۰۷ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۱۳۳۳۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۹ - ۲۷-۰۸-۱۴۰۰
کد ۸۱۳۳۳۱
انتشار: ۰۹:۵۹ - ۲۷-۰۸-۱۴۰۰

حیوان‌ستیزی را قانونی نکنید!

 43 سال قبل، دقیقا در 24 مه 1978، بیانیۀ حقوق گربه‌های آزاد در پاریس تصویب شد برای اینکه مردم این شهر بتوانند بدون با خیال راحت، بدون هرگونه منع قانونی، از گربه‌های شهر زیبایشان حمایت کنند.

   عصر ایران؛ هومان دوراندیش- واژۀ "صیانت" در ادبیات اصول‌گرایان، مترادف واژه‌هایی نظیر "نقض" و "محدودیت" شده است. مثلا وقتی اصول‌گرایان می‌گویند "صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی" دقیقا یعنی تجاوز به حقوق کاربران در فضای مجازی. یا نقض حقوق کاربران. دست کم محدود ساختن حقوق کاربران.

   حالا حکایت طرح "صیانت از حقوق عامه در برابر حیوانات خطرناک" نیز چیزی از همین قبیل است. قرار است چیزی را محدود کنند، واژۀ صیانت را به جای واژه محدودیت به کار می‌برند.

  این قلب مفاهیم و بی‌معنا کردن واژه‌ها، البته پدیدۀ نوظهوری نیست. اواسط دهۀ 80 شمسی، دکتر صادق زیباکلام با یک فرد اصول‌گرا در دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران مناظره داشت و به او می‌گفت شما انتخابات و پارلمان و تفکیک قوا و چه و چه را از غرب گرفته‌اید، پس چرا این قدر غرب‌ستیز هستید؟ آن شخص اصول‌گرا در جواب دکتر زیباکلام به درستی می‌گفت اگر انتخابات و دموکراسی ما مثل انتخابات و دموکراسی غربی‌ها بود، غربی‌ها رقص‌شان می‌گرفت!

    منظورش این بود که آنچه ما داریم، مسما به انتخابات و مسما به پارلمان و مسما به دموکراسی است؛ و انتخابات و پارلمان و دموکراسی ما فرق دارد با انتخابات و پارلمان و دموکراسی در خاستگاه این امور (یعنی در غرب).

   بنابراین عجیب نیست که اگر "صیانت" هم در این کشور معنایی کاملا برعکس صیانت داشته باشد. سرعت اینترنت را کاهش می‌دهند، دورخیز می‌کنند برای محروم ساختن مردم ایران از دسترسی به مهم‌ترین رسانه‌های جهان، نام این کار را هم می‌گذارند صیانت از حقوق مردم در فضای مجازی.

   اما قصۀ "صیانت از حقوق عامه در برابر حیوانات خطرناک" انصافا جزو عجایب است. حیوان خطرناک برای انسان، قاعدتا شیر و ببر و پلنگ و خرس و یوزپلنگ و اسب آبی و نهنگ و غیره باید باشد. اما در طرح ارائه شده از سوی برخی از نمایندگان مجلس، خرگوش و گربه هم جزو حیوانات خطرناک محسوب شده‌اند.

   احتمالا گفته خواهد شد که ما "حیوانات مضر" را هم مد نظر قرار داده‌ایم. به همین دلیل خرگوش و گربه و لاک‌پشت و موش را هم در کنار تمساح و سوسمار در این طرح گنجانده‌ایم.

   اما اگر منظور از حیوان مضر، حیوانی است که قرابتش به انسان می‌تواند به بیماری انسان منجر شود، قطعا گاو گوسفند مضرتر از گربه و لاک‌پشت هستند. شهر و روستا هم ندارد. همزیستی انسان روستایی با گوسفند، به مراتب برای انسان بیماری‌زاتر است تا همنشینی انسان شهری با لاک‌پشت!

