ماهيچه يعني چه؟
در فرهنگ دهخدا در توصيف "ماهيچه " آمده است كه برخي از بافتهاي بدن داراي دو سر باريك بوده و به شكل ماهيان كوچكياند كه موجب حركت موجود زنده البته نوع حيوان و انسان ميشوند. اين اعضا هنگامي كه منقبض ميشوند، مانند موشي ميمانند كه زير پوست حركت ميكنند.به اين بافتها ماهيچه يعني ماهي كوچك يا مانند ماهي يا موشك يا موشگوشت يا بافت گوشتي شبيه موش نيز ميگويند. البته كلمه ماهيچه در آشپزي و معماري نيز به كار ميرود.
هيچ فكرش را كردهايد اگر عضلاتتان را از شما بگيرند، چه شكلي ميشويد؟ اصلا ميتوانيد بدون عضلاتتان و صرفا با تكيه بر استخوانهايتان بايستيد؟ عضلات علاوه بر كمكي كه به ايستادن ميكنند، در راه رفتن هم به كمكمان ميآيند. ماهيچهها علاوه بر حركت، مخزن گليكوژن (شكل ذخيرهاي قند) هم هستند كه به موقع از آن مخزن نيز استفاده ميشود.نگاهي مياندازيم به اين عضو مهم كه 40 درصد وزن ماده خشك بدن را تشكيل ميدهد.
عضله انواع و اقسام دارد
عضلات دستههايي از بافت ليفي يا فيبري هستند كه بدن را حركت ميدهند، وضعيت قرارگيري آن را حفظ ميكنند و اعضاي داخلي مثل قلب، رودهها و مثانه را به كار مياندازند. اين كاركردها به وسيله 3 نوع عضله مختلف انجام ميشود كه عضلات اسكلتي بزرگترين گروه آنها را تشكيل ميدهند. عضلات به وسيله پيامهاي ارسالي از دستگاه عصبي كنترل ميشوند.
عضلات اسكلتي را ميتوان آگاهانه كنترل كرد، در حالي كه دو نوع ديگر عضله فعاليت خودكار دارند. بيشتر عضلات اسكلتي، ارتباط دو استخوان مجاور را برقرار ميسازند. يك طناب قابل انعطاف از بافت ليفي به نام تاندون به يك انتهاي عضله متصل ميشود، به انتهاي ديگر عضله يك تاندون يا صفحهاي از بافت همبند متصل ميشود.
عضلات اسكلتي نه تنها باعث حركت قسمتهاي مختلف بدن ميشوند بلكه به حفظ وضعيت بدن در حالتهاي ايستاده، نشسته يا خوابيده نيز كمك ميكنند.
اساميبرخي از عضلات، بيانگر كار آنهاست. بازكنندهها، مفاصل را صاف ميكنند، خم كنندهها آنها را تا ميكنند، نزديك كنندهها، اندام را به سمت بدن نزديك ميكنند، دوركنندهها، آنها را از بدن دور ميكنند و راست كنندهها قسمتهايي از بدن را بلند ميكنند يا بالا نگه ميدارند.عضله اسكلتي كه استخوانها را ميپوشاند و به حركت درميآورد، عضله اسكلتي كه اندامها و بدن را حركت ميدهد، از رشتههاي دراز، قوي و موازي تشكيل شده است. اين نوع عضله، قادر به انقباض سريع و قوي است ولي تنها به مدت كمي ميتواند با حداكثر قدرت كار كند.عضله قلبي كه ديوارههاي قلب را تشكيل ميدهد. عضله قلبي خون را به سراسر بدن ميراند.
اين عضله رشتههايي كوتاه، شاخه دار و متصل به هم دارد كه شبكه اي را در داخل ديوارههاي قلب تشكيل ميدهند. اين نوع عضله ميتواند بدون خستگي، مدام كار كند. عضله صاف كه در ديواره لوله گوارش، رگهاي خوني و مجاري تناسلي و ادراري وجود دارد.عضله صاف، كاركردهايي چون حركت دادن غذا در لوله گوارش را بر عهده دارد. اين عضله از رشتههايي كوتاه و دوكي شكل تشكيل شده است كه به هم متصل شده، صفحاتي را تشكيل ميدهند و ميتوانند به مدتهاي طولاني كار كنند.
