آمار دقیقی از میزان استعمال دخانیات بهویژه سیگار در مدارس ایران وجود ندارد یا به درستی بیان نمیشود، اما از لابهلای سخنان مسئولان و برخی فعالان صنفی و مدنی میتوان فهمید که ماجرا تا چه میزان جدی است.
آبان سال گذشته، معاون وقت وزارت بهداشت همزمان با تشکر از نمایندگان مجلس برای تصویب مالیات بر سیگار، از کاهش سن استعمال دخانیات در ایران سخن گفت و درباره آن ابراز نگرانی کرد. همچنین عضو هیأت مدیره جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات، با هشدار درباره افزایش استعمال دخانیات در مدارس ایران، از ناکارآمدی بیش از ده سال اجرای برنامه پیشگیری از دخانیات در آموزش و پرورش سخن گفت.
یک روانپزشک در گفتگو با روزنامه اطلاعات ضمن هشدار درباره کاهش سن مصرف سیگار در میان دانشآموزان میگوید: مصرف دخانیات در نوجوانان از منظر سلامت روان، مسألهای جدی و حساس است. هرچه سن شروع مصرف مواد مخدر پایینتر باشد، نشاندهنده این است که فرد از نظر روانی آسیبپذیرتر است. بهعلاوه شروع مصرف مخدر در نوجوانی با افزایش احتمال بروز عوارض روانی مصرف دخانیات همراه خواهد بود.
در حال حاضر آمار دقیقی از میزان استعمال دخانیات در مدارس وجود ندارد. این مسأله دلایل مختلفی دارد. شاید مهمترین دلیل آن این باشد که چون چنین آماری باید از سطح مدارس جمعآوری شود، با چالش مواجه میشود؛ هم پنهانکاری زیادی از سوی بچهها صورت میگیرد و هم مدارس این فرصت را به پژوهشگران نمیدهند که در این زمینه پژوهشی انجام دهند؛ از اینرو، دانستن اینکه چه تعداد دانشآموز به صورت پیوسته سیگار میکشند و چه تعداد تفریحی، کار سختی است.
تنها مسیر اجرایی این مسأله در ایران، سامانهای در مجرای مشاوره و آسیبهای اجتماعی است که طی آن مدارس باید آماری از دانشآموزان سیگاری به مناطق ارائه دهند و از مناطق به ادارات و از آنجا هم به وزارتخانهها ارسال شود. البته همین آمار حداقلی نیز منتشر نمیشود و اگر هم منتشر شود با مشکلاتی که در مسیر کسب آن ذکر کردیم، باید چند برابر آن را عددی نزدیک به واقعیت بدانیم.
محمد داودی، یکی از مشاوران تحصیلی و تربیتی است که با این مسأله در مدارس، ارتباط نزدیکی دارد و به دلیل همین تجربه، شاید بتواند دورنمایی از موضوع را تا اندازهای برای ما روشن کند. او در گفتگو با اطلاعات درباره میزان شیوع این پدیده میگوید: چند چیز روشن است، اول اینکه سیگار کشیدن و گرایش به دود نسبت به سالهای گذشته، گسترش و افزایش چشمگیری داشته است. دوم اینکه به مقاطع پایین تحصیلی هم سرایت کرده و سن آن کاهش پیدا کرده است. نکته سوم هم این است که اکنون استعمال دخانیات در میان دختران هم فراوان دیده میشود.
اما در مورد آمار، فقط میتوان گفت پراکندگی آن شاید متفاوت باشد، یعنی در شهرهای بزرگ بیشتر و از نظر طبقات هم در طبقات مختلف شایع شده است؛ یعنی بهصورت کلی این پدیده یک پراکندگی طبقاتی دارد و تراکم آن در شهرهای بزرگ بیشتر است.
این روزها همه میدانند که برخورد با نوجوانان و چالشهای آنها مانند حرکت روی لبه تیغ است؛ دورانی پرچالش برای والدین، معلمان و خود نوجوانان که کوچکترین اشتباهی میتواند یک رفتار اشتباه را رقم بزند.
محمد داودی، مشاور تحصیلی و تربیتی در زمینه توصیه نکات ضروری به والدین میگوید: مهمترین مسأله این است که والدین، رابطه حمایتگرانه با دانشآموزان داشته باشند، چون خانواده و والدین همیشه باید اولین و مهمترین جایی باشند که دانشآموزان، مسائل و مشکلاتشان را آنجا مطرح میکنند و نباید این سنگر از دست برود.
بهترین جایی که بچهها میتوانند مراجعه کنند و به آسیب آنها نگاه درمانی شود، خانواده است؛ زیرا هیچ کس دیگری بهصورت مستمر و جدی و دلسوزانه نمیتواند برای مبارزه با این پدیده اقدام کند. این را برای خانوادههایی میگوییم که توان درگیری و رویارویی دارند؛ یعنی رابطه دوستانه همراه با اعتماد، حمایت و مدیریت. در خانوادههایی که خودشان با این پدیده یا پدیدههای دیگری دست به گریبانند، نقش معلمها و مدیرها اهمیت پیدا میکند.
