صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۰۰۳۶۹۸
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۵ - ۱۷ مهر ۱۴۰۳ - 08 October 2024

امریکا چگونه با قدرت‌های نوظهور و مخالف نظم موجود مقابله می‌کند؟

از روز اول، رئیس‌جمهور بایدن و معاون رئیس‌جمهور هریس انتخاب بنیادی کردند که در دنیای رقابتی‌تر و انفجاری‌تر امروز، ایالات متحده نمی‌تواند تنها عمل کند. اگر امریکا بخواهد امنیت خود را حفظ کند و فرصت‌هایی برای مردمش ایجاد کند، باید در کنار کسانی بایستد که از یک‌دنیای آزاد، باز، امن و شکوفا سود می‌برند و مقابل کسانی بایستد که تهدیدکننده آن هستند.

 

میدل ایست نیوز: رقابت شدیدی برای تعریف عصری جدید در روابط بین‌الملل در جریان است. تعداد کمی از کشورها – به‌ویژه روسیه، با مشارکت ایران و کره شمالی و همچنین چین – مصمم به تغییر اصول حاکم بر نظم بین‌الملل هستند. این قدرت‌های تجدیدنظرطلب (مخالفان نظم کنونی در جهان) همگی می‌خواهند حوزه‌های نفوذ را در خارج از قلمرو خود تثبیت کنند. همه آنها به دنبال تضعیف ایالات متحده هستند و می‌خواهند اختلافات ارضی را بازور حل کنند و این نشان می‌دهد که ما (امریکا) باید قاطعانه اقدام کنیم.

پیش از آنکه جو بایدن قدرت را در دست بگیرد، این قدرت‌ها به‌شدت منافع ایالات متحده را به چالش می‌کشیدند. این کشورها معتقد بودند که ایالات متحده از داخل در حال فروپاشی است و از هم‌پیمانان بین‌المللی خود هم فاصله گرفته است. آنها جامعه‌ای را در امریکا دیدند که ایمان خود را به دولت ازدست‌داده، دموکراسی که دوقطبی و فلج شده، و یک سیاست خارجی که اتحادها، نهادهای بین‌المللی و هنجارهایی را که واشنگتن ساخته و حمایت می‌کرد، تضعیف می‌کند.

پرزیدنت بایدن یک استراتژی احیا را در سیاست داخلی و خارجی دنبال کرد. وی به همراه کامالا هریس معاونش معتقد بودند این استراتژی دو ستونی بهترین راه برای ممانعت از سوءاستفاده رقبا از مفروضاتشان است که تصور می‌کردند ایالات متحده در حال افول است.

استراتژی دولت بایدن امریکا را در موقعیت ژئوپلیتیکی بسیار قوی‌تری نسبت به چهار سال پیش قرار داده است. اما کار ما (امریکا) ناتمام است. ایالات متحده باید استقامت خود را در تمامی دولت‌ها حفظ کند تا مفروضات رقبا را متزلزل کند.
بازگشت به بازی

استراتژی قدرت ایالات متحده تا حد زیادی به رقابت‌پذیری اقتصادی آن وابسته است. به همین دلیل، رئیس‌جمهور بایدن و معاون رئیس‌جمهور هریس، دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان کنگره را در تصویب قوانینی که اختصاص بودجه و سرمایه‌گذاری‌های تاریخی برای بهبود زیرساخت‌ها، تقویت صنایع و فناوری‌هایی که قرن بیست و یکم را به‌پیش خواهند برد، مجاب کردند.

این سرمایه‌گذاری‌های داخلی نخستین رکن استراتژی دولت بایدن را تشکیل می‌دهند و به کارگران و کسب‌وکارهای امریکایی کمک کرده‌ تا قوی‌ترین اقتصاد ایالات متحده از دهه 1990 را به وجود آورند. تولید ناخالص داخلی ایالات متحده بزرگ‌تر از مجموع تولید ناخالص داخلی سه کشور بعدی است. نرخ تورم به پایین‌ترین سطح در میان اقتصادهای پیشرفته جهان کاهش‌یافته است. نرخ بیکاری برای طولانی‌ترین دوره در بیش از 50 سال در سطح چهار درصد یا کمتر باقی‌مانده است. ثروت خانوارها به بالاترین سطح خود رسیده است. هرچند که بسیاری از امریکایی‌ها هنوز برای تأمین معیشت خود با مشکل مواجه‌اند و قیمت‌ها برای بسیاری از خانواده‌ها همچنان بالا است، اما این بهبودی موجب کاهش فقر و نابرابری شده و مزایای آن به افراد و مکان‌های بیشتری رسیده است.

