايران را ساخته است. منتقدي درزمان اکران «اجاره نشين‌ها» او را حافظ سينماي ايران دانسته بود. مهرجويي با ساخت فيلم «گاو» در سال ۱۳۴۸ نگاه‌ها را متوجه سينماي ايران کرد. پس از انقلاب مدتي از ايران مهاجرت کرد اما چند سال بعد بازگشت و به فيلمسازي پرداخت. او جوايز متعدد بين‌المللي دريافت کرده است و داور جشنواره‌هاي سينمايي زيادي هم بوده است او علاوه بر سينما به ترجمه هم مي‌پردازد.

مهرجويي فيلمساز روشنفکران وآدم‌هاي معمولي

سال‌ها قبل مرحوم شکيبايي درباره مهرجويي گفته: «مهرجويي هميشه انتخاب‌هاي درستي دارد.اهل رودربايستي هم نيست. مهرجويي هميشه معتقد بوده که بايد از کار لذت برد. يعني در عين حال که بزرگ و جدي است، بايد لطافت هم داشته باشد و اگراين اتفاق بيفتد فيلم گرم از آب در مي‌آيد. در فيلم‌هايش پيچيده‌ترين مسائل فلسفي به‌گونه‌اي مطرح مي‌شود که هم آدم معمولي مي‌فهمد و هم يک روشنفکر. هر کدام از فيلم‌هاي مهرجويي را هر بار که مي‌بينم چيز تازه‌اي پيدا مي‌کنم. در فيلم‌هاي اين کارگردان هر نقش کوچکي اهميت دارد.خودش معتقد است که اين نقش‌ها روح فيلم هستند. »

«الماس 33 » سياه مشقي براي مهرجويي

داريوش مهرجويي در سال 1345 به ايران مي‌آيد و دو سال بعد درسال 1347 اولين فيلم خود را با نام «الماس 33» مي‌سازد. اين فيلمي‌است که مهرجويي سعي در فراموش كردنش دارد و معتقد است كه محصول شرايط است و او فقط مجري برنامه بوده است، اين فيلم براي مهرجويي، حكم يك سياه مشق را داشت و او توانست ضمن كار براي آن‌ها، دست به يك نوع تمرين بزند و امكانات سينما را بشناسد.

«گاو»

«گاو » محصول سال 1348 دومين فيلم داريوش مهرجويي است. پرويز دوايي منتقد در آن زمان نوشت:«فروش «گاو» مي‌تواند عامل مهم ديگري براي تحرك دادن به سينماي ما و راه انداختن اين سينما در جهتي سواي سينماي فيلمفارسي باشد.» خود داريوش مهر‌جويي در گفت وگويي درباره فيلم «گاو» گفته: «هنگامي كه «گاو» به جشنواره‌هاي خارجي رفت، عده‌اي مي‌گفتند شما آبروي ايران را با ساخت اين فيلم برده‌ايد و ايران را در حالي كه در آستانه ورود به دروازه تمدن جهاني است، فقير و بدبخت نشان داده‌ايد. از آن طرف، برخي ديگر به ما حمله مي‌كردند و مي‌گفتند شما كه اين فيلم را ساختيد، چرا نيامديد مثل ماركسيست‌ها طبقه استعمارگرو بورژوا را بكوبيد؟ چرا از طبقه كارگر دفاع نكرديد؟»

«آقاي هالو»

«آقاي هالو» نيز از فيلم‌هاي مهمي است که در زمان خود در جشنواره‌هاي برلين، مسکو، لندن و...به نمايش در آمد. «آقاي هالو» در سال ۱۳۴۹ بر اساس نمايشنامه‌اي به همين نام از علي نصيريان توسط استوديو کاسپين ساخته شد. تيتراژ فيلم کاري از فرشيد مثقالي است و موسيقي فيلم را هرمز فرهت ساخته‌است. جمشيد ارجمند، منتقد سينما نوشت:« هالو يك فيلم عمومي است، فيلم مردم است، طرح يك مسئله بزرگ اجتماعي. يعني رابطه جامعه شلوغ «ما در شهر» است با جامعه ولايتي. سادگي بيان در «هالو» همان عنايتي است كه سينما بايد در جست‌وجو آن باشد.»

«پستچي»

هوشنگ كاووسي درباره اين فيلم نوشت: «پستچي فيلمي البته متفاوت است، به ويژه براي روشنفكر در حال توسعه.»

