"پل خلیج فارس" ؛ بی گمان هیچ کس در این دنیا به اندازه اماراتی ها از شنیدن این نام دچار استرس نشده است ؛ البته نه فقط به دلیل نام "خلیج فارس" که بیشتر به خاطر پلی که قرار است قشم را به بندعباس متصل کند.
به گزارش
عصرایران ، محمود احمدی نژاد ، رئیس جمهور ، در سفر استانی خود به هرمزگان ، خبر نهایی شدن احداث پل "خلیج فارس" را زسماً اعلام کرد و بدین ترتیب انتظار می رود سال 1389 ، عملیات احداث این پل آغاز شود ؛ عملیاتی که طی آن نه فقط با مشکلات فنی و مالی ، که باید با لابی اماراتی ها نیز در افتاد ؛ کاری که گویا دولت دهم در خود توانش را سراغ دارد.
ماجرا از چه قرار است؟این قصه ، سر دراز دارد اما خلاصه و مختصر و مفیدش این است: در حال حاضر ، بنادر جنوبی کشور تنها می توانند کشتی هایی با ظرفیت حداکثر 100 هزار تن را پذیرش کنند . این در حالی است که در خطوط کشتیرانی جهان ، بسیاری از کشتی ها ، با ظرفیت های بسیار بیش از این -که بعضاً به 250 هزار تن می رسند- تردد می کنند و اتفاقاً بخش عمده ای از تجارت بین الملل نیز بر محور این کشتی هاست.
توسعه نیافتگی بنادر ایران در پذیرش کشتی های غول پیکر ، جشن مدام اماراتی هاست زیرا آنها توانسته اند در سال های گذشته ظرفیت بنادر خود را گسترش دهند به گونه ای که کشتی های 250 هزار تنی به راحتی در بنادر امارات مانند جبل علی و فجیره ، پهلو می گیرند.
این وضعیت باعث می شود بسیاری از کشتی های خارجی که کالاهایی به مقصد ایران حمل می کنند ، به جای پهلو گرفتن در بنادر جنوبی ایران ، راهی اسکله های اماراتی شوند تا در آنجا پس از تخلیه بار ، محموله ها، مجدداً با کشتی های کوچکتر به ایران ارسال گردد.
همچنین بسیاری از کالاهای صادراتی ایرانی هم برای بار شدن بر کشتی های بالای 100 هزار تن ، ابتدا به امارات می روند و از آنجا در قالب صادرات مجدد امارات، راهی نقاط مختلف جهان می شوند.
گذشته از این مورد ، کشتی های عظیم الجثه باربری که در منطقه تنگه هرمز و خلیج فارس تردد می کنند برای خدمات بندری مانند سوخت گیری ، به جای آن که به بنادر ایران مراجعه کنند (که از نظر مسافت نیز مقرون به صرفه تر است) ناچار به بندرهای عربی می روند.
برخی آمارها حاکی از ان است که امارات تنها از رهگذر ارائه خدمات بندری به کشتی ها ، سالانه بیش از 3 میلیارد دلار درآمد دارد ، درآمدی که می توانست نصیب ایران شود و به آبادانی جنوب کشور کمک کند.
این پروسه ، یک درآمد دائمی ، بدون دردسر و البته فوق العاده را برای اماراتی ها رقم زده است و لذا هر اتفاقی که بتواند لطمه ای به این "درآمد رویایی" بزند ، حکم یک خبر فوق العاده بد را برای آنان خواهد داشت.
نقش پل خلیج فارس در این ماجراواقعیت این است که بسیاری از سواحل جنوبی ایران نه تنها اکنون توانایی پذیرش کشتی های بالای 100 هزار تنی را ندارند بلکه در آینده نیز به دلیل مشکلات فنی ، محدودیت های محیطی (مانند عمق آب در بنادر) و برخی مسائل مالی ، این امکان را نخواهند داشت.
طبیعتاً نمی توان تا دراز مدت ، به امارات پول های کلان تزریق کرد و به آن وابسته بود.
در چنین شرایطی ، سواحل جزیره قشم ، با عمق حدود 40 متر در برخی نقاط ، این امکان را می دهد که ایران نیز اسکله ای مطابق با استانداردهای روز دنیا برای پذیرش کشتی های فوق سنگین در آن احداث کند.
با احداث این بندرگاه عظیم در قشم ، کشتی های حامل کالاها (به ایران - از ایران) به جای رفتن به بنادر دورتر جنوب خلیج فارس ، در قشم پهلو می گیرند.
