صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۰۰۹۲۱۷
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۶ - ۰۸ آبان ۱۴۰۳ - 29 October 2024
روایتی جالب از کتابی که دوبرنده نوبل اقتصاد نوشته‌اند

وقتی خود رابرت موگابه برندهٔ بلیت بخت‌آزمایی ۱۰۰ هزار دلاری شد!

هر چند دو هفته از اعلام اسامی برندگان نوبل اقتصاد می‌گذرد اما دریغ است بخشی از کتابی را که دو تن از ۳ برنده نوبل اقتصاد نوشته‌اند نقل نکنیم چون برای مخاطبانی که کتاب " چرا ملت‌ها شکست می‌خورند" را نخوانده اند بسیار جذاب و شگفت‌آور خواهد بود.

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هر چند دو هفته از اعلام اسامی برندگان نوبل اقتصاد ۲۰۲۴ می‌گذرد اما دریغ است بخشی از کتابی را که دو تن از ۳ برنده نوبل اقتصاد- دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون- مشترکا نوشته‌اند نقل نکنیم چون شک ندارم برای مخاطبانی که کتاب " چرا ملت‌ها  شکست می‌خورند" را نخوانده‌اند بسیار جذاب و شگفت آور خواهد بود.

  این دو نفر به اضافه سیمون جانسون  به دلیل پژوهشی که درباره چگونگی شکل‌گیری نهادها و تأثیر آن‌ها بر رفاه انجام داده‌اند به عنوان برندگان جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۲۴ در فرهنگستان علوم پادشاهی سوئد معرفی شدند. 

    دو نفر اول اما در ایران بیشتر با کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند»  شناخته می‌شوند که مورد استقبال قرار گرفته و تجدید چاپ هم شده و جالب این که کار ترجمه کتاب به زبان فارسی را دو چهره مشهور سیاسی - محسن میردامادی و محمد حسین نعیمی‌پور- و مقابله متن را سید علیرضا بهشتی شیرازی انجام داده‌اند.

     جالب‌تر اما مقدمه دکتر احمد میدری است. (همین آقای میدری وزیر جدید کار در دولت آقای پزشکیان).

      او در مقدمه می نویسد:

   راهکار ساده نویسندگان کتاب برای دست‌یابی به جامعه مدنی قدرت‌مند ،‌توان‌مند سازی مردم است و این موضوع را در فصل آخر با عنوان «‌جهان چگونه می‌توانست متفاوت باشد» با بررسی تجربهٔ برزیل توضیح داده‌اند. در چگونگی توان‌مند سازی هم به ساز وکارهایی مانند آموزش، گسترش اطلاعات از طریق رسانه‌های آزاد، شرکت در سازمان‌های غیر دولتی و حضور احزاب در فضای سیاسی اشاره شده است.

    با این توضیحات مشخص می‌شود چرا چند چهرهٔ اصلاح‌طلب وقت و انرژی فراوانی صرف ترجمهٔ این کتاب کرده‌اند که حالا نویسندگان آن جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۲۴ را هم به دست آورده‌اند.

همه بخش‌های کتاب جذاب است  اما در فصل سیزدهم داستان حیرت‌آوری نقل شده با این عنوان: چگونه در زیمبابوه یک مسابقه بخت آزمایی را ببریم؟ داستانی که اگر در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی خوانده بودیم احتمالا تصور می‌شد ساختگی است ولی در فصل ۱۳ کتاب حکایت آن به این شکل آمده:

   ژانویه ۲۰۰۰ِ- حراره/ زیمبابوه: مجری مراسم مسؤول بیرون کشیدن بلیت‌های برنده در مسابقهٔ بخت آزمایی ملی بود. مسابقه‌ای که یک شرکت بانکی زیمبابوه به نام زیم‌بانک برگزار می‌کرد و هر که در دسامبر ۱۹۹۹ درحساب خود در این بانک  ۵۰۰۰ دلار یا بیشتر داشت می‌توانست در آن شرکت کند.  جایزهٔ بخت آزمایی هم  ۱۰۰ هزار دلار بود. فکر می‌کنید نام چه کسی به عنوان برنده خوش بخت ۱۰۰ هزار دلاری اعلام شد؟

وقتی مجری بلیت را بیرون آورد به شدت شگفت زده شد.  در اعلامیه زیم بانک هم آمده بود: وقتی فالوت چاواوا مجری مراسم بر روی بلیتی که در دست داشت که جایزه ۱۰۰ هزار دلاری را برده بود نام عالیجناب رابرت موگابه رییس جمهور را مشاهده کرد نمی‌توانست به چشمان خود اعتماد کند!

 
   رییس جمهور موگابه که از ۱۹۸۰ با هر دوز و کلک و معمولا با مشت آهنین بر زیمبابوه حکومت کرده بود در یک بخت‌آزمایی به ارزش ۱۰۰ هزار دلار هم برنده شد یعنی ۵ برابر درآمد سرانه و زیم‌بانک ادعا کرد نام آقای موگابه در میان هزاران مشتری واجد شرایط بیرون آمده بود و چه مرد خوش اقبالی!


    این در حالی بود که واقعا به فرض صحت مراسم هم چنین پولی نیاز نداشت  چون اندک زمانی قبل از آن افزایش ۲۰۰ درصدی حقوق خود و اعضای کابینه اش را اعمال کرده بود.