ترينهاي عضلات
o كوچكترين عضله: استاپديوس يا عضله ركابي كه استخوان ركابي را در گوش مياني كنترل ميكند و كمتر از 13 ميلي متر طول دارد.
o قويترين عضله: قوي ترين عضله در بدن انسان يك جفت عضله ماستر يا ماضغه است كه مربوط به جويدن بوده در دو طرف لب قرار دارد. در ماه آگوست سال 1968 در دانشكده دندانپزشكي دانشگاه فلوريداي آمريكا، شخصي به نام ريچارد هوفمن، ركورد جديدي در كارايي اين عضله ماستر از خود به جا گذاشت و موفق شد با انقباض اين عضله فشاري معادل 442 كيلو گرم را براي مدت 2 ثانيه روي دستگاه فشار سنج مربوطه ثبت نمايد.
o پركارترين عضله: عضلات چشم به طور متوسط در طي شبانه روز 100 هزار بار حركت ميكنند كه بخش عمده اي از اين رقم مربوط به زماني است كه انسان خواب است و خواب ميبيند.
o بزرگترين عضله: در ميان 260 عضله در بدن، بزرگترين عضله، عضله نشيمنگاهي بزرگ يا گلوتئوس ماگزيموس است كه تا ران ادامه دارد.
در بدن چند عضله داريم؟
بـدن انسان از 260 عضله تشكيل شده كه اكثر آنها به صورت جفت هستند. عضلات، 45 درصد وزن كل از ماده خشك بدن را به خود اختصاص ميدهند. عضلات از بافت فيبري تشكيل شدهاند. ميوفيبريلها (فيبرهاي تشكيل دهنده ماهيچهها) قابليت انقباض دارند.
فيبرهاي تشكيلدهنده عضلات در بدن خود نيز به 2 نوع متفاوت تقسيمبندي ميشوند.
فيبر كند: فيبر كند يا قرمز، انقباض كند و مداوم داشته و دير خسته و فرسوده ميشود. ظرفيت حمل اكسيژن بالا داشته و بنابراين در تمرينات هوازي كاربرد دارد.
فيبر تند: فيبر تند يا سفيد، انقباض سريع و قدرتمند داشته اما خيلي زود خسته و فرسوده ميشود. ظرفيت حمل اكسيژن در آنها اندك است و در تمرينات بيهوازي كاربرد دارند.
معمولا عضلات در بدن به صورت جفت عمل كرده، بهطوري كه هر سمت يك مفصل يك عضله قرار ميگيرد و حركات مخالف را به كمك هم پديد ميآورند. اين جفت عضله، عضله موافق و عضله مخالف ناميده ميشوند. مثلا در بازو، عضله سه سر با انقباض خود سبب صاف شدن بازو و عضله دو سر با انقباض خود، سبب خم شدن بازو ميشود.
آتروفي يا تحليل رفتن عضله: هنگامي كه عضلات براي مدت طولاني فعال نباشند، به تدريج حجمشان تحليل رفته و كوچك ميشوند كه به آن آتروفي ميگويند.
هيپرتروفي يا حجيم شدن عضله: هنگامي كه فعاليت عضلات افزايش مييابد، سبب افزايش حجم و اندازه سلولهاي عضلاني ميشود كه هيپرتروفي نام دارد.
ايزومتريك يا ايزوتونيك؟
o تمرينات ايزوتونيك: در اين تمرينات، عضلات منقبض شده و طولشان كاهش يافته و كوتاه ميشوند. بيشتر تمرينات از همين نوع است. مانند خم و راست كردن بازو همراه با وزنه.
o تمرينات انفرادي: به تمريناتي گفته ميشود كه تنها يك مفصل و يك گروه از عضلات را درگير ميكند.
o تمرينات تركيبي: به تمريناتي اطلاق ميشود كه همزمان چند گروه از عضلات را درگير كرده و حركت حول چند مفصل انجام ميگيرد.
o تعداد: به يك بار بلند كردن وزنه و پايين آوردن آن اطلاق ميگردد.
o ست يا نوبت: به چند بار بلند كردن و پايين آوردن وزنه (به اصطلاح زدن وزنه) بدون وقفه اطلاق ميشود.
