صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۰۰۲۰۸۹
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۱ - ۱۱ مهر ۱۴۰۳ - 02 October 2024

آیا جنگ تمام عیار ایران و اسرائیل نزدیک است؟

حملاتی رفت و برگشتی در این روزها در چهارچوب همان تقابل معادلات در دامنه‌ای کمتر از جنگ دور از انتظار نیست و در نقطه توقف این حملات باید به ارزیابی نتیجه و تصویری که شکل می‌گیرد، پرداخت. 
صابر گل عنبری* (کارشناس ارشد خاورمیانه)
 
غایت حملات دیشب ایران صرف نظر از پاسخ به ترورها، جلوگیری از شکل‌گیری معادله‌ای است که نتانیاهو بجد به دنبال آن است و از این منظر واجد اهمیت است و می‌توان آن را ارزیابی کرد.  
 
نتانیاهو با تغییر قواعد بازی از زمان ترور رهبر حماس در تهران در پی خلق معادله جدیدی در منطقه با محوریت اسرائیل است که با جنگ لبنان و ترور دبیر کل حزب‌الله و اقداماتی دیگر وارد مرحله جدیدی شده است؛ تا جایی که از تغییر چهره خاورمیانه و ایجاد نظم جدیدی سخن گفت؛ یعنی نظمی بدون ایران و با محوریت اسرائیل و پس از حذف محور مقاومت از معادلات منطقه و پاک شدن تصویر هفتم اکتبر با متعلقات و پیامدهایش از اذهان اسرائیلی و منطقه و خلق تصویری دیگر.
 
به نظر می‌رسد که حملات موشکی معطوف به درک این وضعیت خطیر و این جمع بندی بوده است که اگر زودتر اقدامی صورت نگیرد، پلان بعدی محاصره کامل محور در منطقه پس از تحمیل نوعی محاصره بر لبنان و جلوگیری از فرود هواپیماهای ایرانی و  همچنین کشاندن جنگ به خود ایران برای تکمیل پازلی است که به عنوان پیش درآمد نظم مطلوب اسرائیل در منطفه به آن نگاه می‌شود.
 
اکنون پس از حملات ایران پرسش این است که آیا اسرائیل کوتاه خواهد آمد و دیگر به اقدامات خود علیه تهران پایان می‌دهد؟ پاسخ منفی است. 
این حملات - صرف نظر از این که چه مقدار از موشک‌ها به هدف اصابت کرده یا نکرده و چه تلفاتی داشته یا نداشته است - دوباره احساس ناامنی را به جامعه اسرائیلی تزریق کرده و اسرائیل به ویژه نتانیاهو را در سالگرد هفتم اکتبر و پس از بهبود چشمگیر موقعیت داخلی او در برابر یک دشواره دردسرساز قرار می‌دهد.  
 
دولت نتانیاهو و بایدن در واکنش به حملات ایران آن را بی‌اهمیت و شکست‌خورده جلوه دادند، اما در عین حال نخست وزیر اسرائیل تهدید کرد که آن را بی پاسخ نمی‌گذارد و ایران را به پرداخت بهای آن تهدید کرده است. 
 
نتانیاهو برای جلوگیری از تزلزل تصویری که اخیرا از خود ساخته و توقف معادله‌ جدید اسرائیل در تقابل با تهران در مسیر نظم منطقه‌ای موعودش، خود را ناچار به پاسخ به حملات دیشب ایران می‌داند. اما این پاسخ احتمالی به چه شکلی خواهد بود؟ واکنش می‌تواند مشتمل بر طیفی از اقدامات ایذایی باشد، از ترور «مهم» و حمله‌ای موردی به برخی تاسیسات تا خرابکاری و غیره. 
 
اما در کنار آن به احتمال زیاد بخواهد در سطح منطقه بر شدت حملات خود در جبهه‌های مختلف به ویژه لبنان بیشتر از قبل بیفزاید تا ضمن انتقام جویی، حملات ایران را فاقد تاثیر بر رویکرد اسرائیل در این جبهه‌ها جلوه دهد. از این منظر به احتمال زیاد یکی از پیام‌های مورد نظر تهران در این حملات بعد از شروع حمله زمینی به لبنان این باشد که اجازه نمی‌دهد جنگ لبنان از حد مشخصی فراتر رود و اعطای روحیه به متحدان خود در منطقه بود.
 
مخلص کلام این که حملاتی رفت و برگشتی در این روزها در چهارچوب همان تقابل معادلات در دامنه‌ای کمتر از جنگ دور از انتظار نیست و در نقطه توقف این حملات باید به ارزیابی نتیجه و تصویری که شکل می‌گیرد، پرداخت. 
 
اما وقوع جنگ منطقه‌ای تمام عیار همچنان محتمل نیست. به هر حال، هر نوع جنگی برای همه طرف‌های درگیر و کل منطقه بسیار ویرانگر خواهد بود. 
 
در واقع، اگر تصمیم به چنین جنگ تمام عیاری معطوف به تله‌ای پیشینی بود که ضرورت داشت اسرائیل با مشارکت آمریکا از قبل طرح آن را تهیه و فورا متعاقب حملات دیشب به مرحله اجرا می‌گذاشت. 
 
به احتمال زیاد اسرائیل برای مواقع مبادا چنین طرحی را تهیه کرده باشد، اما عدم واکنش سریع و گسترده به حملات موشکی، حداقل خود گویای نبود تصمیمی پیشینی برای یک جنگ گسترده منطقه‌ای است. کما این که نوعی غافلگیری و اطلاع دیرهنگام اندکی قبل از حملات ایران و فاصله جغرافیایی زیاد نیز مانع حمله‌ای پیشدستانه (در صورت وجود تصمیمی قبلی بر آن) با اعزام جنگنده‌های پیشرفته شد که ستون دکترین جنگی اسرائیل را تشکیل می‌دهند. 
 
تجربه اقدامات اسرائیل در مقابل ایران نشان داده است که معمولا یکجا و گسترده عمل نمی‌کند، اما بر حمله محدود و هدفمند تمرکز می‌کند که هم مانع وقوع جنگی تمام عیار شود و هم واجد معانی، دلالت‌ها و پیام‌های خاص و مهمی باشد. 
 
قبلا هم گفته شده است که این جنگ نظر به اهمیت ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه و خلیج فارس، جهان را با بحران گسترده‌ای مواجه می‌کند که آمریکا هم در این شرایط انتخاباتی و در سایه جنگ اوکراین به هیچ وجه آن را به صلاح نمی‌داند. به این علت، بعید است که آمریکا اجازه دهد اوضاع به سمت چنین جنگی حرکت کند. اما در عین حال به اسرائیل کمک خواهد کرد که سطحی از واکنش هدفمند را نشان دهد.
 
در نهایت باید دید سیر تحولات طی ساعات و روزهای آتی به کدام سمت خواهد رفت؛ دیپلماسی برای جلوگیری از خروج اوضاع از کنترل، تداوم وضعیت پرتنش کنونی یا در نهایت جنگی منطقه‌ای.
 
* منبع: کانال نگاه دیگر
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200