۰۵ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۸۵۶۸۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۹ - ۰۳-۰۳-۱۴۰۰
کد ۷۸۵۶۸۷
انتشار: ۱۱:۰۹ - ۰۳-۰۳-۱۴۰۰

دبیر شورای عالی فضای مجازی: اعتقاد به فیلتر ندارم

یک داوطلب کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری با انتقاد از بی‌تصمیمی حکومت در برخی مسایل چالشی می‌گوید: «اگر ما می‌خواستیم اینستاگرام را ببندیم باید آن را می‌بستیم و اگر می‌خواستیم که باز باشد باید دولت و حکومت آن را با صدای بلند اعلام می‌کرد که من این را نمی‌بندم تا مردم بتوانند برنامه ریزی کنند.»
 
به گزارش ایسنا، ابوالحسن فیروزآبادی که رییس مرکز ملی فضای مجازی است معتقد است: «یکی از ابتذال‌های سیاسی این است که گفتمان فضای مجازی در کشور ما به فیلترینگ محدود شده است و جریان‌های سیاسی در این دام غوطه می‌خورند. یکی از گلایه‌های من از دوستان و اصحاب رسانه این است که در دام ابتذال سیاسی افتاده‌اند. هر جا می‌روم از من می‌پرسند اینستاگرام فیلتر می شود یا نه. اولا مرکز ملی فضای مجازی که من رئیس آن هستم مسئول فیلتر نیست، فیلتر قانون دارد و همه در آن مشارکت دارند. کارگروهی از دولت، قوه قضاییه و مجلس در این باره تصمیم می‌گیرند. بعضا نمی‌توانند به نتیجه برسند لذا برخی فیلترها به بحث گذاشته می‌شود و ما به همان دولت و حکومت بی‌تصمیم می‌رسیم که این بدترین روش است.»
 
او با بیان اینکه «به عنوان مسئول سیاست گذار در حوزه فضای مجازی اعتقاد به فیلتر ندارد»، می‌افزاید: «تصمیم گیری فیلترینگ از لحاظ قانونی بر عهده من نیست، شورای عالی فضای مجازی این اختیار را دارد که من یکی از ۲۷ عضو آن هستم؛ لذا اولا نباید مبحث را به فیلترینگ کاهش دهیم و ثانیا بحث اصلی فراموش شده و آن این است که شما برای صنعت ۴، دولت دیجیتال و جلوگیری از نفوذ اجنبی در رسانه‌های ما چه کردید که نتواند هر چه دلش می‌خواهد سانسور و هدایت کند.»
 
فیروزآبادی با تاکید بر ضرورت توجه به راه اندازی پلتفرم‌های ملی، می‌گوید: «چه اعتباری است که پول ما در پلتفرم‌های خارجی معامله شود و فردا از اعتبار ساقط نشود، یا اجازه ندهند جابه جا شود. همان کاری که در تحریم کردند می‌توانند در سطح جیب مردم بکنند. من نمی‌توانم نسبت به این بی‌تفاوت باشم. »
 
دبیر شورای عالی فضای مجازی با بیان اینکه تناقض حضور مقامات سیاسی و اجتماعی در پلتفرم‌هایی مثل توییتر را نتوانسته حل کند، می‌افزاید: «من معتقدم کل حکومت نمی‌تواند چشم بر یک مشکل ببندد. یک پلتفرم بسته می‌شود و بعد مقامات و شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی در همان پلتفرم که غیرقانونی اعلام شده فعالیت می‌کنند. فعالیت‌شان هم به این صورت است که بعضا اخبار حکومت را اول در پلتفرم توییتر می‌زنند و بعد توضیحات را در رسانه‌های رسمی می‌گویند.»
 
مشروح گفت‌وگوی ایسنا با ابوالحسن فیروزآبادی را در زیر می‌خوانید:
 
-مهمترین چالش کشور را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چه می‌دانید و فکر می‌کنید دولت آینده با چه چالش‌هایی مواجه است؟
 
بزرگترین چالش ما مشکلات داخلی است البته بحث دیپلماسی بسیار مهم است و رفع تحریم باید در اولویت قرار گیرد ولی باید واقع بین باشیم و ببینیم عاملیت دولت و کشور درمیزان تولد در دو سال اخیر ۳۰درصد کاهش داشته در حالی که مرگ و میر به نسبت قابل توجهی افزایش داشته است رفع تحریم چقدر است. ما شاهد بودیم همان طور که جنگ به ما تحمیل شد تحریم هم به ما تحمیل شد؛ لذا نمی‌توانیم آن را در شرایط فعلی یک طرفه با شرایط مناسب به پایان برسانیم. این در حالی است که ما مشکلات زیادی هم در داخل داریم و من معتقدم کارهای بسیاری می توان انجام داد.
 