نویسندگان کتاب این گونه تحلیل می‌کنند که ماجرای بخت آزمایی صرفا شاهدی دیگر بر وجود نهادهای استثماری در زیمبابوه بود و این واقعیت که رابرت موگابه اگر می خواست می توانست برنده بخت آزمایی هم باشد و این از سلطه او بر تمام امور زیمبابوه حکایت می کرد.

آنان در صفحات بعد می‌نویسند: امروز ملت‌ها به این دلیل شکست می‌خورند که نهادهای اقتصادی استثماری انگیزه‌های مورد نیاز برای پس‌انداز و سرمایه‌گذاری و نوآوری را در مردم به وجود نمی‌آورند.

  شما چه فکر می‌کنید؟ کدام حالت متصور است؟

۱.رابرت موگابه واقعا آن قدر خوش اقبال بوده که نام او از بین همه شرکت کنندگان درآمده و تقلبی در کار نبوده. اسم او درآمده مثل هر اسم دیگری که محتمل بوده.
۲. از ابتدا روی تمام برگه‌ها نوشته بودند: رابرت موگابه! تا هر برگه‌ای که مجری بیرون آورد باز او برنده باشد.  بی آن که بداند چه خبر است.
۳.  مجری مراسم هم آدم خود آقای موگابه بوده یعنی تماما یک نمایش و ماموریت مجری همین بوده تا مردم باور کنند موگابه خوش‌بخت است و سهم آنان از زندگی جز بدبختی نیست.

در حالت اول اصلا چرا موگابه باید در چنین قرعه کشی‌یی شرکت کند؟ فرض بر این است که این گونه بخت آزمایی‌ها فرصتی باشد برای کسانی که از امکانات دیگر محروم هستند. روی کاغذ چنین احتمالی منتفی نیست ولی چگونه می توان باور کرد از بین هزاران نفر او برنده شود؟

در حالت دوم اما می توان به عمق فساد در یک ساختار پی برد که جای هیچ امیدی به اصلاح باقی نمی گذارد.

در حالت سوم همان خیمه شب بازی که برای انتخابات اجرا کرده بود تا همواره نام خودش بیرون بیاید اینجا هم تکرار شده است.

 

 

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۱۵
غیر قابل انتشار: ۰
عباس
۲۰:۲۹ - ۱۴۰۳/۰۸/۰۸
حالت سوم محتمل تر از دیگران هست.
تاریخ
۱۶:۲۱ - ۱۴۰۳/۰۸/۰۸
من این کتاب را بصورت کتاب صوتی گوش کردم و متن آن را نیز خوانده ام، نه تنها به هم میهنان اهل مطالعه که نمی خواهند چشم و گوش بسته صاحیان زر و زور باشند ، خواندن این کتاب را توصیه می کنم. بلکه به آنها که به قدرت نهادهای محدود حکومتی دلخوش هستند نیز توصیه می کنم.
این کتاب با شواهد واقعی و متعدد ثابت می کند که تحمیل اراده ناشی از زر و زور به ملت ها دیری نخواهد پایید. حتی اگر ایجاد تغییر برای طبقات تحت فشار فحشای اقتصادی جامعه هزینه زا باشد، آنها به این کار مبادرت خواهند ورزید. خود مختارید می خواهید واقعیت ها را بپذیرید، می خواهید منتظر صاعقه بمانید.
ناشناس
۱۴:۴۰ - ۱۴۰۳/۰۸/۰۸
حالت 4 ام هم وجود دارد.خوب تنها کسیکه توی اون بانک 5000 دلارداشته رابرت موگابه بوده!بقیه مردم اونقدر پول دارند درآن دیار؟
ناشناس
۱۴:۰۴ - ۱۴۰۳/۰۸/۰۸
توی جهان موگابه ها زیاد بودند و کماکان وجود دارند اما هیچکدام از اول موگابه نبودند بلکه در اثر نا آگاهی مردم از حقوق قانونی خود آنها را به موگابه تبدیل کردند تا جایی که بر جان و مال و ناموس ملت مسلط شدند .
ناشناس
۱۳:۵۲ - ۱۴۰۳/۰۸/۰۸
من 2 حالت دیگر را واقعی تر می بینم:
1. قدرت: با این کار، آقای موگابه می خواسته صراحتاً به همه اثبات کند که قدرت برتر است و هیچ اسمی غیر از اسم ایشان از قرعه بیرون نمی آید و نخواهد آمد. جرات اعتراض را ایشان خواسته از بین ببرد.
2. باور: معمولا در آفریقا باورها و عقاید نقش پررنگ تری دارد. ایشان می خواسته اعلام کند که به فضل الهی و به اذن خدا، موگابه انسانی است مورد تایید خدا. لذا صراحتاً هیچ اسمی غیر از اسم ایشان به اذن خدا از قرعه بیرون نمی آید و نخواهد آمد.
بهتر است بدانید: در یکی از همین کشورهای افریقایی برخی باید زمین کشاورزی شان را به حاکم قدرتمند واگذار کنند. در غیر اینصورت، به فرد انگ و برچسب ارتباط با شیاطین می زنند و می کشند.
محمد رضا
۱۳:۱۶ - ۱۴۰۳/۰۸/۰۸
برداشت از این نوشته مفید ؛
هر چه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک.

تندرست و موفق باشند.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200