يك ست متشكل از 1 تا 5 تكرار سبب افزايش قدرت عضلات گشته اما به استقامت آنها نميافزايد.
يك ست متشكل از 6 تا 12 تكرار سبب افزايش قدرت، حجم و استقامت عضلات ميشود.
يك ست متشكل از 13 تا 30 تكرار سبب افزايش حجم و استقامت عضله ميشود.
يك ست متشكل از 20 تكرار و بالاتر يك تمرين هوازي محسوب ميشود.
چگونه عضلاني شويم؟
تصور كنيد كه شما با يك عضله خاص در بدن وزنهاي به وزن 1 كيلوگرم را روزانه بلند ميكنيد. هنگاميكه اين وزنه از 1 كيلوگرم مثلا به 5 كيلوگرم افزايش مييابد، ابتدا با بلند كردن آن وزنه بهطور مكرر در فيبرهاي عضلات يك پارگي بسيار ريز پديد ميآيد.
سپس بدن شما سعي ميكند با آن وزنه جديد سازگاري حاصل كرده و نيروي عضله مورد نظر را افزايش دهد بنابراين هنگام ترميم، فيبرهاي آسيب ديده آنها را قويتر و با استحكامتر از پيش بازسازي ميكند. بر خلاف تصور هنگاميكه به حجم عضلات افزوده ميشود، در واقع به اندازه سلولهاي عضلاني افزوده ميشود و نه به تعداد آنها. تعداد سلولهاي عضلاني در طول حيات ثابت ميمانند اما اين تعداد در افراد مختلف متفاوت است.
يكي از عللي كه برخي افراد سريعتر عضلاني ميشوند، نيز همين موضوع است بنابراين عضلات پس از انجام تمرينات با وزنه نياز به زمان دارند كه مجددا خود را ترميم كنند. اين مدت، زمان ترميم يا ريكاوري نام دارد. بنابراين شما هيچگاه نبايد روي يك گروه عضلات هر روز و بدون وقفه كار كنيد زيرا در اين صورت تنها به عضلات خود آسيب وارد ميآوريد. زمان ترميم معمولا 2 تا 3 روز است. در روند سازگاري نه تنها حجم سلولهاي عصبي افزايش مييابد بلكه به تعداد مويرگهايي كه به عضلات خونرساني ميكنند نيز افزوده ميشود زيرا عضله بزرگتر و پركارتر به خون، اكسيژن و مواد مغذي بيشتري نياز دارد. يك عامل بسيار مهم ديگر در توانايي بدن به عضلاني شدن وجود دارد و آن هم وراثت است.
انواع ساختارهاي بدني
o اكتومورف: بدن لاغر با استخوانبندي كوچك. افزايش حجم عضلات در اين نوع ساختار جسمي دشوار است.
o مزومورف: بدن عضلاني با چربي اندك. افزايش حجم عضلات در اين نوع ساختار جسمي تقريبا آسان است.
o آندومورف: چاق با استخوانبندي درشت. اين افراد مستعد اضافه وزن هستند؛ البته از نوع چربي، نه ماهيچه.
ماهيچه چگونه كار ميكند؟
حركت زماني ايجاد ميشود كه پيامهاي ارسالي از دستگاه عصبي باعث انقباض عضله شوند. حركت آگاهانه بدن به وسيله عمل متقابل عضلات اسكلتي، استخوانها و مفاصل صورت ميپذيرد.
بيشتر عضلات يك استخوان را به استخوان ديگر مرتبط كرده و از يك مفصل عبور ميكنند. وقتي يك عضله منقبض ميشود، استخوانها را ميكشد و به حركت درميآورد. بسياري از عضلات، به صورت جفتي هستند؛ به طوري كه در هر سمت يك مفصل يك عضله قرار ميگيرد و حركات مخالف را ايجاد ميكند؛ براي مثال، در بازو، عضله سهسر با انقباض خود، بازو را صاف ميكند و عضله دو سر با انقباض خود باعث خم شدن بازو ميشود.
نويسنده: دكتر هومن خليقي
منبع:http://salamatiran.com