اگرچه معتقدم که اول باید مشکلات حل شود. مثلا صنعت مسکن سازی در کشور ما داخلی است و حتی اکثر اقلام اصلی آن مثل فولاد، سیمان، کاشی و حتی لوازم منزل صادر می شود. این کارها را می‌توان حتی در شرایط تحریم انجام داد. اگر ما مشکل مسکن را حل کنیم مشکل بزرگ جوانان نیز حل می شود و آن سن ازدواج است که در شرایط بدی قرار دارد و تقریبا سال به سال میزان موالید کاهش می‌یابد. در دو سال اخیر میزان تولد تقریبا ۳۰ درصد کاهش یافته، در حالی که مرگ و میر به نسبت قابل توجهی افزایش داشته و این‌ها نگران کننده است. من معتقدم این مشکلات قابل حل است. ما می توانیم مشکل حاشیه نشینی را در شرایط تحریم حل کنیم.
 
برخی مشکلات به این دلیل است که مسئولیت پذیری وجود نداشته است. مثلا دولتی سر کار می‌آید و مدت زیادی وقت می‌گذارد که یارانه را قطع کند یا نه، هدفمند کند یا نه و آخریارانه نقدی در حالی همواره محل بحث دولت‌هاست که چیزی حدود یک و نیم میلیارد دلار است اما یارانه انرژی که ۸۰ میلیارد دلار است رها شده است سر به بی‌تصمیمی می‌رسد. نه یارانه را قطع می‌کند و نه کاهش و افزایشی می‌دهد و هدفمندی هم صورت نمی‌گیرد؛ در حالی که یارانه نقدی که ما به مردم می دهیم چیزی حدود یک و نیم میلیارد دلار است و یارانه انرژی که به مردم می‌دهیم بسته به نرخ نفت و گاز کمتر از ۷۰، ۸۰ میلیارد دلار در سال نیست. شما این ۸۰ میلیارد دلار را رها کرده‌اید. بخش عمده‌ای از این‌ها، اتلاف انرژی برق و گاز است. کدام یک از خانه‌های این مملکت عایق مناسب دارد. این‌ها را رها کردیم و راجع به یک و نیم میلیارد دلار یارانه نقدی صحبت می‌کنیم که خودش در ایجاد رونق در بازار، تحریم بازار تقاضا و هدایت بازار تولید نقش مثبت دارد. مدام بحث می شود و آخر به بی تصمیمی می‌رسیم. این ها مشکلاتی است که در داخل می‌شود حل کرد.
 
در سه، چهار دولت اخیر شکاف درآمدی فربه‌تر شده و افراد زیر خط فقر بیشتر شده‌اند. این‌ها ربطی به تحریم ندارد و می‌توان آن را حل کرد. اینکه در کشور ۵۰ میلیون نفر مستحق یارانه هستند و حداقل این یارانه‌ها در زندگی ۴۰ میلیون نفر تأثیری ندارد نشان می‌دهد این کار غلط است و باید درست شود. این ربطی به تحریم ندارد. ما باید به مردم قول بدهیم. من قول می‌دهم که بتوانم این کار را انجام دهم. بحث من این است که نظام یارانه‌ای ما صد میلیارد دلار است و ما باید این نظام را مدیریت کنیم نه فقط یک و نیم میلیارد دلار یارانه نقدی. ضمن اینکه در بحث یارانه من معتقدم به جای دادن یارانه به گروه های اندک رأس هرم که از ابتدای انقلاب این گونه عمل شده باید این روش را عوض کرد.
 