«دايره مينا»

«دايره مينا» سال 1353 ساخته شد اما 1356 به نمايش در آمد. زاون قوکاسيان درباره اين فيلم مي‌نويسد:«نخستين تجربه رنگي و دومين محصول مشترك مهرجويي و ساعدي، او كارش را با انتخابي دقيق آغاز مي‌كند تا ناچار نباشد وقت، هوشياري و حوصله‌اش را صرف استحكام بخشيدن به چارچوب كلي قصه و ريشه‌يابي روابط منطقي شخصيت‌ها كند. »
«مدرسه‌اي که مي‌رفتيم»
« مدرسه‌اي كه مي‌رفتيم» ساخت 1359 و نمايش 1369، براساس «حياط پشتي مدرسه عدل آفاق» نوشته فريدون دوستار، اولين فيلم مهرجويي پس از انقلاب است.

«سفر به سرزمين رمبو»

«سفر به سرزمين رمبو» محصول 1362 با فيلمنامه‌اي از داريوش مهرجويي است که از كانال سوم تلويزيون فرانسه پخش شده. مارتين ديودونه منتقد درباره آن نوشته: «مهرجويي بر موضوع فيلم كاملا مسلط است، ما فرانسويان تصور مي‌كرديم كه درباره «رمبو» همه چيز گفته شده، و هر كاري انجام شده اما نگاه مهرجويي عكس اين مسئله را ثابت مي‌كند، او زمان را مي‌زدايد و «رمبو» قرن نوزدهم را به ساكنان قرن بيستم پيوند مي‌دهد و به دنبال آن، نكته‌هاي بسياري را درباره اين بخش از سرزمين ما و شاعر عزيز كرده‌مان، به ما مي‌آموزد.»

«اجاره نشين‌ها»

«اجاره نشين‌ها» را مي‌توان از بهترين کمدي‌هاي تاريخ سينماي ايران دانست. مهرجويي درباره« اجاره نشين‌ها» گفته: «اين فيلم كمدي صرف نبود بلكه طنزي است كه در آن تراژدي وجود دارد.» نمايش فيلم مي‌نويسد:«آخرين ساخته داريوش مهرجويي مانند شكفتن گلي است خوشبو در خارستان عظيم فيلم‌هاي كليشه‌اي كه عطر آن تا فرسنگ‌هاي دور شامه را مي‌نوازد، به راستي بايد گفت «اجاره‌نشين‌ها» غزل دلگشايي است از مهرجويي كه شايسته است او را حافظ سينماي ايران بناميم.»

«هامون»

«هامون» 1368 فيلمنامه مهرجويي و با نگاه به زندگينامه سورن كي‌ير كه‌گور و كتاب «هرستوك» اثر سال بلو و «بوف كور» صادق هدايت. مهر جويي در گفت‌وگويي با ماهنامه گزارش فيلم مي‌گويد:« فيلمنامه «هامون» را درسال‌هاي 56-57يعني درست پس از توقيف فيلم« دايره مينا» نوشتم. در آن زمان در حالتي روانپريش - البته از نوع حادش بودم -و يک جور مرحله‌گذار داشتم به احوالات جديدتر. نوعي حالت شک وترديد و احساس بي‌ثباتي که در اين ميان توقيف« دايره مينا» که به روند فعاليت من بسيار ضربه زد، بسيار موثر بود. دراين دوران بود که شروع کردم به نوعي گذشتن از آن حيطه و رسيدن به نوعي غور کردن شخصيتي در مسائل دروني و روانشناختي و مسائل خصوصي خودم.در آن احوالات هامون را نوشتم. يادم مي‌آيد که در آن زمان از يک طرف غرق در عرفان شرق و فلسفه اسلامي بودم در آثار ونوشته‌هاي يونگ و دانشمنداني که درباره پارا سايکولوژي صحبت مي‌کردند. در آن دوران خواب هم زياد مي‌ديدم. بعد از مدتي خواب‌هايم را يادداشت كردم.آن صحنه‌هاي رويا در فيلم هامون از اين خواب‌ها آمده‌اند که بعضي‌ها مثل همان روياي ابتداي فيلم از خواب‌هاي خود من است. هنگام نوشتن اين فيلمنامه تصوري نداشتم که کارم دارد شبيه فليني مي‌شود يا شبيه کس ديگري. همه حديث نفس بود. شايد اگر در همان سال‌هاي 56-57 «هامون» را مي‌ساختم شکل ديگري پيدا مي‌کرد. » دکتر سعيد طلاجوي، استاد ادبيات تطبيقي دانشگاه لندن درباره«هامون» گفته:«فيلم«هامون» تاثير زيادي روي مردم و به خصوص بر روشنفکران باقي گذاشت.اين تاثيرگذاري دلايل بسياري داشت. چون پايان يافتن يک دوره از روشنفکري را در ايران نشان مي‌داد. شايد به پايان رسيدن دوره چپ‌گرايي را نشان مي‌دهد و رفتن به سوي يک درويش مآبي و عرفان مسلکي خاص که در آثار مهرجويي بيشتر يک اگزيستانسياليسم است. يعني نوعي عرفان که ترکيب عرفان غرب و شرق است. »