به گزارش عصرایران ، این مساله باعث می شود پولی که اماراتی ها از بابت پذیرش کشتی ها و انبارداری و دیگر امور از ایرانی ها می گیرند ، از پروسه تجارت خارجی ایران حذف شود به گونه ای که برخی برآوردها حتی از صرفه جویی 30 درصدی در هزینه ورود کالا به ایران خبر می دهند ؛ معنای دیگر این سخن ارزان تر شدن قیمت کالاها در بازار ایران است.
به علاوه کشتی های گذری نیز ترجیح خواهند داد به جای رفتن به سواحل دور دست امارات ، در همان وسط دریا و در جزیره قشم ، سوخت گیری کنند و خدمات بندری دریافت نمایند.
بدیهی است که هیچ کدام از این اتفاقات نمی تواند برای اماراتی ها خوشایند باشد ،به ویژه آن که به یاد بیاوریم بخش عمده ای از فعالیت های بندری این کشور کوچک ، مستقیم یا غیر مستقیم به ایران مربوط است.
اما احداث بندرگاه در قشم ، فقط نیمی از راه حل است و نیم دیگر ، به همین پل خلیج فارس مربوط می شود.
فراموش نکنیم که قشم یک جزیره است و اگر به سرزمین اصلی وصل نشود ، همه کالاهای تخلیه شده در آن ، ناگزیر باید بر کشتی های کوچک تر بار و به بنادر جنوب ایران منتقل شود.
اما پل خلیج فارس ، که دارای مسیر رفت و برگشت قطار نیز خواهد بود ، این امکان را فراهم می آورد که محموله های تخلیه شده در قشم ، به سرعت وارد ناوگان حمل و نقل جاده ای و ریلی ایران قرار بگیرد و با سرعت فراوان به مقصد نهایی در اقصی نقاط کشور برسد و متقابلاً محصولات صادراتی ایران نیز با سرعت و سهولت به ترمینال دریایی صادرات می رسد.
گفته می شود با راه اندازی این پل ، سرعت انتقال کالا به ایران و از ایران ، تا 40 درصد بهبود می یابد.
از اینها گذشته ، چون احداث بندر در قشم نیاز به سرمایه گذاری کلان دارد ، کمتر سرمایه گذاری حاضر می شود بدون وجود پل ، در اسکله سرمایه گذاری کند زیرا این پل است که بندرگاه را رونق و سرعت می بخشد و با گردش سرمایه ، بازگشت سرمایه و سود را تضمین می کند.
از دهه 50 تا امروزدر سال 1351 دولت وقت تصمیم گرفت نخستین بندر آزاد تجاری ایران در جزیره قشم ایجاد شود. در اولین گام ، تصمیم گرفته شد با ایجاد یک پل سنگی از ناحیه " لافت" که در میانه شمالی جزیره است و تا ساحل مقابل 2 کیلومتر فاصله دارد،ارتباط زمینی بین قشم و سواحل جنوبی ایران برقرار شده و جزیره قشم به یک مرکز بزرگ توریستی و تجاری بزرگ در دهانه خلیج فارس و تنگه هرمز مبدل شود.
در روز پنجم فروردین سال 1354 ، استاندار وقت استان هرمزگان اعلام کرد:" جزیره قشم ، که بزرگترین جزیره خلیج فارس است ، به صورت بندر آزاد در می آید و با نصب یک پل ، ارتباط زمینی با آن برقرار می شود." (سایت منطقه آزاد قشم)
با این حال ، چنین اتفاقی رخ نداد و با وقوع انقلاب اسلامی و سپس جنگ تحمیلی ، این پروژه به تأخیر افتاد .
در سال 1369 که جنگ به تازگی تمام شده بود ، قشم منطقه آزاد تجاری و صنعتی اعلام شد و آرام آرام رو به توسعه گذاشت و در همان اوائل کار ، بار دیگر زمزمه طرح احداث پل مطرح شد اما در حد حرف ماند.
برخی منابع معتقدند که در تاخیر این پروژه ، نباید نقش لابی اماراتی ها را نادیده گرفت که با اعمال نفوذ خود از طریق برخی افراد که منافع شان در رونق اقتصادی امارات است ، سعی در توقف یا تعلیق احداث این پل را دارند.
این بار چه می شود؟این پل ، در واقع
"دروازه نوین تجاری ایران" خواهد بود ، مشروط بر این که با ساخت و توسعه اسکله پذیرش کشتی های 250 هزار تنی و بالاتر همراه باشد چرا که در واقع پل و اسکله مکمل یکدیگرند.