ما در یک دوره به کارخانه دارها یارانه دادیم و یک گروه فربهی ایجاد شد که خصوصیات و توانمندی لازم برای بخش خصوصی را نداشت و شاید لیاقت اداره تسهیلات مالی ارزانی که در اختیارش گذاشتیم را هم نداشت. ما در اصلاح نظامات به جای اینکه به قاعده جامعه توجه کنیم به هرم آن توجه کردیم. من معتقدم باید بازار تقاضا و کف جامعه را تحریک کرد. عاقل‌ترین عقل جمعی بر عقل فردی غالب است و عقل جمع بیشتر هم بر جمع کمتر غالب است. دولت من این نظریه را دارد که اگر بناست یارانه بدهم یارانه را مدیریت می‌کنم که به صورت هوشمند و عادلانه به قاعده جامعه بدهم. قاعده جامعه خودش تشخیص می‌دهد که پول یارانه سوخت را بگیرد و سوخت مصرف کند یا چیز دیگر. من سبد سوخت، سبد غذا و سبد مسکن تعریف خواهم کرد و مثلا برای سبد مسکن به مسکن‌ساز یارانه نمی‌دهم، بلکه به مصرف کننده یارانه می‌دهم. این تحریک بازار تقاضا است.
 
- آیا شما بنا دارید تا پایان رقابت‌های انتخاباتی در صحنه حضور داشته باشید؟
 
اگر در خروجی شورای نگهبان باشم تا انتها در رقابت‌ها حضور خواهم داشت. بر خلاف تحلیل‌هایی که می‌گویند ممکن است وسط کار انصراف دهم این صحت ندارد. من اعتقادیاگر تایید صلاحیت شوم تا انتها در رقابت‌های انتخاباتی خواهم بود  حضور پیدا کردم و کسی که اعتقادی حضور پیدا کرده سعی می‌کند تا جایی که می‌تواند اعتقادش را به کرسی بنشاند.
 
- شما خود را در کدام جریان سیاسی تعریف می‌کنید؟
 
گذشته من نشان می‌دهد در هیچ جریانی نبودم. من ۴۰ سال فعالیت داشتم. از روزنامه نگاری شروع کردم و از زمان دانشجویی تا امروز تلاش کردم حفظ نظام جمهوری اسلامی را در اولویت قرار دهم و آنچه برای ایران و سرافرازی مردم ایران مناسب می‌دانم در راهش مجاهدت کنم. من تلاش کردم برای عامه مفید باشم چه در دهه‌های اول انقلاب که در حوزه‌های امنیتی بودم و آن را لازم می‌دانستم و چه بعد از آن که در حوزه اقتصادی فعالیت کردم و وارد شستا شدم و راه‌اندازی اپراتور سوم را به عنوان سنگ بنای توسعه فضای مجازی دنبال کردم.
 
- البته جایگاه شغلی شما سیاسی نبوده، خود را به کدام جناح سیاسی نزدیک‌تر می‌دانید؟
 
من طرفدار عقلانیتم، تلاش کردم از افراط و تفریط پرهیز کنم. همچنین تلاش دارم از تجربه و دانش بشری در زندگی استفاده کنم به خاطر همین به شدت اهل مطالعه بودم باطرفدار عقلانیت، مخالف افراط و تفریط و صاحب نظریه‌ام اینکه رشته‌ام فنی بود اما مدرک علوم مدیریتی گرفتم. در حوزه‌های علوم انسانی هم مطالعات عمیقی دارم؛ البته این استقلال رأی به معنی بی‌نظری نیست. من صاحب نظریه هستم. یکی از مشکلات جمهوری اسلامی این است که ما چون حزب نداریم افراد بدون نظریه به حکومت می‌رسند و بعد قول‌هایی که برای سفره و چیزهای دیگر می‌دهند را فراموش می‌کنند؛ زیرا مبتنی بر نظریه نیست. کسانی هستند که از اصول مسلم علمی تبعیت نمی‌کنند و عقلانیت در مبنای قضاوت‌شان ضعیف است. این‌ها بیشتر تابع فشارهای بیرونی هستند و نمی‌توانند مشکلات را اصولی حل کنند. گاهی به دنبال حل یک مشکل می روند و از مسائل دیگر غافل می شوند. مردم ما خوب درک می‌کنند و به دنبال دولتی هستند که به آن اعتماد کنند. این دولت یک دولت مسئولیت پذیر است که می‌تواند آن‌ها را از کوره‌راه‌های جهان امروز عبور دهد.
 
