رهبر ایستادند و گفتند: «چرا مینیاتور؟» آقایی كه داشت توضیح میداد گفت مینیاتور اسم نقاشیهای ایرانی است و همه میدانند كه ما منظور دیگری نداریم و چه و چه. رهبر خیلی با طمأنینه گوش دادند و گفتند: «این كلمه در زبان فرانسوی هم استفاده میشود. كلماتی هم وجود دارد كه مال ماست اما آنقدر آنجا استفاده شده كه دیگر خارجی محسوب میشود. حالا چرا مینیاتور؟ یك اسم دیگر انتخاب كنید كه حرف و حدیث نداشته باشد.» آن مسئول خواست زبلی كند و اسم ماشین را از زبان رهبر بگیرد؛ پرسید: به نظر شما اسمش را چی بگذاریم؟ رهبر هم گفتند: «نمیدانم چی بگذارید ولی مینیاتور نه!»
سایت دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری حاشیه های خواندنی بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه پیشرفت های صنعت خودروسازی ملی را منتشر کرده است:
وقتی رسیدیم سر قرار ساعت از 6 صبح گذشته بود و هوا هنوز تاریك بود. چند
نفری زودتر آمده بودند و كت و كاپشنشان را سفت و محكم بسته بودند تا
سردشان نشود. وقتی سوار مینی بوس شدیم برای حركت، فهمیدیم رهبر انقلاب
قرار است بروند برای بازدید یك كارخانه.
بین آن همه سالن بزرگ و عریض و طویل مسیرمان ختم شد به سالن كوچكی كه
فهمیدیم سالن تولید موتور ملی است. موتور پایه گازسوزی كه طراحی آن از
پایه، تولید و مالكیتش برای ایران است.
یك طرف سالن موتورها وقطعات تولیدی جدید چیده شده بود و یك طرف دیگر هم
ماشینهای ساخت داخل؛ هم ماشینهای سایپا هم ماشینهای ایران خودرو. ته
سالن هم كه خط تولید موتور ملی بود. یك نفر داشت تلاش میكرد وانتپراید
را از بین ماشینها حذف كند و از سالن ببرد بیرون. میگفت رنگ قرمز این
وانت توی ذوق می زند! یك نفر دیگر هم داشت توضیح میداد كه می شد برنامه
را در سالن بسیار بزرگی همین بغل انداخت، اما آن سالن 40 درصد مشاركت
خارجی داشت. رهبر دنبال این نیستند تا چیزی را افتتاح كنند، این یك حركت
نمادین برای اهمیت به صنعت بومی در سال جدید است.
همه ماشینها و قطعاتی كه داخل سالن بود، كار مهندسان داخلی بود.
قبل از رسیدن رهبر انقلاب جمعمان جمع شد؛ وزیر صنایع و معادن، وزیر كار،
وزیر دفاع، وزیر تعاو ، آقای رویانیان، میر عامل ایران خودرو، میر عامل
سایپا و مدیران ارشد صنایع مرتبط و البته یك چهرهی آشنا برای خودم، مهندس
میرسلیم، استاد دانشگاه خودمان، با آن كت و شلوار روشن و بدون یقه، كلاه
بافتنی و كفشهای اسپرت كه چهرهاش را متفاوت میكرد. میرسلیم در دانشگاه
صنعتی امیر كبیر معروف بود به سختگیر و پر كار بودن. با اینكه دكتری نداشت
ولی با مدرك فوق لیسانس به دانشجوهای تحصیلات تكمیلی درس میداد. بعدتر
فهمیدیم كه ناظر ارشد طراحی و تولید موتور ملی است و البته طراحی و ساخت
اولین موتور دیزل هم زیر نظر مستقیم او انجام شده است.
جماعت بیرون سالن به شكل «ال» ایستادهاند برای استقبال از رهبر. ایشان كه
آمدند اولین نفر صف وزیر صنایع و معدن ایستاده بود. همه سلام كردند و بعضی
تبریك سال نو گفتند. وزیر دفاع ولی احترام نظامی گذاشت و وقتی رهبر دستش
را دراز كرد، دست داد. رهبر با میرسلیم گرمتر از بقیه سلام و علیك كردند.