اما این‌ها اصل مطلب نیست. گنجاندن کروکودیل و سوسمار و لاک‌پشت و خرگوش در این طرح، نوعی ردگم‌کنی است. مسئلۀ اصلی طراحان این طرح "سگ" است. سگ و لاغیر.

   اگر سگ از زندگی مردم شهرنشین حذف شود، بخصوص اقشار مرفه‌تر که سبک زندگی‌شان غربی‌تر است، خیال طراحان این طرح هم راحت می‌شود و طرحشان را به بایگانی مجلس می‌سپارند.

   اگرچه در قرآن هیچ اشاره‌ای به نجاست سگ نشده و حتی سه آیه هم به نفع پذیرش همزیستی انسان و سگ در قرآن وجود دارد (آیۀ 4 سورۀ مائده، آیات 18 و 22 سورۀ کهف) ولی به هر حال در فرهنگ دینی ما این نکته مسلم فرض شده است که سگ نجس است.

این فرض قطعا مبنای قرآنی ندارد ولی حتی اگر در آن هیچ چون‌وچرایی نکنیم و حتی رأی علمای مخالف نجاست سگ را هم به میان نیاوریم، باز باید پرسید به چه دلیل در طرح نمایندگان مجلس، "نگهداری سگ" هم ممنوع قلمداد شده است؟

   آیا اقلیت‌های دینی هم باید احکام غالب فقه اسلامی در خصوص نجاست سگ را رعایت کنند؟ مهم‌تر از این، اگر کسی جزو اقلیت‌های دینی نباشد و شخصا معتقد باشد که سگ نجس نیست، و یا اصلا اهل رعایت احکام فقهی نباشد و به همین دلیل مشکلی با نگهداری سگ در خانه‌اش نداشته باشد، قرار است پلیس وارد خانۀ او شود و سگش را ضبط کند؟

   در این صورت داستان جمع‌آوری سگ‌ها از خانه‌های مردم، شبیه داستان جمع‌آوری آنتن‌های ماهواره خواهد شد. همه به یاد داریم که در اوایل دهۀ 1390، پلیس از آسمان به پشت بام و بالکن خانۀ مردم می‌آمد تا آنتن‌های ماهواره را جمع کند؛ اقدامی که شأن پلیس کشور را تقلیل داده بود و دستمایۀ مضحکه و تمسخر نهاد و نیرویی شده بود که علی‌القاعده باید حرمتی در افکار عمومی داشته باشد و مردم با دیدنش احساس امنیت کنند نه احساس مزاحمت.

   مجلسی که هیچ کاری برای بهبود اقتصاد کشور و ارتقای سطح معیشت مردم نتوانسته انجام دهد، دغدغه‌اش این است که مبادا کسی در خانه‌اش سگ داشته باشد یا سگ بیچاره‌اش را روزی نیم ساعت برای هواخوری بیرون ببرد.

  اگر دغدغۀ مربوط به سگ، شامل حال سگ‌های بزرگ‌جثه و بالقوه خطرناک می‌شد، باز می‌شد با تعدیلات و تکمیلاتی، این طرح را اقدامی به سود "مردم" دانست. ولی گشت‌وگذاری کوتاه در همین تهران، به خوبی نشان می‌دهد که اکثر افرادی که سگ دارند، سگ‌هایشان کوچک‌جثه و آپارتمانی و بی‌خطر است.

   وانگهی، این چه عادتی است که در این کشور هر کس دستش به دامن قدرت می‌رسد، در پی ممنوع کردن هر چیزی است که آن را ناخوش دارد؟ بسیاری از امور را می‌توان قانونمند کرد به نحوی که کسی از بابت آن‌ها احساس خطر نکند. ممنوع کردن، معمولا دم دستی‌ترین راه مقابله با یک پدیده و در حقیقت محصول یک ذهن بی‌خلاقیت و عاری از پیچیدگی است؛ ذهنیتی که به جوانب گوناگون پدیده‌های اجتماعی و ظرائف قانونگذاری توجهی ندارد و قانون را بولدوزری می‌داند که می‌تواند هر چیزی را زیر بگیرد و با رد شدن از روی آن، آن را نابود و ریشه‌کن سازد.