ملت‌ها در رقابت زنده با هم هستند. البته ملت‌ها همیشه با هم رقابت می‌کردند اما این رقابت‌ها با هم مرتبط نبود. تقریبا تمام کشورهای توسعه یافته راز موفقیت‌شان این است که ملت‌شان یکپارچه در رقابت‌های جهانی شرکت می‌کنند و دچار تفرق و ابتذال سیاسی نمی‌شوند و درگیر چیزهایی که در حوزه سیاست ضرورت ندارد هم نمی‌شوند. من به هیچ وجه موافق ابتذال سیاسی که الان وجود دارد نیستم. سطح بحث‌ها عمدتا پایین است و همچنین خدشه‌دار کردن قوانین جاری و نهادهای متصدی نیز دنبال می‌شود. من به این معنا که اهل اشکال گرفتن، تخلف گرفتن و چالش‌های مصنوعی درست کردن باشم، سیاسی نیستم.
 
در جهان امروز و ایران امروز ما نیاز به مدیرانی داریم که معتقد به شایسته سالاری، تخصص و وجوه اجتماعی باشند، حتی علم و تکنولوژی هم امروز اجتماعی است. لبه تکنولوژی آن چیزی است که همه جامعه با آن درگیر هستند مثل ارتباطات، موبایل، رمزارزها، رسانه‌های اجتماعی و شبکه‌های اجتماعی، معنی ندارد بگوییم مدیر قوه اجرایی کشور باید بیشتر سیاسی باشد. من می‌گویم باید بیشتر اجتماعی، دانشمند و تکنولوژیست باشد، تجربه زیسته در این جامعه را داشته باشد و نظریه داشته باشد.
 
- شما مسئول عالی‌ترین نهاد سیاست گذار در حوزه اینترنت هستید و افکار عمومی هم عموما دغدغه فیلترینگ را دارند. نقش شما در فیلترینگ چه بوده؟
 
یکی از ابتذال‌های سیاسی این است که گفتمان فضای مجازی در کشور ما به فیلترینگ محدود شده است و جریان‌های سیاسی در این دام غوطه می‌خورند. فضای مجازی امروز دریکی از ابتذال‌های سیاسی این است که گفتمان فضای مجازی به فیلترینگ محدود شده است کنار جوانان به عنوان نیروی انسانی، پیشران توسعه و تحول است. ما باید از تکنولوژی‌های اطلاعاتی و ارتباطی به عنوان پیشران و در راستای توسعه صنعت و کشاورزی استفاده کنیم. بخش خدمات هم باید بهره وری و تنوع اش افزایش یابد و پرسونالایز شود؛ یعنی خدمت بر اساس افراد متناسب و شخصی سازی شود. این کار فقط از راه تکنولوژی امکان‌پذیر است و من معتقدم پیشران توسعه و تحول در کشور غیر از جوانان و نیروی متخصص که موجود است، توسعه فضای مجازی است و در این مسیر دولت به مثابه پلتفرم، الگوی من خواهد بود، یعنی دولت شبکه‌هایی را برقرار کند که در آن همه افراد جامعه بتوانند برای خود کار تولید کنند، همه به هم خدمت ارائه کنند و ضمنا از این شبکه‌ها برای توسعه صنعت استفاده شود.
 
صنعت دنیا به سمت صنعت ۴ حرکت می‌کند، یعنی صنعت پیوسته. صنعت‌های ملی در نظام جهانی بر روی پلتفرم‌ها کار می‌کنند. اگر قبلا شما خودرو می‌خریدید رابطه شما باگلایه من از اصحاب رسانه این است که در دام ابتذال سیاسی افتاده‌اند کارخانه سازنده قطع می‌شد اما الان قرار نیست این اتفاق بیفتد. شما اگر قبلا تلفن می‌خریدید رابطه‌تان با سازنده قطع می‌شد، ولی امروز اپل و اندروید تا روز آخر با شماست. ما داریم به سمت نظام صنعتی جهانی می‌رویم باید این را در کشور پیاده سازی کنیم. همه این‌ها مستلزم توسعه فضای مجازی است.
 
یکی از گلایه‌های من از دوستان و اصحاب رسانه این است که در دام ابتذال سیاسی افتاده‌اند. هر جا می‌روم از من می‌پرسند اینستاگرام فیلتر می شود یا نه. اولا مرکز ملی فضای مجازی که من رئیس آن هستم مسئول فیلتر نیست، فیلتر قانون دارد و همه در آن مشارکت دارند. کارگروهی از دولت، قوه قضاییه و مجلس در این باره تصمیم می‌گیرند. بعضا نمی‌توانند به نتیجه برسند؛ لذا برخی فیلترها به بحث گذاشته می‌شود و ما به همان دولت و حکومت بی‌تصمیم می‌رسیم که این بدترین روش است. به اعتقاد من اگر ما می‌خواستیم اینستاگرام را ببندیم باید آن را می بستیم و اگر می خواستیم که باز باشد باید دولت و حکومت آن را با صدای بلند اعلام می‌کرد که من این را نمی‌بندم تا مردم بتوانند برنامه ریزی کنند.
 