در دوران ریاست جمهوری هم میرسلیم روابط خوب ونزدیكی با رهبر داشت.
رهبر كه پا داخل سالن گذاشتند مهندسها از این طرف و آن طرف پیدا میشدند
و میآمدند دست رهبر را میبوسیدند. تعدادشان كمكم زیاد شد. یك نفر آرام
در گوش یكی از محافظ ها گفت وزرا را بیاورید جلوتر. تیم حفاظت هم به شكل
عجیبی سخت گیریهای برنامههای قبلی را نداشتند.
همه رفتند داخل محوطه كوچكی كه در همان سالن صندلی چیده بودند. كارگرهای
خط تولید موتور ملی باید در خط می ماندند و نمی توانستند بیایند داخل.
بیشتر كسانی كه آنجا بودند مهندسان ارشد بودند كه با آمدن رهبر بلند شدند
و شعار دادند. كارگرهایی كه بیرون بودند سعی می كردند سرك بكشند و رهبرشان
را ببینند. یكیشان از بین دستگاههای خط تولید یك راه و روزنهای پیدا
كرده بود و دستش را روی دهانش گذاشته بود و با هیجان نگاه میكرد.
همان اول جلسه قبل از اینكه یك مهندس فوق لیسانس قرآن بخواند، جاها پرشد.
مهندس میرسلیم جامانده بود. یك نفر یك صندلی را روی دست گرفت و گذاشت پشت
سر رهبر. میرسلیم نشست آنجا. بعد وزیر صنایع و معادن خیر مقدم گفت و كلی
آمار و ارقام از سالهای گذشته تا حالا داد.
بعد از وزیر، مجری از آقای میرسلیم خواست گزارشی از وضعیت موتور ملی بدهد، آنهم در 10 دقیقه.
آقای میرسلیم كه بلند شد رهبر آرام گفتند شما هرچقدر كه لازم است توضیح
بفرمایید. به آن 10 دقیقه خیلی توجه نكنید. میرسلیم توضیح داد فعالیتهای
تولید موتور در دو بخش صنایع خودرویی و صنایع سنگین متمركز شد كه در صنعت
خودرو به موتور ملی منجر شد و موتور دیزل هم برای صنایع سنگین مثل راه
آهن، صنایع دریایی و صنایع نیروگاهی طراحی و ساخته شد.
قبل از شروع جلسه یكی از همكارهای میرسلیم از او پرسید استاد دیشب
توانستید بخوابید؟ میرسلیم لبخند زد و گفت یك چرتی زدم بعد از آماده كردن
گزارش!
با حساب اینكه موتور ملی قبل از این رونمایی شده بود، اصلی ترین موضوع
جلسه غیر از توجه رهبر انقلاب به صنعت آن هم در ایام نوروز، رونمایی از
موتور دیزل ساخت داخل بود.
بعد از گزارشها بازدید از نمایشگاه شروع شد. در قسمت اول استفاده از
فناوری نانو در تولید قطعات بود. كه باعث سبك شدن، ارزان شدن، شفاف شدن،
ضد خش شدن و حتی ضد رطوبت شدن قطعات بود. وقتی مدیر عامل ساپكو توضیحاتش
تمام شد، رهبر پرسیدند: «از مراكز دیگری كه در حوزه نانو تكنولوژی كار
میكنند هم كمك گرفتید؟» و آنها جواب دادند كه كمك گرفتهاند.
شانسی آورده بودیم ما و آن اینكه توانستیم برویم پشت میزهایی كه رویشان
قطعات چیده شده بود و از ازدحام جمعیت همراه رهبر و سخت گیریهای محافظ
ها راحت شویم. یكی از عكاسها میگفت هیچ وقت اینقدر راحت و متنوع عكس
نگرفته بودم.
وسط این قطعات یك قطعه را به رهبر نشان دادند و گفتند این همان توربو شارژ
است كه آقای میرسلیم اسم «پر خوران» را به عنوان معادل فارسی رویش گذاشتند.
رهبر نگاهی به آقای میرسلیم كردند و گفتند: «خیلی خوب».