   اگر چنین مشی و سیاستی جواب می‌داد، امروز "بدحجابی" و مصرف مشروبات الکلی این قدر شایع و گسترده نبود و جامعۀ ایران جزو بالاترین مصرف‌کنندگان لوازم آرایشی نبود.

   اما از سگ که بگذریم، در شهر تهران این همه گربه وجود دارد. نمایندگان مجلس با کدام عقل سلیم به این نتیجه رسیده‌اند که باید نگهداری گربه‌ها را در خانه‌ها نیز ممنوع کنند؟ بر فرض که این طرح قانون شد و مردم هم گربه‌های خانگی‌شان را از خانه راندند؛ آیا غذا دادن به گربه‌ها در کوچه و خیابان هم جرم است؟

 

حیوان‌ستیزی را قانونی نکنید!                                                 مشهورترین تصویر از گربه‌های تهران که شهرت جهانی دارند

   اگر کسی گربه‌ای مریض را گوشۀ کوچۀ خلوتی ببیند و او را در ماشینش بگذارد تا برساندش به دامپزشکی، که حیوان بیچاره نمیرد، پلیس باید ماشین او را متوقف کند، گربۀ بدبخت را ضبط کند و با این کار، مرگ آن حیوان زبان‌بسته را رقم بزند و ماشین آن فرد را هم به جرم نیکوکاری به "مدت سه ماه" توقیف کند و کلی هم جریمه‌اش کند که چرا سنگدلانه از کنار این گربۀ رو به موت نگذشتی و تازه می‌خواستی کلی هم ازپول خودت خرج کنی برای زنده نگه داشتن این گربۀ خطرناک و مضر؟!

   چنین طرحی واقعا قرار است از کدام فضیلت اخلاقی دفاع کند و کدام استعداد نیکوی انسانی را پرورش دهد. اگر همه مطابق این طرح با حیوانات بی‌گناه و بی‌آزار و حقیقتا مظلومی مثل سگ و گربه - که عمیقا نیازمند کمک ما انسان‌ها هستند - عمل کنند، آیا شاهد چیزی جز سنگدلی و بیرحمی ملی خواهیم بود؟

   43 سال قبل، دقیقا در 24 مه 1978، بیانیۀ حقوق گربه‌های آزاد در پاریس تصویب شد برای اینکه مردم این شهر بتوانند بدون با خیال راحت، بدون هرگونه منع قانونی، از گربه‌های شهر زیبایشان حمایت کنند. این بیانیه در حضور مردم توسط معاون شهردار و مسئول محیط‌ زیست در شهرداری پاریس و تمامی انجمن‌های حفاظت از حیوانات خوانده شد.

   نهادهای متعددی در زمینۀ حمایت از حقوق حیوانات در کشورهای گوناگون دنیا وجود دارند. در ایران هم چنین نهادهایی خوشبختانه رو به افزایش است و بسیاری از حامیان حیوانات، با جمع شدن در کنار یکدیگر، تشکل‌هایی خودجوش را پدید آورده‌اند و در سطح جامعۀ مدنی در راستای حمایت از حمایت از حق حیات و سلامتی و بهروزی حیوانات فعالیت دارند و می‌کوشند بی‌رحمی و بی‌رسمی در مواجهه با حیوانات را از فرهنگ عمومی ما ایرانیان بزدایند.

   وقتی قرار است قانونی دربارۀ حیوانات تصویب شود، قاعدتا مجلس باید نظر نهادهای حامی حیوانات را هم جویا شود. اینکه مجلس صرفا به حساسیت‌های افراد قشری و متعصب توجه کند، ربطی به "نمایندگی ملت" ندارد.