البته من به عنوان سیاست گذار در حوزه سیاست گذاری و مدیریت کلان فضای مجازی و هماهنگ سازی نقش دارم، یعنی بین تمام ارکان فعال و ذی ربطان حوزه فضای مجازی هماهنگی ایجاد می‌کنم و سعی می‌کنم مشکلات را کاهش دهم. در حوزه فیلترینگ هم اگر مشکلی باشد مداخله می‌کنم که مشکل را حل کنم ولی تصمیم گیری فیلترینگ از لحاظ قانونی بر عهده من نیست، شورای عالی فضای مجازی این اختیار را دارد که من یکی از ۲۷ عضو آن هستم. لذا اولا نباید مبحث را به فیلترینگ کاهش دهیم و ثانیا بحث اصلی فراموش شده و آن این است که شما برای صنعت ۴، دولت دیجیتال و جلوگیری از نفوذ اجنبی در رسانه‌های ما چه کردید که نتواند هر چه دلش می‌خواهد سانسور و هدایت کند.
 
چه تضمینی داریم که همین امروز پلتفرم داران آمریکایی علیه ما تصمیمی نگیرند. همان طور که یک جریان سیاسی بزرگ در آمریکا که احتمال دارد برنده انتخابات هم بوده باشد راچطور برخی توقع دارند نسبت به راه‌اندازی پلتفرم‌های ملی بی‌تفاوت باشیم؟ حذف کردند و هنوز هم اجازه نمی دهند آن جریان سیاسی شروع به فعالیت کند. وقتی این‌ها آنقدر نسبت به جامعه خود بی رحم و ضد آزادی هستند چطور برخی توقع دارند ما نسبت به راه اندازی پلتفرم‌های ملی بی‌تفاوت باشیم.
 
من غیرت دارم و معتقدم باید پلتفرم‌های ملی راه بیندازیم. معتقدم نمی‌شود اقتصاد دیجیتال و نظام پولی و رمزارزی بر روی پلتفرم‌هایی باشد که ما مدیریت آن را نداریم. تعریف ملت چیست. گروهی از مردم در سرزمینی مشخص که می‌توانند مقدرات خود را مدیریت کنند. ملت در جهان امروز افراد هم زبان و هم قوم نیستند، چه اعتباری است که پول ما در پلتفرم‌های خارجی معامله شود و فردا از اعتبار ساقط نشود، یا اجازه ندهند جابه جا شود. همان کاری که در تحریم کردند می‌توانند در سطح جیب مردم بکنند. من نمی‌توانم نسبت به این بی‌تفاوت باشم.
 
من به عنوان مسئول سیاست گذار در حوزه فضای مجازی اعتقاد به فیلتر ندارم ولی معتقدم باید چیزی شبیه اینستاگرام و رمزارز راه اندازی کنم. دولت باید مسئولیت پذیر باشد. اگر امروز ملت رمزارز داخلی ندارند و از رمزارز خارجی استفاده می‌کنند راجع به آن بی‌تفاوت نباشند. در همین تهران روزانه چند هزار میلیارد تومان بیت کوین معامله می‌شود که این بدون مقررات و مسئولیت پذیری است. ما باید مسئولیت پذیر باشیم. درست است نمی‌شود خیلی این حوزه را مقررات گذاری کرد ولی می‌شود آسیب‌های آن را کاهش داد. اولا باید به مردم سواد داد که آگاهانه وارد شوند و فکر نکنند مثلا در معاملات رمزارزی شیب همیشه صعودی است بلکه ممکن است نزولی هم باشد.
 
می‌توان مکانیسم‌هایی پیش بینی کرد که پول مردم را بیمه کرد. مثلا نظامات بیمه‌ای را تقویت کرد. یکی از بحث‌های ما نوسازی نظام‌های بانکی، مالی و پولی است. این نوسازی درما کاندیداها باید نشان دهیم دولتی را روی کار خواهیم آورد که توخالی نیست سیستم جهانی است. ما نمی‌توانیم در اتاق دربسته نظام بانکی، پولی و مالی تعریف کنیم وگرنه وضع بورس، بانک و ارز ما همین می‌شود که شاهدش هستیم و بخش بزرگی از دارایی‌های این مردم به خطر می‌افتد.
 