وقتی گروه همراه رهبر میرفتند سمت موتورها یك نفر توضیح میداد كه قطعات
الكترونیكی در اتوموبیل و موتور تعبیه شده كه رفتار راننده را كنترل
میكند و در برابر خودخواهی راننده برای كشیدن توان بیشتر از ماشین و
تولید آلایندههای بیشتر مقاومت میكند.
رهبر لبخند زدند و گفتند: «خوب است ماشین به همهی خواستههای راننده عمل نكند!»
به موتورها كه رسیدند توضیح دادند اولین موتور، بهینه شده همان موتور
پیكان قدیم است كه الان روی روآ و وانت پیكان سوار میشود. دومین موتور
همان موتور ملی بود، سومی توربو شارژ موتور ملی و چهارمی موتور مینیاتور
بود كه در سایپا طراحی و ساخته شده بود. وقتی رهبر رسیدند به موتور
مینیاتور مدیر عامل سایپا را جلو فرستادند تا توضیح بدهد. او هم توضیحاتی
داد. رهبر پرسیدند: «چند درصد این موتور در ایران ساخته می شود؟» مدیر
عامل سایپا گفت: 100 درصد. ضمن اینكه مالكیت این موتور هم برای ماست.
در قسمت تست موتورها هم دو موتور روشن و در حال انجام آزمایش بودند. یكی
از موتورها صدایی میداد كه كارگری ایستاده بود و آن قسمتی كه صدا می داد
را با دست گرفته بود. رهبر سوال كردند: «همه آزمایشهای مربوط به موتور
اینجا می شود؟» مدیر عامل ایران خودرو جواب داد: همه آزمایشهای مستقل
بله. بعضی هم باید وقتی موتور روی ماشین نصب شد، انجام شود.
كنار موتور دیزل، مهندسی توضیح داد كه ما دوازدهمین كشوری هستیم كه موتور
دیزل ساختیم. رهبر كه در گزارش آقای میرسلیم شنیده بودند راه آهن چند تا
از این موتورها را پیش خرید كرده است، پرسیدند: «این همان موتوری است كه
راه آهن از شما خریده؟» مهندس گفت بله. یك نفر دیگر اضافه كرد كه: البته
این موتور مقیاس 50 درصد است؛ اصل موتور 2 برابر این است كه چون سخت بود
آوردنش، این مدل را آوردیم اینجا!
رهبر از خط تولید موتور ملی هم دیدن كردند. نكته جالبش این بود كه هرجا
خودشان دقیق میفهمیدند چه اتفاقی میافتد سریع رد میشدند، هر جا هم
میخواستند بیشتر بدانند صبر میكردند تا توضیحات كامل بشود. یكجا هم كه
میللنگ موتور بسته میشد، پرسیدند: «شما زمان بندی این كارها را دارید؟
می دانید هر عملیاتی چقدر طول می كشد؟» كه مدیر خط تولید و مدیرعامل ایران
خودرو تند تند شروع كردند به جواب دادن.
كارگرهای خط تولید وقتی رهبر میرسیدند بهشان ضمن انجام كار زیر چشمی رهبر
را هم نگاه میكردند. معلوم بود بهشان گفتهاند سرشان به كار خودشان گرم
باشد و الا بعضیها دوست داشتند گپ و گفتی هم داشته باشند و ابراز ارادت
بكنند. یك جا هم یكی از دستگاهها كه با آن پیچهای سرسیلندر بسته میشد،
كار نكرد. كارگری كه دسته دستگاه را فشار میداد به همكار بغل دستیاش
نگاه كرد و با چشم اشاره كرد به كلیدهای برق كه معلوم نبود چه مشكلی
داشتند. وقتی توضیحات مدیر عامل تمام شد و از آنجا رد شدند، كارگر كه
میانسال هم بود با عصبانیت مشتی به دستگاه كوبید كه وقتی رهبر از آنجا رد
می شد كار نكرد.