ایالات متحده در حال حاضر بزرگ‌ترین دریافت‌کننده سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در جهان است. این سرمایه‌گذاری‌ها تنها به نفع مردم است؛ بلکه وابستگی کشور به چین و دیگر تجدیدنظرطلبان نظم جهانی را هم کاهش می‌دهد و این کشور را به شریک بهتری برای کشورهایی تبدیل می‌کند که می‌خواهند وابستگی خود را کاهش دهند.
شرکا در صلح

دومین ستون راهبرد دولت بایدن، تقویت مجدد روابط ایالات متحده با هم‌پیمانانش بود.

در بین کشورهایی که در صدد تغییر نظم جهانی هستند چین تنها کشوری است که هم قصد و هم  ابزار تغییر این نظم را دارد.

پرزیدنت بایدن در همان ابتدا به‌صراحت اعلام کرد که اختلافات جدی با چین مانع از حفظ روابط تجاری قوی ایالات متحده با این کشور نمی‌شود و اجازه نمی‌دهیم که اصطکاک در روابط ایالات متحده و چین مانع از همکاری در اولویت‌هایی شود که برای مردم امریکا و سایر نقاط جهان مهم است.

در مورد روسیه، ما از اقدام قاطعانه در برابر فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده مسکو، از جمله حملات سایبری و مداخله در انتخابات ایالات متحده، تردید نکردیم. درعین‌حال، ما برای کاهش خطرات هسته‌ای و خطر جنگ با تمدید معاهده استارت جدید و انجام گفت‌وگوی تلاش کردیم.

وقتی صحبت از ایران و کره شمالی به میان آمد، ما (امریکا) فشار دیپلماتیک را افزایش دادیم و موقعیت نیروی نظامی ایالات متحده را برای بازدارندگی و محدودکردن تهران و پیونگ‌یانگ تقویت کردیم. خروج یک‌جانبه و نادرست دولت ترامپ از توافق هسته‌ای ایران، برنامه هسته‌ای تهران را از محدودیت خارج و امنیت ایالات متحده و شرکای آن را تضعیف کرد. درحالی‌که تحریم‌های قوی و تعهد خود را، مبنی بر اینکه ایران هرگز اجازه دستیابی به سلاح هسته‌ای را نخواهد داشت، حفظ کردیم به ایران نشان دادیم که راه برای بازگشت متقابل به توافق باز است. درعین‌حال ما تمایل خود را برای شرکت در گفت‌وگوهای مستقیم با کره شمالی به‌وضوح اعلام کردیم، اما درعین‌حال تسلیم ضربات شمشیر یا پیش‌شرط‌های آن نخواهیم شد.

تعهد دولت بایدن به رقابت شدید و درعین‌حال مسئولانه در این مسیر، بهانه تجدیدنظرطلبان را که ایالات متحده مانع حفظ صلح و ثبات بین‌المللی است، از بین برد و درعین‌حال باعث جلب‌اعتماد دوستان ایالات متحده شد.

ما (امریکا) تلاش کردیم تا ظرفیت کامل این مشارکت‌ها را از چهار طریق به‌کار ببریم. اول، دوباره به اتحادهای اصلی کشور متعهد شدیم. دوم، اتحادها و مشارکت‌های ایالات متحده را باهدف جدیدی القا کردیم. سوم، ما متحدان و شرکای ایالات متحده را به روش‌های جدیدی با یکدیگر پیوند دادیم.  چهارم، ما ائتلاف‌های جدیدی برای مقابله با چالش‌های جدید ایجاد کردیم.

همراهی چین در جنگ روسیه علیه اوکراین به همگرایی دیدگاه‌ها در آسیا و اروپا علیه چین منتهی شد.

تصمیم چین برای کمک به روسیه نشان داد که سرنوشت متحدان ایالات متحده در اروپا و آسیا تا چه حد به هم گره‌خورده است. تا آن زمان، بسیاری در اروپا چین را همچنان به‌عنوان یک شریک اقتصادی می‌دانستند، اما زمانی که پکن انتخاب خود را انجام داد، بیشتر و بیشتر اروپایی‌ها چین را به‌عنوان یک رقیب سیستماتیک می‌دیدند.