در شرایطی که مردم ریسک اشتغال، ازدواج، آلودگی محیط زیست و هوا دارند باید ریسک پول هم داشته باشند؟ ما باید ساماندهی، مدیریت و کمک کنیم وگرنه این مشکل حل نمی‌شود. متأسفانه به دلیل پایین بودن سطح مسئولیت پذیری مشکلات را بیان نمی‌کنیم و نمی‌گذاریم بیان شود. این مقدور نیست. آن هم با توجه به توسعه فضای مجازی و رسانه‌ای و اینکه امروز هر شهروند یک خبرنگار است و می‌تواند یک کانال صوتی، تلویزیونی، رادیو یا روزنامه داشته باشد. باید تحول صورت گیرد.
 
ما نمی‌توانیم مشکلات را پنهان کنیم. اگر به پنهان کاری ادامه دهیم به این می‌رسیم که می‌گویند دولت توخالی است. دولت‌های توخالی در واقع دولت‌هایی هستند که متناسب با تحولات حرکت نمی‌کنند و روش‌هایشان قدیمی است و حرکت‌های پسینی می‌کنند و راه‌حل‌های پیشینی ندارند. در این صورت دولت‌ها توخالی می‌شوند و مردم هم رغبت نمی‌کنند در انتخاباتی شرکت کنند که بخواهند دولت توخالی انتخاب کنند. ما کسانی که کاندیدا شده‌ایم باید نشان بدهیم دولتی را خواهیم آورد که توخالی نیست.
 
- شما ضرورت توجه به پلتفرم های داخلی را مطرح کردید. ما شاهد این بودیم که تعدادی پیام رسان داخلی ایجاد شد که حمایت حاکمیت را هم داشتند اما این‌ها پا نگرفتند. ضمن اینکه موضوعی که نباید خلط شود این است که شاید کسانی که دغدغه فیلترینگ دارند مشکلی با راه اندازی پلتفرم داخلی نداشته باشند اما آنچه برای آن‌ها اهمیت دارد حق انتخاب و امکان استفاده از پلتفرم‌های بین‌المللی در کنار پلتفرم‌های داخلی است، چه توضیحی در این باره دارید؟
 
یکی از اصول نظری بنده همین است. ما در مرکز ملی فضای مجازی در مورد پلتفرم‌های رسانه‌ای هدفی را تعیین کردیم که ۵۰ درصد داخلی و ۵۰ درصد خارجی باشد. البته من دربا رهاسازی فضای مجازی مخالفم ولی این به معنای فیلترینگ نیست سایر پلتفرم‌ها این دیدگاه را ندارم. در مورد پیام رسان‌های داخلی هم بیشتر حمایت سمبلیک صورت گرفت و این حمایت مسئولانه نبود.
 
ما دولت فربهی داریم که علوفه، چای و کود تهیه می‌کند، این دولت برای حوزه شبکه‌های اجتماعی، پیام رسان و پلتفرم اهمیت قائل نشد که مسئولیت بپذیرد و اختلاف من با برخی دوستان در دولت این بود که شما باید مسئولیت بپذیرید. من معتقدم مجموعه سیاست‌های خصوصی سازی و عدم تصدی گری منتهی به رهاسازی شد. من با رهاسازی فضای مجازی مخالفم ولی این به معنی فیلترینگ نیست. به معنی این است که دولت باید در این حوزه ورود می‌کرد.
 
اما چرا بخش خصوصی ورود نکرد؟ ما پلتفرم‌ها و اپلیکیشن‌های خوبی در حوزه پرداخت، کیف پول، بلیت هواپیما، حمل و نقل و جهانگردی داریم و به دلیل فشار کرونا پلتفرمابتذال سیاسی بخش خصوصی توانمند را نگران کرد لذا وارد  حیطه پیام‌رسان‌های داخلی نشد آموزشی هم راه افتاد و کمتر از یک درصد دانش آموزان از نظام آموزشی در دوران کرونا محروم شدند.
 