یك دستگاه دیگری هم بود كه به شكل خودكار در قسمتهای مختلف موتور
عملیاتهایی انجام میداد. وسط كار یكدفعه قطع شد. نگو یكی از عكاسها
برای شكار یك زاویه خوب از رهبر، پایش را جایی گذاشته بود كه دستگاه را
خود به خود از كار میانداخت. تازه به ذهنم آمد شاید دستگاه آن كارگر میان
سال را هم، ما، ندانسته از كار انداخته بودیم! چون هفت-هشت نفری عكاس و
فیلمبردار بودیم كه این سمت خط تولید بدون توجه به دستگاه جابه جا
میشدیم.
بعد از خط تولید موتور ملی، رهبر را راهنمایی كردند برای دیدن اتومبیلهای
ساخت داخل كه اول سالن چیده شده بودند. اول از همه هم رفتند سراغ همان
وانتپراید قرمز رنگ و بعد سمند سورن و ماشینهای دیگر تا رسیدند به
مینیاتور. رهبر ایستادند و گفتند: «چرا مینیاتور؟» آقایی كه داشت توضیح
میداد گفت مینیاتور اسم نقاشیهای ایرانی است و همه میدانند كه ما منظور
دیگری نداریم و چه و چه. رهبر خیلی با طمأنینه گوش دادند و گفتند: «این
كلمه در زبان فرانسوی هم استفاده میشود. كلماتی هم وجود دارد كه مال ماست
اما آنقدر آنجا استفاده شده كه دیگر خارجی محسوب میشود. حالا چرا
مینیاتور؟ یك اسم دیگر انتخاب كنید كه حرف و حدیث نداشته باشد.» آن مسئول
خواست زبلی كند و اسم ماشین را از زبان رهبر بگیرد؛ پرسید: به نظر شما
اسمش را چی بگذاریم؟ رهبر هم گفتند: «نمیدانم چی بگذارید ولی مینیاتور
نه!»
بعد از دیدن ماشینها همه جمع شدند همان جای قبلی و این بار رهبر برای جمع صحبت كردند:
«ما میخواهیم و میتوانیم هم عقلانی و علمی و پیشرفته زندگی كنیم، هم با
پایبندی و تمسك به ایمان دینی خودمان باقی بمانیم... اسلام كه دین معنویت
است، دین علم هم هست... ما باید در بین كشورهای اسلامی در زمینهی صنعت یك
پرچم برافراشته باشیم...»
كاملاً معلوم بود بازدید یك پیام به متولیان ومسئولین امر صنعت بود كه
بدانند رهبر به صنعت جوشیده از ذهن و دلِ مهندسان این مرز و بوم توجه
ویژهای دارد، آن هم در سال كار و همت مضاعف.
صحبتهای رهبر كه تمام شد پایین آمد، مدیرعامل سایپا جلو رفت و چفیهی
ایشان را گرفت. یكی از مهندسهای سالن كه كنار من ایستاده بود زد روی دستش
و گفت: ای كه هی! دیدی چه كار كرد. كلی نقشه كشیده بودم برای آن چفیه!
رهبر از سالن خارج میشدند و كارگرها و مهندسهای خط تولید به خودشان جرأت
میدادند و از سر دستگاههایشان می آمدند و دست ایشان را می بوسیدند و
میرفتند. جوانكی از كنار یكی از محافظها رد شد و خواست برود دستبوسی كه
محافظ جلویش را گرفت. جوانك از رهبر عقب ماند و ناراحت و بغضكرده برگشت.
بعضی از مسئولین تا لحظهی سوار شدن حرف زدند و ایشان گوش دادند. وقتی كه
رفتند چند نفر نفسی عمیق كشیدند. رویانیان وزیر صنایع و معادن را بغل كرد
و بوسید و تبریك گفت. بعد از او هم مدیر عامل ایران خودرو را بوسید.
سال كار مضاعف بود و 9 فروردین؛ ولی معلوم بود كارخانه تعطیل است و مدیران
و كاركنانی كه آمده بودند با هم روبوسی سال جدید میكنند. موقع برگشتن روی
دیوار یكی از مراكز مهم صنعتی هم پیام سال 88 رهبر هنوز بود كه امسال «سال
اصلاح الگوی مصرف» است. ان شاءالله این كار و همت مضاعف نقش دیوار
باقینماند در سال 89.