اما پرسش اساسی این است که این بار چه می شود؟ آیا این پروژه 600 میلیون یورویی ، با قاطعیت و صلابت پیش می رود یا آن که به نفع اماراتی ها ، پرونده احداث ان ، همچنان خاک خواهد خورد؟
گفته می شود محمود احمدی نژاد ، شخصاً بر احداث این پل تأکید دارد ؛ اگر این عزم واقعی باشد و محقق شود ، از احداث پل خلیج فارس می توان به عنوان یکی از بزرگ ترین خدمات دولت دهم به تاریخ ایران یاد کرد.
منتظر سال 1392 می مانیم ، سالی که وعده داده اند پل خلیج فارس در میان شادی ایرانیان افتتاح شود.
این پل با دست این دولت و رئیس جمهور قطعا ساخته نخواهد شد.
نظر تمام عزیزان قابل تقدیر است ولی بهتر است بدون تعصب و با علم و آگاهی از این موضوع اظهار نظر شود :
بنده به عنوان عضو کوچکی از جامعه دانشگاهی در سال 83 مقالاتی را راجع به بهره برداری از امتیازات و شرایط بالقوه خلیج فارس بویژه سوخت رسانی به کشتی ها ( Bankering ) را ارائه نمودم و با مطالعه یک گروه علمی عرض شد که منافع حاصله از اجرای چینین طرحهایی سالانه میلیاردها دلار خواهد بود و قطعا قابل دستیابی و منطقی است .
از طرفی دیگر جزیره قشم ( حدود 125 کیلومتر طول و متوسط 20 کیلومتر عرض )، بزرگترین جزیره کشور و حتی خاورمیانه است که به تنهایی تقریبا 2 برابر کشور بحرین وسعت دارد . بر خلاف نظر دوستی که گفته اند یک منطقه خشک و دور افتاده است باید عرض کنم یکی از مهمترین و ارزشمندترین نقاط استراتژیک کشور است . دسترسی به آبهای بین المللی ، توسعه شهری و عمرانی انجام شده در طی سالهای گذشته ، جاذبه های سیاحتی و گردشگری بی نظیر ، معافیتهای مالیاتی و سرمایه گذاری ، وجود منابع نفتی و گازی کشف شده و یا در حال بهره برداری و .. از مهمترین امتیازات آن است و قطعا هر سرمایه گذاری را در صورت مطالعه دقیق و حمایت صحیح توجیه پذیر می نماید .
پل خلیج فارس در صورت احداث در نقطه ای اجرا می شود که کمترین فاصله دریایی بین قشم و خاک اصلی کشور است ( حدود 2 کیلومتر ) ، در این نقطه حمل و نقل کالا و مسافر در شرایط کنونی انجام می گیرد و قطعا احداث این پل می تواند منافع قابل توجهی را نصیب کشور نماید . و دارای توجیه اقتصادی و فنی لازم است . قطعا برگشت سرمایه در این طرح 600 میلیون دلاری کمتر از 7 سال انجام خواهد شد . در صورتی که سایت محترم تقاضا نماید بنده ریز مطالعات انجام شده را ارائه خوام نمود .
بحث دیگر این است که صرفنظر از دیدگاههای احساساتی( به رخ کشیدن این که این طرح را چه کسی قرار است اجرا کند و یا ایجاد یاس و نا امیدی ) این طرح ، یک طرح ملی است و مهم این است که واقعا تصمیمات اتخاذ شده عملیاتی گردد و شاهد بهره برداری در موعد مقرر باشیم و در صورت شروع اجرای عملیات ، سرعت داده شود زیرا طرحهای بزرگ در صورت طولانی شدن در اجرا فقط جنبه فرسایشی پیدا کرده و زیان آور خواهند شد .
در پایان از دوستان عزیزی که دم از یاس و ناامیدی زده اند و یا دوستی که به اصطلاح خودش گفته این دستاورد بزرگ باید نصیب رئیس جمهور شود و سران خود فروخنه .. از آن بی نصیب باشند معذرت خواهی کرده و عرض می نمایم اگر اتفاقی افتد افتخار آن قبل از همه نصیب ملت می شود . افراد دیگر فقط مجری خواهند بود و خدا به آنان توفیق انجام وظیفه اشان را بدهد . از طرح موضوع بی اساس و احساسی خود داری کنیم .
