صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۰۱۰۲۳۰
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۴ - ۱۲ آبان ۱۴۰۳ - 02 November 2024

کولبران نمک

 این شغل زنانه در روستا بعد از پایان بارندگی از فصل بهار تا قبل از شروع بارندگی و سردشدن هوا یعنی تا نیمه پاییز ادامه دارد. زنان روستا با پیت‌های حلبی روغن، آب چشمه را داخل حوضچه‌ها می‌ریزند و منتظر می‌شوند آب تبخیر و نمک حاصل شود.
زنان روستای سرآقاسید در چهارمحال و بختیاری تهیه نمک از آب چشمه روستا را شش‌دانگ به‌نام خود سند زده‌اند؛ کاری جانفرسا که اندک درآمدی نیز برایشان دارد و حالا به‌عنوان میراث ناملموس هم از آن یاد می‌شود. تهیه نمک در این روستا به سال‌های دور برمی‌گردد و دختران از مادران خود فوت و فن را یاد گرفته‌اند و ادامه این کار سخت همچنان به‌دست بانوان روستاست.
 
چشمه آب شور
 
 
به گزارش همشهری آنلاین، حدود 2کیلومتر دورتر از روستای سرآقا سید‌چشمه آب شور است. تا قبل از نخستین بارش پاییزی از نمای بالا که به این محل نگاه کنید، گودال‌های کوچک و بزرگی به چشم می‌خورند که پر از آب چشمه است.
 
 زنان هم در رفت‌وآمد به چشمه و این گودال‌ها هستند و پیت‌های حلبی روغن پر از آب چشمه را بر دوش دارند تا در گودال‌ها بریزند. علی زاهدی، مدیر امور روستایی چهارمحال و بختیاری به همشهری می‌گوید: «با گرم شدن هوا و کم شدن آب چشمه و به‌دلیل شوری زیاد آب، بلورهای نمک در اطراف چشمه به‌وجود می‌آید.» تابستان‌ها در این روستای پلکانی، زنان روستایی با دل و جان اطراف چشمه حوضچه یا گودال حفر می‌کنند و داخل آن را با نایلون می‌پوشانند تا آب داخل آن بماند و تبخیر شود تا بتوانند بلورهای نمک را برداشت کنند.
 
 این شغل زنانه در روستا بعد از پایان بارندگی از فصل بهار تا قبل از شروع بارندگی و سردشدن هوا یعنی تا نیمه پاییز ادامه دارد. زنان روستا با پیت‌های حلبی روغن، آب چشمه را داخل حوضچه‌ها می‌ریزند و منتظر می‌شوند آب تبخیر و نمک حاصل شود.
 
رضا دادور، دهیار روستا نیز به همشهری می‌گوید: «اندازه و تعداد گودال‌ها از سوی خود زنان هر روستا تعیین می‌شود. در حال حاضر 200نفر از زنان روستا این کار را انجام می‌دهند.»‌
 
مشتریان دور و نزدیک
 
 
مریم دادور، یکی از زنان روستا 47ساله ‌است و به همشهری می‌گوید:‌«تقریبا 10ساله بودم که با مادرم به چشمه می‌رفتیم. از روستا تا چشمه مسیر سختی دارد. پیت حلبی پر از آب هم خیلی سنگین است که باید تا حوضچه بیاوریم؛ مثل کولبرها. ما کولبر نمک شده‌ایم.» او این کار را بسیار سخت می‌داند و از دیسک گردن خودش به‌عنوان یکی از بیماری‌هایی که زنان روستا بر اثر این کار سخت به آن دچار می‌شوند، مثال می‌زند و می‌گوید: «الان که گردن درد دارم و نمی‌توانم یک پارچ آب را بلند کنم، دخترانم این کار را انجام می‌دهند. درآمد دارد و از قدیم هم کار زنان بوده است. مردان دنبال دامداری هستند یا برای کار به شهر می‌روند.»
 
زنان هر طایفه روستا مطابق نوبت هفتگی که براساس تقسیمات قدیم خانوارها تعیین شده، ممکن است حق برداشت یک، 2یا 3حلب یا بیشتر را داشته باشند. مریم دادور می‌گوید که نمک هم به مصرف خانوارهای روستا می‌رسد و هم به اطراف فرستاده می‌شود: «از کوهرنگ در استان خودمان مشتری داریم تا اصفهان. عشایر هم مشتری نمک ما هستند.» زنان روستا بعد از اینکه پیت‌های حلبی را این بار پر از نمک کردند، نمک را به خانه می‌برند و‌ آسیاب کردن نمک با غلتک سنگی شروع می‌شود.‌
 
 
زنان روستا بعد از اینکه پیت‌های حلبی را ‌ پر از نمک کردند، نمک را به خانه می‌برند و‌ آسیاب کردن نمک با غلتک سنگی شروع می‌شود.
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200