عصر ایران/گزارش تحلیلی- محمد باقر قالیباف کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در برنامۀ تلویزیونی میزگرد سیاسی شبکۀ سوم سیما در بعد از ظهر یکشنبه 27 خرداد رسما اعلام کرد از کاندیداهای جبهه انقلاب (نام انتخاباتی مثلث اصولگرایان) تنها یکی باقی میماند. این در حالی است که او با انتقاد کارشناس برنامه - ابراهیم متقی- روبه رو - شده بود که کاندیداتوری ریاست جمهوری تنها یک هفته بعد از انتخاب به ریاست مجلس را مغایر اخلاق حرفهای توصیف کرد.
رییس مجلس اما اتهام رعایت نکردن اخلاق حرفهای را رد کرد و برای اعلام وفاداری به اخلاق حرفهای خبر داد "در نهایت یکی از ما میمانیم و بقیه کنار میروند" اما مشخص نکرد در «ما»ی مورد نظر او قاضیزاده هاشمی و زاکانی هم هستند یا آنها را به حساب نمیآورَد. با این حال گفت: "این اتفاق (انصراف به نفع یک نفر برای رقابت با نفر اصلی طرف مقابل) بعد از مناظرهها رخ میدهد."
او عنوان "جبهه انقلاب" را برای 4 نامزد اصولگرا (قالیباف، قاضیزاده، جلیلی و زاکانی) در حالی به کار برد که دو نامزد دیگر وزیران دولتهای گذشته و از چهرههای با سابقه در عصر جمهوری اسلامی بودهاند و مشخص نیست با چه متر و معیار این 4 نفر انقلابیند و پزشکیان و پورمحمدی نه.
همچنین ناظران سیاسی معتقدند بعید است امیر حسین قاضیزادۀ هاشمی حاضر باشد به نفع باقر قالیباف یا سعید جلیلی کنار بکشد چون خود را ادامه دهندۀ راه مرحوم رییسی میداند و به طعنه هم گفته دیگران باید به سود او کنار بروند و وعده داده راه مرحوم رییسی در تحویل مسکنهای باقی مانده را ادامه میدهد در حالی که قالیباف گفته بود کار دولت ساختمانسازی نیست و سعید جلیلی هم به جای مسکن از عمق راهبردی گفته و زاکانی نیز از توزیع گوشت 300 هزار تومانی.
از سوی دیگر قالیباف در مجلس با جبهه پایداری درگیر است و اگر به سود جلیلی کنار بکشد چه بسا متحدان میانهرو در مجلس بر او خرده بگیرند. اگر هم جلیلی بخواهد به سود قالیباف کنار برود اصولگرایان رادیکال و هواداران آرمانخواه او سرخورده میشوند چرا که آنان با شعارهای قالیباف راضی نمیشوند و در پی انقلابی دیگر در مناسبات اند و حتی مرحوم رییسی هم برای آنها سقف مطالبات نبود.
جدای اینها به لحاظ اخلاقی هم این پرسش پدید میآید که آیا اخلاقا درست بوده 4 نفر در مقابل یک یا دو نفر صف آرایی و سپس کنارهگیری کنند؟ از فرصت مناظره استفاده کنند و بعد کنار بکشند و ایا همین موجب رای منفی نخواهد شد خاصه این که پزشکیان با اشتهار به سلامت مالی برای اقشار دیگر هم جاذبه دارد و در این صورت این همه هزینه و صرف وقت برای آنها چه میشود؟ خاصه اگر کسانی این کار را انجام دهند که قبلا هم انجام داده بودند.
مشکل دیگر اصولگرایان این است که مانند 1400 فردی چون مرحوم سید ابراهیم رییسی دیگر حضور ندارد تا بر سر او اجماع کنند و هیچ یک از چهار کاندیدا - قالیباف، زاکانی، جلیلی و قاضیزاده هاشمی- نیزحس نمیکند از دیگری کمتر پایگاه و سابقه دارد تا دلیلی بببیند به سود دیگری کنار بکشد و مرادشان از ضرورت انصراف دیگران اند نه خودشان در حالی که شهردار تهران و رییس مجلس با روی کار آمدن پزشکیان اصلاحطلب هم موقعیت خود را حفظ میکنند.
این اتفاق البته تنها در یک صورت محتمل است و آن هم این است که ارده ای فراتر برای انصراف و دو قطبی نهایی شکل گیرد و ناگزیر از اطاعت باشند و در این صورت هم چه بسا در مرددین انگیزه ایجاد کند تا با رأی به مسعود پزشکیان بازی را تغییر دهند. آنگاه اصول گرایان از ظهر جمعه شاهد صفهای انتخاباتی خواهند بود که دختران و زنان کم حجاب و شلحجاب بی بیم ونهای طرح نور رأی بیندازند و برای عمق راهبردی هم تفسیر دیگری ارایه دهند!
هرچه به ظاهر قانونی هست را حلال می دانند، اکرچه عقلا حرام است
هرجا به نفع خودشان هست از قانون و دین همان برداشت منفعتی می کنند
هرجا هم قانون به نفعشان نیست قانون را تغییر می دهند
مثال زیاد است ولی بارزترینشلن همین کاندیداتوری و استفاده از رسانه رایگان