هر چه پوتین بیشتر به جنگ خود ادامه می‌داد، روسیه بیشتر به حمایت هم‌پیمانان خود برای ماندن در جنگ متکی بود. کره شمالی محموله‌های سلاح و مهمات را که مستقیماً قطعنامه‌های متعدد شورای امنیت سازمان ملل را نقض می‌کرد، تحویل روسیه داد. شرکت‌های چینی عرضه دستگاه‌ها، میکروالکترونیک‌ها و سایر اقلام دو‌منظوره موردنیاز روسیه برای تولید تسلیحات، مهمات و سایر مواد را تسریع کرد.

پاسخ دولت بایدن به این همسویی فزاینده، تسریع همگرایی میان متحدان در برابر تهدید بوده است که از یک‌سوگسترش ناتو تا فنلاند و سوئد را به همره داشت و از سوی دیگر هم اتحادها در شرق و جنوب شرق آسیا از ژاپن تا فیلیپین را وارد مرحله‌ای تازه کرد. دوستان هم در اروپا و هم در آسیا به ایالات متحده پیوستند تا اقدامات هماهنگی را برای رسیدگی به اقدامات تجاری ناعادلانه چین و مازاد ظرفیت تولید انجام دهند.

ائتلاف جهانی برای حمایت از اوکراین قدرتمندترین نمونه از تقسیم بار است که من در زندگی حرفه‌ای خود دیده‌ام.
تجدیدنظرگرایی در سراسر مناطق

همسویی فزاینده تجدیدنظرطلب‌ها (مخالفان نظم موجود بین‌الملل) فراتر از اروپا و آسیا است. در آفریقا، روسیه عوامل خود را برای استخراج طلا و مواد معدنی حیاتی، انتشار اطلاعات نادرست و کمک به کسانی که در تلاش برای سرنگونی دولت‌ها هستند، بکار گرفته است.

در همین حال، پکن وابستگی‌های جدید را تقویت می‌کند و کشورهای بیشتری را با بدهی‌ها تحت‌فشار قرار می‌دهد. در آمریکای جنوبی، چین، روسیه و ایران از دولت نیکلاس مادورو در ونزوئلا حمایت می‌کنند.

صف‌بندی در خاورمیانه با شدت بیشتری در جریان است. روسیه زمانی از تلاش‌های شورای امنیت سازمان ملل برای محدودکردن برنامه‌های هسته‌ای ایران حمایت می‌کرد؛ اما اکنون از برنامه هسته‌ای ایران و فعال‌سازی آن حمایت می‌کند. روسیه همچنین پس از حمله 7 اکتبر – از همپیمانی با اسرائیل دور و به حماس نزدیک شده است. خطر یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر بیشتر می‌شود و این، تلاش برای عادی‌سازی روابط بین اسرائیل با دیگران از جمله و عربستان سعودی را سخت‌تر می‌کند.

بدون پایان جنگ در غزه و یک مسیر معین و معتبر به‌سوی تشکیل کشور فلسطینی که به خواسته‌های مشروع فلسطینی‌ها و نیازهای امنیتی اسرائیل پاسخ دهد عادی‌سازی نمی‌تواند به جلو حرکت کند. اما اگر عادی‌سازی روابط با کشورهای منطقه رخ دهد این مسیر اسرائیل را در ساختار امنیتی منطقه‌ای ادغام و ایران و نیروهای نیابتی آن را منزوی می‌کند. در حمله آوریل ایران به اسرائیل مشارکت برخی کشورهای عربی در ائتلاف دفاع از اسرائیل، بارقه‌هایی از چنین ادغامی به نمایش گذاشته شد. دیدارهای من (بلینکن) از منطقه از 7 اکتبر بر این نکته صحه می‌گذارد که اگر رهبران منطقه مایل به اتخاذ تصمیمات سخت باشند راهی به سوی صلح و یکپارچگی بیشتر وجود دارد.

