عصر ایران ؛ دکتر علیرضا داداشی* - استرس پدیده است فراگیر که بدن اغراق می توان گفت تقریبا همه انسان ها دست کم چند باری در زندگی آن را تجربه کرده اند.
استرس سازمانی هم گونه ای از استرس است که ریشه در سازمان ها و کسب و کارها دارد و از محل عوامل سازمانی بروز پیدا می کند.
برای شناخت راه های غلبه بر هر پدیده آزار دهنده و دوست نداشتنی از جمله استرس، ابتدا باید آن پدیده را بهتر بشناسیم.
دو تعریف بر اساس منابع دانشگاهی را با هم مرور کنیم:
میزان استرس در سازمان های مختلف و در مشاغل مختلف متفاوت است. به عبارت بهتر، هر شغلی به هر فردی میزان متفاوتی از استرس را تحمیل می کند.
تیپ شخصیتی افراد، محیطی که در آن پرورش یافته اند، میزان تناسب کار با توانایی ها و علائق هر فرد، در کنار عوامل متعدد دیگر، مواردی هستند که این تفاوت در شدت و میزان استرس را دامن می زنند. اما این گونه هم نیست که وجوه مشترکی نتوان بین آنها پیدا کرد.
در اینجا، برخی از دلایل عمومی بروز استرس سازمانی را که کم و بیش در مشاغل و محیط های کاری مختلف خودنمایی می کنند را ذکر خواهم کرد:
اگر استرس سازمانی به اندازه کافی جدی گرفته نشود و به مساله ای حاشیه ای تبدیل شود- چنانکه متاسفانه در بسیاری از سازمان ها این گونه است- با کارکنانی مواجه خواهیم بود که در اکثر اوقات، در محل کار و گاهی پس از اتمام ساعات کاری در جامعه و محل زندگی، فضایی آلوده به استرس و ناخشنودی را تحمل می کنند.
طبیعتا اقداماتی هستند که خود شخص کارمند برای کمک به خودش باید انجام بدهد.
اما، مدیر برای رفع استرس در سازمان دو گونه می تواند عمل کند:
در خصوص عوامل بیرونی که به عنوان مثال می تواند شامل قوانین و دستورات سازمان های بالادستی و نهادهای قانون گذار باشد، یا شرایط حاکم بر جو کلی جامعه که سازمان ما هم بخشی از آن است و به همین سبب تاثیرات مختلفی از آن می پذیرد، شاید مدیر نتواند چندان که باید و شاید ایفای نقش کند.
اما در بخش عوامل داخلی این گونه نیست و بدیهی است که از مدیر انتظار داریم مداخله کند و شرایط را بهبود بدهد و تا حد قابل قبولی عوامل ایجاد استرس را در محیط کار کاهش بدهد.
تعدادی از اقداماتی که می توانند به بهبود شرایط کمک کنند عبارتند از:
هر چه جو سازمان ما آرام تر و دوست داشتنی تر باشد، هم بازده کاری کارکنان بهتر خواهد بود، هم میزان تنش بین فردی و بین کارکنان با محیط بیرون کمتر خواهد شد.
بخشی از تجربیات مربوط به استرس کاری به این دلیل اشاره دارند که فرد در محل کار یا در شغل واگذار شده به او، با شرایط ناشناخته مواجه شده و متاسفانه فضا را به گونه ای نمی بیند که بتواند به راحتی از مدیر یا سایر افراد بالا دست و کارکنان قدیمی تر و با تجربه تر کمک و راهنمایی بخواهد. گرچه بخشی از این کمک خواستن به فرهنگ سازمانی مربوط می شود، ولی بخش از آن هم در قالب حمایت سازمانی قابل تشریح است.
منظور ما از حمایت سازمانی این است که کارمند در زمان ضرورت چقدر می تواند روی کمک مدیر و سایر همکاران خود حساب کند.