«بانو»

مهرجويي سلسله فيلم‌هايي را در دهه 70 كارگرداني كرد. بانو، سارا، ليلا و پري چهارگانه‌اي بودند كه هركدام نام زني را بر عنوان داشتند و هريك به زاويه‌اي خاص در باب دغدغه‌هاي زنانه (و در حالت كلي‌اش بشري) مي‌پرداختند. در اين بين« بانو » سرسلسله اين روند بود.
فيلم در جشنواره دهم فيلم فجر به نمايش درآمد و تحسين بسياري از منتقدان را برانگيخت، ولي به خاطر برخي سوء برداشت‌ها امكان نمايشش فراهم نيامد تا اين كه در سال 1377 رفع توقيف شد و به اكران عمومي رسيد.به گفته منتقدان سينما بسياري از علاقه‌مندان جدي سينما كه فيلم را مي‌بينند در اولين تداعي به ياد فيلم معروف فيلمساز فقيد و بزرگ لوييس بونوئل يعني «ويريديانا» مي‌افتند. مهرجويي گفته است: «فيلم درواقع بر مبناي سلوك يا فرآيند فردانيت شكل گرفته كه شكل مدرن سلوك و مقامات عرفاني شرق است.»

«سارا»

دکتر سعيد طلاجوي، درباره «سارا» اين‌گونه نظر داده: «در سينماي ما آقاي مهرجويي يکي از سردمداران اقتباس است. من دو، سه تا از کارهاي ايشان را با اقتباس‌هاي ديگري که در دنيا در مورد آثار ادبي رخ داده است مقايسه کردم.مثلاً فرض کنيد نمايشنامه «خانه عروسک» از هنريک ايبسن که آقاي مهرجويي اين قصه را با نام فيلم« سارا» بازسازي کرد، در ديگر کشورها هم مورد اقتباس در سينما قرار گرفته است. اما فيلم ايشان يکي از بهترين فيلم‌هايي است که با نگاهي به اين اثر ساخته شده است.» مهرجويي فيلم«سارا» را براساس فيلمنامه‌اي از خودش در سال ۱۳۷۱ جلوي دوربين برد. اين فيلمساز با تبحري خاص كه در اقتباس از آثار ادبي براي سينما دارد، داستان را كاملا با فرهنگ ايراني منطبق كرد و يكي از فيلم‌هاي مطرح تاريخ سينماي ايران را جلوي دوربين برد.شايان ذکر است «سارا» در زمان خودش هم با واكنش‌هاي متفاوتي روبه‌رو شد. در مقابل موافقان، منتقداني مثل دكتر هوشنگ كاووسي آن را اثري بي‌ارزش دانستند و دليلش را هم ايرادات منطقي آن دانستند.

«پري»

«پري» از ديگر ساخته‌هاي داريوش مهرجويي است. بدنيست بدانيد اکران اين فيلم که براساس داستاني از سلينجر ساخته شد با واکنش اين نويسنده مشهور مواجه شد. همين امر باعث شد تا در جشنواره نيويورک به نمايش در نيايد. خود مهرجويي درباره عدم پخش فيلم «پري» در فستيوال نيويورك گفته است:« اين موضوع به خطاي روزنامه‌نگار امريكايي برمي‌گشت كه در مطلب مفصلي كه نوشته بود، زير عكس فيلم «پري» نوشته بود برداشت آزاد از داستان سالينجر و اين كار باعث شد كه وكلاي «سالينجر» تماس گرفتند و گفتند اگر فيلم پخش شود كل برنامه را با مشكل مواجه خواهند كرد. » البته عدم تمايل «سالينجر» به شخصيت خاص او برمي‌گشت كه حدود40 سالي مي‌شد عزلت گرفته و خيلي وسواس داشت و با هيچ روزنامه‌نگاري حرف نمي‌زد و چند وكيل زبده كارهايش را انجام مي‌دادند.

«ليلا » و تمجيد منتقدان

«ليلا » از مهم ترين ساخته‌هاي اين فيلمساز است. خسرو دهقان درزمان نمايش فيلم تمجيد واقعا کم نظيري از اين فيلم کرده و آن را از مهم‌ترين فيلم‌هاي تاريخ سينما دانسته بود. بازي ليلا حاتمي نيز دراين فيلم تحسين برانگيز بود.