داودی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره نقش معلمها و مربیان میگوید: عوامل مدرسه هم بهعنوان کسانی که در دوران کودکی و نوجوانی، ارتباط ویژه و تأثیرگذاری با بچهها دارند، میتوانند در زمینه کنترل این پدیده نقش مهمی داشته و با یک ارتباط اعتمادساز، زمینهساز شروع فرآیند تخصصی آموزش و درمان باشند. به این معنی که با ایجاد همین بستر مناسب، این افراد را از لایه زیرین و مخفی مدرسه خارج کنند و به مشاور و مراکز مشاوره ارجاع دهند. گاهی رفتارهای معلمان و مشاوران و مربیان در مدارس تلنگرهایی به بچهها میزند و برخی از آنها را به مسیری میبرد که در فرایند خودآگاهی، خودمدیریتی و خوداصلاحی قرار میگیرند.
غلامرضا ترابی، روانپزشک، در گفتگو با اطلاعات، نگاهی کلانتر به ماجرای اعتیاد به سیگار دانشآموزان دارد و معتقد است شروع به سیگار کشیدن میتواند منجر به شروع یک اختلال روانپزشکی تازه شود. او میگوید شروع مصرف سیگار در نوجوانی، هم نشانگر وجود آسیبپذیری بالای نوجوان و هم عاملی برای ایجاد مشکلات روانی و جسمی شدیدتر است و باید تلاش کرد تا سن شروع مصرف دخانیات بالاتر برود.
در همین راستا او توصیههایی به مسئولان در جهت کنترل این ناهنجاری دارد و میگوید: یکی از مهمترین اقدامات لازم برای کنترل مصرف یک ماده، کم کردن دسترسی به آن است؛ چنانکه ماده ۱۲ قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات، فروش دخانیات به افراد زیر ۱۸ سال را ممنوع کرده است.
اما در این خصوص دو مشکل وجود دارد که باید برطرف شود: مشکل اول اینکه در عمل، برخوردی جدی با فروشندگان دخانیات به نوجوانان نمیشود. باید بازرسیها در این زمینه بیشتر شده و قانونی درنظر گرفته شود تا مردم تشویق شوند تخلفات را گزارش کنند. همزمان با این اقدام باید درنظر داشت که مجازات تعیینشده برای فروش دخانیات به نوجوانان بسیار ناچیز است و جنبه بازدارندگی ندارد.
موضوع دومی که دکتر ترابی به آن اشاره میکند، کمبود اقدامات حمایتی و درمانی است. او میگوید: ماده ۹ قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات، به میزان زیادی مغفول مانده است.
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موظف است فعالیتهای پیشگیرانه، درمان و توانبخشی افراد مبتلا به مصرف فرآوردههای دخانی و خدمات مشاورهای ترک دخانیات را در خدمات اولیه بهداشتی ادغام و زمینههای گسترش و حمایت از مراکز مشاورهای و درمانی غیردولتی ترک مصرف مواد دخانی را فراهم کند. میتوان گفت در این زمینه بهویژه برای نوجوانان، اقدامی صورت نگرفته و باید این موضوع بهطور جدی از وزارت بهداشت مطالبه شود.
وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش باید با همکاری هم و اخذ نظر مشورتی انجمن علمی روانپزشکان ایران و سایر مراکز علمی، سازوکار لازم را برای شناسایی و هدایت نوجوانان مصرفکننده سیگار به مراکز غربالگری و حمایتی، طراحی و اجرا کنند. پرداخت هر نوع هزینه و سرمایهگذاری در این مسیر با کاهش بار بالای عوارض جسمی و روانی سیگار، معقول و بهصرفه خواهد بود.
غلامرضا ترابی در بخش پایانی سخنانش به نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه اشاره میکند و میگوید: نقش این وزارتخانه در این قانون کمرنگ است. امروزه سینما و شبکههای «ویدئوبهدرخواست» (VOD)، تماشاگران بسیار بیشتری نسبت به گذشته دارد.
لازم است آثار هنری این حوزه از نظر تشویقکنندگی به مصرف سیگار، بررسی و تقسیمبندی شوند و در صورت وجود سکانسهای تشویقکننده، حتما بهصورت برچسب اخطار به اطلاع مخاطب رسانده شود تا والدین متوجه آن شوند. لازم است شبکههای VOD پروفایلهای امنی را طراحی و اجرا کنند تا نوجوانان در استفاده از این پروفایلها با محتوای تشویقکننده مواجه نشوند.
موارد فوق، فقط بخشی از اقدامات لازم در این خصوص است که در صورت انجام میتواند در کاهش ابتلای نوجوانان و درمان و بازتوانی آنان نقش مؤثری داشته باشد. امیدوارم جلوگیری از مصرف سیگار در نوجوانان به یک اولویت جدی در دولتها تبدیل شود.