   اگر این مجلس خودش را برآمده از رأی مردم ایران می‌داند، نباید این واقعیت را نادیده بگیرد که بسیاری از مردم در خانه‌شان سگ و گربه دارند و بسیاری دیگر هم گربه‌های کوچه و خیابان را برای مداوا به دامپزشکی‌های شهرشان می‌برند. بنابراین ارائۀ طرحی که نگهداری سگ و گربه و حتی حمل این حیوانات به دامپزشکی را ممنوع کند، شرط عقلانیت و نمایندگی ملت نیست.

   اگر قرار است حتی نگهداری و حمل‌ونقل سگ و گربه هم ممنوع باشد، پس این همه دامپزشکی و پت‌شاپ را چه خواهید کرد؟ در این صورت تمام مطب‌ها و بیمارستان‌های دامپزشکی، تقریبا بی‌مشتری خواهند شد. تعطیلی دامپزشکی‌ها و فروشگاه‌های مواد غذایی حیوانات، آن هم در این شرایط اقتصادی وخیم و بدخیم، به معیشت بسیاری از شهروندان لطمه خواهد زد.

   علاوه بر این، مجلسی که می‌خواهد با تصویب چنین طرحی، این همه فارغ‌التحصیل رشتۀ دامپزشکی را عملا بیکار کند، لابد باید در ادامه طرحی هم ارائه کند در زمینۀ محدودیت پذیرش دانشجو در رشتۀ دامپزشکی.

   جدا از این نکته، الان که بسیاری از مردمِ حامی حیوانات (بخصوص گربه‌ها) به صورت خودجوش مشغول غذا دادن و مداوای گربه‌های شهرهای بزرگ هستند، هر کسی که در سطح شهر قدم بزند و در کنار مردم عادی زندگی کند، هر روز می‌تواند گربه‌ای مریض یا تصادف کرده را ببیند که محتاج کمک ما آدم‌هاست. اگر حمل‌ونقل گربه‌ها نیز جرم قلمداد شود و مردم عادی از این کار باز داشته شوند، آیا مجلس می‌خواهد نهاد خاصی را مامور رسیدگی به وضعیت گربه‌های شهرها بکند؟

   طرح چنین سؤالاتی برای اصولگرایان انقلابی، که به چیزی کمتر از مبارزه با آمریکا و امپریالیسم جهانی رضایت نمی‌دهند، شاید خنده‌دار باشد ولی این‌ها دغدغه‌های بسیاری از مردم ایران است. مردمی که اگرچه در اکثریت نیستند، ولی کم‌شمار هم نیستند. چنین دغدغه‌هایی ذاتاً شرافتمندانه و نیکوکارانه‌اند و نباید با کورچشمی ایدئولوژیک از کنار آن‌ها رد شد و به حامیان حیوانات توصیه کرد که بهتر است وقت و پول و انرژی‌تان را صرف کمک به انسان‌ها کنید که آدمی اشرف مخلوقات است و در اولویت!

   اینکه ما 43 سال پس از بیانیۀ شهرداری پاریس در حمایت از گربه‌ها، قانون عجیبی وضع کنیم که اگر از سوی همۀ مردم ایران اجرا شود، دمار از روزگار گربه‌ها برمی‌آورد، اگر نشانۀ عقب‌ماندگی فرهنگی نیست، پس نشانۀ چیست؟

  در این کشور، بسیاری بی می مست‌اند و نزده می‌رقصند. یعنی با این همه ادعای قدمت فرهنگی، کلی حیوان‌ستیز داریم در این کشور. وضع چنین قانونی، فقط آب در آسیاب حیوان‌ستیزی می‌ریزد. قانونگذار قاعدتا باید نیم‌نگاهی هم به ارتقای انسانیت در سطح جامعه داشته باشد. قانونی که در صورت اجرا شدن، خوب را بد می‌کند و بد را بدتر، عدمش به ز وجود.

ارسال به دوستان