گرچه تلاش‌های ما بی‌وقفه است؛ اما پیامدهای انسانی جنگ در غزه همچنان ویرانگر است. ده‌ها هزار غیرنظامی فلسطینی در درگیری‌هایی که خود آغازگر آن نبودند، کشته شده‌اند. تقریباً کل جمعیت غزه آواره شده‌اند و اکثریت‌قریب‌به‌اتفاق از سوءتغذیه رنج می‌برند. حدود 100 اسیر اسرائیلی همچنان در اختیار حماس است که یا قبلاً کشته شده اند یا هنوز در اختیار حماس هستند. همه این رنج‌ها به تلاش‌های ما برای پایان دادن به درگیری، جلوگیری از تکرار آن و پی‌ریزی پایه‌های صلح و امنیت پایدار در منطقه، فوریت بیشتری می‌بخشد.
ارائه یک پیشنهاد قوی‌تر

برای بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه و بازارهای نوظهور، رقابت قدرت‌های بزرگ درگذشته به معنای این بود که از آن‌ها خواسته می‌شد تا در رقابتی که به مشکلات روزمره‌شان ارتباطی نداشت، طرفی را انتخاب کنند. بسیاری ابراز نگرانی کرده‌اند که رقابت امروز نیز همان باشد. برخی نگران هستند که تمرکز ایالات متحده بر حل مشکلات داخلی و رقابت استراتژیک منتهی به قربانی‌کردن مسائلی باشد که برای آن‌ها اهمیت بیشتری دارد. واشنگتن باید نشان دهد که برعکس این موضوع صادق است.

کارهای دولت بایدن برای تأمین مالی زیرساخت‌ها در سرتاسر جهان تلاشی برای انجام همین کار است.

برای ارائه یک انتخاب بهتر، ایالات متحده و دیگر کشورهای گروه ۷ در سال ۲۰۲۲ “شراکت برای زیرساخت و سرمایه‌گذاری جهانی” را راه‌اندازی کردند. این ابتکار در نهایت ۶۰۰ میلیارد دلار سرمایه خصوصی را برای تأمین مالی پروژه‌هایی که از کیفیت بالا و سازگاری با محیط‌زیست برخوردارند، آزاد خواهد کرد.

ایالات متحده دوباره به سازمان جهانی بهداشت، شورای حقوق بشر سازمان ملل و یونسکو پیوسته است. همچنین دولت پیشنهاد کرده که شورای امنیت سازمان ملل با اضافه‌کردن دو عضو دائمی از آفریقا، یک عضو دائمی از آمریکای لاتین و کارائیب، و یک کرسی انتخابی برای کشورهای کوچک جزیره‌ای توسعه‌یافته گسترش یابد. این علاوه بر کرسی‌های دائمی است که ما مدت‌هاست برای آلمان، هند و ژاپن پیشنهاد داده‌ایم. همچنین ما خواستار اضافه‌شدن اتحادیه آفریقا به‌عنوان یک عضو دائمی گروه ۲۰ شدیم که این امر در سال ۲۰۲۳ محقق شد. ما همچنین خواستار اصلاحات در بانک جهانی شدیم.  ایالات متحده کشوری است که دیگران می‌توانند بر آن تکیه کنند تا بزرگ‌ترین مشکلاتشان را حل کند.
جبهه داخلی

اگرچه برخی امریکایی‌ها خواهان یک‌جانبه‌گرایی بیشتر و انزواطلبی هستند، اما به طور جد حمایت گسترده‌ای از استراتژی دولت بایدن از سوی شهروندان و همچنین در کنگره وجود دارد.

تحکیم این همسویی بسیار مهم است تا هم‌پیمانان و رقبای ایالات متحده متقاعد شوند که اگرچه حزب حاکم در واشنگتن ممکن است تغییر کند، ارکان سیاست خارجی ایالات متحده تغییر نخواهند کرد. این امر به هم‌پیمانان اعتماد خواهد داد که ایالات متحده قابل‌اعتماد است تا در کنار آن‌ها بماند که این خود باعث می‌شود آن‌ها هم متحدانی قابل‌اعتمادتر برای ایالات متحده باشند. همچنین این امکان را فراهم می‌کند تا واشنگتن همچنان از موضع قدرت با رقبایش برخورد کند؛ زیرا آن‌ها خواهند دانست که قدرت امریکایی نه‌تنها ناشی از تعهدات قوی دولت ایالات متحده بلکه ناشی از باورهای غیر قابل تزلزل مردم امریکا نیز هست.

از روز اول، رئیس‌جمهور بایدن و معاون رئیس‌جمهور هریس انتخاب بنیادی کردند که در دنیای رقابتی‌تر و انفجاری‌تر امروز، ایالات متحده نمی‌تواند تنها عمل کند. اگر امریکا بخواهد امنیت خود را حفظ کند و فرصت‌هایی برای مردمش ایجاد کند، باید در کنار کسانی بایستد که از یک‌دنیای آزاد، باز، امن و شکوفا سود می‌برند و مقابل کسانی بایستد که تهدیدکننده آن هستند.

  منبع : فارین افرز

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200