مشارکت دادن افراد در تصمیم گیری ها، در بحث مدیریت منابع انسانی، بسیار مفید دانسته شده و علاوه بر اینکه یکی از انواع پاداشهای انگیزشی غیرمادی سازمانی شناخته می شود، در فراهم ساختن شرایط مطلوب تر و دوست داشتنی تر محیط کاری هم موثر است.
علاوه بر این ها، وقتی کارمندی در تصمیم گیری های سازمانی دخیل بوده باشد، بهتر با شرایط و نوع کارهای واگذار شده کنار می آید و کمتر دچار چالش های ناخواسته خواهد شد.
مولوی بزرگ می گوید: هر کسی را بهر کاری ساختند/ مهر آن را در دلش انداختند
این یعنی هر کسی قادر نیست هر کاری را به عهده بگیرد و از به درستی از پس آن بربیاید. انتظار یکسان داشتن از افراد با روحیات و توانایی و تجربیات و علاقه های متفاوت، مثل این است که بخواهیم تمام موجودات را بر اساس توانایی بالا رفتن از درخت ارزیابی و امتیازدهی کنیم.
بعضی از مواقع لازم است در فاصله های زمانی مناسب نسبت به بررسی و در صورت لزوم ایجاد تغییر در شرح شغل ها اقدام کنیم. بدین ترتیب به شرح شغل های مناسب تری خواهیم رسید و دور از انتظار نیست که استرس محل کار هم برای افراد کمتر شود.
به اعتقاد اغلب صاحب نظران، اصلاح نظام پرداخت – البته به شکل علمی و درست آن- می تواند راهگشای مشکلات و چالش های گوناگونی در سازمان باشد.
در روزگار فعلی جامعه خودمان، بسیاری از نگرانی های کارکنان مربوط به تفاوت بین دریافتی ها و هزینه های زندگی است. ناگفته پیداست که این نگرانی ها در روحیه و انگیزه افراد سازمان ما تاثیر منفی ایجاد خواهد کرد و آنها را دچار استرس می سازد. فرد در محل کار حضور دارد و مشغول انجام کارهای واگذار شده است اما مرتبا در ذهن خود مشغول سبک و سنگین کردن و حساب و کتاب کردن و به قولی دودوتا چهارتا کردن دخل و خرج خانواده است. این یعنی استقبال از محیط کاری استرس زا و کاهش کیفیت و بازدهی.
استرس، اثرات منفی زیادی بر کیفیت شغلی و خروجی کارکنان ما میگذارد. ما مدیران برای موفقیت و افزایش بازدهی کارکنان خود باید محیط آرامشبخشی را فراهم کنیم تا انها بتوانند به دور از تنش و چالش و درگیری ذهنی و جسمی، فعالیتهای خود را در بهترین وجه پیش ببرند.
قطعا، موارد اشاره شده در این نوشته، تمام چالش ها و تمام راهکارهای مربوط به این حوزه نیستند، اما تلاش من این بود که تعدادی از پرتکرارترین عوامل استرس زا و در نقطه مقابل، کاربردی ترین راهکارهای عمومی را فهرست کنم.
تحقیق و مصاحبه و تحلیل دقیق و علمی شرایط افراد و سازمان، کمک می کند که موارد مناسب تر برای سازمان و کارکنان خودمان را بهتر شناسایی و مدیریت کنیم.
________________________________________
نویسنده و مدرس مدرسه کار و کسب عصر ایران
- دکترای مدیریت بازاریابی
- مدیر و بنیانگذار گروه «مشاوره، آموزش و تحقیقات بازار خوشهچین»
- مشاور کسب و کارهای نوپا، کوچک و متوسط
- پژوهشگر بازار و کسبوکارها
- نویسنده بیش از ۴۰ مقاله در فروش و بازاریابی
- مولف کتاب: بیست گفتار فروش و بازاریابی- کتاب همراه فروشندگان و بازاریابان
-بازرس اصلی انجمن علمی مدیریت کسب و کار ایران