متأسفانه پیگیران اجرای این پروژه در دو دولت گذشته راه به جایی نبردند اما با فعالیت ها و رایزنی هایی که در طول دو سال گذشته با دولت نهم انجام داده اند بر این باورند که دولت نهم به ویژه شخص رئیس جمهور بسیار مصر به اجرای این پروژه بزرگ ملی است. بر اساس مکاتبات و رایزنی های انجام شده، محمود احمدی نژاد دستور رسیدگی و اجرای پروژه ملی « پل خلیج فارس» را صادر کرده است؛ این در حالی است که در دولت های پیشین صدها مورد مکاتبه با دولت صورت می گرفت اما دریغ از حتی یک جواب!
به راستی چه دلیل معقولی وجود دارد که از اجرای یک پروژه ملی که حق مسلم 70 میلیون ایرانی است به نفع عده ای خارجی جلوگیری شود؟! آن هم عده ای که در روز روشن به جزایر سه گانه ایران چشم طمع دارند.
ميخوان پل بسازن
امارات هم هيچ وحشتي نداره چون ما تا بخوايم براي دبي زنگ خطري بشيم 100 سالي طول ميكشه
البته به عنوان يك ايراني خوشحال ميشم همچين كاري بكنيم
ولي ازين دولت خيري به مردم نميرسه
كاري كه به اسم پل تو درياچه اروميه انجام شده، خاكريزي توي دريا و ساخت جاده روي اون و ساخت يه پل كوچيكه
بنده به عنوان یک رزمنده جانباز که سالها در بنادر استان هرمزگان مسیولیت داشته و کار کارشناسی کرده ام به شما اطمینان میدهم که ساخت این پل کارشناسی شده نیست . همه بندریها و کارشناسان میدانند که طرح های توسعه بندر شهید رجایی بواسطه کمبود منابع مالی روی میزها مانده است.زیر ساختهای این بندر آماده است ولی اسکله کاوه قشم فقط یک اسکله است و زیر ساختهایش اصلا آماده نیست.خدا لعنت کند این اماراتیها را که با تشویق و قولهای آنها منطقه آزاد قشم بجای اینکه در داخل کشور تشکیل شود در یک جزیره پرت و خشک بیحاصل تشکیل شد و به این روز افتاد.ساخت این پل به مثابه دوختن کت و شلوار بواسطه یافتن دکمه است.
آقایان بخدا اماراتیها از توسعه بندر شهید رجایی میترسند چون میدانند این پل حداقل پنج تا ده سال دیگر ساخته میشود و طی این مدت آنها از بحران اقتصادی رسته اند تو را بخدا این بار فریب این اماراتی ها را نخورید
بنده هم مخالف بسیاری از کارهای دولت هستم، اما با این یکی به شدت موافقم ...
با عزم ملي و شوقي كه از رسانهاي كردن اين خبر بوجود خواهد آمد، دولت ميتواند استفاده كند و اوراق مشاركت براي اين پروژه چاپ كند و يك مجري توانمند داخلي را جهت اجراي آن انتخاب كند. (سرمايه از ملت، اجرا از شركتهاي داخلي، عزم ملي، افتخار ملي)
اگر آقای احمدی نژاد به اجراو اتمام این اسکله تا بیش از 250000 تن اقدام کند مطمئن باشید نام ایشان همیشه ماندگار خواهد شد.
و نیز یک تحول در سیاست و اقتصاد و گمرک بنادر خواهد بود.
ملت ایران منتظر اجرایی شدن و نیز روزشمار اتمام این پروژه عظیم بوده تا جشن بزرگی برپادارند.
انشاالله یا رب العالمین
مطمئن باشيد به شرفم قسم مي خورم اگر به فرض محال هم اين پل احداث شود سود آن به جيب مردم نخواهد رفت و يك سري خون مكيده پست از اين سود به نفع امورات شخصي استفاده خواهند كرد.
تازه با توجه به تحريم هاي بين المللي احداث چنين پلي هيچ سودي ندارد مگر اينكه حكومت ايران با جامعه جهاني آشتي كند....
سوال اصلي اين است توي اين سي سال گذشته چرا طرحي به اين مهمي اجرا نشده ودوم اينکه شما حجم ترانزيت کالا به آسياي ميانه را فراموش کرديد که مي تواند درآمد ارزي را چند برابر کند
من بهيچوجه آدم مهمي نيستم و به احمدي نژاد هم راي نداده ام اما انشاء ا.. اگر اينكار انجام بشود، دست و پاي ايشان را ميبوسم و يك عمر خدمتگذار و دعاگوي ايشان و تمام خدمتگزاران اين مردم خواهم بود.
دست مريزاد