«ميکس»

«ميكس» درباره يك گروه فيلمبرداري است كه تلاش مي‌كنند فيلم خود را به جشنواره فجر كه فقط سه روز به آن باقي مانده برساند ولي با مشكلاتي مواجه مي‌شوند كه در نهايت، كارگردان بر اثر فشارهاي عصبي همچون حميد هامون به سيم آخر مي‌زند. مهرجويي در اين فيلم به صورت طنز، مشكلاتي نظير نارسايي تجهيزات و ابزار كار، سرمايه‌گذاري اصولي نكردن، مقررات نارساي مميزي و وضع تماشاگر را در « ميكس» منعكس كرده است.

«بماني» وتاثيرات آن

«بماني» نيز از ديگر ساخته‌هاي مهرجويي است که به موضوع خودسوزي دختران مي‌پردازد. جالب است بدانيد تهيه‌کنندگان اين فيلم محمد نيک بين و تهمينه ميلاني بوده‌اند.مهرجويي در مصاحبه‌اي نكته قابل پيگيري در اغلب فيلم‌هايش را يك جور شرح حال از دست‌رفتگي عشق و طعم گواراي حسرت دانسته و به فيلم‌هايي چون «دايره مينا» و «بمان»ي اشاره کرده و گفته: «البته بعضي فيلم‌ها را به خاطر تاثيري كه مي‌تواند روي مسئله‌اي بگذارد ساخته‌ام مثل «دايره مينا» كه در خصوص فضاي وحشتناك خون‌گيري و خون فروختن و نبودن سازمان انتقال خون ساختم و يا فيلم مستند - داستاني «بماني» كه در خصوص خودكشي دختران در ايلام بود كه آمار پس از ساخته شدن اين فيلم نشان مي‌دهد ميزان خودكشي در آن منطقه كاهش يافته، اگر چه خود فيلم در آن جا به نمايش عمومي درنيامد.»

«مهمان مامان»

«مهمان مامان» نيز از ساخته‌هاي سال‌هاي اخير مهرجويي است که هم منتقدان از آن استقبال کردند وهم فروش بسيار خوبي داشت. نويسندگان فيلمنامه داريوش مهرجويي، هوشنگ مرادي كرماني و وحيده محمدي‌فر بودند.

«سنتوري» به روايت رادان و مهرجويي

آخرين ساخته داريوش مهرجويي قبل از «طهران: تهران»، «سنتوري» است، فيلمي که هيچگاه به نمايش در نيامد ولي سي‌دي‌هاي آن دست به دست چرخيد.
مهرجويي دراين فيلم به موضوع اعتياد مي‌پردازد:«دليل خاصي نداشت. اعتياد مسئله‌اي است كه در جوانان رسوخ كرده و مي‌تواند سوژه مهم و ضروري براي ما باشد. بايد به محتواي فكري اين فيلم فكر كنيم. سرگذشت تراژيك يك هنرمند كه از اوج به شرايط پاييني مي‌رسد و اين سوژه غم‌انگيزي است.» بهرام رادان گفته:«اگرسنتوري اکران مي‌شد در شکل خوش‌بينانه‌اش 17 دقيقه از فيلم زده شده بود و خوش‌بينانه در تهران 5 .2 تا 3 ميليون نفر مي‌رفتند اين فيلم را مي‌ديدند و فروش‌اش مي‌شد سه ميليارد تومان.در شهرستان‌ها هم دو ميليارد تومان مي‌فروخت. رکورد پرفروش‌ترين فيلم را هم مي‌شکست و به رقمي مي‌رسيد که دست نيافتني بود .»

«طهران: تهران» و «آسمان محبوب» 

هم اكنون فيلم «طهران:تهران» به سفارش معاونت فرهنگي شهرداري تهران و تهيه‌كنندگي آقاي حسین نژاد روي پرده است كه اپيزود اول آن «طهران: روزهاي آشنايي» ساخته مهرجويي است. در اين اپيزود پانته‌آ بهرام،‌قربان نجفي و پرويز نوري منتقد قديمي سينما و همسرش ايفاي نقش مي‌كنند.هنوز«طهران: تهران» اكران نشده بود كه مهرجويي فيلمبرداري فيلم جديدش با نام «آسمان محبوب» را شروع كرد. فيلمي كه ماني حقيقي در آن بازي مي‌كند و علي مصفا و ليلا حاتمي هم بار ديگر در كنار هم در فيلمي از مهرجويي جلوي دوربين رفته‌اند.

تهران امروز


ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200