این بهترین شاخص است. پس ما توان تکنولوژیکی و توان ملی داشتیم اما ابتذال سیاسی بخش خصوصی ما را نگران کرد. بخش خصوصی هوشمند است و سود و زیانش را نگاه می‌کند و بعد مدیریت می‌کند. اگر احساس کند در حوزه‌ای سرمایه گذاری می تواند به خطر بیفتد و عواقب داشته باشد در آنجا ورود نمی‌کند؛ بنابراین بخش خصوصی توانمند ما و همچنین بخش خصولتی جدی وارد نشد. دولت هم حمایت مسئولانه نکرد بلکه حمایت سمبلیک کرد. البته همراهی کرد و پنج میلیارد تومان وام داد که دو جا بیشتر آن را نگرفتند. از این پیام رسان درنمی‌آید. پیام رسان عزم ملی می‌خواهد.
 
شما صحنه آرایش پیام رسان‌ها در دنیا را ببینید که آمریکا به جز چین، روسیه و کره بقیه دنیا را قبضه کرده است. ما می‌خواهیم جا پای دولت‌های بزرگی بگذاریم آن هم در فضایی که در آن ابتذال سیاسی هست. معلوم است که بخش خصوصی وارد نمی‌شود در حالی که در حوزه‌های دیگر وارد شده و موفق بوده و حتی در نظام آموزشی که نیاز فوری وجوداگر فضای سیاسی سالم‌تری داشتیم در حوزه در حوزه محتوا و رسانه، شرکت‌های بیشتر و بهتری داشتیم داشته و پلتفرم خارجی نمی‌توانسته آن را تأمین کند ما پاسخ گرفتیم.
 
در سایر پلتفرم‌ها مثل آپارات نسبتا موفق بودیم. هرچند اگر فضای سیاسی سالم‌تری داشتیم و وجوه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در فضای مجازی بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت شاید در حوزه محتوا و رسانه آپارات و شرکت‌های مشابه آن را بیشتر و بهتر داشتیم. اختلافاتی وجود داشت که این حوزه به وزارت ارشاد مربوط است یا صداوسیما و مداخلاتی داشتند که به نظرم در چارچوب ابتذال سیاسی قرار می‌گیرد.
 
یک حکومت نباید در این حوزه‌ها ۱۰ سال بحث کند باید دو ماهه مشکل را حل کند آن هم وقتی که نسل تحولات پنج ساله است. مگر اینستاگرام و یوتیوب امروز با دو سال پیش یکی است؟ وقتی ما می‌خواهیم تصمیم بگیریم که چه کسی باید مقررات گذاری کند ۱۰ سال مذاکره و بحث می‌کنیم که این همان مسئولیت ناپذیری، رهاسازی و عدم انسجام در سیاست‌هاست که نشان می‌دهد نظریه و اجماع نظری در کشور وجود ندارد.
 
- در حال حاضر اکثر قریب به اتفاق داوطلبان کاندیداتوری و بسیاری از مقامات مهم کشور در پلتفرم‌هایی مثل توییتر و تلگرام حضور دارند که فیلتر شده است. چطور می‌توان این تناقض را برای افکار عمومی حل کرد؟
 
وقتی می‌گویم باید مسئولیت پذیری وجود داشته باشد به همین معناست. دولت نمی‌تواند چشمش را بر یک مشکل ببندد. البته دولت فقط قوه مجریه است. من معتقدم کل حکومت نمی‌تواند چشم بر یک مشکل ببندد. یک پلتفرم بسته می‌شود و بعد مقامات و شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی در همان پلتفرم که غیرقانونی اعلام شده فعالیت می‌کنند.
 
فعالیت‌شان هم به این صورت است که بعضا اخبار حکومت را اول در پلتفرم توییتر می‌زنند و بعد توضیحات را در رسانه‌های رسمی می‌گویند. شما که رسانه‌های رسمی هستید بایدحضور مقامات و شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی در توییتر و بعضا انتشار اخبار اول حکومت در آن تناقض است معترض اصلی این موضوع باشید. این هواداری از فیلتر نیست، چرا باید یک مقام رسمی خبر سیاسی خود و کارکرد و پروژه‌ای که می‌خواهد افتتاح کند را در توییتر اعلام کند؟
 
من متوجهم که توییتر پلتفرم رهبران سیاسی دنیاست و خبرهای سیاسی را در توییتر می‌زنند اما مگر خبر افتتاح پروژه سیاسی است؟ این‌ها تناقض است و من هم نتوانستم این تناقض را نه در ذهن و نه در عمل حل کنم.
ارسال به دوستان